بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
لطفا عبارت ٬نیاز به خلاصه سازی احساس می شود.٬ را ترجمه کنید.
با سپاس فراوان
Printable View
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
لطفا عبارت ٬نیاز به خلاصه سازی احساس می شود.٬ را ترجمه کنید.
با سپاس فراوان
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
لطفا عبارت ٬نیاز به خلاصه سازی احساس می شود.٬ را ترجمه کنید.
با سپاس فراوان
A summarization seems to be neededنقل قول:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
بنده در گرامر دیده بودم که در انگلیسی مضاف و مضاف الیه جابه جا می شوند.
عنوان مقاله ای به شکل ٬Algorithm based on Significance Sentences٬ است.
به نظر می رسد به معنی الگوریتم مبتنی بر اهمیت جمله است.
در این جا چرا Sentences Significance استفاده نشده است.
با سپاس فراوان
significance sentences یعنی "جملات اهمیت" به مفهوم "جملاتی که نشان دهنده ی اهمیت هستند"نقل قول:
پس ترجمه ی شما وارونه هست، "اهمیت جمله" میشه sentence significance
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
بابت پاسخ های گویا و کامل بینهایت سپاسگزارم.نقل قول:
ترجیحی در انگلیسی وجود دارد که از Important sentences استفاده نشده است؟
با تشکر
important و significant جفتشون صفت هستن، حالت "اسم" این کلمه ها میشه importance و significanceنقل قول:
در مثالی که شما اول آوردی از 2تا اسم استفاده شده، نه صفت و موصوف. هرچند در این موارد کاربرد "اسم" اول خیلی شبیه صفت هست، به عنوان مثال door knob به معنی دستگیره در هست، هرچند door صفت نیست ولی برای شرح دادن اسم دوم آورده میشه که knob هست، در انگلیسی کلمه ای که نقش شبیه به موصوف رو داره در انتهای عبارت میاد.
ترجمه این نوشته دقیقا چی می شه
The end-to-end [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] of discovering, buying and using a product or service. For example, the experience of unpackaging a product.
با تشکر
آیا این ترجمه درست است؟
Brand Image Brand image is everything a customer thinks and feels about a brand. This is influenced by factors such as advertising, word of mouth and customer experience. For example, a customer may perceive one brand of soap as a luxury item and another as low quality.
تصویر برند همه چیزی است که مشتری درباره برند فکر و احساس می کند . این تحت تاثیر عواملی مانند تبلیغات ،سخن گفتن از طریق تبلیغات دهان به دهان و تجربه مشتری است . به عنوان مثال یک مشتری ممکن است یک مارک صابون را به عنوان یک مورد لوکس و مشتری دیگر آن را به عنوان یک مورد کم کیفیت درک کند.
لطفا ترجمه کنید
!! a back and forth game ...that settled peacefully
end to end experience معادل فارسی براش نمیشناسم، به معنی تمام مراحل ارتباطی بین مصرف کننده و خدمات دهنده هست، از جمله آشنایی با محصول، نحوه خرید، پروسه ی استفاده، ارتباط با پشتیبانی و ...نقل قول:
شاید بشه واژه های عمومی "تجربه خرید"، یا "تجربه مصرف کننده" رو براش انتخاب کرد. ترجمه جمله:
تجربه ی پی بردن، خرید و استفاده از محصول یا خدمات برای مصرف کننده. به طور مثال، تجربه ی باز کردن بسته بندی یک محصول.
تقریبا، فقط قسمت آخرش:نقل قول:
یک مشتری ممکن است یک مارک صابون را به عنوان یک مورد لوکس، و مارک دیگری را به عنوان یک مورد کم کیفیت تلقی کند.
یک بازی پر فراز و نشیب، که به خوشی (صلح آمیز) خاتمه پیدا کردنقل قول:
Accomplishment
Products that give the customer a sense of accomplishment. In some cases, this is the opposite of convenience. For example, a customer may gain a sense of accomplishment from assembling furniture such that they end up placing more value on the product.
محصولاتی که به مشتری احساس موفقیت و تکامل می دهد. در برخی موارد این مخالف راحتی است. به عنوان مثال یک مشتری ممکن است از انجام مونتاژ مبلمان سود بیشتری به دست آورد به طوری که در نهایت ارزش بیشتری را در محصول قرار می دهد.این ترجمه درسته؟
محصولاتی که به مشتری حس موفقیت القا میکنند. در برخی موارد این حس مخالف راحتی است. به طور مثال، یک مشتری ممکن است از سر هم کردن (مونتاژ) مبلمان (اسباب و اثاثه) حس موفقیتی کسب کند که باعث شود ارزش بیشتری برای محصول قائل شود.نقل قول:
Usability
Products and services that feel intuitive and easy to use. For example, a game that you can immediately play and learn as you go.
قابلیت استفادهمحصولات و خدماتی که حس بصری و استفاده آسان دارند. به عنوان مثال یک بازی است که میتوانید بلافاصله بازی کنید و یاد بگیرید که کجا میروید.اخرش را نتونستم دقیق جمع کنم
Refinement
A product or environment that is perceived as well designed. For example, a mobile device that a customer views as a work of art such that it is almost priceless to them.
اصلاحیک محصول یا محیطی که به خوبی درک شده است. به عنوان مثال، یک دستگاه تلفن همراه که یک مشتری آن را به عنوان یک اثر هنری به کار می برد، به طوری که تقریبا برای آنها بی ارزش است.
یک بازی که میتوانید بلافاصله به آن بپردازید و در حین بازی آن را یاد بگیرید.نقل قول:
یک محصول یا محیطی که به نظر میرسد به خوبی طراحی شده است. به عنوان مثال، یه دستگاه تلفن همراه که یک مشتری از آن به عنوان یک اثر هنری یاد میکند، به گونه ای که حتی نمیتوان روی آن قیمت گذاشت.نقل قول:
معنی monitoring reference چی میشه؟
و همچنین ترجمه عبارت زیر:
so not ideal for walking around the street are listening to on the train
زمینه ترجمه موسیقی هست
سلام ممنون میشم در تبدیل این جملات کمکم کنید
ایا جملات درست به انگلیسی ترجمه شدند؟
آینده کسب و کارتان را با مشتریان جدید و مطمئن تضمین کنید.
Guarantee your future of business with new and secure customers.
موفقیت تجاریتان را با افزایش بازدهی بیشتر کنید
Increase your business success, by maximizing efficiency.
با صرف هزینه کمتر، سود بیشتری کنید.
Earn more profit by spending less.
ریسک تجارت را با کارشناسان خبره کاهش دهید.
Reduce the risk of business with expert experts.
با رشد کسب و کارتان، از رقبای خود پیشی بگیرید.
Overcome your rivals as your business grows.
reference monitor یا studio reference monitor نوع اسپیکر هایی هستن که برای ساخت موزیک ازشون استفاده میشه و فرقشون با اسپیکر های معمول اینه که فرکانس های صدا رو اونجور که هستن و بدون دستکاری به گوش میرسونه (مثلا صداهای باس رو بیشتر جلوه نمیده).نقل قول:
معنیش رو هم میشه "مانیتور مرجع استدیویی" ترجمه کرد.
جمله پایینی هم کلمه are رو به نظر میاد اشتباها به چای and گذاشته
"پس برای پیاده روی در خیابان و گوش دادن به آن در قطار ایده آل نیست"
بلهنقل قول:
--------
ایا ترجمه به انگلیسی این جمله درست است
مینو توانسته با ایجاد یک شبکه بازاریابی قوی و متخصص هزینه های بازاریابی را در خاورمیانه کاهش دهد.
mino could reduce marketing costs in the Middle East by building a robust network of proficient marketers
می خوام دقیقا مثل این جمله در بیاد ایا اینجا توانسته درست ترجمه شده است؟
- - - Updated - - -
Mino has succeeded in reducing the marketing costs in the Middle East by building a robust and proficient marketing network.نقل قول:
جمله ای که شما نوشتی این معنی رو میده
مینو میتوانست با ایجاد یک شبکه ی قدرتمند و (تشکیل تیم) بازاریاب های متخصص هزینه های بازاریابی در خاورمیانه را کاهش دهد.
Who can be mino's sales colleagues? Our colleagues can be owners of websites, corporate employees, people with high-followed pages on social networks, who advertise or introduce mino services, send their audience to the mino's site, and they will receive a commission from mino in return for the sale of services. ممنون میشم این متن را ترجمه کنید با تشکر
سلام من در حال تمرین حال ساده هستم ایا این ترجمه و زمان درست است؟
- I cut hand.
- I eat my food.
- I go to school.
- I am going to school.
- I look at the bus.
- I play football.
- we send a message.
- we see him.
- I put glass on the table.
- I sign a contract.
- I spell the word.
- I smoke.
- I swim in the pool.
- I turn off the computer.
- I work in the city.
- I worry about him.
- I kill the master.
- I wash a dish.
- they tell him to stop.
- I explain war
- دستم را برداشتم یا بریدم
- من غذا می خورم
- من به مدرسه میروم.
- من به مدرسه میروم
- من به اتوبوس نگاه می کنم
- من فوتبال بازی میکنم.
- ما یک پیام می فرستیم
- ما او را می بینیم.
- شیشه ای روی میز گذاشتم
- من یک قرارداد امضا میکنم
- من کلمه را هجی می کنم
- من سیگار می کشم.
- من در استخر شنا میکنم.
- کامپیوتر را خاموش می کنم.
- من در شهر کار می کنم
- من نگران او هستم
- من استاد را می کشم
- من ظرف را می شورم
- آنها به او می گویند که متوقف شود
- من جنگ را توضیح می دهم
- - - Updated - - -
درود بر شما
عبارت هایی که با A Beginners Guide شروع میشه، چطور ترجمه میشن؟
مثل:
A Beginners Guide to Learning Outdoors
A Beginners Guide to the Power of Sacred Sound book
A Beginner's Guide to Genetics and Its Applications
سلام
خواهشاً کسی می تونه این خط رو برام ترجمه کنه
it’s clear the history repeating trend has yet to cease.
واضح است که روند تکرار تاریخ هنوز متوقف نشده است
این میشه؟
راهنمای مبتدیان برای ...........نقل قول:
نقل قول:
اگه جمله انگلیسی یه not قبل از yet داشته باشه - ترجمه شما درست هست
نکته : yet جمله رو منفی نمیکنه و فقط نقش تاکییدی داره
ممنون میشم معنی این رو هم بگید
How Often to Listen
ایا این ترجمه بهتر استنقل قول:
Mino has been able to reduce the marketing costs in the Middle East by building a robust and proficient marketing network.
چون در نوشته شما این معنی داده می شود که موفق شده است
ایا اینجا معنی توانسته است را می دهد
الان جمله بالا این معنی را می دهد
مینو توانسته با ایجاد یک شبکه بازاریابی قوی و متخصص هزینه های بازاریابی را در خاورمیانه کاهش دهد.
ایا ترجمه انگلیسی این متن فارسی درست است ؟
مکانیزم بسته بندی ها و دریافت مجوزات را با اتکا به تجارب ما تسهیل و هموار می کنید.
Facilitate and smooth the mechanism of packing and obtaining permits based on our experiences.
ایا این جمله فارسی برگردانش به انگلیسی درست است یا خیر؟ بنظرم میاد باید بجای نیاز باید از enter یا press استفاده کنم
جذب و مدیریت بازاریاب هزینه های سنگینی را به بودجه شرکت های کوجک و متوسط وارد می کند.
The attraction and management of a marketer require massive costs for small and medium-sized enterprises.
ممنون میشم این جمله را ترجمه کنید با تشکر
According to the timing of each project, you will be presented with reports and marketing results in the panel. You can stay in touch with the experts in your dashboard.
این مطلب به نظرم چند جا ایراد دارد ایا درست می گم
ارزیابی اعتبار یک مشتری در بازارهای جهانی نقش حیاتی را در کاهش ریسک در معاملات و کسب یک قرارداد بلند مدت ایفا می کند.
ترجمش به انگلیسی این هست در صورتی که در متن انگلیسی به نظر ارزش گذاری امده است نه ارزیابی و نقش حیاتی حذف و فقط حیاتی اورده شده و ایفا کردن در این مطلب نیست ممنون
Valuing the client's credit in global markets is crucial to reducing the risk of trading and obtaining a long-term contract.
به نظرم این ترجمه به این شکل اشتباه باشد ممنون میشم نظرتان را بگید
ما شبکه ای از بازاریابان و کارشناسان فروش را از کشورهای مختلف خاورمیانه گرد هم آورده ایم که با بکارگیری بروز ترین متد های بازاریابی دسترسی کسب و کارها را به بازار خاورمیانه تسهیل و هموار می کند.
We bring a network of marketers and sales experts from different Middle East countries together, which, by employing the most up-to-date marketing methods, facilitates and helps business to access the Middle East market.
به نظرم باید این تغییر داده بشه
We have brought a network of marketers and sales experts from different Middle East countries together, which, by employing the most up-to-date marketing methods, facilitates and helps business to access the Middle East market.
بله این هم درستهنقل قول:
سلام در زمینه سوالات دیگر می توانید راهنماییم کنید؟با تشکرنقل قول:
تشکر
کنید، یا میکنید؟نقل قول:
By relying on our experiences, you facilitate and smooth out the packing mechanisms and (the process of) obtaining permits
این ترجمه جمله ایه که شما نوشتی
The attraction and management of marketers cost small and medium-sized enterprises massive expensesنقل قول:
با توجه به زمانبندی هر پروژه، گزارشات و نتایج بازاریابی در پنل شما در اختیارتان قرار خواهد گرفت. شما میتوانید در داشبوردتان (پیشخوان) با افراد متخصص در تماس باشید.نقل قول:
evaluating a client's credit in global markets plays a vital (crucial) role in reducing the risks in trading and obtaining a long-term contract.نقل قول:
ترجمه شما بهتره، فقط middle eastern countries, نه middle east countriesنقل قول:
بهترین ترجمه معادل برای عبارت Anxiety Release چی میشه؟
رهایی اضطراب
رها سازی اضطراب
رها کردن اضطراب
تسکین اضطراب
یا چیز دیگه؟