من حريف جذبه چشم توهرگزنيستم
رحم كن تاشب بي جنبش بي حوصلگي
پشت اين پنجره خالي قابم نكنه
دارم ازفكررسيدن به توآبادمي شم
توبياكه بادولگردخرابم نكنه
رحم كن دست توپرپرشدنومي فهمه
رحم كن چشم توايثارمنومي فهمه
اي مراقب چراغ نفس من درباد
Printable View
من حريف جذبه چشم توهرگزنيستم
رحم كن تاشب بي جنبش بي حوصلگي
پشت اين پنجره خالي قابم نكنه
دارم ازفكررسيدن به توآبادمي شم
توبياكه بادولگردخرابم نكنه
رحم كن دست توپرپرشدنومي فهمه
رحم كن چشم توايثارمنومي فهمه
اي مراقب چراغ نفس من درباد
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما
سايه جان اگه خواستي چراغ خاموش پست بدي خبرمون كن كه پست بي ربط و قروقاطي(از نظر قافيه)نديم خوب؟
دستت درد نكنه
متشكر
از من خسته رو خط رفتن × بی تو یه سایه فقط میمونه
سایه مردی که خوش خیاله × چون نارفیق رو رفیق میدونه
همچو حافظ همه شب ناله و زاري كرديم
كاي دريغا به وداعش نرسيديم و برفت
تا درد رسید چشم خونخوار ترا
خواهم که کشد جان من آزار ترا
یا رب که ز چشم زخم دوران هرگز
دردی نرسد نرگس بیمار ترا
(ابوسعيد ابوالخير)
اگه حرفمو شنیدی ، جنگلو نده به پاییز × کاری کن درخت باغچه ، تن نده به خنجره تیز
با جوونه ها یکی شو ، قد بکش نگو که سخته × جنگل تازه به پا کن ، هر یه آدم یه درخته
هرکسی اندر جهان مجنون لیلی شدند
عارفان لیل خویش ودم بدم مجنون خویش
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعدازین میزان خود شوتاشوی موزون خویش
(مولانا)
شبانگاهان ، سوسک اومد خونمون ، رفت تو وان حموم ، من میترسیدم !
بابام گفتش ، سوسک که ترس نداره ، بالوپر نداره ، من نترسیدم !
البته " من نترسیدم " آخرش یه چیز دیگه بود که یادم رفته ، به جاش اینو ادامه بدید !
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
my friendشیطون قرار نداشتیم ها :tongue:
قراره اینجا شعر های صحیح بذاریم
برای شعر های دست کاری شده دو تا تاپیک هست(یکیش همون ترک شیرازی کذائی)
قربان لطفت
تا لشكر غمت نكند ملك دل خراب
جان عزيز خود به نوا ميفرستمت
اي غايب از نظر كه شدي همنشين دل
ميگويمت دعا و ثنا ميفرستمت