دوستان اگه مشکلی نداره من بیت هام رو در فایل عکس میزارم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
دوستان اگه مشکلی نداره من بیت هام رو در فایل عکس میزارم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو را ناديدن ما غم نباشد
كه در خيلت به از ما كم نباشد
من اول روز دانستم كه اين عهد
كه با من مي كني محكم نباشد
كه دانستم كه هرگز سازگاري
پري را با نبي آدم نباشد
مبا دا در جهان دلتنگ رويي
كه رويت بيند و خرم نباشد
سعدي
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوش آراست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
غزل حافظ - ساز و آواز شجریان - رندان مست:40:
تا درخت دوستي بر كي دهد
حاليا رفتيم و تخمي كاشتيم
گفتگو آيين درويشي نبود
ور نه با تو ماجرا ها داشتيم
شيوه ي چشمت فريب جنگ داشت
ما ندانستيم و صلح انگاشتيم
گلبن حسنت نه خود شد دل فروز
ما دم همت برو بگماشتيم
حافظ
مطرب مهتاب رو آنچه شنیدی بگـــــــــــــــو *** ما همگان محرمیم آنچه بدیدی بگو
ای شه و سلطان ما ای طربستان مـــــــــــا *** در حرم جان ما بر چه رسیــدی بگو
نرگس خمار او ای که خدا یــــــــــــــــــــار او *** دوش ز گلزار او هر چه بچیـدی بگو
ای شده از دست من چون دل سرمست من *** ای همه را دیده تو آنچ گزیـدی بگو
می به قدح ریختی فتنه برانگیــــــــــــــختی *** کوی خرابات را تو چه کلیــــدی بگو
مولانا
وز زخمهي تو فاش شده احوالم
ماننده چنگ شده همه اشکالم
هر پرده که ميزني مرا مينالم
از عشق تو من بلند قد ميگردم
مولانا رومی
من چو مسۣتان در بیابان جنون سر گشته بودم
در پی راهی دوان این سو و آن سو می خزیدمدر شب تاریک و سرد فاجعه گم گشۣته بودم
از پسۣ هفتۣاد وادی بهر معشوقم دویدم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من که ز جان ببریده ام چون گل قبا بدریـــده ام *** زان رو شدم که عقل من با جان من بیگانه شد
ای آتش آتشفشان این خانه را ویرانه کـــــــــن *** این عقل من بستان ز من بازم ز سر دیوانه کن
خامش کنم فرمان کنم واین شمع را پنهان کنم *** شمعی که اندر نور او خورشید و مه پروانه شد
مولانا
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد
آه از آن نرگس جادو كه چه بازي انگيخت
وه از آن مست كه با مردم هشيار چه كرد
اشك من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار
طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد
برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر
وه كه با خرمن مجنون دل افگار چه كرد
حافظ
ده زکات روی خوب ای خوب رو *** شرح جان شرحـه شرحه بازگو
کز کرشمه غمزه ی غمازه ای *** بر دلم بنـــــــــهاده داغ تازه ای
شرح گل بگذار از بهر خـــــــدا *** شرح بلبل گو که شد از گل جدا
هر کبوتر می پرد زی جانبـــی *** این کبوتر جانب بــــــــی جانبی
مولانا