نقل قول:
برای اثبات اینکه منشائی فرا مادی داره باید استدلالاتی به همون قدرت بیارید که طرفداران نظریه فرگشت آوردن ... دارید بیارید ... ندارید که نتیجه گیری قبلی من درست میمونه ...
جنبه ای از تفکر علمی ، تفکر مدلی هست . اگر دو نظریه و مدل داشته باشیم برای یک پدیده ، اونی رو میپذیریم که جنبه های بیشتری از پدیده مورد نظرمون رو توجیه کنه . حالا در مقام مقایسه در این بحث اصلا ایده ی فرامادی بودن منشا فطرت انسان اصلا علمی نیست !! حالا اینکه شما بگید هیچ دلیلی برای نبود منشا فرامادی نیست تفاوتی در مسئله ایجاد نمیکنه چون هیچ دلیلی برای اثباتش هم نیست ! (اینجاست که دوستان گفتن این ادعا در حد ادعای هیولائه !!)
سر جاش بحث جالبی میشه! ببینیم آخرش این هیولا سمت راست کیه!:n06:
نقل قول:
دوست عزیز شما دو جمله رو بطور کامل با هم قاطی کردی !! فرمودید این باید رو از کجا میارم . اشارتون به باید در این جمله از من بود :
مفهومی به نام بقا که در فرگشت مطرح میشه رو باید وسیع تر دید
دلیل هم در جمله ی بعدیش بیان کردم . شما اصلا چیزی راجع به دلیل من نگفتید !! بعدش پرسیدید بر چه اساسی میگم فلان حس انسان ناشی از فرگشته !!
محمد حسین جان احترامت سر جاش :n02: اما احساس میکنم در بحث موضع ثابتی نداری، منظورم اینه که وقتی میبینی نظر قبلیت صحیح نیست یه دفعه میگی کی من گفتم، البته این برداشت منه، چند مثال میزینم ببین بم حق میدی یا نه
تو پست شماره 152 بت گفتم:
گفتی:
نقل قول:
نگفتم wellbeing همون بقائه ... گفتم مفهومی به نام بقا که در فرگشت مطرح میشه رو باید وسیع تر دید ...
اینم نظرت تو پست شماره 150
نقل قول:
مفهوم بقا رو نباید به این سادگی بهش نگاه کرد ... well being هم همون بقاست ...
یا مثلا گفتی (152):
نقل قول:
گفتم مفهومی به نام بقا که در فرگشت مطرح میشه رو باید وسیع تر دید ... مثلا فرض کنید عاملی میلیون ها سال پیش برای اجداد اولیه ی ما در زنده موندن کمک میکرده ، ولی امروزه همچنان اثر همون عامل وجود داره هرچند دیگه ما از اون مرحله گذشتیم .
من نمیدونم منظور شما از این باید چی بود اما اگر به بحث قبلیش دقت کنیم میشه فهمید. چون نمیخوام پست طولانی بشه، نقل قول نمیکنم. گفتی (152):
نقل قول:
... مثلا فرض کنید عاملی میلیون ها سال پیش برای اجداد اولیه ی ما در زنده موندن کمک میکرده ، ولی امروزه همچنان اثر همون عامل وجود داره هرچند دیگه ما از اون مرحله گذشتیم .
بت گفتم این حرف تو رو (فعلا) نمیشه با متد علمی ثابت کرد، چون شواهد فسیلی، ژنتیکی، جنین شناسی برای اثبات فرضیتون فعلن نداریم، شما بجایی این که از نظرت دفاع کنی و شواهد فسیلی، ژنتیکی، جنین شناسی برای این فرضیتون بیارید این جواب رو بمن میدید:
نقل قول:
دوست عزیز شما دو جمله رو بطور کامل با هم قاطی کردی !! فرمودید این باید رو از کجا میارم . اشارتون به باید در این جمله از من بود :
مفهومی به نام بقا که در فرگشت مطرح میشه رو باید وسیع تر دید
دلیل هم در جمله ی بعدیش بیان کردم . شما اصلا چیزی راجع به دلیل من نگفتید !! بعدش پرسیدید بر چه اساسی میگم فلان حس انسان ناشی از فرگشته !!
اینم جمله بعتدیتون که معتقدید دلیلش اونجاست:
نقل قول:
الان میدونیم که رفتار ما بر اساس دوری از رنج و تمایل به لذت شکل میگیره که همون wellbeing هست.
