شعر مرا حوصله كن ، درد مرا زمزمه كن
يا كه بر اين دهان من قفل گرانتري بزن
زخم همه ستارهها به شانههاي خستهات
به سينه ميفشارمت ، تورا چه ميشود وطن ؟ .........
Printable View
شعر مرا حوصله كن ، درد مرا زمزمه كن
يا كه بر اين دهان من قفل گرانتري بزن
زخم همه ستارهها به شانههاي خستهات
به سينه ميفشارمت ، تورا چه ميشود وطن ؟ .........
ناز معشوق از نیاز عاشقان بالا گرفت
گل به کار دلبری بیچاره بلبل در خروش
نخفته ام ز خیالی که میزد دل من
خمار صد شبه دارم شرابخانه کجاست
///
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
تو دست معجزه بنگر در آستین کلیم
که فتنه بر سر فرعون از عصا نرود
اگر ز خرمن همسایه شعله برخیزد
گمان مدار که دودش به چشم ما نرود
چشمانت را برای زنده گی می خواهم
اسمت را برای دلخوشی می خوانم
دلت را برای عاشقی می خواهم
صدایت را برای شادابی می شنوم
دستت را برای نوازش و
پایت را برای همراهی می خواهم
عطرت را برای مستی می بویم
خیالت را برای پرواز می خواهم
و
خودت را نیز برای پرستش ...
شبها همش به میخونه می رم من
سراغه می پیمونه می رم من
تو این میخونه ها خسته دردم
به دنباله دله خوم می گردم
دلم گمش ده پیداش می کنم
اگه عاشقته وای به حالش
رسواش می کنم من
نخورد هيچ توانگر غم درويش و فقير
مگر آن روز كه خود مفلس و مضطر گردد
سلام دوستان شب خوش
دریایم و نیست باکم ازطوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست .......
تا تو نگاه مي كني كار من آه كردن است [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است؟ :35: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :31:
تو رنگ و سلسله ها را طعام و طعنه مکن
عسل ز کس نچشیدم بده به نام خدا
فلک چو همنفسی هات کهنه کهنه شده
تو روزگار جدیدم بده به نام خدا