نقل قول:
قا نمیدونی سوتی بازار چیه ...یک هفته . یه هفته چیه فقط یه روز تو دوران هنرستان با بچه های کلاس ما میرفتین سر کلاس .. جنازتون رو باید برمیگردوندن از خنده ..... خلاصه اینکه ما از بس خندیدیم روزانه 2 میلیمتر دهنمون بیشتر باز میشد ..
یه سری زنگ خورد و همه داشتیم میرفتیم بیرون .. هنرستان ما همه با فرم بودن لباسسفید و شلوار سیاه ..
به جز ناظم و مدیر و معلم .... اون روز مدیر مدرسه که جثه و قدش از 1.40 cm تجاوز نمیکه لباس سفید و شلوار سیاه پوشیده بو د .... از تو راه رو داشتیم میرفتیم بیرون ... من و دستم هم پشت سرش بی خبر از ماجرا داشتیم میرفتیم بیرون که من فکر کردم یکی از بچه هاست ............
آقا چشتون روز بد نبینه چنان پس گردنیی بهش زدم که صداش تا سالن بالا پیچید ... و وقتی که برگشت رنگ من شده بود انگار گچ ... دیگه بقیه ماجرا رو خودتون میدونید
منتظر باشید ..2باره میام
خیلی باحال بود:دی