ایمان فرار کرد که چی بشه؟ به نظرم اصبانی بود از کامران به همین خاطره. اونم که سوارش کرد نمیدونم داره کجا میبرتش! :n02:
کلا چند روزه از فیلم حال نمیکنیم :n15:
Printable View
ایمان فرار کرد که چی بشه؟ به نظرم اصبانی بود از کامران به همین خاطره. اونم که سوارش کرد نمیدونم داره کجا میبرتش! :n02:
کلا چند روزه از فیلم حال نمیکنیم :n15:
اره من تا حالا همچین چیزی تو شهر ندیدمنقل قول:
امیدوارم امشب یه سیخی چیزی فرو کنه تو گلوی کسی،:n09:بهترین کاندید هم اون یارو خواهر مرده با اون یارو دوست دوست جمشید:n02:
از یه چیز این قسمتش خوشم اومد..... این که قبول کردن تحریم ها دست و بالشون رو بسته :دی
بعد اونجا پسره وایتکس خورد ؟؟؟ یا الکی بود که بگه من حالم خرابه؟؟؟
ظاهرا ، واقعا خورد ولی وقتی که فرار کرد ، قشنگ مثه آدمای سالم داشت میدویید تازه سربازهِ هم زد با اون حالشنقل قول:
یعنی واقعا می تونن از طریق ماهواره اینطوری اطلاعات کامل یک بنا و ساختمان را در بیارن?حتی تونل زیر زمین?!! :eek:
Sent from my ST15i using Tapatalk 2
حالا من ندیدم که ماجرا چیه! ولی از طریق دوربین های مختلف میتونن تا چند لایه رو ببینن و نهایتا ادمها رو توی عمق بخصوصی از زمین اگر کاورش مناسب نباشه میشه با پهپاد دید!...نقل قول:
یعنی واقعا می تونن از طریق ماهواره اینطوری اطلاعات کامل یک بنا و ساختمان را در بیارن?حتی تونل زیر زمین?!! :eek:
دوربین های مادون و از این حرفا!
این دوربین و ماهواره هو اینا کمی تو ایران تخیلی به نظر نمی رسه؟؟؟.. یعنی ایران این همه پیشرفت کرده؟؟؟ الان برین از پلیس بپرسین تبلت چیه .. گیر میکنه .. چه برسه به این تجهیزات!!!
حالا اگر این همه پیشرفت کردیم و ماهواره و جی پی اس میتونه بگه که این ساختمون الان برقش فعاله آبش قطعه.. پس این همه دل دزد چی کار میکنن تو جامعه :دی البته فکر کنم تبعیض قائل شدن ... فقط سرگردمون از این تجهیزات داره :دی
در کل به نظرم تخیلی میاد این تجهیزات تو ایران ...
بعد کاش اسم فیلمو میزاشتن هوش سیاهه 1000 چهره :p
آغا من امشب رای اولین بار ندیدم یه با مرامی تعریف کنه خلاصه وار
پیشپاپیش ممنون:n12:
خوب اونا پلیس فتا هستن دیگه اگه اسمشو درست گفته باشم یعنی پلیسی که با رایانه و فناوری ارتباط دارهنقل قول:
ولی منشی اون شرکته و و رئیس بانکه خیلی زود و راحت گول خوردن
اون کچله فکر کنم دوبلر بود؟ یه بار حرف زد و اون بارم فک کردم یکی از صداهای دوبلر هست! :n02:
بعدشم فک کنم این ایمان آخرش یه کاری کنه با کامران درگیر شه! دی
اگه مشکلی پیش نیاد واسش.
بعدشم این ردیابا قیمتش چنده؟ خیلی باحاله ها زوم میکنه و ردیابی :n02::n09: فک کنم به فرد عادی از اینا نمیدن؟ :دی / بخوای بخری مثلا. فکر کنم خیلی گرون هم باشه.
این کامران و دوستش هم فک کنم میخوان از شرکته دزدی کنن؟ دوربین رو دستکاری کردن یا شب میان یا با میکروفون یه کاری میخوان بکنن. درست کردن دوربین فکر کنم الکی بوده :n13: اون میکروفونه شاید چیز بوده. شایدم میخوان هم صدا بشنون هم با دوربین از خونه خودشون کنترل کنن :n09::n02:
در ضمن آهنگهای تکنو رو داشتین تو باشگا؟! :n02::n09::8:
بلـــهنقل قول:
آغا من امشب رای اولین بار ندیدم یه با مرامی تعریف کنه خلاصه وار
پیشپاپیش ممنون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فرار ایمان اکبرنژاد کاملا کنترل شده بود توسط پلیس.... پلیس اینکارو کرد که به زیر مجموعه های دیگه دست پیدا کنه... فعلا اون نفری که تو دادگاه دنبال ایمان بود و طبق نقشه پلیس ایمان فرار میکنه و با اون مرده میره پیش بالا دستی ها و میخواد که به جای کامران بیاد. این از پلیس و ایمان
از اونور کامران و دوستش میرن تو یه شرکتی به عنوان تعمیر کار دوربین مدار بسته.. خرابکاری میکنن.. میکروفون و اینا نصب میکنن... در ضمن دوست دوست کامران هم که فهمید .. باج میخواد ازشون :دی
شهاب هم که در به در داره دنبال دوست کامران همونی که 500 میلیون به حسابش واریز شد میگرده که از بانک تونست شمارشو گیر بیاره.. ولی پلیس تعقیبش میکنه و میدونه....
