من نظرم اينه كه دوستان يه قطع نامه صادركنيم در حمايت مديري و بخوايم كه دوستانمون فايل هاي گپي و دانلودي استفاده نكنند.
چطوره؟
هنوز اصفهان ما نيومده ولي نميرم دانلود كنم تا بخرم.دوست دارم كامل بخرم و آرشيوش كنم.
Printable View
من نظرم اينه كه دوستان يه قطع نامه صادركنيم در حمايت مديري و بخوايم كه دوستانمون فايل هاي گپي و دانلودي استفاده نكنند.
چطوره؟
هنوز اصفهان ما نيومده ولي نميرم دانلود كنم تا بخرم.دوست دارم كامل بخرم و آرشيوش كنم.
با این بخش حرفتون موافقمنقل قول:
حقیقتش من زیاد راجع به مسایل تکنیکی سینما نمیدونم ولی یه سوال دارم، از کجا میدونین اینا رو نداره؟نقل قول:
بلاخره اومد؟ چطوريه؟ قشنگه؟
قسمت اولش مالی نیست . حکایت سیامک انصاریه که فوق لیسانس تاریخ داره و خیلی به تاریخ علاقه دارهنقل قول:
و مدرس تاریخه که تو این قسمت میفهمه که پول بهتر از تاریخ و کسی به درس تاریخ و تاریخ کشور اهمیت نمیده
و خودشم که وضع مالیش خوب نیست بیخیال میشه و میخاد برگرده داراب خانه پدریش. که قبل از این که بره با
سحر جعفری جوزانی آشنا میشه که یک دانشجوی تاریخه و برای پایانم نامش احتیاج شدیدی به کمک سیامک
انصاری داره و دنبال یک کتابی میگرده و از سیامک انصاری میخاد کمکش کنه که سیامک انصاری هم عاشقش
میشه و بهش کمک میکنه.
قسمت دومش . هنوز در زمان حال و سیامک انصاری در حال کمک به سحر جعفری جوزانی برای تکمیل پایان
نامه که شخصی زنگ میزنه به سیامک انصاری میگه من کتابی دارم که بدردت میخوره اگر بدی به سحر جعفری
خوشحال میشه و باهات ازدواج میکنه. میگه بیا کاخ تا بهت این کتاب رو بدم نمیدونم کدوم کاخ رو گفت.
سیامک انصاری میره کاخ زنگ میزنه میگه کجایی طرف که صداش مهران میدریه میگه تو راهم قهوه تلخ که رو
میز گذاشتم بخور دارم میام سیامک انصاری قهوه تلخ رو میخوره و چشماش تار میشه و میره به زمان سال
درست یادم باشه 1208 .
قسمت سوم هم در همین سال 1208 . تو همون کاخ که رفته بود ادامه داره . میبینه همه در حال تکاپو هستن
که میفهمه روز تاج گذاریه شاه ولی فکر میکنه که اینها همش نمایشه و فیلمبرداریه و همش میخنده .
خلاصه گشت گذاری میکنه تو کاخ و بالاخره شه میاد و همه تعظیم میکنن ولی اون هنوز فکر میکنه فیلمبرداریه
و نمایشه .
روز تاج گذاریه از فرانسه و روسیه تحفه هایی برای شاه آوردن که تقدرمش میکنند و نمیدونم چی میشه
سیامک انصاری سلفه میکنه ..اهم میکنه چی میشه که پادشاه میبینش و میگه این کیست در کاخ ما چه غلتی
میکند. پادشاه داد میزنه بگیریدش ... میگیرن و به زنجیر میبندنش و پادشاه میاد جلو و سیامک انصاری هنوز
فکر میکنه نمایشه و سبیله پادشاه رو میگیره میکشه میگه این الکیه میکشه و میبینه که واقعیه و گریش
میگیره میگه این چه بدبختی بود سرمون اومد.
خلاصه پادشاه دستور میده که سرش رو از تنش جدا کنند. قبل از شروع این کار براش غذا میارند قیمه
وو میخوره و هنوز نمیدونه میخان سرش رو بزنند. بعد پادشاه میگه می خواهیم راهیت کنیم بروی ( منظورش
دیار باقیه) ولی سیامک انصاری فکر میکنه میخان ولش کنند بره. پادشاه میگه غذایت را بخور که به شکوفه بگم
بیاید و راهیت کند بعد سیامک انصاری فکر میکنه شکوفه دختره میگه من نامزد دارم زحمت نکشید خودم تنهایی
میرم .
بعد شکوفه میاد ..نگو شکوفه همون جلاد قصره یه مرد چاق 200 کیلویی سیبیلش اندازه شمشیرش ..
سیامک انصاری جفت میکنه میگه ایشونن شکوفه جون :31:
بعد که میخان سرش رو بزنند یه نفر از دربار میگه نکنید شوم میشه اگر در روز تاجگذاری خونی ریخته بشه
باید خون یکی از دربار هم ریخته بشه وگرنه شوم میشه برای سلطنت
خلاصه میندازنش زندان بازپرس میگه از کجا آمدی و میگه من از آینده اومدم و بازپرس میده اینقدر کتکش
میزنند که قاتی میکنه و میندازنش زندان و اونجا از زندانی دیگه میپرسه اینجا کجاست
میگه ایران . تهران سال 1208 و میفهمه که اومده زمان قدیم و سریال همینجاها تموم میشه.:11:
حرف حـق جواب نداره ؛ چطـور بود دوستان ؟نقل قول:
مهران مدیریم اگه خیلی دلش برای سریالش می سوخت . همون توافق میلیاردی با صدا و سیما رو قبول می کرد . نه اینکه بگه تازه سهم تبلیغاتم می خواد ! الانم می تونست بعد از پخش تلویزیونی سی.دی هم بفروشه .
همچنان به دست ما نرسیده این سریال :دی 2 روز از زندگی عقبیم :خخخخخخخخخخخخخ
حقيقت به نظر من خريدن اين كار يه جور دهن كجي به نارسانه ملي هم هست. بالاخره يكي بايد اين تابو رو ميشكست ديگه .. تا كي بايد منت صدا وسيما رو كشيد .. با اون برنامه هاي مزخرفش! :21:نقل قول:
دوست محترم، واقعاً برای این طرز تفکرتون متاسفام....نقل قول:
البته متاسفم هست ؛ من نظـر ایشون رو خیلی پسندیدم ! بخصوص قسمت آخرش رونقل قول:
دوست محترم، واقعاً برای این طرز تفکرتون متاسفام....
مهران مدیری اگـر به فکـر شما بود ؛ یکم از سود خودش گذشت میکرد و با صدا و سیما قراردادشو میبست که همه ایرانـی ها استفاده کنند :|نقل قول:
مهران مدیریم اگه خیلی دلش برای سریالش می سوخت . همون توافق میلیاردی با صدا و سیما رو قبول می کرد . نه اینکه بگه تازه سهم تبلیغاتم می خواد ! الانم می تونست بعد از پخش تلویزیونی سی.دی هم بفروشه .
موفق باشید
به نظر شما چند میلیارد یه کمه!!!نقل قول:
برا 100 میلیون ادم می کشند.