اگر که گل رود از باغ باغبانان چه کند ؟
چو بی بهار شود با غم خزان چه کند ؟
کسی که مهر گل از دل نمیتواند کند
به باغ خشک در ایام مهرگان چه کند
Printable View
اگر که گل رود از باغ باغبانان چه کند ؟
چو بی بهار شود با غم خزان چه کند ؟
کسی که مهر گل از دل نمیتواند کند
به باغ خشک در ایام مهرگان چه کند
دلخسته و دست خالي ام بعد از تو
يك كوزه ي غم سفالي ام بعد از تو
من مرگ كبود يك گلم بي گلبرگ
بر حلقه ي دار قالي ام بعد ازتو
مرسی از همگی
تا نگردي آشنا زين پـــــــــرده رمزي نشنوي
گوش نامحرم نباشـــــــد جاي پيغام سروش
بر بساط نكتهدانان خودفروشي شرط نيست
يا سخن دانسته گـو اي مرد عاقل يا خموش
----------
سلام پايان عزيز [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هستيم در خدمتتان. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ممنون از نظرت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باهوش كه شكي توش نيست.
من هم به خيال خودم معما طرح كردم. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پ.ن. : :19: باز سي چهل تا پست عقب ماندم. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :19:
ميبينم خيلي پيشنهادم مورد استقبال قرار گرفته. يادم باشه از اين پيشنهادها زياد بدم. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شب وصل است و با دلبر مرا لب بر لب است امشب
شبي کز روز خوشتر باشد آن شب امشب است امشب
به فطرت چو دیدار زیبا نبود
به عهدش نپایید و پیمان شکست
فریبنده بود و فریبا نبود
گمان برده بودم پری زاده است
چو دیدم ز خیل پری ها نبود
دریغا که رسوا شد آن بدسرشت
همی گویم ای کاش رسوا نبود
شگفتا پس از سال ها فاش شد
که آن اهرمن سا پری سا نبود
دل به پيغام وفا هر کس که ميآرد ز يار
ميدهم تسکين و ميدانم که حرف يار نيست
تنها با گلها،گویم غمها را
چه کسی داند ز غم هستی
چه به دل دارم
مهي کز دوريش در خاک خواهم کرد جا امشب
به خاکم گو ميا فردا، به بالينم بيا امشب
بگو ای یار بگو،ای وفادار بگو
از سر بلند عشق،بر سر دار بگو
جهنم بیداری ام ای کاش
خوابی بود
و تو آرام آرام
بیدارم می کردی و می گفتی
رؤیا رؤیا
تمام آبهای روان
ارزانی آتشت
قطره ای بنوش
بیدارم نمی کنی ؟
آب
دیگر هزار پا گذشته از سر خوابم