شما معتقد هستید این جملتون اون فرضیتون رو اثبات میکنه! یعنی چون رفتار ما بر اساس دوری از رنج و تمایل به لذت شکل میگیره (که اینطور هم نیست!) دیگه لزومی نداره اون فرضیتون رو اثبات علمی کرد. شما گفتید احساساتی که بشون میگن فطری ریشه در فرگشت داره، گفتم بعضیشان ربطی به بقا نداره، گفتید ول بینگ رو هم باید به بقا اضافه کنیم، شاید بعضی از این احساسات قبلا باعث زنده بودن ما بودن، گفتم میتونی با متد علمی ثابت کنی که اینا قبلا باعث زنده موندن ما بودن، جوابتون به قول خودتون اینه:
نقل قول:
الان میدونیم که رفتار ما بر اساس دوری از رنج و تمایل به لذت شکل میگیره که همون wellbeing هست.
من نمدونم شما اینطور میخواید بی سر و صدا از کنار ناتوانی در اثبات ادعاتون رد بشید، یا واقعا فکر میکنید با این جوابتون از نظر علمی اثبات کردین که اینا روزی باعث زنده بودن ما بودن، و این جمله رو در حد شواهد فسیل شناسی، ژنتیکی و جنین شناسی میدونید. فقط یه نکته این میگید میدونیم رفتار ما بر اساس دوری از رنج و تمایل به لذت شکل میگره، بنظر من درست نیست. بعضیاشون این شکلی نیستن و فقط بر اساس عادتن اگر خواستی می تونیم بیشتر در این مورد بحث کنیم
نقل قول:
فکر کنم فرگشت رو هنوز کامل متوجه نشدید (با احترام البته) . رفتار هر موجودی وابسته به ساختار مغز اون موجود هست . مغز هم یکی از اعضای بدن هست . همونطوری که گردن زرافه در طی فرگشت دراز شده ، ساختار مغز هم در طی فرگشت تغییر کرده و شده اینی که الان هست . متناسب با این ساختار فیزیکی مغز ، رفتار هم به این صورت شکل گرفته . اینکه ساختار مغز چطور این شده توجیه ها زیاده ... فرگشت که یک نظریه ی کامل و جامع نیست که باهاش به ته علم برسیم. مثلا تو عصب شناسی به نتایجی رسیدن در مورد اینکه فزونی نورون های مغزی انسان نسبت به گونه های مشابه بخاطر شروع پخته خواری بوده ولی این یک مسئله ی کلی هست . در مورد هر یک از جنبه های خاص رفتاری حوزه ی تخصصی خاص خودش وجود داره . مثلا در زمینه ی neuroeconomics من اطلاعاتی دارم که چرا ما نوع خاصی از تصمیم گیری داریم ، ولی خب در درک موسیقی یا زبان یا روانشناسی من اطلاع ندارم .
بنابراین اینطور نیست که ما ندونیم چرا در مواجه به یک محرک خاص ، هورمون خاصی ترشح میشه و رفتار خاصی بروز پیدا میکنه ... هرچه محرک و واکنش ما پیچیده تر میشه توجیه اون سخختر میشه و عصب شناسی هم علم تازه ای هست و فعلا نظریات به خوبی تونستن رفتارهای ساده رو توجیه کنن ...
دقت کنید هیچ جوابی به سوال من ندادی و فقط کلی گویی کردید! من تا الان چند بار گفتم در اینکه اینها دلیل الکتروشیمیایی در مغز داره کاملا موافقم، حتی گفتم امکان نداره غیر از این باشه. من مخالفتی ندارم. تمام حرف من اینه که درک ما از لذت و درد به واسطه پیشرفت هوشی و مغزیمون با حیوانات دیگه فرق میکنه. که خودتون هم بصورت ضمنی اینو تایید میکنید اونجا که گفتید "متناسب با این ساختار فیزیکی مغز ، رفتار هم به این صورت شکل گرفته".
شما کلمه فرگشت رو کمی نادرست بکار میبرید یعنی فکر کنم فرگشت رو هنوز کامل متوجه نشدید (با احترام البته) . در فرگشت منظور از تاثیر محیط حذف یا بقای یک جاندار هست، نه اینکه مثلا از فلان موسیقی خوشش بیاد یا نه، اینکه ساختار مغز ما ناشی از فرگشت هست حرفی درش نیست، اما بنظر میرسه شما بصورت گزینشی دارید از کلمه فرگشت استفاده میکنید، بعضی جاها یک معنی کلی در نظرتون هست (که ساختار مغز ناشی از فرگشته) بعضی جاها یک رفتار رو ناشی از فرگشت میدونید.
در این پست
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
درباره عوامل دخیل در فرگشت (مکانیسم فرگشت) توضیحاتی داده شده.
نقل قول:
من گفتم مواردی وجود داره که زمانی به زنده بودن ما کمک کرده در میلیون ها سال پیش ، ولی امروزه ما از اون مرحله گذشتیم ، همچنان اثرات اون عامل وجود داره.نگفتم همه ی چیزها ریشه در اون عوامل داره !! راجع به چیزهایی حرف زدم که میدونیم نه چیزهایی که نمیدونیم !! بازم همونطور که در سایر بخش های بدن ما اثرات این عوامل وجود داره ، مثل آپاندیس ، دمچه ، تعداد دندون ها و ... در ساختار مغز هم این موارد وجود داره . نگفتم هر عامل ناشناخته ای که در بدن ما وجود داره حتما فرگشت یه توجیهی براش داره !! من یکبار دیگه جملمو کپی میکنم اینجا شما توضیح بدید چطور جمله ی منو اینطور برداشت کردید !!!!!
دلیلش این نظراتتون هست! اساسی گیجم کردی!
نقل قول:
الان میدونیم که رفتار ما بر اساس دوری از رنج و تمایل به لذت شکل میگیره که همون wellbeing هست.
+
نقل قول:
مفهوم بقا رو نباید به این سادگی بهش نگاه کرد ... well being هم همون بقاست ...
شما از طرفی رفتار رو ناشی از ول بینگ یا همون دوری از رنج و تمایل به لذت میدونید (همش رو، استثنا نزدید)، از طرف دیگه میگید ول بینگ همون میل به بقا هست. یعنی دارید دلیل تمامی رفتار ما رو بقا معرفی میکنید، اما اینجا میگید " نگفتم همه ی چیزها ریشه در اون عوامل داره !! راجع به چیزهایی حرف زدم که میدونیم نه چیزهایی که نمیدونیم !!"
خدایش خودت بودی گیج نمی شدی؟ من ازت نقل قول میگریم جواب میدم، بعد میگی کی من اینو گفتم! :n06:
این نظرت رو تحلیل کنیم:
نقل قول:
در مورد سایر نظریاتی که در مورد این پدیده ها صحبت میکنن ، خب گفتم اگر چند مدل در مورد یک پدیده داشته باشیم اونی که بیشترین واقعیت ها رو توجیه کنه پذیرفته میشه فعلا ... من نگفتم همه ی اونها اشتباه هست ... ربطی به بحثمون نداره ...
محمد حسین، بابا، فرگشت تعریف داره، اصولی داره! توی اون تعریف این نظرات جا نمیگیرن، میشن محصولات جانبی فرگشت، این نظراتی که اینا دادن اساسش رو توانایی هایی هوشی که البته ناشی از تکامل هوشه، همون فرگشتی که من میگم باعث فرق بین انسان و حیوان شده، شما قبول نمیکنید، بله مکانیزم ها یکی هست، فعل و انفعلات یکی هست، اما این تکامل به جایی رسیده که میشه با زبان مفاهیم پیچیده رو وارد ذهن انسان دیگه کرد. (نظرات اینا از این جنسه). اما اینکه بگیم احتمالا میلیونها سال پیش این میل به پرستش باعث زنده موندن اجداد ما شده قضیش فرق میکنه (فکر کنم نظر شما اینه) در این صورت فرگشت تاکیدش روی جهش، نوترکیبی، شارش و .. ژنتیکی هست که باعث میشن یک موجود با محیطش سازگار بشه و بتونه ادامه حیاط بده، طبق این نظر این میل به پرستش چنین سرگذشتی داشته، یعنی تو ژن انسانه. در صورتی که این افراد این نظر رو ندارن، معتقدن انسان مثه لوح سفیده که به هیچ وجه چنین میلی نداره بلکه اون رو از جامعه بش تحمیل میکنن. اینطور اگر مطلب من رو میخوندید می دیدید که به بحث ربط داره. طبق گفته این متفکرین این میل/رفتار بر خلاف نظر شما هیچ ارتباطی به درک لذت/درد نداره، بلکه صرفا یک توهمه که جامعه برای فرد ساخته. توهمی که هیچ ریشه حقیقی در وجود انسان و نیازهاش نداره.
