تا از خودي خود نبريدند عزيزان
چون ني به مقامي نرسيدند عزيزان
Printable View
تا از خودي خود نبريدند عزيزان
چون ني به مقامي نرسيدند عزيزان
تو را چون آرزوهايم هميشه دوست خواهم داشت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :35:
به شرطي كه مرا در آرزوي خويش نگذاري [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناشناسانه بدين دير خراب آمده ايمنقل قول:
چو يكي تشنه بديدار سراب آمده ايم
...
میشنوی و میشنوم صدای پاش
میشنوی و میشنوم همون صدای خنده هاش
داره میگه بسه هر چی خنده بود گذشت
داره میگه بسه هر چی گریه بود گذشت
آره این حرف و صدای سایه هاست
شب که میشه به یاد تو لالایی از سر میگیرم
بدون هیچ شکایتی دست شب رو میگیرم
قدم زدن کنار من برای اون یه عادته
اون نمیگه که من بدم اینم خودش شکایته
آره این حرف و صدای سایه هاست
روز و شبم یه رنگ شده رنگ سیاه جاده ها
زندگی بی معنا شده روی غبار لحظه ها
به من میگه صدای تو تاریکه مثل شب من
به من میگه نگاه تو سرده مثل دست های من
آره این حرف و صدای سایه هاست
تماشا كن كه سيرش را ببيني
گريز از چشم غيرش را ببيني
يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور :37: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رخ حسن مجویید که آن اینه بشکست
گل عشق مبویید که آن بوی وفا رفت
نوای نی او بود که سوط غزلم داد
غزل باز مخوانید که نی سوخت ، نوا رفت
ازین چشمه منوشید که پر خون جگر گشت
بدین تشنه بگویید که آن آب بقا رفت
تو همزاد نوری یه نور مقدس به تو دل سپردن چه آسون و سادس
کمک کن که از عشق ترانه بسازم هزار بار دیگه به تو دل ببازم
غمت رو به دست فراموشی بسپار بگو نازنینم که خوابی یا بیدار
"رقصی چنین میانهء میدانش آرزوست
یک دست جام باده و یک دست..." ..زَروَرق!!
بی بی ِ چه؟! چه آس ِ دلی؟!... زلف یارِ چه؟!
قانون سرخِ دل شده عطفِ به ماسبق!
قانون سرخ دل شده عطفِ به ما! همین!
چشمان من فلق شده ، چشمان تو شفق
خیلی میخواستمت ولی گفتی میری با بهتری
حالا بهتره بری از دیگرون بی خبری
اونا خوبن که میدونن با تو باید چیکار کنن
قلب سیاه نازتو پیش چشات میسوزونن
هر چی سرت بیاد کمه عشقت برام یه ماتمه
حتا اگه بمیری هم عمرا ککم نمیگزه
اینو میدونم که یه روز عاشق میشی بد میبینی
این دل صاب مردۀ من چی میکشید تو ندیدیدی