خونه ویتو
ویتو با صدای زنگ تلفن بیدار میشه و ادی پشت خطه ، ادی به ویتو میگه که بیا آپارتمان جو ویتو میپرسه جریان چیه ؟؟ ادی میگه پشت تلفن نمیتونم بگم.
راهروی آپارتمان جو
مارتی رو میبینه و ازش میپرسه که اینجا چی کار میکنی ؟؟ مارتی : جو به کمکم احتیاج داشت و برا همین هم امدم کمک !!
تو آپارتمان جو
ادی و فالکون و جو نشستن دارن حرف میزنن و فالکون میگه ما فهمیدیم لوکو برای کلاننته کار می کرده. اون افراد ما رو شکنجه کردن و سعی داشتن پول منو بدزدن.
کلامنته امروز با افرادش تو هتل جلسه داره و این بهترین موقعیت برای ماست که تمام افرادش رو هم بکشیم.ویتو میگه که همین طوری میریم تو و همه دارو دستشو میکشیم ؟؟ جو : نه من یه نقشه دارم . و یه بمب میذاره رو میز . ویتو میگه چجوری میخوای کار بزاریش ؟؟ جو میگه با لباس نظافت چی میریم تو جلسه . ویتو میگه که تمام آدم های بیگناه دیگه هم کشته میشن !!! جو میگه قدرت بمب به این اندازه هم نیست !!! فقط به می تونه آدم های توی یک اتاق رو به گوشت مرده تبدیل کنه !
فالکون : من شماره ادی رو می دم و هر وقط کارتون تموم شد بهش زنگ بزنید تا پولتونو بگیرید .
بعد از رفتن فالکون ویتو به جو میگه مارتی اینجا چی کار میکنه ؟؟؟ و جو میگه که ما به یه راننده سریع احتیاج داریم .ویتو میگه ما داریم میریم کلامنته رو بکشیم و تو هم رفتی یه بچه اوردی ؟؟ جو میگه مارتی فقط توی ماشین میمونه و هیچ بلایی سرش نمییاد!! ویتو میگه هر کاری دوست داری بکنی بکن ولی من از الان میگم که اوردن یه بچه ( مارتی ) کار اشتباهیه !!!
تو پارکینگ هتل
جو به مارتی میگه تو توی ماشین بمون و وقتی که صدای بوووم شنیدی ماشین رو روشن کن و اصلا هم احتیاجی به تفنگ نداری !! مگر اینکه تعقیبمون کنن و اون اتفاق هم نمییفته !!
بعد میره با ویتو حرف میزنه : کلامنته تو طبقه 18 جلسه داره و یه عالمه بادیگارد داره ، پس هیچ کار احمقانه ای انجام نده !!و الان هم یکی باید بیاد و در رو باز کنه و بهمون لباس بده.
پشت در
جو میگه یارو قرار بود در رو برامون باز بزاره !! و میگه من همین جا میمونم تو برو یه راه ورودی پیدا کن !!
تو اتاق- در حال عوض کردن لباس
جو به ویتو یه سبیل مصنوعی میده میگه اینو بزن به صورتت که کسی مارو نشناسه !!!!
تو آسانسور
جو به ویتو میگه اون هنری بودش و میگه هنری حتی اگه واسه کلامنته کار بکنه آدم خوبیه و دوست ندارم بمیره !! ویتو میگه با این سیبیل روی لبم احساس احمقا رو میکنم !! جو هم میگه اگه این سیبیل نبودش هنری مارو میشناختش ما هم لو میرفتیم !!!( آره جون عمت، نیست که حالا خیلی نشناختتون!!!)
قبل از انفجار
ویتو از جو میپرسه که چقدر سیم اوردی و جو میگه به اندازه کافی. ویتو میگه کافی چقدره ؟؟؟ به پشت بوم میرسه ؟؟ جو : اونقدر هم لازم نیست !! ما 1-2 طبقه بالا میریم و بعد بمب رو می ترکونیم!! حالا شیشه رو پاک کن تا بهمون شک نکنن و من هم بتونم سیم ها رو وصل کنم.
آپارتمان جو
جو به ادی زنگ می زنه و میگه کلامنته مرده و ادی هم میپرسه اتفاقی افتاده ؟؟ جو میگه مارتی مورده !! ادی میگه خیلی چیز مهمی نشده ( مرگش خیلی مهم نیست ) جو هم قاطی می کنه و چند تا فحش به ادی میده و تلفن رو قطع میکنه!! ویتو به جو میگه که تقصیر خودته !! و تو نباید میوردیش!!کسی مجبورت نکرده بود که!! جو به ویتو میگه برو خونت و رو به پنچره میکنهو با اندوه و کمی گریه میگه: من معذرت میخوام مارتی، منو ببخش!!!:37::37::37:
آپارتمان ویتو
ویتو باصدای تلفن از خواب بیدار میشه !! یه یارو از ش را ب فروشی زنگ زده و میگه که جو امده اینجا م ست کرده و تفنگش رو در ورده و همه رو ترسونده !! و همش داد میزنه مارتی منو ببخش !! بیا دوستت رو ببر تا مشکلی پیش نیوورده! ویتو میگه در بار رو قفل کن تا من بیام.
تو بار
جو میگه ویتو قبل از اینکه تو بیای نمیدونم چرا همه رفتن !! و ویتو هم به اصلحه جو اشاره میکنه و جو هم کمی تا قسمتی ابری دوزاریش میفته !!! ویتو میگه پاشو بریم خونه . جو یه ذره دیگه مشر وب می خوره و میگه به سلامتی تو مارتی !! تو مثل یه مرد مردی !!
بعدش هم که اون یارو بنده خدا رو میکشه!!( خیلی دلم واسش سوخت نه ته پیاز بود نه سر پیاز !!! )
جلوی آپارتمان جو
ویتو میگه که سعی کن تو راه پله ها کسی رو نکشی !!! جو میگه من معذرت میخوا و ویتو هم میگه فردا به من زنگ بزن !!!!