چیز دیگه خاطرم نیست ....
کلی همین بود
یعنی میخواین بگین پلیس فتا یا همون سایبری.... یه همچین تشکیلاتی دارن؟؟؟؟نقل قول:
خوب اونا پلیس فتا هستن دیگه اگه اسمشو درست گفته باشم یعنی پلیسی که با رایانه و فناوری ارتباط داره
یه چیز این فیلم خوبه .. اونم نشون دادن ضعف مدیریتی تو ایرانه و آشنا نبودن با فضای مجازی.... میتونه یه هشداری برای همه ی مدیران باشه
با اون سربازهم هماهنگ کرده بودن؟بیچاره کتک خورداگه اینجوری باشه یک ماه مرخصی باید بدن:n02:نقل قول:
خوشحالم که کامران سالمه:n09:
ممنون از شما:n12:
برا اینکه خیلی طبیعی باشه به اون بدبخت نگفته بودن فکر کنم..... شاید هم گفته بودن .. معلوم نیست چی به چیه :دینقل قول:
با اون سربازهم هماهنگ کرده بودن؟بیچاره کتک خورداگه اینجوری باشه یک ماه مرخصی باید بدن
به نظر من عموی کامران زنده هست، گروه داره بازیش میده تا زودتر شکارش کنه.
خود کامران هم شک کرده که زنده هست!! شایدم مطمئن شده.....نقل قول:
وقتی صاحب اون شرکته به کامران گفت که عموت رو کشتن.. لحن کامران جوری بود که انگار میدونه عموش زنده هست
بنام خدا
این متن فقط جنبهی اطلاع رسانی داشته و به درخواست هواداران سریال هوش سیاه تهیه شده و تمام مطالب آن فقط جهت رفع ابهام و مسایل مطرح شده در سریال است. این متن برای عموم مردم تهیه شده و در آن سعی شده از کلمات و اصطلاحات فنی کمتر استفاده شود.
پرسشهای زیادی در رابطه با نحوهی کار اطلاعاتی کامران و شبکهی خرابکاری که وی در آن است مطرح شده، همینطور پیگیریهای پلیس ایران برای دست یافتن به آنها و کدگشایی.
ابتدا لازم است نگاهی اجمالی به این تکنولوژیها داشته باشیم.
اینترنت – دانلود آفلاین
روشهای متعددی برای ارتباط با اینترنت وجود دارد، دایل آپ، ایدیاسال، وایمکس، و سیمکارتهای موبایل (جی اس ام) که ما ایرانی ها غالبا از این روش ها استفاده کرده یا میکنیم، اما روشهای دیگری هم برای ارتباط وجود دارد، مثل کابلهای برق، فیبر نوری و ماهواره که غالباً در ایران (به غیر از افراد خاص و ارگان ها) استفادهی چندانی ندارند.
اما خارج از ایران تعداد زیادی از کاربران از اینترنت ماهوارهای استفاده میکنند، به صورتی که برای تبادل اطلاعات از یک دیش و دی وی بی (دستگاهی که غیر از نشان دادن کانالهای ماهوارهای کار مودم را برای دریافت اطلاعات انجام میدهد عکس شماره 1) استفاده میشود.
دیش درست مثل دیشهای پشت بام تنظیم و به صورت مستقیم از ماهواره اطلاعات را دریافت میکند، توضیح کاملتر این که برای ارتباط با اینترنت ما نیاز به دریافت (دانلود) و ارسال (آپلود) داریم که دیش ما در اینجا حکم گیرنده را داشته و وظیفه ی ارسال اطلاعات میتواند روشهای دیگر مثل ای دی اس ال باشد، یعنی ما با تلفیق این دو به اینترنت متصل میشویم، البته این امکان هم وجود دارد که مستقیم با دیش هم دریافت و هم ارسال داشته باشیم که نیازمند یک سری تجهیزات دیگری است.
