شكسپير:تواضع، نردبان بزرگي وبلندي است.
Printable View
شكسپير:تواضع، نردبان بزرگي وبلندي است.
حضرت عيسي(ع):آنكه درقليل خائن بود دركثير نيز خائن بود.
چارلي چاپلين : برهنگي ، بيماري عصر ماست
ارسطو:برنده ترين سلاح يك زن تقوا ونجابت اوست
خانمها بخوانند
ناپلئون مي گويد:براي يك مرد هيچ شكنجه اي بالاتر از آن نيست كه قابل ترحم باشد.
يك مثل يوناني است كه مي گويد: هر مردي مي تواند داماد شود اما هر دامادي نمي تواند مرد باشد.
اسمايلز مي گويد: همسر خوب بهترين ياور درصحراي سنگلاخ و پر مخاطره زندگي است.
دوروتي كارنگي مي گويد: يك زن خوب به آنچه كه شوهرش علاقمند است ،علاقه نشان مي دهد.
افلاطون مي گويد: مردرا به قدرت بازويش امتحان كنيد نه به قول او .
واماجملات معروف دربين اروپائيان
مردها مثل جاي پارك اتومبيل هستند، چرا كه بهترين ها يشان راقبلاً افراد ديگري گرفته اند .
مردها مثل قضيه فيثاغورث اند، مي دانيد چرا ؟چون هيچ چيز نمي تواند آنها را عوض كند.
بين زنان اروپايي جمله اي رايج است كه مي گويد:مردها مثل كامپيوتر هستند به سختي مي توان آنها راشناخت و هيچ وقت هم حافظه كافي ندارند.
مردها مانند نوزادان هستند ،ابتدا بامزه و شيرين اما پس از خرابكاري از آنها خسته مي شويد.
آقايان بخوانند
ناپلئون مي گويد: اگر زن نبودنوابغ جهان را چه كسي پرورش مي داد؟
يك مثل چيني است كه مي گويد: اسب بي لگام و زن بي ادب انسان را به نابودي مي كشانند.
يك مثل روسي نيز چنين است :آزادي براي زن نجيب خطر بزرگي است.
مثل هنري مي گويد: تواضع، زينت زن است.
شكسپير مي گويد: چيزي كه درزن قلب مراتسخير مي كند مهرباني اوست نه زيبايش ، من زني را بيشتر دوست دارم كه مهربان تر باشد.
بالزاك نيز جمله اي جالب مي گويد: حساسيت ، عشق ، تحمل وفداكاري زندگي را تشكيل مي دهد.
داستايوفسكي مي گويد: زنان به خوبي مردان مي توانند اسرار راحفظ كنند، اما به يكديگر مي گويندتا درحفظ آن شريك باشند.
زيبايي درزن بدون وقار مانند تورماهيگيري فرسوده سوراخ است. اين جمله را((امرسون))مي گويد.
ولتر مي گويد: شيرين ترين مسئله درزندگي شوهر عشق زن پاكدل به شوهرش است.
لافونتن مي گويد:قلب زن پرتگاهي است كه عمقش رانمي توان تخمين زد.
هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید . جبران خلیل جبران
جستجوی حقیقت دیوانگی مطلق است ، چه موقعیکه به حقیقت رسیدید ممکن نیست به کسی بگویید و دشمن شما نشود . برنارد روسن پی یر
خداوند بي نهايت است و لا مكان و لا زمان،اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدر آرزوي تو گسترده ميشود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
ملاصدرا
اگر تغيير نکنيد نابود مي شويد... (اسپنسر جانسون)
دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت . فردوسی خردمند
چنین گفت رستم به اسفندیار که کردار ماند ز ما یادگار . فردوسی خردمند
اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید . نادر شاه افشار
خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود . نادر شاه افشار
آرزو ریشۀ حیات ماست . اگرچه این ریشه حیات ما را به تدریج می سوزاند . ولی همین ریشه مایۀ زندگی است . نیچه
شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها حیوانی است که می خندد.تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند. نیچه
برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش . اُرد بزرگ
آنگاه که شب فرا رسید و همه پدیدگان فرو خُفتند ابردریاها (اقیانوسها) به پا می خیزند، آیا تو هم بر می خیزی ؟ اُرد بزرگ
دوست بدارید لیکن عشق را به زنجیر بدل نکنید . جبران خلیل جبران
حیات درختان در بخشش میوه است . آنها می بخشند تا زنده بمانند ، زیرا اگر باری ندهند خود را به تباهی و نابودی کشانده اند. جبران خلیل جبران
مردان شجاع فرصت می آفرینند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت می نشینند . گوته
زیبایی ناپایدار و فضیلت جاودانه است . گوته
مهم ترین کار ما این نیست که ببینیم در دور دستهای مبهم و ناپیدا چه چیز هایی و جود دارد . کار ما این است که به آنچه آشکارا در پیش رو داریم بپردازیم . وینستون چرچیل
خوردن کلمات مرا به سوء هاضمه دچار نکرده است . وینستون چرچیل
مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدستآورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آوردهاید دوست داشتهباشید. جرج برنارد شاو
انقلاب ستمدیدگان را آزاد نمی کند تنها استثمارگران را عوض می کند. برنارد شاو
فرق انسان و سگ در آنست که اگر به سگی غذا بدهی هرگز تو را گاز نخواهد گرفت. تولستوی
همه میخواهند بشریت را عوض کنند ، دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند. تولستوی
هرچه اکنون هستیم محصول افکاری است که سابقا داشته ایم و حالا داریم .پاستور
تمدن، تنها زاییده اقتصاد برتر نیست، در هنر و ادب و اخلاق هم باید متمدن بود و برتری داشت. لویی پاستور
اهمیتی ندارد که از کجا آمده اید ، مهم این است که به کجا می روید . برایان تریسی
داشتن اهداف روشن و از پیش تعیین شده برای پیش رفت و موفقیت مطلقا ضروری است . برایان تریسی
به یاد یارانی که هر جا باشنند یادشون در دله ماست
آنچه ضعیفترین ومحقرترین عنصر وجودی شما به نظر می آید قوی ترین عنصر وجود شما نیز هست. (جبران خلیل جبران)
ما چقدر دير متوجه مي شويم كه زندگي وحيات يعني همان دقايقو ساعاتي كه با كمال شتابزدگي و بي رحمي انتظار گذشتن آنرا داشته ايم. ديل كارنگي
ستایش ، هنگام نو رُستن را . ارد بزرگ
آنكسي كه از رنج زندگي بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود . چيني
وقتي نانوا نان را با دقت و وسواس مي پزد و به دست مشتري ميدهد ، خدا با او در كنار تنور ايستاده است . كريستيان بوبن
اگر قرار است براي چيزي زندگي خود را خرج كنيم ، بهتر آن است كه آنرا خرج لطافت يك لبخند و يا نوازشي عاشقانه كنيم . شكسپير
استعداد در فضاي آرام رشد ميكند و شخصيت در جريان كامل زندگي . گوته
نیایش ها همان گونه پاسخ می یابند که پرسیده شده اند . رام تیرت
اگر به دنبال بهبود روابطتان هستید، باید بدانید که انتظار یاری از طرف دیگر ارتباط ، بیهوده است. بهبود باید از شما نشأت گیرد ؛ شما می توانید با برقراری ارتباط با همه ویژگی هایی که در وجودتان هست حرکت را آغاز کنید. احساس در ماندگی ناشی از آن است که بین خود و خدا فاصله حس می کنید. به یاد آوردن این نکته که ما همگی یکی هستیم، در حقیقت به منزله بیدار کردن خداوند درونمان است. دبی فورد
درختان بارور خم مي شوند و مردان بزرگ متواضع ميگردند، اما شاخه هاي خشک و مردم نادان مي شکنند وخم نمي شوند. ضرب المثل سانسکريت
زندگی به تناسب شهامت آدمی گسترش یا فروکش مییابد. آنین نین
برای کشتیای که عازم هیچ بندری نیست، باد موافق معنا ندارد. میشل دومنتی
موانع چیزهای وحشتناکی هستند که هرگاه شما چشمهایتان را از هدف دور نگاه میدارید، آنها را میبینید. هامیلتون مابی
اگر در مورد شما بد گفتند سکوت کنید . جبران خلیل جبران
نگاه زمینیان ، تهی است از انوار آسمانیان . ارد بزرگ
حقيقت را دوست بدار ولي اشتباه را عفو كن. ولتر
حقيقت را با بي طرفي مطلق و با روحي آزاد از هرگونه تعصب جستجو كنيد. دكارت
قلب معزور و خودخواه هرگز نمي تواند از سرگيجه و بي حوصلگي بگريزد. گوته
كسي كه بر ديگران حكومت مي كند بايد نخست حاكم بر خود باشد. فيليپ ماسينجر
خطا اگر ندانسته انجام شود اشتباه است و اگر دانسته، تبهكاري است. برتولت برشت
حيله و خيانت اغلب از اشخاص ناتوان سر مي زند. لارش فوكو
تعليم به نادان همان قدر بي ثمر است كه بخواهيم با صابون ذغال را سفيد كنيم. كيتز
مسأله اصلی در دعا این نیست که برای خواستههایمان از خدا جواب بگیریم بلکه هدف دعا این است که بهشکل کامل با خدا یکی شویم. اسوالد چمبرز
چه شکاف عظیمی بین شناختن خدا و محبت نسبت به او وجود دارد. پاسکال
از گناه نفرت داشته باش نه از گناهکار . گاندي
هيچ گلي عطر ،رنگ وزيبايي مادر را ندارد. همينگوي
بر بالاي در علم نوشته شده است که بايد ايمان داشته باشي. ماکس پلانک
انسان براي بر خورداري از شادي بايد خودش را باور کند. توماس پاين
راه آشتی را کسی باید بیابد که خود سبب جدایی شده است . ارد بزرگ
هفت بار روح خویش را تحقیر کردم:
نخستین بار هنگامی بود که برای رسیدن به بلندمرتبگی، خود را فروتن نشان میداد.
دومین بار آن هنگام که در مقابل فلجها میلنگید.
سومین بار آن زمان که در انتخاب خویش بین آسان و سخت، آسان را برگزید.
چهارمین بار وقتی که مرتکب گناهی شد و به خویشتن تسلی داد که دیگران هم گناه میکنند.
پنجمین بار آنگاه که به علت ضعف و ناتوانی از کاری سر باز زدو صبر را حمل بر قدرت و تواناییاش دانست.
ششمین باز زمانی که چهرهای زشت را تحقیر کرد در حالی که نمیدانست آن چهره یکی از نقابهای خویش است.
و هفتمین بار وقتی که زبان به مدح و ستایش گشود و انگاشت که فضیلت است.»
«شاید کسی را که با او خندیدهای فراموش کنی، اما هرگز کسی را که با او گریستهای از یاد نخواهی برد.» . جبران خلیلی جبران
همه عشق بورز، به تعداد كمي اعتماد كن، و به هيچكس بدي نكن. شكسپير
چنان باش كه بتواني به هر كس بگوئي مثل من رفتار كن. كانت
براي پيشرفت و پيروزي سه چيز لازم است اول پشتكار دوم پشتكار، سوم پشتكار. لردآديبوري
برگ در هنگام زوال مي افتدميوه در هنگام کمال مي افتدبنگر که چگونه مي افتي چون برگي زرد و يا سيبي سرخ . کنفسيوس"
تجربه نامي است که تمام افراد بر روي اشتباهات خود مي گذارند. اسکاروايلد
بتهوون : بهترين لحظات زندگي من لحظاتي بود که در خواب گذراندم.
گوته :عشق، افسر زندگي و سعادت جاودانياست.
رومن رولان :دوستي که شما را درک مي کند، شما را مي سازد.
کريستوفرمورلي:موفقيت تنها يک چيز است اين که :زندگي را به دلخواه خود بگذرانيد
فردریش نیچه : زندگی بدون موسیقی اشتباه است.
فردریش نیچه : باید از دگم گرایی ها در اندیشه فلسفی دوری کرد
فردریش نیچه : برای بشر بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم متضاد بوده اند
فردریش نیچه : کسانی که به شهود دلایل منطقی را متصل می کنند راه به خطا رفته اند
فردریش نیچه : بشر به دلیل خواست " قدرت " به دنبال شناخت است نه به دلیل تشنگی عقل ناب
فردریش نیچه : نمی توان از همساز با طبیعت بودن یک اصل اخلاقی برای خود ساخت. زیرا طبیعت بی رحم است و اگر آدمی بخواهد مطابق با طبیعت زندگی کند باید بی رحم باشد .
فردریش نیچه : فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است.
فردریش نیچه : غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز استبداد را بر او حاکم می کند.
فردریش نیچه : فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین
فردریش نیچه : باید بر فریب حواس خود پیروز شویم
فردریش نیچه : علم جهان را توضیح نمی دهد بلکه تفسیر می کند و در واقع معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت
فردریش نیچه : اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمی توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد.
فردریش نیچه : قدرت خواهی بشر و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش او به فلسفه بوده است
فردریش نیچه : بشر برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و قانونی در طبیعت در کار نیست بلکه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند.
فردریش نیچه : بشر را مشتاق زندگی ساده و همراه با ریاکاری اخلاق گرایانه می بینم.
فردریش نیچه : از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت نیاز به پشتیبان ندارد
فردریش نیچه : پیشداوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را منشاء آنها می دانیم
فردریش نیچه : ذهن و ادنیشه مسئول به خطا افتادن بشر است.
فردریش نیچه : فیلسوف باید از ایمان به زبان فراتر رود زیرا مفاهیم در چارچوب زبان اسیر می شوند و نمی توان آنها را کاملا با زبان توضیح داد.
فردریش نیچه : خیر نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای همگانی ارزشی ندارند.
فردریش نیچه : آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه شدت آن احساس ها
فردریش نیچه : کسی که جنگجوست باید همواره در حال جنگ باشد چون زمان صلح با خودش درگیر خواهد شد!.
فردریش نیچه : مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند.
فردریش نیچه : خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز
فردریش نیچه : هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلکه ما آن را اخلاقی تفسیر می کنیم
فردریش نیچه : کسی که بخواهد به سمت معرفت برود از خدا فاصله می گیرد.
فردریش نیچه : استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش کاهش یافت آنچه هست نمایان می شود.
فردریش نیچه : کسی که آرمان نداشته باشد کمتر لاابالی ست تا کسی که راه رسیدن به آرمانش را نمی داند
فردریش نیچه : آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط برقرارمی کند
فردریش نیچه : نسبت به فرد پایین تر از خود نفرت نداریم بلکه نسبت به فرد برابر با خود یا بهتر از خود.
فردریش نیچه : حقیقت مانند دریا است که چون نمک آب دریا زیاد است تشنگی را رفع نمی کند. اگر حقیقت آدمی تحریف شود مثل آب شور دریا خواهد بود که تشنگی اش را رفع نخواهد کرد.
فردریش نیچه : انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند ، وقتی از خطر جانی دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد
فردریش نیچه : کسی که دلش را به بند بکشد جانش را آزاد کرده است
فردریش نیچه : هر اخلاق و دستور اخلاقی طبیعت بردگی و حماقت را پرورش می دهد زیرا روح را با انضباط تحمیلی خود خفه و نابود می کند.
فردریش نیچه : یک دانشمند حتی برای عشق زمینی هم وقت ندارد! او نه رهبر است نه فرمانبردار. او کمال بخش نیست. سرآغاز هم نیست. او فردی بی خویشتن است.
فردریش نیچه : همه به چیزی دلبستگی دارند و افراد والاتر به چیزهای والاتر اما افراد فرومایه فکر می کنند که افراد والاتر به چیزی دلبستگی ندارند و ظاهربینی افراد فرومایه از سطحی نگری و ریاکاری آنهاست و برپایه هیچ شناخت اخلاقی نیست.
فردریش نیچه : حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق
خواست قدرت ما است.
فردریش نیچه : آنچه برای یک نفر سزاوار است نمی توان گفت برای فرد دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انکار نفس و افتادگی سزاوار یک فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حکم یکسان صادر کردن برای همه غیر اخلاقی ست.
فردریش نیچه : کسانی که در خود احساس حقارت می کنند به دیگران رحم می کنند اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند! یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است
فردریش نیچه : لذت بیرحمی در دیدن رنج دیگران است اما فردی که بیرحم است این بیرحمی گریبانگیر خودش هم می شود و به ایشان نیز آزار خواهد رسید.
فردریش نیچه : مرد خواهان حقیقت است اما زن موجودی سحطی نگر می باشد.
فردریش نیچه : اختلاف طبقاتی از ضروریات جامعه است چون عامل اشتیاق به پرورش حالت های والاتر کمیاب تر دورتر و عامل چیرگی بر نفس می شود.
فردریش نیچه : اجحاف نکردن و آسیب نرساندن به دیگران برای رسیدن به برابری اصل بنیادی جامعه است ولی این خواست نفی زندگی ست چون زندگی بهره کشیدن از دیگران است که ناتوان ترند.
فردریش نیچه : با رنج عمیق درونی آدمی از دیگران جدا می شود و والا می شود. انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور خود را پنهان می کنند.
فردریش نیچه : پاکی نفس جدایی می آورد.
فردریش نیچه : دانستن و از مسئولیت فروگذار نکردن و آن را به دیگران محول نکردن از نشانه های والا بودن است.
فردریش نیچه : با دیگران بودن آلودگی می آورد.
فردریش نیچه : چهار فضیلتی انسان والا عبارت است از : دلیری ،درون بینی ، همدلی و تنهایی که گرایش به آنها سبب پاکی می شود.
فردریش نیچه : آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلف دارند بلکه ایمان اوست.
فردریش نیچه : فرد خلوت نشین می گوید که واقعیت در کتاب های نیست و فیلسوف آن را پنهان می کند. فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران در هراس است نه از بد فهمیده شدن چون می داند که کسانی که او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار خواهند شد.
فردریش نیچه : عشق را فریبنده و ویرانگر است نه نجات بخش.
فردریش نیچه : باید در تضادهای دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که این تضادهای دوگانه اصلا وابسته به هم و یکی نباشند؟ در فلسفه معین ارزشی بیشتر از نامعین دارد همان طور که ارزش نمود کمتر از حقیقت است.
فردریش نیچه : نادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها را به معنای رد کردن زندگی است.
فردریش نیچه : آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند .
فردریش نیچه : بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید .
افلاطون مي گه:
" اگه با دلت چيزي يا کسي رو دوست داري زياد جدي نگيرش، چون ارزشي نداره، چون کار دل دوست داشتنه، مثل کار چشم که ديدنه، اما اگه يه روز با عقلت کسي رو دوست داشتي، اگه عقلت عاشق شد، بدون که داري چيزي رو تجربه مي کني که اسمش عشقه
فردوسی
2- گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است .
3- خرد برترین هدیه الهی است .
4- خرد و دانش مرد دانا در گفتار او هویداست .
5- کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است .
6- بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است .
7- خرد مانند چشم هستی و جان آدمی است و اگر آن نباشد چگونه جهان را به درستی خواهی گذراند .
8- اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد .
9- خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است .
10- کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد .
11- دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی .
12- به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد
13- روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .
14- چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .
15- بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد .
16- رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست .
17- اگر برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری .
18- کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد .
19- این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست .
20- فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است .
21- کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند .
22- آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد .
23- از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند .
24- جایگاه پرستش گران کوهستان است .
25- آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد .
26- فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید .
27- کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت
28- خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد .
29- ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید .
30- آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود .
31- دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت .
32- جز مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد .
اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آینده اند
ارزش پیمان شکن ، باندازه کفن هم نیست
از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس
ارزش استاد را دانستن هنر نیست ، بلکه بایستگی است
اُرد بزرگ
محبت را از ماهی باید آموخت
که از آبش بیرون آری بمیرد
مثل ایرانیمردن فنا شدن نیست ، تعویض دوستان است
لامارتینبرای اینکه بزرگ باشی نخست کوچک باش
مثل هندی
فردریش نیچه : زندگی بدون موسیقی اشتباه است.
فردریش نیچه : باید از دگم گرایی ها در اندیشه فلسفی دوری کرد.
فردریش نیچه : برای بشر بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم متضاد بوده اند.
فردریش نیچه : کسانی که به شهود دلایل منطقی را متصل می کنند راه به خطا رفته اند.
فردریش نیچه : بشر به دلیل خواست " قدرت " به دنبال شناخت است نه به دلیل تشنگی عقل ناب.
فردریش نیچه : نمی توان از همساز با طبیعت بودن یک اصل اخلاقی برای خود ساخت. زیرا طبیعت بی رحم است و اگر آدمی بخواهد مطابق با طبیعت زندگی کند باید بی رحم باشد .
فردریش نیچه : فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است.
فردریش نیچه : غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز استبداد را بر او حاکم می کند.
فردریش نیچه : فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین.
فردریش نیچه : باید بر فریب حواس خود پیروز شویم
فردریش نیچه : علم جهان را توضیح نمی دهد بلکه تفسیر می کند و در واقع معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت.
فردریش نیچه : اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمی توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد.
فردریش نیچه : قدرت خواهی بشر و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش او به فلسفه بوده است.
فردریش نیچه : بشر برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و قانونی در طبیعت در کار نیست بلکه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند.
فردریش نیچه : بشر را مشتاق زندگی ساده و همراه با ریاکاری اخلاق گرایانه می بینم.
فردریش نیچه : از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت نیاز به پشتیبان ندارد.
فردریش نیچه : پیشداوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را منشاء آنها می دانیم.
فردریش نیچه : ذهن و ادنیشه مسئول به خطا افتادن بشر است.
فردریش نیچه : فیلسوف باید از ایمان به زبان فراتر رود زیرا مفاهیم در چارچوب زبان اسیر می شوند و نمی توان آنها را کاملا با زبان توضیح داد.
فردریش نیچه : خیر نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای همگانی ارزشی ندارند.
فردریش نیچه : آنچه آدمی را والا می کند مدت احساس های والا در اوست نه شدت آن احساس ها.
فردریش نیچه : کسی که جنگجوست باید همواره در حال جنگ باشد چون زمان صلح با خودش درگیر خواهد شد!.
فردریش نیچه : مردان بزرگ فقط آرمان های خود را نمایش داده اند.
فردریش نیچه : خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز.
فردریش نیچه : هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلکه ما آن را اخلاقی تفسیر می کنیم.
فردریش نیچه : کسی که بخواهد به سمت معرفت برود از خدا فاصله می گیرد.
فردریش نیچه : استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش کاهش یافت آنچه هست نمایان می شود.
فردریش نیچه : کسی که آرمان نداشته باشد کمتر لاابالی ست تا کسی که راه رسیدن به آرمانش را نمی داند.
فردریش نیچه : آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط برقرارمی کند.
فردریش نیچه : نسبت به فرد پایین تر از خود نفرت نداریم بلکه نسبت به فرد برابر با خود یا بهتر از خود.
فردریش نیچه : حقیقت مانند دریا است که چون نمک آب دریا زیاد است تشنگی را رفع نمی کند. اگر حقیقت آدمی تحریف شود مثل آب شور دریا خواهد بود که تشنگی اش را رفع نخواهد کرد.
فردریش نیچه : انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند ، وقتی از خطر جانی دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد.
فردریش نیچه : کسی که دلش را به بند بکشد جانش را آزاد کرده است.
فردریش نیچه : هر اخلاق و دستور اخلاقی طبیعت بردگی و حماقت را پرورش می دهد زیرا روح را با انضباط تحمیلی خود خفه و نابود می کند.
فردریش نیچه : یک دانشمند حتی برای عشق زمینی هم وقت ندارد! او نه رهبر است نه فرمانبردار. او کمال بخش نیست. سرآغاز هم نیست. او فردی بی خویشتن است.
فردریش نیچه : کسانی که مردم از آنها به صاحبان اخلاق یاد می کنند اگر ما اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد خواهند کرد حتی اگر دوست ما باشند.
فردریش نیچه : همه به چیزی دلبستگی دارند و افراد والاتر به چیزهای والاتر اما افراد فرومایه فکر می کنند که افراد والاتر به چیزی دلبستگی ندارند و ظاهربینی افراد فرومایه از سطحی نگری و ریاکاری آنهاست و برپایه هیچ شناخت اخلاقی نیست.
فردریش نیچه : حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق
خواست قدرت ما است.
فردریش نیچه : آنچه برای یک نفر سزاوار است نمی توان گفت برای فرد دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انکار نفس و افتادگی سزاوار یک فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حکم یکسان صادر کردن برای همه غیر اخلاقی ست.
فردریش نیچه : کسانی که در خود احساس حقارت می کنند به دیگران رحم می کنند اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند! یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
فردریش نیچه : لذت بیرحمی در دیدن رنج دیگران است اما فردی که بیرحم است این بیرحمی گریبانگیر خودش هم می شود و به ایشان نیز آزار خواهد رسید.
فردریش نیچه : مرد خواهان حقیقت است اما زن موجودی سحطی نگر می باشد.
فردریش نیچه : اختلاف طبقاتی از ضروریات جامعه است چون عامل اشتیاق به پرورش حالت های والاتر کمیاب تر دورتر و عامل چیرگی بر نفس می شود.
فردریش نیچه : اجحاف نکردن و آسیب نرساندن به دیگران برای رسیدن به برابری اصل بنیادی جامعه است ولی این خواست نفی زندگی ست چون زندگی بهره کشیدن از دیگران است که ناتوان ترند.
فردریش نیچه : با رنج عمیق درونی آدمی از دیگران جدا می شود و والا می شود. انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور خود را پنهان می کنند.
فردریش نیچه : پاکی نفس جدایی می آورد.
فردریش نیچه : دانستن و از مسئولیت فروگذار نکردن و آن را به دیگران محول نکردن از نشانه های والا بودن است.
فردریش نیچه : با دیگران بودن آلودگی می آورد.
فردریش نیچه : چهار فضیلتی انسان والا عبارت است از : دلیری ،درون بینی ، همدلی و تنهایی که گرایش به آنها سبب پاکی می شود.
فردریش نیچه : آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلف دارند بلکه ایمان اوست.
فردریش نیچه : فرد خلوت نشین می گوید که واقعیت در کتاب های نیست و فیلسوف آن را پنهان می کند. فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران در هراس است نه از بد فهمیده شدن چون می داند که کسانی که او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار خواهند شد.
فردریش نیچه : عشق را فریبنده و ویرانگر است نه نجات بخش.
فردریش نیچه : باید در تضادهای دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که این تضادهای دوگانه اصلا وابسته به هم و یکی نباشند؟ در فلسفه معین ارزشی بیشتر از نامعین دارد همان طور که ارزش نمود کمتر از حقیقت است.
فردریش نیچه : نادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها را به معنای رد کردن زندگی است.
فردریش نیچه : آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند .
فردریش نیچه : بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید .