من نچنانم كه تويي
تو نچناني كه منم
من نه برآنم كه تويي
تو نه برآني كه منم
----------------
باش ماريو اينجا بچه هاي با عشقي داره
Printable View
من نچنانم كه تويي
تو نچناني كه منم
من نه برآنم كه تويي
تو نه برآني كه منم
----------------
باش ماريو اينجا بچه هاي با عشقي داره
مادر بزرگ دست مرا میزند گره
با دستهای سبز و بزرگ خدای سبز
تکثیر می شوند و به پایان نمی رسند
در چشمهای آینه ها رد پای سبز
بله تشریف داشته باشید
زير اين بيرق پاره
پاي لوح شكسته
بين اين خسته هنوز دل به تو بسته
براي عبور نخ از سر سوزن
براي گم شدن تكمه ي پيرهن
---------------------
ماهم تشريف داشته باشيم ؟ : دي
زدي ضربتي ضربتي نوش كن
مزن ضربتي ضربتي نوش نكن
------------
چشــــــــــــــم
باز عقب افتادم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم
ديگر اكنون با جوانان ناز كن با ما چرا ?
وه كه با اين عمر هاي كوته بي اعتبار ?
اينهمه غافل شدن از چون مني شيدا چرا ?
***
از بودن شما خیلی خجسته ایم!!!
اي كه آتيش ميزني بر قلب خسته
بيا زن مو بشو با چشم بسته
----------------
من هم از حضور در اين محفل خشنودم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
از دست تو حاجي .
----------
من هم همچنين
-------
ميان آب ركن آباد و گلگشت مصلا را
مصرع اول يادم نيومد
ايران اي خرم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پيكرم
جز مهرت بر دل نپرورم
از آب و خاك و مهر تو سرشته شد دلم
مهرت ار برون رود چه مي شود دلم
مهر تو چون شد پيشه ام
دور از تو نيست انديشه ام
در راه تو كي ارزشي دارد اين جان ما
پاينده باد خاك ايران ما
در اين دار فنا خستگي ما
چيزي نبود جز غم دلبستگي ما
ما جمله اسيران من و م اهي خويشيم
اينجاست همان علت صد دستگي ما
------------------------
ماريو جان مصرع اولش يادت رفت يا دومش ؟
ای آفتاب آینه دار جمال تو
مشک سیاه مجمره گردان خال تو
صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود
کاین گوشه نیست درخور خیل خیال تو
در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن
یا رب مباد تا به قیامت زوال تو
مطبوعتر ز نقش تو صورت نبست باز
طغرانویس ابروی مشکین مثال تو