برای اتصال درست مثل اینترنت منزل یک آی اس پی (ماهواره) انتخاب کرده و سرویس مورد نظر را درخواست می کنیم و بعد آن آی اس پی (ماهواره) فقط ما را به عنوان کاربر شناسایی کرده و از سرویس استفاده می کنیم. عکس شماره 2
حال باید بدانیم که ماهواره چگونه اطلاعات و تصاویر را به زمین ارسال می کند و ما چگونه آن را دریافت می کنیم؟!؟
تمام ماهواره ها اسم داردن، مثلاً ماهوارهی هاتبرد و یا یوتلست، صدا و سیما هم در یکی از این ماهوارهها کانالهایی دارد و مردم دنیا میتوانند اونها رو تماشا کنند، ولی چند نفر و در کجا میتونن این کانال ها رو دریافت کنند؟
برای مثال نقشه ی چتر ماهواره ی یوتل ست رو مشاهده می کنید. تمام کشورهایی که در زیر این چتر هستند می توانند کانال های این ماهواره را به صورت همزمان مشاهده کنند، یعنی فردی که در انگلستان هست، همان چیزی را می بیند که در ایران هست، چون هر دو در زیر این چتر هستند. عکس شماره 3
این اتفاق برای اطلاعات اینترنت هم می افتد، به این صورت که فردی به نام آذر در انگلستان نشسته و سریال هوش سیاه را دانلود می کند، اطلاعات فایل به صورت همزمان در این چتر برای وی جهت دانلود ارسال می شود ولی این چتر فقط برای آذر نیست و خیلی از کشورها و افراد دیگر هم در زیر این چتر ناخواسته قرار می گیرند! مثلاً کامران هم در ایران در زیر این چتر است و اگر همزمان بخواهد می تواند چیزی را که در آن لحظه از ماهواره به آذر و خیلی های دیگر ارسال میشود را دریافت کند، ولی به صورت یکطرفه و غیر قابل کنترل به این معنی که اگر آذر دانلود را قطع کند کامران هم قطع می شود، به کاری که آذر انجام میدهد دانلود ماهوارهای آنلاین و کاری که کامران انجام میدهد دانلود آفلاین میگویند،
پس اطلاعات همواره در زمین درست مثل دیدن کانال ها برای همه قابل دسترس است مگر این که کد شده باشد، مثل کانال های کارتی!
خوب با این توضیحات ابزاری غیر قابل کنترل در دست است، و سازمان خرابکاری مثل سازمان کامران هم به خوبی میداند که چطور از این ابزار استفاده کند، این روش با توجه به راحتی در راه اندازی و نیاز به ابزار کم در هر جای کره ی زمین که دیش و ال ان بی، دستگاه کامپیوتر و دی وی بی باشد کارایی دارد. عکس شماره 4
حال گروه قبلاً با هم قرار می گذارند که هرشب ساعت10 شب یکی در کشور دیگر (مثلاً انگلستان) فایل خاصی را از اینترنت دانلود کند و در این فاصله این فایل در این چتر قابل دسترس است و تمام افراد در ساعت 10 می توانند این فایل را بدون اینترنت و به صورت آفلاین دانلود کنند. این میتواند یک فایل تصویری یا ویدیوکلیپ باشد و یا یک فایل پیچیده ی کد شده با محتوای ترور یا بمب گذاری...
بنابر این وقتی در سریال دیده میشد که پلیس دایم در حال دریافت دانلودهای آفلاین است برای این بود که از ماجرا عقب نماند و وظیفه ی کنترل و نظارت جهت امنیت را به خوبی انجام دهد، و همینطور کامران و سپهر مدنی که در حال گرفتن اخبار و برنامه های عملیاتی سازمان خود به صورت کاملاً موازی و همزمان هستند.
چون شبکه هیچ ارتباط مستقیمی با فرد خاصی ندارد از این روش استفاده می شود.
حال برای این که میدانیم این فایلها را همه دریافت میکنند باید تدبیری بیاندیشیم تا فایلها برای به درد کسی نخورده و فقط عدهای که خبر دارند بتوانند از آن استفاده کنند.
برای این کار می توان فایل ها را چند تکه کرد و هر تکه را در روز و زمان خاصی ارسال کرد و بعد آنها را مرج کرد.
یا این که پسوند فایلها را تغیر داد تا متوجه نشوند که این فایل چیست
یا این که با الگوریتم های خاصی کد گذاری کنیم و کلید آن را دست تعدادی بدهیم، کما این که در قسمت های مختلفی دیدیم که کامران در حال تغیر پسوند فایل ها به چیز دیگری است. و نهایتاً پلیس توانست کلید رمزگذاری را کشف کند. نکته "اگر تا اینجای متن را خواندید در کامنت عدد 19 را بفرستید، من ایمان دارم که انگشت شمار این متن را می خوانند، خلاف ادعایشان برای دوست داشتن و آموزش تکنولوژی"
حال تصور کنید هر فرکانس ماهوارهای میتواند حامل حدود 1 ترابایت اطلاعات درهر ساعت باشد و در هر ماهواره ما حداقل می توانیم 100 فرکانس اطلاعاتی داشته باشیم و این یعنی حدود 100 ترابایت در هر ساعت اطلاعات، حال این عدد را ضرب در60 ماهوارهای کنید که در ایران قابل رسد هستند... پس پلیس هوش سیاه کار بسیار سختی را برای کنترل آن دارد، بسسسسیار سخت...
امروز جنگ، جنگ اطلاعات است و فردی برنده است که اطلاعات بیشتری در دست داشته باشد، اگر کامران هم تا الان در شبکه پیروز بود فقط به خاطر داشتن اطلاعات سازمانی بود که برای بقیه انتشار اطلاعات می کرد ولی او سر راه آنها قرار می گرفت، و همینطور به صورت همزمان و موازی پلیس...
حال باید ببینیم که در یک رقابت موازی و همزمان پلیس پیروز ماجراست یا کامران...
موفق و پیروز باشید
مهرداد صالح – مشاور آی تی و ماهواره سریال هوش سیاه 2
سلام دوستان
من خیلی دوست داشتم سریال هوش سیاه رو از اول دنبال می کردم ولی متاسفانه زمان بدی شروع شد ( فصل امتحان ها )
فقط چند قسمتشو دیدم و یه نظری داشتم :
به نظر من شاید این جزو بهترین کارهای جناب آب پرور بشه ولی چند تا مشکل از نظرم هست ،شاید نشه اسمش رو مشکل گذاشت ولی
می تونست با توجه به این موارد ،جذابیت سریال رو به اوج برسونه :
1. اگر دقت کرده باشین ،در سریال های خارجی نقش های مقابل نقش اول رو به بازیگر های کارکشته و حرفه ای و یا حتی به بازیگر بااستعداد و قوی می دند ،
چون همیشه ترکیب همه نقش هاست که سریال رو جذاب می کنه و نقش اول به تنهایی نمی تونه بار یه سریال رو به دوش بکشه ( البته بازیگرانی مثل جناب یاری و... به
خوبی نقششون رو ایفا می کنند و من منظورم کسانی هستند که حتی یک نقش کوتاه دارند که متاسفانه انگار خیلی روشون دقت نشده )
2. یک سریال جذاب ،در واقع پر از صحنه های هیجان انگیز هست و یا حداقل تمام فیلمبرداری هاش خاص و حرفه ای هست ولی در این سریال انگار در هر قسمت تنها
چند سکانس جذاب وجود داره و گاهی بعضی سکانس ها مثل بقیه روشون کار نشده .
* البته در مقایسه با سریال های این چنینی بسیار قابل تحسین هست و بازیگران خوبی هم دارد ولی می تونست و جا داشت که خیلی از این بهتر باشد.
به امید کار های حرفه ای و جذاب تر از جناب مسعود آب پرور .
من از اون قسمت که کامران از زندان فرار کرد به بعد رو ندیدم ، میشه یکی پ.خ کنه یا همینجا بگه چی شد؟:دی
خیلی برام جالب بود.. زیاد با این تکنولوژی آشنا نبودم... ولی یه سوال پیش اومد؟؟نقل قول:
بنام خدا
این متن فقط جنبهی اطلاع رسانی داشته و به درخواست هواداران سریال هوش سیاه تهیه شده و تمام مطالب آن فقط جهت رفع ابهام و مسایل مطرح شده در سریال است. این متن برای عموم مردم تهیه شده و در آن سعی شده از کلمات و اصطلاحات فنی کمتر استفاده شود.
محتوای مخفی: مخفی
من خیلی شنیدم که میگن دانلود آفلاین غیر قانونیه تو ایران؟؟ اگر غیر قانونیه پس چرا تو متن اشاره شده که :
من از این جمله به این نتیجه میرسم که این تکنولوژی تو ایران قانونی هست!!!نقل قول:
غالباً در ایران (به غیر از افراد خاص و ارگان ها) استفادهی چندانی ندارند.
میشه یکم توضیحی بدین؟؟
یه بیکارو پیدا کن برات توضیح بده :n09: :بهمننقل قول:
جواب:نقل قول:
اوکای؟ D:نقل قول:
اما روشهای دیگری هم برای ارتباط وجود دارد، مثل کابلهای برق، فیبر نوری و ماهواره که غالباً در ایران (به غیر از افراد خاص و ارگان ها) استفادهی چندانی ندارند.
نو اکای :دینقل قول:
اوکای؟ D:
منم مشکلم همون جمله هست .. میگه غالبا به جز افراد خاص و ارگان ها استفاده چندانی ندارند از این تکنولوژی ... یعنی مردم میتونن استفاده کنن ولی استفاده نمیکنن... این یعنی قانونیه..
حالا یکی بهم بگه قانونیه یا نیست :دی
نه منظورش اینه که به جز ارگان های خاصی کسانِ دیگری حق استفاده ندارندنقل قول:
میتونی امتحان کنی صبح نصب کن عصر میبرنت زندان:n02:
سلام و تشکر از شمانقل قول:
منبع این مقاله چه سایتی است؟
فیس بوک هوش سیاه 2 .نقل قول:
آقا اگه فرار کامل کنترل شده چرا پس وایتکس خورد؟:n21:خودشو به کشتن میداد که
آقا اینا فیسبوک رو فیلتــر کردن خودشونم اونجا جواب میدن؟نقل قول:
فیس بوک هوش سیاه 2 .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عاقا اینا هم خودشونو به مسخره گرفتن هم ملتو! :| :|نقل قول:
خب آخه نویسنده و کارگردان مردمو گیر آوردن ماکسیمم زمانی گه وقت میگیره تا ردشو بزنن 15 دقیقس خب پس چرا این فقط با بشقاب ارتباط داره و تا الانم که موفق بودهنقل قول:
Sent from my ST25i using Tapatalk 2
باید میخورد، چون فرستنده رو توی دهنش نصب کردن که اگه لازم شد بتونه اونو بندازه بیرون که همین کارو هم کرد.نقل قول:
پس چرا بازم ردشو زدن؟ فک کنم چند تا فرستنده گذاشته بودن تو بدنش؟نقل قول:
فرستنده اولو که دور انداختن، فرستنده دوم توی دهنش بود که دیگه پلیسا فهمیدن توی باشگاه هست.نقل قول:
دیگه احتیاج به ردیابی نداره.