نقل قول:
گفتم کاری با مصادیق نداریم ، چون نظر من ربطی به مصادیق نداشت ... نگفتم تفاوت در مصادیق لذت در انسان و حیوان ربطی به ساختار مغزشون داره یا نداره ...
سوالتون با یک پیشفرض همراه هست ک از نظر من قابل تامله ... اینکه رفتار انسان ها نسبت به هم ، به نسبت رفتار حیوانات نسبت به هم ، بسیار متفاوته ! نمیدونم چجور به این رسیدید !!
رفتار انسانها به همه نه، رفتار انسانها نسبت به سایر حیوانات، من واقعا متعجب هستم که آیا شما این تفاوت ها رو نمیبینید! همین که حیوانات از ابتدای پیدایششون تا الان دارن یک جور زندگی میکنن، ولی انسان روز به روز و لحضه به لحظه داره تمدنش رو به پیش میبره و محیطش رو داره کنترل میکنه برای شما تفاوت نیست؟ مثال های که در مورد تفاوت در عادات غذایی، سبک زندگی، دوست داشتنی ها، عادات رفتاری و اخلاقی، تفاوتهای فرهنگی و ... رو شما در حیوانات هم به همین شدت میبینید؟ همینکه که میگید محیط و تجربه و ... تاثیر داره خودش مهر تاییدی بر وجود این تفاوت ها، من اساسا نمیدونم شما با چی مخالفین! اگر میگید مکانیزم و فعل و انفعالات و هورمون و ... یکی هست که من چیزی خلاف این نگفتم، دارم میگم این تفاوت ها هست، همین، من دنبال یه نوع دیگه از فعل و انفعالات نیستم، میگم چرا محیط، تجربه و ... همونطور که بر زندگی انسان تاثیر میذارن بر زندگی حیوانات تاثیر نمیذارن؟ مگه این خودش تفاوت نیست! شما تصورتون از تفاوت بین انسان و حیوان چیه!
نقل قول:
تفاوت در مثلا مصادیق لذت الزاما ریشه در تفاوت ساختار مغز نداره دوست عزیز ... ما همه ی انسان ها ساختارهای یکسان مغزی داریم ولی لذت های متفاوتی رو گاها تجربه میکنم. محیط + تجربه و ... هم وجود داره.
من میگم بین انسان و حیوان ساختار مغز تفاوت داره! کی گفتم بین انسان و انسان در ساختار مغز تفاوت وجود داره!
نقل قول:
شما باید یکاری بکنید ... دقیقا مشخص کنید کدوم فعل و انفعالات مغز ما با حیوان متفاوته و این فعل و انفعلات نماینده ی کدوم رفتار ما هست که در حیوانات نیست تا من دقیقتر متوجه بشم . من در مورد احساس لذت توضیح دادم کدوم بخش مغز با چه مکانیزمی چگونه عمل میکنه ... اینجوری صحبت کنید لطفا بحث هدفدار باشه ...
برای صدمین بار میگم فعل و انفعالات مغز ما با حیوان فرق نداره! به پیر به پیغمبر فرق نداره! دارم میگم هوش ما کاملتر، پیشرفته تره، ساختارش فرق میکنه! محمد حسین جان، یه لطفی بکن یه جا پیدا کن تو نوشته های من که من گفته باشم چون ما متفاوت هستیم، پس فعل و انفعالات مغز ما هم باید متفاوت باشه.
نقل قول:
بر فرض هم اگر من ندونم واقعا اینکار به حیاتشون کمک میکنه یا نه ، مغلطه ی موجود مغلطه ی تمثیل ناروا نمیشه ... :n02:
نگرفتی چی شد! تمثیل ناروا یعنی چون تو وقتی پشتت رو میخارونن خوشت میاید و لذت میبری میگی حتما میمون هم لذت میبره!
نقل قول:
اتفاقا سوال خوبی بود ... ولی یه سوال فرعی ؟ شد خودتون راجع به این موضوع کمی جستجو بکنید ؟ یعنی همیشه عادت دارید که به طرف مقابل بحث بگید که شواهد من کو یا خودتون هم میرید دنبالش که شاید طرف مقابل بحث چیزی رو میگه که من ندونم ؟! سوال شخصی هست مایل بودید پاسخ ندید !
میدونم وقتی داشتی این مطالبو مینوشتی احتمالا فکر می کردی اینجا دیگه مچمو گرفتی! :n02: اما بازم نگرفتی چی شد! دارم ماه رو نشون میدم به انگشتم نگاه میکنی! دارم در مورد همون تمثل ناروا صحبت میکنم! من هم میدونم میمون خوشش میاد، بقول خودت اینا اطلاعات عمومیه! نمیخواست زحمت بکشیی منبا بیاری، اگه دقت میکردی میدیدی من نگفتم لذت نمیبرن، گفتم شما از کجا میدونی، سوال پرسیدم، احتمالا جواب علمی که میدی اینه: در انسان موقع لذت یه هورمون ترشح میشه، رفتن بررسی کردن دیدن وقتی پشت میمون رو میخارونن همین هورمون ترشح میشه، پس: میمون هم لذت میبره.
مقدمه ها علمی هستن، حرفی نیست! اما نتیجه که میگیریم علمی نیست! بر پایه تمثیله! نمیگم اشتباهه، اما علمی نیست! چون ما با ترشح اون هورمون نوعی احساس لذت میکنیم، به هیچ وجه به این معنی نیست که میمون هم احساس لذت میکنه! تا زمانی که جایی میمون نباشیم نمیدونیم که این هورمون چه احساسی در میمون ایجاد میکنه، تازه ساختار مغزمون هم یکی نیست! امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی. البته همین رو قبلا خودت هم گفتی:
نقل قول:
شما سوال های عجیبی میپرسید !! من حتی نمیتونم بدونم درک شما از فلان موسیقی چطور هست !! چه برسه بخوام درک یک گاو از لذت خوردن علف های چراگاه رو بفهمم !!
نمیدونم جواب اون سوالت (تیکه) رو گرفتی یا نه. :n02:
نقل قول:
شما کلا اون جمله ی من یک قسمتش رو بولد کردید ، رفتید تو یه فاز دیگه ... اصلا بحث اون پاراگراف که نقل کردید خواهش میکنم ببینید چی بود ... قبلا فرمودید فقط انسان ها هستن که رفتارهاشون اینهمه با هم متفاوته ، گفتم نخیر ، حیوانات هم در شرایط محیطی متفاوت رفتار متفاوت دارن همونطور که ما انسان ها داریم . الان میگید کی گفته رفتار متفاوت فقط مربوط به عوامل محیطیه !! اصلا من کجا گفتم فقط !!!!!!! میدونم روانشناسان نظرشون در مورد محیط و وراثت چیه دوست عزیز !! ضمن اینکه دیدگاه نظریه فرگشت نسبت به دیدگاه روانشناسی به شکل غالبش ، کلی تر و اشل بزرگتری داره ... مثلا در فرگشت میگیم همه گونه های انسان ساختار مغزی مشابهی دارن ولی خب در عمل عوامل وراثتی جزئی وجود دارن که مثلا ممکنه برای فردی یک بخش از مغز فعالتر باشه یا ممکنه در بارداری مشکلی پیش بیاد و ...
ولی واقعا برام جالبه چطور اصل متن رو ول کردید ، رفتید تو یه فاز دیگه !! :n03: لطفا یه زحمتی بکشید از بولد کردن پرهیز کنید دقیق و روشن پاسخ کل بحث در این حیطه که مطرح میشه رو بدید ... الان من دارم این پست رو مینویسم ، به این فکر میکنم شما قراره کجاشو بولد کنی بری تو کدوم حوزه خدا میدونه !! این باعث میشه عملا دلسرد بشم از یه بحثی که قرار باشه نتیجه ای داشته باشه ... این چیزا جزو نکاتی هست که طرفین بحث باید رعایت کنند ...
من نگفتم شما میگید فقط عوامل محیطی! گفتم مکاتبی هستن که چنین نظری دارن
بله اگر بگیم روانشناسی فرگشتی میگه ساختار مغز یکی هست کلی هست، اما تا جایی که من نطریات این مکتب رو خوندم اینطور نیست که بگه رفتار ناشی از ساختار مغزه! اینو که بقیه هم میگن! روانشناسی فرگشتی سعی میکنه برای امیال و رفتار انسان دلایل فرگشتی پیدا کنه، دلایلی که باعث میشن برخی حذف بشن و بقیه بمونن
نقل قول:
فکر میکردم این چیزا دیگه اطلاعات عمومیه !! ولی خب بازم میریم تو فیلد جانور شناسی !!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر احیانا راضی نکرد شمارو ، این هم لینک ویکی پدیا ، قسمت کاربرد اواز پرندگان :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
احیانا وقت ندارید همشو بخونید ، بازم بخشی که دقیقا به سوال شما مطرح میشه :
Scientists hypothesize that bird song has evolved through sexual selection, and experiments suggest that the quality of bird song may be a good indicator of fitness.[11] Experiments also suggest that parasites and diseases may directly affect song characteristics such as song rate, which thereby act as reliable indicators of health.[12][13] The song repertoire also appears to indicate fitness in some species.[14][15] The ability of male birds to hold and advertise territories using song also demonstrates their fitness.
راضی کننده بود ؟
ضمنا شاید اصلا زمین صاف باشه چشم ما مشکل داره کره میبینیم !!! با شاید میشه کل علم رو برد زیر سوال !!فکر نمیکنید انتخاب کلماتتون یکم بیش از حد غیر علمی هست ؟
همون قضیه میمونه! :n02:
نقل قول:
نظری ندارم :n02:
فقط اون توضیحاتی که در مورد عصب شناسی و decision making دادم تزئینی نبود !! اگر میخوندید بد نمیشد !
دوباره همون! انگشت رو با ماه اشتباه گرفتی محمد :n02:
نقل قول:
اگر نظریه ی غیر علمی پذیرفتید توضیح بدید چطور پذیرفتید که بقیه بچه های انجمن هم بپذیرن !
در این تاپیک توضیحاتی دادم، اما اگر کسی مایل باشه در خدمت هستم که بیشتر گمراهش کنم:n05:
نقل قول:
این ویژگی هایی که میفرمائید تعریف ندارن !! یعنی فطرت تهش از نظر شما چیه ؟!
من وقتی ندونم تعریف شما چیه ، چطور بگم قبول دارم یا ندارم !!
بر فرض که قبول داشته یاشم یا نداشته باشم ... گفتم واضح بگید شما از کجا میفهمید یه ویژگی فطری هست ، و نمودش رو از بودش چطور جدا میکنید ؟!! خیلی روشن در پست قبل گفتم که پاسخ به این سوال حیاتی هست ولی باز هم پاسخ روشن ندادید !!
فطرت به مجموعه احساسات و امیال و آگاه های گفته میشه که در نوع انسان وجود داره، مثه:
1. زیبایی پرستی، که شما گفتید در حیوانات هم هست، پس قبول دارید انسان این حس رو داره
2. حقیقت خواهی: انسان دوست داره بیشتر بدونه، جهان و خودش رو بیشتر کشف کنه، دلیلش کتابخانه ها، مجلات، روزنامه ها، برنامه های علمی و ...
3. اخلاقیات: انسان یک سری گرایشات اخلاقی داره: دوس داره ازش تشکر کنن، بش احترام بذارن، بش دروغ نگن، از بدی بدش میاد و ...
4. میل به پرستش: انسان نسبت به افرادی که به نحوی در یک زمینه عالی هستن علاقه مند میشه، دوس داره باهاشون دوست بشه، از بودن در کنارشون لذت میبره و ..
فقط دقت داشته باشید که: فطرت ربطی نداره به اینکه حیوانات هم اینا رو دارن یا نه، ربطی به این نداره که انسانها در این موارد تنوع دارن یا نه. اون چیزی که مهمه اینه که چنین ویژگی هایی در انسان هستند، دلیلش فرگشت باشه یا نه مهم نیست ...
از ابتدا هم من قصد نداشتم مقایسه بین حیوان و انسان بکنم، اما دوستان برای رد فطرت گفتن حیوانات هم اینها رو دارن و ناخواسته وارد بحثی شدیم که هنوز ازش خارج نشدیم
در مورد پست قبلیتون هم هنوز دقیقا همون نظرات رو دارم، و با نظرات فعلیم هیچ تناقضی ندارن، چون خیلی طولانی شد دیگه در مورد اون پست تون چیزی نمی گم، اما اگر احساس کردید تناقضی وجود داره بین اون گفته هام و بقیه نظراتم به صورت موردی بگید تا توضیح بدم، هر چند اگر خوب نظراتم رو بخونید خواهید دید که هیچ تناقضی نیست :n01: