عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست / عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست / عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است .
Printable View
عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست / عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست / عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است .
دل من همانند آسمان ابری از دوری تو ابری است
درخشش چشمانم همانند خورشید درخشان انتظار چشمانت را می کشند
پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند من هرگزفراموشت نخواهم کرد.
عاشـــــــقـــــــــانـــ ــــه دوســــــتت خواهــــــــــم داشـــــــــــت
وقتی دستهایت لرزید
و دلت لیز خورد
در رودخانهای
که ماهیهای قزل
تسلیم نمیشوند
تازه میفهمی
عاشق شدهای...
عجب موجود سخت جانی ست دل !
هزاران بار تنگ می شود
می شکند
می سوزد
می میرد
و باز هم برایت می تپد ...
اگر كسي مرا خواســـــــت
بگوييد رفته باران تماشـــــاكند
و اگــــر باز،اصرار كــــــــرد
بگوييد براي ديدن طوفانها رفته است
اگر بازهم سماجت كـــــــرد
بگوييد رفته است،تا ديگــــــر
باز نگــــــــــردد.....
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
اگر عاشق نماندی در جدایی
نبودی عشق را هرگز روایی
اگر معشوق اسان دست دادی
کجا این لذت پیوست دادی
اگر در عشق نبود انتظاری
نماند رونق معشوق باری
دمی در انتظار هم دم دل
بسی خوشتر بود از ملک حاصل
سخت است میدانی ....؟
اینهمه دل در دنیا هست,
که هیچ کدام برایم تنگ نمی شود.
عشق مرگ نیســـــت زندگی است
سخت نیســـــــــــــــت عین سادگی است
عــــــشـــــــــــــــــ ـــق عاشقانه های باد وگندم است
اولین پناهگاه کودکــی آخرین پناهگاه آدم است
زندگی زیباســـــــــــــت حتی اگر کور باشی ؟
خوش آهنگ اســـــــت حتی اگر کر باشی
مسحور کننده اســــــت حتی اگر فلج باشی؟
اما بی ارزش می شود اگرثانیه ای عاشق نباشی...
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و اواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
ان را که خبر شد خبری باز نیامد
شب است و سکوت و من و ماه
روز است و فریاد و من و خورشید
شباهنگام چشم در برابر چشم خورشید
روزها نگاهی تمناوار به ماه
چه مایوسانه هست نگاهی پر از تضاد،عشقی پر از محال
گر چه هوا سراسر آکنده از غبار تنهاییست،ولی این دلیل تنها رفتن نیستــــ
×××از خودم×××
اگر تو درد عاشقي را مي كشيدي
تو هم زهر جدايي را به تلخي مي چشيدي
اگر چون من به مرگ ارزو ها مي رسيدي
پشيمان مي شدي از اينكه عشق را افريدي
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود هم در غم عشق
اما نه چنین زار که این بار افتاد
به همان سادگي
كه كلاغ ِ سالخورده
با نخستين سوت ِ قطار
سقف واگن متروك را ترك مي گويد
دل ،
ديگر
در جاي خود نيست..
به همين سادگي ...
نمازهایم
خالصانه ترین می شد اگر ...
خدایم تو بودی!
به گل گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من خوشگل تر است..."
به پروانه گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من زیبا تر است..."
به شمع گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من سوزان تر است..."
به عشق گفتم: "آخر تو چیستی؟" گفت: "نگاهی بیش نیستم
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
می خواست دلت که بی دل و دین باشم
بی عقل و وفا و هوش و تمکین باشم
باز آ که چنانم که دلت می خواهد
مپسند دگر که بدتر از این باشم...
داشتـــم به تـــو می اندیشیـدمـــــــــ
که از اینجـــا سردر آوردمــــ ..
حالا هرچــــه می اندیشمــــــــــ
از اینجــا سر در نمی آورمـــــــ ..
خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟.....
بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری
خداجون می گن تو خوبی مثل مادرا می مونی...
اگه راست می گن ببینم عشق من کجاست می دونی؟...
خدا جون می خوام یه کاری بکنی به خاطر من...
من می خوام که زود بمیرم آخه سخته زنده موندن...
من که تقصیری نداشتم پس چرا اینجوری شد؟...
خدا جون تو تنها هستی می دونی تنهایی سخته...
خداجون می خوام بمیرم تا شوم همیشه راحت...
ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه ی یه ساعت...
خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟
بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری؟
واسه من با تو سر کردن مثل آرامش محضه
تموم باور قلبم تو رو میخواد هر لحظه
ببین دنیای من بی تو شده دنیایه وارونه
کنارت زندگی کردن برای من یه قانونه
هنوزم زندگی با تو مثل تعبیر یه روئیاس
تو اینجایی کنار من هنوزم زندگی زیباست
خیالت با منه هر روز اگه تنها نمیمونم
منو دیوونه تر میخوای اگه اینقدر مجنونم
کنارم باش بی وقفه کنارم باش تا باشم
منو یک عمره گم کردی کنارم باش پیدا شم
واسه من با تو سر کردن مثل آرامش محضه
تموم باور قلبم تو رو میخواد هر لحظه
ببین دنیای من بی تو شده دنیایه وارونه
کنارت زندگی کردن برای من یه قانونه
من اینجا باز در این دشت خشک
تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم........
و می دانم تو روزی باز خواهی گشت...
چه دردی بیشتر از این که دردم را نمی دانی
به چشمم خیره میمانی ، نگاهم را نمی خوانی
بمن گفتی چرا سنگی ؟ چرا اینگونه دل تنگی ؟
من از درد تو میمیرم ، نگو دیگر نمی دانی…
يه دسـت خط يه نـامه نوشتــي نميخوامــت
از خــدا ميخوام يه شـب بيام من تو خوابــت
تا كه بغـضم بشكنـه واسه دلـم كاري كنــم
ببينمـت حرف بزنـــم عقـده هامو خالي كنـم
من همون آدم شاد و سرحال چند سال پيشـم
كاري كردي كه جاي خنده و تنهايي هم راه ميشـم
من به تــو محتـاج بودم با تو من عشقــو ديدم
بي مرام معتـاد رو كه يك شبـه تركش نميـدن
اين بغضــ نميزاره خواب كامـل ندارم
يجـوري رفتــي كه انگاري دل نـــدارم
به خيـالـم عشق روياهـام تويي
بچـه بودم من چه حسـاب هاي روي تو وا كرده بــودم
:worried:
پاکترین هوای دنیا ، متعلق به لحظه ای ست که دلم هوایت می کند ...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پنجــــــره وا شد...
پنجــــــــــــــره بسته شد...
پنجــــــره وابـســــته شـــــــــد...
هوس کرده ام خوب نباشم.
شاید از سر ِ اتفاق ،
حالم را بپرسی...
خلاصـــه این کلمــه سه حرفــــی دنیـــامو زیــر رو کرد تا بــده یــه درســـی
عشـق یعنی نرسیـــدن به بخشـــی
:45:
دست ِ تو اگـــر بود ..
دست ِ مـــن در جیبــــم نبــــود ..
__ علیرضا روشــن __
نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن
دلم می گیرد !
وقتی که نگاهت می کنم ..
اما نگاهت به سویم نیست !!
عشق شيرين می تواند خانه ها ویران کند
شیر ِ شوریده به شيرين می زند از این عسل
شور ِ شيرين می تواند خسروان رسوا کند
یا که در بازی بگیرد بی ستون را از بغل
مهر ِ شيرين می تواند کوه را از جا کَند
مه پری از چین نشان داده یکی عکس العمل..."
وحشی ِ شيرين سخن بهرام را هم رام کرد:31:
دلم گرفته برایت بهانه ای شيرين
که می تراود از این دل ترانه ای شيرين
شکوه بخت من از تو هزار خاطره داشت
که هر یکیست برایم نشانه ای شيرين
شبی به یاد شب با تو بودنم بودم
تو بودی و من و یک آشیانه ای شيرين
نسیم بود و سر زلف دلربای تو بود:31:
اینــــو از یکی از شعــرا ... برداشتـــم و برا خودم نوشتــــم !
گفتــم اینجـــا هم بــزارم :
زیر چتـــر بارون
قطره قطره چـه آروم
ذره ذره دلامون
نزدیک میشدن وقتی بالا میرفت صدای خنده هامون
کسی نبود سـد راه مون
حالا از اون روز هـا چی مونده واسم جزء یه قلب داغـون
روز هـا مثل برق و بـاد رد شــد
رو به روی هم باز سد شد
نمیدونـم چه خطایی ازم سر زد رفت و باهام بد شــد
شایـد یکی دیگه رو دوسـت داشـت
حتمـا دوباره دوستـاش زیر پاش نشستن که برو با یکی دیگه دوسـت باش
هـی تو که دستاته تو دستـاش
واسه تو میزنـــه نفس هـــاش
یه روزی من جای تو بودمو بهـم خنجـر زد از پشــت
حالا کوری نمیبینی جزء چشـاش
میمیــری واسه خنده هــاش
ولــی فراموش نکن طعمه بوس های منه داره لب هـاش
:45:
عهد کن یارم بمانی تا قیامت ای رها
اولین و آخرین عشقم بمانی با وفا
کلبه ای با هم بسازیم با ستونی استوار
گر کنارم تو نباشی ، بی قرارم بیقرار
باید نگاهی به سیم کشی قلبم بیاندازم
تازگی ها زیاد با مغزم اتصالی پیدا می کند!
یک سنگ کافیست برای شکست شیشه
یک جمله کافیست برای شکستن یک قلب
یک قلب کافیست برای عاشق شدن
یک دوست کافیست برای یک عمر زندگی
گفتمش همدم شبهایم کو ؟ عکس رخساره ماهش داد
گفتمش بی تو چه می باید کرد ؟ یادگاری تاری از زلفش داد
وقت رفتن همه رو می نگریست ، به من انتظار سر راهش داد . . .
« دوستتـــــ می دارم
باقلبــــ من بازی می کنی
و من بــــ ـــاز هم
عاشــــق می شوم
و تو ادامــــه می دهی
و من به دنبال تـــــو »
هنــــــوز هم دوستت دارم --- هنـــــــوز هم حست می کنم
برای تـــــویی که هر شبــــت برای من است ، دوستت می دارم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتي بمان ، مي خواستم اما نمي شد
گفتي بخوان بغض گلويم وا نمي شد
گفتم که مي ترسم من از سحر نگاهت
گفتي نترس اي خوب من ، اما نمي شد
مي خواستم ناگفته هايم را بگويم
يا بغض مي آمد سراغم يا نمي شد
گفتي که تا فردا خداحافظ ولي آه
آن شب نمي دانم چرا فردا نمي شد