ولی یه چیزی تو دهنش هست هنوز... هی دهنش رو کج و کوله میکرد :دینقل قول:
یه جوری گفتی فکر کردم از دهنش انداخته بیرون! دینقل قول:
خوردتش؟ یا چسبوندن دهنش ؟دی:n02:
در ضمن چرا اون یکی رو انداخت؟ :n13: نمیگفت بهشون دگه!
فرستنده اول رو برای این لو داد که گروه بهش شک نکنه و بهش اعتماد کنه.نقل قول:
فرستنده دوم رو هم وقتی گفت ببریتش بالا با دستگاه سیگنال یاب چکش کنید اوق زد انداخت بیرون:n08:
پلیس مدرن رو در روی تخلفات رایانه ای
پخش سریال «هوش سیاه ۲» دقیقا زمانی آغاز شد که مردم بیشترین نگاهشان به تلویزیون بود اما این ظرفیت بالای مخاطب لزوما در سبد این مجموعه قرار نگرفت. با این حال و با توجه به اینکه مردم بیشتر پیگیر مسائل انتخاباتی بودند هوش سیاه دیده شد و در این شرایط نیز توانست حد نصاب قابل قبولی از مخاطبان را جذب کند.
بدون شک مهمترین دلیل این امر را باید در زاویه متفاوت این مجموعه به روایت یک قصه پلیسی نسبت داد. موقعیتهایی که هم منطقی به نظر میرسید و هم با شاخصههای یک اثر جذاب پلیسی انطباق بیشتری داشت. واقعیت این است که گرچه گونه پلیسی بهواسطه تعلیق آفرینی و ساختار معمایش مورد علاقه بسیاری از مخاطبان هنر هفتم است، اما بیشتر آثار پلیسی در سینما و تلویزیون ما بدون جذابیت و کشش لازم در جذب مخاطب هستند. از کم بضاعتی تکنیکی و فنی که بگذریم، کارهای پلیسی ما دارای قصه گویی و شخصیتپردازی قدرتمند نبوده و نتوانسته است تصویر جذابی از پلیس ایرانی را ترسیم کند.
علاوه بر نسخهبرداری و اقتباس از الگوهای غربی در خلق پلیس و مجرم، تصویری که از پلیس یا موقعیت معمایی ماجرا ارائه میشود یا بسیار سادهانگارانه و دمدستی است یا تصویر اغراق شده و سوپرمنی از ماجرا ترسیم میکند. البته سریالهایی مثل کارآگاه علوی و سرنخ تا حدودی توانستند موقعیت پلیسی قابل قبولی ارائه کنند که مخاطب ایرانی را با خود همراهکند؛ اما غالب مجموعههای پلیسی فاقد نشانههای جذاب سینمایی هستند.
هوش سیاه ساخته مسعود آبپرور فارغ از ضعف و قوتهایش دارای یک امتیاز یا ویژگی مثبت است؛ این سریال موقعیت پلیس رایانهای و دیجیتال را در تلویزیون به تصویر میکشد و پروندههای جدید و مدرنتری را دستمایه کار خود قرار داده است.
ساختار معمایی ـ پلیسی هوش سیاه بالطبع جذابیتهای خاص خود را دارد و به دلیل دست گذاشتن روی موضوعات تازه و جرمهای جدید که به فضای مجازی و دنیای دیجیتال و اینترنت ارتباط دارد، هم مخاطب را با سریالی متفاوت و بکر روبهرو میکند که دست کم در تلویزیون ما سابقه نداشته است و هم آنان را با جرائم جدید در دنیای مجازی مدرن آشنا میسازد. تخلفاتی که با اینترنت، ایمیل، بلوتوث، -- کردن و.... گره خورده است ویک نوع خلافکاران جدید و با سواد را به ناهنجاریهای اجتماعی اضافه کرده که تیپولوژی آنها با خلافکاران سنتی متفاوت است.
هوش سیاه دقیقا به دلیل اتکابه جرائم دنیای مدرن و دیجیتالی، با فضای متفاوتی از یک اثر پلیسی سر و کار دارد و شاید به همین دلیل ما شاهد نوعی آشنایی زدایی از این آثاربرای مخاطبان تلویزیون هستیم.
سریال پلیسی بر مبنای یک موقعیت تعقیب و گریز بین مجرم و پلیس بنا میشود که غالبا دارای شخصیت و تیپسازیهای مشخصی است؛ اما در اینجا به تناسب نوع جرم، این ساختار به هم میریزد و تصویر دیگری از وضع دزد و پلیسی ترسیم میشود. غالبا مجرمان اینترنتی افراد تحصیلکرده و با سوادی هستند که به دلیل آشنایی با اینترنت و کارکردهای آن دست به کلاهبرداری و کلاشی میزنند و لذا رفتار شناسی آنها با یک دزد یا خلافکار سنتی کاملا فرق میکند.
لذا عملکرد پلیس و اساسا رفتار پلیسی در هوش سیاه با سریالهای مشابه در اینگونه فرق میکند. ضمن اینکه این جرائم به دلیل عبور از خط قرمزهای اخلاقی و خانوادگی و طرح مسائل و جرائمی که به حریم خصوصی افراد ارتباط دارد، کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد و ظرفیت خوبی برای ایجاد تعلیق و تزریق هیجان به اثر دارد. از سوی دیگر جرائم اینترنتی به لحاظ پلیسی و کشف جرم از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و به هوشمندی بیشتری هم از سوی پلیس نیازمند است.
به همین دلیل موقعیت معمایی هوش سیاه ساختار پیچیده تری دارد و ذهن مخاطب را بیش از فیلم پلیسی متداول درگیر میکند و همین هم موجب شده تا مخاطبان با فرآیند حل مساله و گره گشایی از راز در هوش سیاه بیشتر مواجه شود و از تماشای آن لذت ببرد.
آب پرور در هوش سیاه، هوشمندی خود را در ساخت یک سریال پلیسی نشان میدهد و با خلق فضاهای پر تعلیق و رازآمیز و بهرهگیری از پروندههای واقعی در بخش جرائم الکترونیکی نیروی انتظامی، ضمن حفظ وجوه رئالیستی درام از عناصر و مولفههای گونه پلیسی در فضایی متفاوت و مدرن بهره میگیرد و هوش سیاه را در تصویری روشن بازنمایی میکند. ضمن اینکه در هوش سیاه به واسطه موقعیت پیچیده سوژه و خود جرم با فضای پر کنش تری مواجه هستیم که هوشمندی مخاطب را هم به چالش میکشد و او را در تعلیقات قصه شریک میکند.
بازی حسین یاری در نقش سرگرد احمدی را هم نباید فراموش کرد که تصویر مدرن و شاداب تری از پلیس ایرانی خلق میکند و باورپذیر و ملموستر است هر چند سینمای پلیسی در کشور ما هنوز در تعاریف و مفاهیم خود دچار مشکل است و این تصویر مخدوش به تصور غلطی برمیگردد که درباره این شخصیت وجود دارد. به هر حال گونه پلیسی یکی از مطرحترین و جذابترین گونههای سینمایی است که ظرفیتهای دراماتیکی بالایی دارد و با عناصری از تعلیق، قهرمانسازی، ضدقهرمان و شرور، تعقیب و گریز و جنایت میتواند مخاطبان زیادی را جذب خود کند.
جالب اینکه هوش سیاه، جرم و مجرم رایانهای را دستمایه روایت خود قرار داده است و حالا سینمای پلیسی ما نیز برای تحول و جذابیت بیشتر در جذب مخاطب بیش از گذشته نیازمند بهرهگیری از تکنیکهای رایانهای و تکنولوژیهای رسانهای است تا بتواند جان تازهای در کالبد آثار پلیسی بدمد.
سیدرضا صائمی / جام جم
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۲
كامران زياد توي اين قسمت (قسمت 20) نبود. اصلا حال نداد.
همشهری جوان نوشت:
دیگر خواجه شیرازی هم میداند که ژانر پلیسی - کارآگاهی همواره یکی از محبوبترین ژانرهای سینمایی تلویزیونی بوده و خواهد بود. اساساً هر قدر امکانات فنی سیما روبه پیشرفت میرود، دست کارگردانان فعال در این ژانر هم در ساخت یک دنیای مهیجتر، بازتر و در نتیجه کام بینندههای که خوره اینجور فیلمها و سریالها هستند نیز شیرینتر میشود. مثل همین سریال هوش سیاه که نسبت به همتایان چند دقیقه قبلش از هر لحاظ جلوتر است.
بازتاب موفق مخاطبان پس از سری اول «هوش سیاه» در سال 88 باعث شد که آب پرور سری دوم را هم کلید بزند. حالا او تمام قد از سریالش دفاع میکند و میگوید قصه طوری طراحی شده که قابلیت دوباره ادامه پیدا کردن را هم دارد. پس منتظر سومین هوش سیاه هم باشید!
چرا «هوش سیاه» را ادامه دادید؟ معمولا در ایران برای ساخت سری دوم سریالها ریسک و سرمایهگذاری نمیکنند.
برای اینکه از اول برای ادامه طراحی نمیکنند. برای «هوش سیاه» هم از اول برای ادامهاش طراحی نکرده بودیم اما از جایی که شخصیت محوری سریال طراحی و در دل قصه خلق شد، در اواسط تولید سری اول به این نتیجه رسیدیم که این قضیه و شخصیت با این موتوری که دارد، میتواند تا دور دستها برود. از همانجا ما به فصلها و اپیزودهای بعدی هم فکر کردیم. من همانجا گفتم این قضیه میتواند حداقل تا 100 قسمت ادامه پیدا کند.
پس «هوش سیاه 3» در راه است؟
نه شرایطی وجود دارد که من نمیتوانم ادامهاش بدهم.
مگر ساختن سریال پلیسی در ایران چه دردسرهایی دارد.
سختی ندارد. زمینههایش باید مهیا باشد. اول از همه زمینههای نرمافزاریاش؛ باید بدانیم از لحاظ فکری وارد چه حوزهای میشویم و وقتی کار اکشن و پلیسی میکنیم باید چه سازمانها و نهادهایی را در کار شریک کنیم. در واقع بدانیم که این سریالها با کارهای آپارتمانی تفاوت دارد، هم هزینههایش فرق میکند، هم زمانی که باید صرف کنیم،هم آدمهایی که درگیرش میشوند، تخصص پیچیدهای دارند. همه آدمهایی که وارد این حوزه میشوند، باید آمادگی ذهنی داشته باشند تا یک اثر ناموفق به کارهای قبلی اضافه نشود. به لحاظ سختافزاری هم باید زمینههای تولیدی، تجهیزاتی، ماشین آلات و امکاناتش مهیا باشد. در این سریالها با اکسسوار یک خانه سروکار نداریم. آکسسوارمان ماشینها، سلاحهای مختلف، هلیکوپتر و امکاناتی است که قهرمان و ضدقهرمان قصه برا ی جذاب شدن به آن نیاز دارند. سینما و تلویزیون ایران در این زمینه تجربه کمی دارد و بعضی جاها مجبوریم آزمون و خطا داشته باشیم.
پس چرا ما درباره سریالهای پلیسی سراغ تجربهگرایی نمیرویم؟ در چند دهه گذشته فقط چند سریال پلیسی موفق مثل «کارآگاه علوی» و «خواب و بیدار» داریم.
برای اینکه ما استراتژی و یک مدیریت فرهنگی واحد نداریم. زمانی تلویزیون این کار را انجام میداد، یعنی میتوانستی به یک وحدت رویه در زمینه امور فرهنگی فکر کنی. آن خط پررنگ فرهنگی را میدیدی که تلویزیون روی همه چیز - حتی سینما - تاثیر میگذاشت. این نشان میدهد که چقدر سازندگان فرهیختهای در تلویزیون حضور داشتند و چه مدیریت فرهیختهای وجود داشت که میتوانست آنها را به این سمت راهبری کند. اما الان میبینیم که به دلیل صفآرایی وحشتناک رسانههای بیرونی ما بیخود در لاک دفاعی فرورفتهایم. رسانه ما از خلاقیت فوقالعاده بالایی برخوردار است و به جای فرو رفتن در لاک دفاغی فرهنگی، باید به تنهاجم فرهنگی رو بیاورد.
سروکله زدن با مفاهیم کامپیوتری و اینترنتی دنیای مجازی در سریال، مخاطب عام سریال را پس نزده؟
اصلاً رفته رفته همه به این نکته میرسند که ظاهراً ناگزیر هستند از این مسائل سردربیاورند. سری اول را که میساختیم، کمی نگران این طیف مخاطبان بودیم. طبیعتاً نشانهگیری ما سمت جوانان بود. برای همین هم این قصه انتخاب شد. اما فکر میکردیم آدمهای میانسال، سنتیها و کسانی که سروکاری با تکنولوژی جدید ندارند، ما را پس خواهند زد. کمکم دیدیم این جوری نشد. شاید وجود زمینه داستانی،گرهافکنیها و... آنها را علاقهمند میکرد که سریال را ببینند. در این سری به موضوعات تخصصی نگاه کردهایم و کمی پیچیدهتر شده. گاهی از طرف کاربرهای حرفهایتر مورد انتقاد قرار گرفتیم که چرا در بعضی مواقع سادهانگاری شده. ما هم گفتیم میخواستیم معدل کلی را بگیریم که نه سیخ بسوزد، نه کباب. به خاطر همین این دفعه خیلی حرفهای و دقیق پیش رفتهایم. مخاطبان این سری از سری پیش هم بیشتر هستند.
در اجرای فرم تصویری سریال، آگاهانه از فرم سریال «24» استفاده کردهاید؟
«هوش سیاه 1» بعد از سریال «24» ساخته شده و ممکن است این تصور به وجود بیاید که تقلید کردهایم اما من در تله فیلم «خشاب خالی» هم که قبل از نمایش سریال «24» ساختهام، از همین فرم اسکرین استفاده کردهام. البته من فوقالعاده «24» را دوست دارم.
به نظر خودتان پلیسهای سریال توقع مخاطب را برآورده میکنند؟ شکل دیگری از پلیس در ذهنتان نبوده که عملی نشود؟
ما میخواستیم پلیسمان را چابکتر، تیزهوشتر و تکنیکالتر نمایش بدهیم. چون هم جهان نوین این سمت در حرکت است، هم برای ما یک چالش ایجاد کرده بود که این آدمها باید توانمند و هوشمند باشند که بتوانند با جنایتها هوشمندانه مقابله کنند. بالاخره نزدیک 40 قسمت اینها مثل موش و گربه دنبال هم هستند اما هیچ کس نمیتواند بگوید پلیس ناتوان است. برای اینکه نشانههای تیزهوشی او را میبیند. جاهایی حتی از مجرم جلوتر حرکت میکند ولی در بازی موش و گربه به ابتکار عمل دست موش است.
چرا اصرار دارید که علاوه بر دنبال کردن روایت قصه اصلی در سریال، همزمان موضوعاتی مثل شرکتهای هرمی و... را با هم پیش ببرید؟
اصولا دوست دارم این خرق عادت انجام شود. اینکه وسط سریال شام هم بخوریم و با مهمان هم حرف بزنیم ولی هیچ چیز را از دست ندهیم، یک تصور قدیمی و نخنما شده است. نباید بتوانید سریال را رها کنیم. باید به بغل دستیتان بگویید «حرف نزن، میخواهم سریال ببینم» به همین خاطر باید حجم و ریتم اطلاعات طوری باشد که خلائی در آن ایجاد نشود. اگر جایی هم هست که داستان سبکتر پیش میرود، باید بدانید اینها به اصطلاح نفس خور وسط کار است. وقتی شما به نقطه هیجان میرسید، دریچههای یادگیری بازتر است و بهتر یاد میگیرید. این نقطه حدی دارد. بعد از آدرنالینی که با هیجان به شما تزریق میشود، باید یک نفس راحت بکشید. مثل عوض کردن دنده و خلاص کردن برای ماشین. منتهی مردم ما بدعادت شدهاند. حق مردم است که فیلم و سریال درجه یک ببینند. اگر این اتفاق بیفتد. دیگر خودشان سمت آثار سطحی نمیروند. یکی از آرزوها و اهداف من همین سلیقهسازی برای مردم است.
به خاطر همین فضای زندان سریال را هم متفاوت و فرهنگی طراحی کردهاید؟! «انگار این زندان اساسا در ایران نیست.
من فکر میکنم فضای ایدهآل باید این جوری باشد. واقعگرایانه با این موضوع برخورد نکردهام. من نرفتهام و دوربینم را در یک زندان بگذارم و از همان استفاده کنم. آن موقع که چیزی به جامعهام اضافه نکردهام من باید الگو بسازم و بگویم یک زندان آرمانی، فقط میتواند مراودات اجتماعی یک زندانی را از او بگیرد، نه چیزهای دیگری را.
اما به درک مخاطب از واقعیت ضربه میزند.
بله. روزهای اول ما را به سریال «فراز از زندان» نسبت میدادند. هرچه بیشتر پیش رفتیم. این حرف و حدیثها کمتر شد. معلوم میشود که باید عادتهای قدیمی را دور برزیم. من سعی کردم در سریالم به اصطلاح نمایشیها یک دنیای خودبسنده بسازم. دنیایی که خودش کامل است و قواعدی دارد که به آن احترام میگذارد. بعد از مدتی مخاطب فرض میگیرد که این زندان واقعی است. البته من فقط 4 قسمت از «فرار از زندان» را دیدم و بقیهاش را ندیدم تا ناخودآگاه از آن تاثیر نگیرم.
خودتان از پلیسیها کدامشان را دوست دارید؟
در بین خارجیها «24» و در سریالهای داخلی «خواب و بیدار» آقای فخیمزاده.
از نظر شما شاخصههای یک کار پلیسی موفق چه چیزهایی است که این دو سریال را میپسندید؟
باید مولفههای استاندارد ژانر پلیسی واکنش را رعایت و چاشنی نوآوری را به آن اضافه کرد. بومیسازی را هم باید در کار پلیسی تعریف کرد. سینما یک پدیده فرهنگی است. ژانربندیها هم که دست ما نیست و قبلاً اتفاق افتاده. وقایع پلیسی هم که رخ میدهد، در جوامع شهری ما اتفاق میافتد. فرهنگ جوامع شهری فعلی ما تفاوت چندانی با سایر نقاط دنیا ندارد. به خاطر همین باید از کلیگویی پرهیز و بحث ریزکنیم.
بالاخره ما کار خارجی پلیسی زیادی دیدهایم و ناخودآگاه خودمان را با آن مقایسه میکنیم.
به خاطر همین من باید خیلی بیهوش و حواس باشم که بخواهم غربیسازی کنم. معمولاً منظور ما از فرمی بومی، یک فیلم ایستا با پلانهای طولانی، اندازه قابهای بیخاصیت و بیحرکت است. در حالی که دوربین من یک لحظه آرام و قرار ندارد. اینها گرام و ابزار سینماست تا بتوانم تاثیر بگذارم. ضمن اینکه ما الان در پخش جرم و تعدیلی نداریم. اگر از فرهنگ مردم فاصله داشتیم قطعاً با شمشیر پخش مواجه میشدیم.
منبع: خبرآنلاین
من یک قسمتاش را دیدم اینقدر بازیها و دیالوگها بد و کند و کشدار بود که شبکه 3 را پاک کردم!
دیگه حالم بهم میخوره از بس تبلت دیدم . بعدشم این قسمت که سرگرد مسئولش هست مگه سازمان امنیت ملی یا چیز خفنی هست که هر دستوری دلش میخاد میده
دومی رو که تو قسمت امشب انداخت بیرون!نقل قول:
حیف نسخه ی 3 ای در کار نیست! :n02:نقل قول:
پس «هوش سیاه 3» در راه است؟
نه شرایطی وجود دارد که من نمیتوانم ادامهاش بدهم.