منم دقیقا به همون علت به این تاپیک علاقه مندم به قول شما واقعا خیلی خوبه که اینجا باهم راجعبه مباحث مختلف صحبت میکنیم وبا عث پیشرفت هم دیگه میشیم
Printable View
منم دقیقا به همون علت به این تاپیک علاقه مندم به قول شما واقعا خیلی خوبه که اینجا باهم راجعبه مباحث مختلف صحبت میکنیم وبا عث پیشرفت هم دیگه میشیم
a variety of failures can prevent a transaction execution from completing successfully. Application detected anomalies(e.g. insufficient funds), database system difficulties(e.g. deadlock), and node failures are familiar sources of trouble in single - node systems. when multiple nodes are involved in a single transaction execution, communication network failures and distant node outages complicate the task of ensuring system consistency.نقل قول:
نوشته شده توسط sailor2007
ولی حمید جان اگه اون طوری که شما می گین باشه تشخیص دهنده کیه و نباید ی مالکیت منظورم s' بعداز application نوشته بشه
کاش باران عزیز پاراگراف بزرگتری می نوشت ولی application detected بنظر مثل computer aided می آد که معنیش به کمک کامپیوتر هستش
مرسی از دوستانی که نظر دادن..پاراگراف کامل اینه..نمیدونم کمکی میکنه یا نه.
ببخشيد من باز دخالت ميكنم اما با ديدن متن كامل به نظرم همون صحبت دوست عزيز سيلور درست هست.نقل قول:
دوستان ديگه هم بيان نظر بدن شايد اشتباه كردم
---------- Post added at 10:57 PM ---------- Previous post was at 10:56 PM ----------
بله اينم حرف دوست عزيز سيلورنقل قول:
دوستان در صورت امکان راهنمایی بفرمایید
متشکرم
The symbiosis of entrepreneurship research has several other dichotomous naming
نقل قول:
ضمن احترام به نظرات تمامی دوستان بزرگوار من فکر میکنم نظر سیلور عزیز صحیح هستش
بیس این عبارت در قالب جمله به این شکل بوده:
Annomalies which are detected by application.
پس بایستی به این صورت ترجمه بشه:
ناهنجاریهایی که توسط برنامه شناسایی شده اند(اشکالاتی که برنامه پیداشون کرده)
فکر میکنم مثال داخل پرانتز رو میتونیم "پشتوانه ناکافی" ترجمه کنیم.
دوستان سلام. راستش 2 روز است که لنگ ترجمه خوب برای این منت هستم :
" این شهر دومین شهر بزرگ کشور میباشد و مانند سایر شهرهای بزرگ درگیر مشکلات مشابه میباشد."
کلا درگیر چیزی بودن چی میشه ؟
دوست عزیز بعد از کلی گفتگو نتیجه این شدنقل قول:
اگه اشتباهه دوستان خوبم تصحیح کنن
This city is the second biggest city in the country which like other big cities in the world is dealing with the same problems.
در مورد اون جمله كه دوست عزيز سجاد توضيح دادن.اما راجب درگير بودن كه گفتيد.همين ِDeal with كه سجاد جان گفتن درست هست و مثال هم كه زدن.نقل قول:
اما از Busy with هم گاهي با معني درگير بودن استفاده ميشه.مثال:
I'm Busy with my exams
مشغول(درگير) امتحانات هستم.
ممنون میشم ! این قسمت هاش رو اشکال داشتم ! متن راحتی هست !
- With life-like characters and a truly painful story the main theme the team wants to showcase is “Bounds” and how the characters relate to it.
- It’s a dark and sad story which aims to show how heavy and painful the burden that the heroes are carrying is, how painful their paths can be, and how important flashes of happiness are in a world ravaged by greed and despair. The keyword for Versus XIII story is misery, and it can be applied to all main characters.
- Early regions in the game are heavily inspired by western “bang-bang” movies.
- The main design key point for the clothes is “Jet-black” and there will be a lot of scenes and circumstances where this design will show mainly because it is compatible with the mood of the game. Hiromu Takahara is working on the character clothes and his designs will be heavily influenced by the asymmetric forms as they have always been.
- Again only because Final Fantasy XIII and Final Fantasy Versus XIII bear the same basic “myth” those games have completely different stories and characters.
- The hero, Noctis, attends a celebration party held in commemoration of the “Agreement concerning the Peaceful use of the Crystal” being created between two countries and as a Prince who will soon inherit the King title he meets the heroine of the game, Stella, for the first time.
با تشکر از بچه های زحمت کش این تاپیک
ببخشید دوستان sturdier معنی خاصی داره ؟
نقل قول:
adjective (sturdier, sturdiest) strongly and solidly built or made. ▶confident and determined: a sturdy independence.
■ noun vertigo in sheep caused by a tapeworm larva encysted in the brain
sturdied adjective
sturdily adverb
sturdiness noun
sturdy : strong; solid and substantial; robust, hardy; firm, resolute
------------ حذف
لطفا معادل انگلیسی این جملات رو بگید
بنا به مذاکرات انجام شده در شرکت شما که به صورت شفاهی باآقای ایکس انجام شد لازم دیدیم سابقه موسسه خود را به طور کتبی نیز حضور شما اعلام نماییم
ما حاضریم با برنامه ای منظم و با رشد 8 درصد در ماه محصول شما را خریداری کرده و در صورت تمایل شما بعد از مدت 5 ماه به صورت اعتباری از شما خرید به عمل آوریم.
خواهشمند است فهرست محصولات را به همراه آخرین قیمت برای ما ارسال کنید.
........
برای خواهشمند است به جز please چی میشه استفاده کرد؟
میخام ابتدای نامه به این صورت باشه چه جوری باید بگم؟ به نوشتن سلام نیازی هست؟؟؟!:
آقای ایکس
مدیر عامل شرکت ....
ضمن عرض سلام
اینجانب س.ع مدیر عامل موسسه ....هستم.
اگر میشه این رو ترجمه بفرمایید
به مشخصاتی که دادم آیا alsa کارت صدا من رو ساپورت می کنه یا نه
صدا برای من همیشه هنگ میکنه
با تشکر
دوستان خواهشا این رو میشه ترجمه کنید !؟نقل قول:
سلام دوست عزیز؛نقل قول:
این نظر منه. دیگر دوستان هم اگر نظری دارند و یا اساتید اگر من جایی اشتباه کردم گوشزد بفرمایند.:46:
Based on the verbal agreements with Mr. X at your company, we found it necessary to state our institute's background in written
form.We announce our readiness to purchase your products at a regular schedule of eight percent growth per month. If you agree, the purchases could be done on credit after five months.You are kindly requested to send us your latest products price list.
........
You are kindly requestedنقل قول:
ِمی تونی بگینقل قول:
Dear Mr. X, ..........Co. President
سلام نیاز نیست.
برای معرفی خودت هم در پایان نامه اسم، سمت و امضا میاد.
نقل قول:
دوست عزیز فرم نامه های تجاری رو مینویسم وبعد محتواش که چیزی هست که به نظر من اومد ( نقطه چین هارو برای اینکه خط ها درست نشون داده بشه میزارم تو نامه اصلی نیستن)
بین شروع نامه و آدرس شرکت آقای ایکس حتما دو خط فاصله باشد سمت خودتون رو در انتهای نامه مینوسید ( نمونش رو نوشتم دقت کنید)
تاریخ نوشتن نامه.......................................... .................................................. .mr x
adress of mr x company
Dear Mr x
with regard to nuncupative negotiations with you in your company, we felt it necessary to send our written company background to you. we are ready to buy your prouducts with a regular program and 8 percent growth in the month, if necessary by letter of credit after five - month
could you send us your latest catalog and price list quoting your most competitive prices? f
your sincerely
Mrs baran
managing director
نقل قول:
میخام ابتدای نامه به این صورت باشه چه جوری باید بگم؟ به نوشتن سلام نیازی هست؟؟؟!:
آقای ایکس
مدیر عامل شرکت ....
ضمن عرض سلام
اینجانب س.ع مدیر عامل موسسه ....هستم
تشکر فراوان دوست عزیز
میشه راجع به قسمت بالا هم توضیحی بدین
---------- Post added at 09:49 AM ---------- Previous post was at 09:44 AM ----------
وای این فرم کلی که گذاشتین خیلی کمکم میکنه ممنوننقل قول:
یعنی به نوشتن سلام و معرفی نیازی نیست؟
...
شرمنده یه چند خط دیگه هم هست که اشکال دارم میذارمشون اگر ممکنه راهنمایی کنید
باز هم تشکر از سجاد عزیز و آقای رنجبر:11:
نقل قول:
دوست عزیز فرم نامه اداری به همون شکل هست که نوشتم نیازی به سلام و احوال پرسی نیست
و همون قسمت اول نامه قبل از ادرس شرکت اقای ایکس کافی هست که نشون بده نامه مال اونه
سلام دوست عزیز.نقل قول:
Does ALSA support my sound card with the given information or the sound hangs forever?
اگر این نامه به صورت ایمیل ارسال بشه آیا باز هم نیازی به نوشتن آدرس در بالای اون هست یا خیر؟؟
اگر لطف کنید به سوالاتم جواب بدین ممنون میشم
1-قابل ذکر است یا شایان ذکر است چی میشه؟
2- پر فروش ترین و در زمینه ی در جمله زیر:
کارخانه ایکس یکی ازمهمترین و پرفروش ترین کارخانه ها در زمینه محصولات شیمیایی در ایران است
3-فعالیت داشتن در جمله زیر
ما خواهان این هستیم که به عنوان نمایندگی شما در ایران فعالیت داشته باشیم
4- لطفا در صورت اجازه وزارت امور خارجه نامه را به مهر و امشای سفارت ایران در روسیه رسانده و با پست سریع به آدرس شرکت ما ارسال نمایید.
5- لطفا هماهنگیهای لازم را با دفاتر خطوط هوایی انجام دهید و سپس نامه را ارائه دهید.
نقل قول:
خیر - اگه ایمیل باشه نیازی نیست ( فقط تاریخ نامه رو سمت راست یک خط بالا تر از dear sir بنویسید)
در باره چندتا از اون جملاتی که خواسته بودید چیزایی به نظرم رسید دوستان دیگه همنظر بدن بهتره
it is worth mentioning ....
x factory is one of the best-seller factories in field of chemical products in iran
we wants to have activity in iran as your solo agency
اینا چیزای بود که به ذهنم رسید راجعبه بقیه جملات اگه چیزی به ذهنم رسید بعدا مینویسم
واسه من رو هم ترجمه کنید دیگه !!! :20:
دوستان در صورت امکان راهنمایی بفرمایید
متشکرم
The symbiosis of entrepreneurship research has several other dichotomous naming:46:
نقل قول:دوست عزیز همین قدر در توان من بود اگه جایی اشتباه شده دوستان تصحیح کنن همین طر ادامش رو
موضوع اصلی که تیم با کاراکتر های واقع گرا و داستانی حقیقتا دردناک قصد به نمایش گذاشتن آن رادارد محدودیت ها ( مرزها) و چگونگی ارتباط آن به کاراکتر هاست
داستانی غم انگیز که هدفش نشان دادن سنگینی و دردناک بودن باری است که قهرمانان به دوش میکشند- درد ناک بودن راه( طریقت) قهرمانان و اهمیت درخشش شادی در جهانی که طمع و نا امیدی آن را نابود کرده. واژه کلیدی برای فصل ( قسمت) 13 تهی دستی ( بدبختی) است که میتواند شامل همه کاراکتر های اصلی شود.
مناطق قدیمی در بازی الهام گرفته شده ازفیلم غربی ( bang bang- شاید هم اسم فردی با شه) است. نکته کلیدی طراحی اصلی لباس - سیاه و براق بودن آن است که از این طراحی در بسیاری از شرایط و صحنه ها تنها به دلیل سازگار بودن آن باشرایط بازی استفاده خواهد شد. hiromu takahara بر روی طراحی لباس کاراکتر ها کار میکند که طراحی او مانند همیشه تاثر یافته از طراحی نا متقارن است.
سلام دوستان
ترجمه قسمتای مشخص شده رو میخام:
[many times we praise or curse our bad or good luck. Many times we see divine intervention in a chance meeting with a wise person who tells us just what we need to hear at a particular time. When we work on it, we see the divine imperative in all that happens to us. The near fatal car crash, the flight that we missed and which later had problems, the job that we did not get are all eventually put into some form ofperspective as chance, intervention, acting on our gut feelings, or whatever it is that puts our minds to rest
ممنون:20:
کار است که ما انجام می کنید همه در نهایت ofperspective را به نوعی به عنوان شانس ، دخالت ، اقدام در روده احساسات ما ، و یا هر کاری که میکند این است که ذهن ما استراحتنقل قول:
اون اولیه هم
نزدیک تصادف ماشین کشنده است
این یعنی چی؟
Figure of speach
يعني طرز سخنراني.شكل و فرم سخنرانينقل قول:
توی این جمله دقت کنید!منظورم تو این جملست
"Get up with the lark." is a figure of speech,meaning "Get out of bed early."
نقل قول:
A figure of speech is a use of a word that diverges from its normal meaning.
فکر می کنم معنی کنایه بده.
Get up with the lark یعنی زود از خواب بیدار شدن
یه اصطلاحش رو نتونستم ترجمه کنم. در ضمن اگه اشتباهی داره از دوستان خواهش می کنم اصلاح کنن.نقل قول:
بسیاری از اوقات ما بخت خوب یا بد خود را نفرین یا ستایش می کنیم. بسیاری از اوقات ما شفاعت الهی را در شانس ملاقات با فرد باهوشی می بینیم که به ما چیزی را می گوید که در آن زمان خاص نیاز داریم بشنویم. وقتی بیشتر توجه می کنیم، شفاعت الهی را در هر اتفاقی که برایمان می افتد مشاهده می کنیم. تصادف کشنده با ماشین که در شرف اتفاق افتادن است، پروازی را از دست می دهیم که بعدا با مشکل مواجه می شود، کاری که به دست نمی آوریم، سرانجام همه اهمیت شانس، شفاعت، acting on our gut feeling، یا هرچیز دیگری که باعث عدم نگرانی ما می شود به ما نشان می دهد.
ممنون میشم این رو هم زحمت بکشید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- Kendra is a technologist and part of the team sent aboard the Ishimura to repair communication systems. She helps the player through the Ishimura in many ways, giving directions and assisting through areas of the ship that would otherwise be inaccessible. She frequently expresses distrust of Hammond, but turns out to know more about the situation than anyone previously thought.
سلام دوست عزیز؛نقل قول:
منهای برخی از معادل ها ترجمه نسبتاً خوبی انجام داده اید. بعنوان مثال divine intervention که شفاعت الهی گفتید که به نظر من اگر "یک نیروی آسمانی" ترجمه بشه بهتره. و یا divine imperative که باز شما همان شفاعت الهی را برای آن بکار برده اید که به نظر من چیزی مثل "سرنوشتی محتوم" و یا "امری قطعی" و یا "الزامی الهی" (بسته به سلیقه) گفته بشه بهتره.
ترجمه wise هم خردمند و دانا هست و نه با هوش.
gut feeling هم به معنی "احساس درونی"هستش، احساسی که درست هست ولی شما نمیتونی براش دلیلی ارایه کنی. به این مثال یک نگاهی بنداز:
I had a gut feeling that he was lying که میشه: یک حسی بهم می گفت که داره دروغ می گه.
با سلام و خسته نباشيد، ترجمه اين چند عبارت رو ميخواستم
even in early times
thriving markets catered to the population at large, most of which lived to the south-east
the conquest in the 7th century around the Roman fortress
ممنون
من رو ببخشید دوستان به نطرم میتونیم divine intervention رو به همون صورت سادش یعنی اینطوری هم گفت
بسیاری از اوقا ت ما کار خدارو در اتفاقی دیدن فرد دانایی می بینیم............
سجاد جان مرسی از نظرتنقل قول:
و یا حتی بگیم خواست خدا اینه که بصورتی کاملاً اتفاقی با انسانی خردمند روبرو بشیم.
سلام..ممنون میشم کسی کمکم کنه:
. In addition to avoiding lengthy retransmissions, fragmentation helps address the hidden node problem, as fragmented data packets and ACKs can serve the purposes of the RTS and CTS packets for nodes that wake up in the middle of a transmission, having missed the original RTS-CTS exchange.
__________________
دوستان ممنون میشم یکی این لینک خبر یاهو رو ترجمه کنه/متاسفانه قیلتر هست!چون استفان هاوکینگ توش گفته خدا زمین رو نساخته:46:
--------------------
----------------کد:http://www.yahoo.com/_ylt=A03uoTN9H4FMVW8A7LWevZx4;_ylc=X3oDMTc4aWZqN3RlBF9TAzIwMjM1MzgwNzgEYQMxMDA5MDIgbmV3cyBoYXdraW5nIHQEY3BvcwMyBGcDaWQtMzg0NDEEaW50bAN1cwRpdGMDMARsdHh0A0hhd2tpbmc6R29kZGlkbiYjMzk7dG1ha2VFYXJ0aARwa2d2AzE1BHBvcwMwBHNlYwN0ZC1mZWF0BHNsawN0aHVtYmxpbmsEc2xwb3MDRgR0YXIDaHR0cDovL25ld3MueWFob28uY29tL3Mvbm0vMjAxMDA5MDIvbGZfbm1fbGlmZS91c19icml0YWluX2hhd2tpbmcEdGVzdAM3MDE-/SIG=12lt4uajc/EXP=1283617021/**http%3A//news.yahoo.com/s/nm/20100902/lf_nm_life/us_britain_hawking
با تشکر!
سلام دوستان می شه یکی کمک کنه و این چند جمله رو ترجمه کنه ممنون
tکد:
Ideal prince was the man who had studied his fellow man, both by reading and observing present
.
On a plot of land he had laid claim to earlier
Today, bronze casting of sill logs and a stone hearth mark the site of Linchon cabin. Just beyond this, a reconstruction of little house contains the clutter of Abraham boyhood home
.
How do you keep straight
? درک کردن
I cant seem to get it straigh