ما زان دغل كژبين شده با بي گنه در كين شده","گه مست حورالعين شده گه مست نان و شوربا
سلام
به به
چه خبر؟
Printable View
ما زان دغل كژبين شده با بي گنه در كين شده","گه مست حورالعين شده گه مست نان و شوربا
سلام
به به
چه خبر؟
اتاقی هست و ما و خلوت و می
صدای بوسه ها ، آهنگ دل ها.
نمی رقصد بدین آهنگ تبدار
به جز رقاصه ی مست تمنا ....
چو بشکوفد گل زرین خورشید
مرا خواند بدان چشم فسونگر
گشاید بازوان گوید که - : باز آ
گنه شیرین بود ... یک بار دیگر !
سلام
خبری نیست
خوبی شما محمد جان ؟
روح مرا به مسند پوچی نشانده اند
تا این برادران ریا کار زنده اند
این گرگ سیرتان جفاکارزنده اند
یغوب درد میکشد وکور می شود
***
قربانت.بهتریم
شما چطوری؟
ما رو نمیبیند خوش میگزره؟
هوای تو دلیرم کرده ای دوست
دلم خواهد خیالت باز بینم
ولی هر دم چه پیرم کرده ای دوست!
دير گاهي است در اين تنهايينقل قول:
رنگ خاموشي در طرح لب است
بانگي از دور مرا مي خواند
ليك پاهايم در قير شب است
منم بد نیستم
این چه حرفیه دلمون خیلی هم تنگ می شه براتون
تو ای آهوی دشت بی کسی ها
چراغ کوچه ی دلواپسی ها
غزال آرزوهای دل من
بیا با من به باغ اطلسی ها
امروز امیر در میخانه تویی تو
فریادرس ناله مستانه تویی تو
مرغ دل مارا که به کس رام نگردد
آرام تویی دام تویی دانه تویی تو
آن مهردرخشان که به هرصبح بتابد
***
شما لطف داری
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
دل که آیینه شاهیست غباری دارد
از خدا میطلبم صحبت روشن رایی
کردهام توبه به دست صنم باده فروش
که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی
سلام
بزار یه "ی" بدیم ترافیک بخوابه
در دلم مهر تو پنهان گشته است
قلبم از عشق تو شادان گشته است
در جهان جز تو مرا یاری نیست
گیتی از کار تو حیران گشته است
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
خانه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور