فقط 5 شنبه . ترجیحا ظهر . ( برای علی آقا )
فکر جمعه رو از سرتون بیرون کنید !
Printable View
فقط 5 شنبه . ترجیحا ظهر . ( برای علی آقا )
فکر جمعه رو از سرتون بیرون کنید !
ولی خب حیف شد نشد برای جمعه ردیف کنیم بریم کوه
فرصت رو مناسب میدونم به همه بچه های مشهد اعلام کنم که من دعوتشون می کنم به بیرجند بیان و خونه من بیان
البته چون فرصتی مناسب تر از بین دو ترم وجود نداره به این زودی ها نمیشه و دلتون رو صابون نزنین
ولی این یه دعوته ونه یه تعارف
با کمال میل (برای همه) و با آغوش باز (امین جونم) !!! منتظر همه هستم
سلام .
قرار شد این هفته قرارهامون یکم متفاوت باشه . برای همین من با صحبت با میلاد جان و طرقه (مهدی ) جان تصمیم گرفتیم قرار این هفته رو ببریم بیرون شهر، یعنی کوه ( قله چمن – زشک )
طبق اطلاعاتی که من گرفتم هوا اون روز آفتابی هست . دمای هوا حداکثر 11 درجه و حداقل منفی 2 درجه هست . باد غربی رو هم کمی داریم ( باد نسبتا بد و سوزناکیه ! )
حالا ! برنامه ریزیهایی که من کردم از این قراره :
حرکت ما صبح جمعه ساعت 8 از فلکه پارک هست . حدودا 2 ساعت مسیر با ماشین طول میکشه . از اونجایی که ظاهرا کسی ماشین نداره ، باید ماشین کرایه کنیم . 2 تا ماشین میگیریم ، کرایه هر ماشین تقریبا 2 هزار تومن میشه ( فقط رفت ) . ساعت 10 ( پای قله ) یک چیزی میخوریم ( تقریبا صبحونه سبک ) . حالا اینجا 2 تا کار میشه کرد که اینها بستگی به نظر بچه ها و هوای اونجا داره . میشه رفت سمت قله و یک ساعتی رو اونجا بود و دوباره برگشت و هم میشه خود دره رو تا یک جاهایی بریم ( مثلا استخر پرورش ماهی ) .
کلا در هر دو راه ما باید کارمون رو تا ساعت 2:30 یا 3:00 تموم کنیم ( به خاطر کوتاه بودن طول روز و نخوردن به تاریکی )
اگه طبق برنامه پیش بریم و مشکلی پیش نیاد ، ما حدودا ساعت 4 یا 5 عصر به شهر میرسیم . برگشت هم میتونه با اتوبوس باشه و هم تاکسی . بستگی به جیب خودتون داره !
نکات مهم :
اگه این برنامه ردیف شد باید یک سری نکات رو حتما رعایت کنید .
- برداشتن لباسهای گرم و ضد آب ( روی این شدیدا تاکید میکنم )
- برداشتن حداقل 2 جفت جوراب ( برای جلوگیری از سرمازدگی پا )
- برداشتن دستکش و کلاه
- غذا و مواد مورد نیاز صبحونه و نهار
- برای راحتی خودمون بهتره اونهایی که کوله پشتی دارن حتما با خودشون بیارن
- لوازم امداد و نجات ( شامل : کفن ، کافور برای شستن جنازه و غسل میت ، بیل برای کندن گور ، کیسه بیواک برای حمل جنازه و ... ) و لوازم آتیش بازی و اضطراری دیگه رو خودم میارم
- مهمترین چیز کفش مناسبه . اون هم فراموش نشه ( سوراخ نباشه ! )
یادتون باشه ، این برنامه هرچند یکم سنگینه ، اما اگه اجرا بشه فوق العاده جالبه و به همگی خوش میگذره . پس حتما بیاین .
کسانی که میتونن بیان آمادگی خودشون رو اعلام کنن تا برنامه ، لوازم مورد نیاز ، خرید و تقسیم کارها و جبران کمبودها رو انجام بدیم .
اگه چیزی یاد رفت دوباره اعلام میکنم .
فعلا من و طرقه ( مهدی جان ) و میلاد اوکی دادیم ، نوید هم 99 درصد اعلام آمادگی کرد . حداکثر تا 4 شنبه شب خبر قطعی خودتون یا پیشنهاد های دیگه رو اعلام کنید .
ممنونم .
سلام .
قرار شد این هفته قرارهامون یکم متفاوت باشه . برای همین من با صحبت با میلاد جان و طرقه (مهدی ) جان تصمیم گرفتیم قرار این هفته رو ببریم بیرون شهر، یعنی کوه ( قله چمن – زشک )
طبق اطلاعاتی که من گرفتم هوا اون روز آفتابی هست . دمای هوا حداکثر 11 درجه و حداقل منفی 2 درجه هست . باد غربی رو هم کمی داریم ( باد نسبتا بد و سوزناکیه ! )
حالا ! برنامه ریزیهایی که من کردم از این قراره :
حرکت ما صبح جمعه ساعت 8 از فلکه پارک هست . حدودا 2 ساعت مسیر با ماشین طول میکشه . از اونجایی که ظاهرا کسی ماشین نداره ، باید ماشین کرایه کنیم . 2 تا ماشین میگیریم ، کرایه هر ماشین تقریبا 2 هزار تومن میشه ( فقط رفت ) . ساعت 10 ( پای قله ) یک چیزی میخوریم ( تقریبا صبحونه سبک ) . حالا اینجا 2 تا کار میشه کرد که اینها بستگی به نظر بچه ها و هوای اونجا داره . میشه رفت سمت قله و یک ساعتی رو اونجا بود و دوباره برگشت و هم میشه خود دره رو تا یک جاهایی بریم ( مثلا استخر پرورش ماهی ) .
کلا در هر دو راه ما باید کارمون رو تا ساعت 2:30 یا 3:00 تموم کنیم ( به خاطر کوتاه بودن طول روز و نخوردن به تاریکی )
اگه طبق برنامه پیش بریم و مشکلی پیش نیاد ، ما حدودا ساعت 4 یا 5 عصر به شهر میرسیم . برگشت هم میتونه با اتوبوس باشه و هم تاکسی . بستگی به جیب خودتون داره !
نکات مهم :
اگه این برنامه ردیف شد باید یک سری نکات رو حتما رعایت کنید .
- برداشتن لباسهای گرم و ضد آب ( روی این شدیدا تاکید میکنم )
- برداشتن حداقل 2 جفت جوراب ( برای جلوگیری از سرمازدگی پا )
- برداشتن دستکش و کلاه
- غذا و مواد مورد نیاز صبحونه و نهار
- برای راحتی خودمون بهتره اونهایی که کوله پشتی دارن حتما با خودشون بیارن
- لوازم امداد و نجات ( شامل : کفن ، کافور برای شستن جنازه و غسل میت ، بیل برای کندن گور ، کیسه بیواک برای حمل جنازه و ... ) و لوازم آتیش بازی و اضطراری دیگه رو خودم میارم
- مهمترین چیز کفش مناسبه . اون هم فراموش نشه ( سوراخ نباشه ! )
یادتون باشه ، این برنامه هرچند یکم سنگینه ، اما اگه اجرا بشه فوق العاده جالبه و به همگی خوش میگذره . پس حتما بیاین .
کسانی که میتونن بیان آمادگی خودشون رو اعلام کنن تا برنامه ، لوازم مورد نیاز ، خرید و تقسیم کارها و جبران کمبودها رو انجام بدیم .
اگه چیزی یاد رفت دوباره اعلام میکنم .
فعلا من و طرقه ( مهدی جان ) و میلاد اوکی دادیم ، نوید هم 99 درصد اعلام آمادگی کرد . حداکثر تا 4 شنبه شب خبر قطعی خودتون یا پیشنهاد های دیگه رو اعلام کنید .
ممنونم .
ehsan jan bia bendazesh bara hafte dige?????
برای من فرقی نمکینه . چون این هفته تقریبا همه هستند و هوا هم مساعد هست .
بازم نظر شماست ، بقیه بچه ها هم بیان و نظر بدن .
من نمي دونم چي بگم
هم اره هم نه
جون اين روزا خيلي كارام عقب افتا ده
من روز جمعه هستم هر کی میخواد بیاد اعلام کنه
یا علی
سلام.
من که اصلا جمعه ها نمیتونم دلیلشم گفتم.
روی منم حساب باز نکنید _ حساب بانکی باز کنید :d )
سلام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم جمعه ها صبح يا بهتر بگم كل ايام سال صبحها نميتونم بيام حتي عاشورا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چرا فقط از ساعت 3 به بعد روزهاي جمعه بيكام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همين ديگه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حالا ببينم چه گلي به سرتون ميزنين [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امير اينم يك معادله ديگه مثل هفته پيش ببيمن اين معادله رو كي حل ميكنه كه علي نامدار و من و چند تا ديگه از دوستان كه نميتونن بيانو مشكل وقت و زمان رو دارن بتونن بيان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باشه .
پس به این ترتیب خودم شدم ، میلاد ، طرقه ( مهدی ) ، نوید ، بهنام ، امیر و شاید امین و محمود .
برنامه اجرا میشه . به همون ترتیبی که گفتم .
باشه .
پس به این ترتیب خودم شدم ، میلاد ، طرقه ( مهدی ) ، نوید ، بهنام ، امیر و شاید امین و محمود .
برنامه اجرا میشه . به همون ترتیبی که گفتم .
آقا با وجود اینکه خودم پیشنهاد کوه دادم و احسان و میلاد هم برنامه ریزی هاشو کردن
ولی متاسفانه باید بگم جمعه رو نمی تونم بیام
آخه بابام از مسافرت بر میگرده
میگین نه از میلاد بپرسین
بازم تا 5 شنبه شب خبر قطعی رو میدم
یک خبر مهم !
با صحبتهایی که با میلاد کردیم و برآورد هزینه ها ، قرار شد نظر سنجی راه بندازیم !!!
اگه قراره کوه رو پایه اید باید یکم از هزینه ها کم کنیم . وگرنه به همه فشار میاد . طبق برآورد هزینه هر نفر برای صبحونه ، ناهار و کرایه ماشین ( فقط رفت ) میشه چیزی حدود 3 هزار تومن . هر چند 3 تومن زیاد نیست ، اما برای یک برنامه نصفه روزه کمی بدجوره . البته بگم که ناهارمون خیلی توپه ! ( بچه هایی که باغ اومدن میدونن چیه ! )
حالا اگه کسی بتونه ماشین بیاره که چه بهتر ، کمی از خرج کم میشه .
بازم نظراتتون رو زود اعلام کنید که اگه قرار به رفتن شد ، زود برم وسایل رو بگیرم .
آقا من اومدنم قطعی شد !
حالا بگو ماشین داری یا نه !
اگه نداری نظرت رو در مورد تغییر برنامه یا ادامه اون هم بگو .
آقا سلام
من ماشین بابام را ازش برا جمعه گرفته بودم ، که یهو دیدم شنبه امتحان میان ترم ریاضی کاربردی دارم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واقعا شرمنده من این هفته نمیتونم بیام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ایشالا خوش بگذره
با تشکر شیردل [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
HI
it seems if every thing is going well
سلام
اي بابا ما خودمونو كشتيم كه جمعه عصر باشه كه نشد
بهر حال به همه خوش بگذره
منم نميتونم بيام
جاي مارو هم خالي كنيد
عكس يادتون نره
مثل داستان باغ نكنيد ها عكس ها رو -س-ا-ن-س-و-ر- كنيد
خوب براي اولين بار اين دفعه هم من ميخوام گزارش قرار ملاقات رو بنويسم
زمان: روز جمعه 03/09/1385
مكان: زشك ( يكي از مناطق ييلاقي مشهد)
حاضرين : محمود ،ميلاد ، نويد ، مهدي ، احسان و امين
بهتره اول از نحوه هماهنگي بگم ؛ من خودم كه درست روز پنج شنبه به من اعلام شد كه اين دفعه ميخوان قرار ملاقات بيشتر جنبه تفريحي داشته باشه و بريم بيرون شهر . اقا بهنام هم كه به علت بيماري نتونستن بيان و جناب امير هم كه امتحان رياضي داشتن.
يكي از شاهكارهاي آقا ميلاد رو بگم كه تازه ساعت 11 شب با من تماس گرفتن و تازه يادشون افتاده كه بگن قرار بوده با من تماس بگيرن كه تدارك نهار فردا رو آماده كنيم كه آقا امين زحمت كشيدن و مواد غذايي رو آماده كردند.
فقط همين رو بگم آلان كه دارم اين متن رو تايپ ميكنم فقط دلم ميخواست يه بالش بذارم و همين جا بخوابم ، اين قدر كه اين احسان ما رو توي كوه و دره پياده راه برد. طبق محاسبه اي كه كرديم فقط چيزي حدود 6 ساعت پياده راه رفتيم اونم توي مسيرهايي كه يا برف نشسته بود يا يخ زده بودن و منم با كفشاي معمولي اومده بودم و فقط انگار دارم روي يخها رقص تكنو ميرم و در نهايت هم زمين خوردم.
صبح ساعت 7 طبق معمول هميشه قرار ما ميدون پارك ملت بود وقتي من رسيدم مهدي اومده بود بعد ار 10 دقيقه هم ميلاد اومد و رفتيم به طرف امين و نويد و احسان و از اونجا به محل مورد نظر رسيديم.
خوشبختانه چون احسان به مسير مسلط بود پيش بيني همه چيز رو كرده بود و يه كوله پر از وسايل آورده بود.
خلاصه بعد از تقريبا يه ساعت پياده روي و تو سر و كله هم زدن بچه ها كنار يه چشمه براي صبحانه توقف كرديم. خواستيم برا چايي آتيش روشن كنيم كه با نهايت شرمندگي تمام چون همه چوبها خيس شده بودند موفق نشديم و آب رو روي آتيش يكي از همسايه ها جوش اوديم و خلاصه صبحونه رو جاتون خالي نوش جون كرديم. توي راه هم كه اين بچه ها از اينترنت و چت و وبلاگ و فروم اينقدر گفتن كه من يكي ديگه حو صلم سر رفته بود.
نمي دونستم كه تازه اول راهيم و بايد چند ساعت ديگه هم راهيپمايي داشته باشيم . دقيقا نمي دونم چقدر تو راه بوديم كه يه جاي مناسب براي اتراق پيدا كرديم ، ( تازه تو راه هم كلي ماشين يه بنده خدايي رو هل داديم كه توي يخها گير كرده بود اميدوارم كه احسان عكسش رو بذاره يخورده بخنديد، يه سگه هم عاشق لواشكهاي مهدي شده بود و نبالش مي اومد كه بهش لواشك بده)
بعد از تمام اين ماجراها شروع كرديم به پخت و پز ، و آماده كردن ناهار ظهر . بعد از كلي آتيش بازي و دود خوردن تقريبا ساعات 3 بعد از ظهر بود كه ناهار خورديم ولي همون آتيش بازي كلي حال داد.
ديگه وقت برگشتن رسيده بود و بايد كلي راه رو كه امده بوديم بر گرديم . خدايي برگشتن خيلي سخت بود چون هم زمين يخ زده بود و راه رفتن راحت نبود و هم تقريبا به تاريكي خورده بوديم. من يكي كه خودم حال نداشتم اون همه راه كه اومده بودم رو برگردم. فقط تقريبا اخراي مسير بود كه يه ماشين ما رو تا يه مسيري برگردوند و گرنه بايد نيم ساعت بيشتر پياده روي ميكرديم كه من از حال ميرفتم . همين الان هم هنوز پاهام يخ زده و نميتونم راحت راه برم و تمام ماهيچه هاي پام گرفته.
در نهايت بگم كه خيلي خيلي خوش گذشت جاي همتون خالي و هر كي هم كه نيومد كلي ضرر كرد.
احسان هم عكسها رو بذاره تا همه حال كنن
سلام
ممنون از محمود عزیز
ولی یه قسمت خنده دار رو که محمود یادش رفت بگه و حتما باید بگیم من تعریف می کنم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقا توی ماجرای هل دادن اون وانته
بعد از اینکه بنده خدا تونست از مسیری که یخ زده بود عبور کنه ما رو سوار کرد و یه مسیری ما رو برد ولی خیلی زود راه افتاد و امین جونم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] از ماشین جا موند و طفلک یه مسیر دویست سیصد متری رو دنبال ماشین دوید تا تونتیم به صاحب ماشن حالی کنیم که یکی از دوستامون سوار نشده و از همه قشنگتر دویدن امین جونم بود که ما هم تشویقش می کردیم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] توی دلمون هم بهش می خندیدیم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم که اینقدر خسته شدم مجبور شدم از رفتن به بیرجند منصرف بشم و فردا شب برم بیرجند [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واقعا برنامه ی جالبی بود و خیلی خوش گذشت
این رو هم یادشون رفته بود دوستان اضافه کنند که اونجا با توجه به یخ زدگی جاده و ... اما هوای خیلی معرکه ای صبح تا عصر داشت همچنین مناظر و آبشارهای کوچکی که یخ زده بودن و قندیل بسته بودن هم جالب بود (عکس از این مناظر داریم)
از عواقب بعدی این ماجرا اینکه من امروز نتونستم برم کار آموزی (به علت تورم انشگتان و ....) و خونه نشین شدم
اقا یه برنامه قرار ملاقات دیگه فقط برای اونایی که تو این قرار اومدن دارم :
محل: یه درمونگاهی ،چیزی
موضوع : مراسم امپول زنون
زمان : نمیدونم اما با توجه به حاد شدن مسئله ی سرما خوردگی هر چی زودتر بهتر
باز هم میگم جای همه مخصوصا و مخصوصا بهنام عزیز و دوباره مخصوصا و مخصوصا موقع اتیش روشن کردن خالی
يره واقعا كه
نمدنوم كدوم شير ناپاك خورده اي بود گزارش مو ره داد به اي مديرا و مو ره بنيدن
ميبينوم كه مرن كوه و مو ره خبر نمكنن
واقعا كه مرامم مرام بروبچ پنزرا خودمان كه هر وخت حال موكنم يك سوت اسكيپي تو كوچه مزنم همه ميريزن بيرون يا مرم عباسقلي خان يا 17 شهريور پلاسم خيلي حال مده جون دداش شما هم تونستن بين اخر صفايه
جون ما يك قرار درست حسابي همي پايين مايينا بذرن ما بيم خدايي شعن كلاس دره بري مو با كفش ورلد كاپ بيام پارك ملت ته سوسول بازيه اگه يكي از بچه هاي پنژرا بيبينم چي مگه خب اخه مو تو پنژرا كلي بروبيا درم خلاصه دربست هستوم باهاتان
عكساتانه بيبينوم يك وقت سوسول نبشن كه مو اصلا حال نمكونوم و هر چي سمت جواد بيشتر بزنن بهتره
دنبال او يره گه راپورتي ره هم دروم مگردم بيبينوم كيه حالشه بيگيروم كه باعث رف مو بن شوم
گذرتان به پنژرا افتاد سراغ مو ره از هر كي بيگيرن نشونتان مده مو ره به همي اسم "شل تنبون" معروفوم اونجه
صفاي همه ي بروبچ جواد دوست جواد پرور مشهدي گرم
به اميد او روزي كه مشهد بشه مهد جواداي ايران
یه قسمت باحالو نگفتین:آخر کار که همه از خستگی زمین میخوردن یه وانت پر وسایل وفرغون و.... اومد ما رو نجات بده.همه بچه ها مثه .... پریدیم بالا رو هم .
به علت مسایل اخلاقی نمیشه همه چیو کامل توصیف کرد
با اینکه هوا سرد بود ولی حسابی حالیدیم-هر جوری هم که گزارش بدیم بازم نمیشه به واقعیت نزدیکش کرد مگه اینکه عکسا کمک کنن
تنها بچه مدرسه ای جمع باید از مدرسه اومده باشه : نوید منتظریم احسان عکس بده
علی آقای نامدار عزیز به جون خودم برنامه خیلی دیر قطعی شد و فرصت هماهنگی پیش نیومد .البته زنگ زدم ولی یکم دیر بود .باید خودت پیگیر باشی.در هر صورت این داستان ادامه دارد.
شل تنبون جان کسی گزارش نداده = مدیرا حساسن=چیزی ننویس بن کنن
سلام . اومدم با عکسها !
راستی ، اگه همگی زنده به خونه رسیدن یه پیغام اینجا بذارن ! ( اگه بعد از 2 روز زبونم لال یک کاریتون شد به من ربطی نداره )
هر چند متاسفانه آسیب دیدگی پای خود من دوباره عود کرد و درد شدید زانوم دوباره شروع شد ...
حالا بریم سراغ عکسها !
اولی مربوط میشه به اول مسیر ( روستای زشک )
افراد به ترتیب از راست به چپ : محمود ( Master Data ) - میلاد - نوید - خودم - مهدی ( طرقه ) - عکاس : امین ( از فوکوس نکردن عکس معلومه که عکاس نیستی امین جان ! )
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دومی هم تقریبا وسطهای مسیر بود . کنار اون رودخونه و آبشار قشنگ !
افراد به ترتیب از راست به چپ : نوید - مهدی ( طرقه ) - امین - میلاد - محمود ( Master Data )
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس سوم هم از منطقه گرفتیم ( البته اگه گوشه سمت چپ تصویر رو نیگاه کنید چند تا آدم بیکار که خیلی هم آشنا هستند رو میبینین ! )
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس چهارم ( عکس جنجالی ! ) دقیقا 5 دقیقه قبل از دوی استقامت روی یخ امین به دنبال ما و وانت !!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس پنجم هم توی مینی بوس در راه برگشت ( به خاطر کم نور بودن محیط و تکانهای شدید مینی بوس عکس این شکلی شد ! )
افراد به ترتیب از راست به چپ : میلاد - امین - مهدی ( طرقه ) - محمود ( Master Data ) - نوید .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکسهای من تموم شد ( چند تا هم منظره هست که نمیذارم ) . حالا نوبت نوید هست که بیاد و عکسها ناهار رو بذاره .
در ضمن ، از همینجا جای بهنام جان و تمام کسانی که نیومدن رو خالی میکنم و میگم که اونجا به یادتون بودیم ( مخصوصا زمان هل دادن وانت ! )
ایول دمتون گرم ؛ چه مناطق دبشی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من که خداییش خیلی حال کردم ؛ ای کاش امتحان نداشتم ، و میتونستم بیام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .
ولی عکاسی خیلی عالی بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تنها چيزي كه الان مي تونم بگم اينه كه خيلي جاي من خالي بوده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منتظر گزارش تصويري من باشين . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يره خب خدا ويكيل چي بوگوم مو عكسا ره كه ديدوم هم حال كردوم و صفا هم ضد حال خوردومو و به قول سوسولا افسرده رفتوم
اي چي وضشه همتان سوسولن كه مخصوصا او يرگه ميلاد و او نويد با او تيپاي سوسولي
خييييلي حال كردوم با تيژ مهتي و ممود خيلي باحالن روي هر چي جفاته ره سفيد كردن مرام شما دو تا جفات پروررره عشق است
يره ببخشن خدايي اي طوري موگوم ولي ... ره با لانچيكا بزني بره اينجيي كه شماها رفتن نمره اووخت ....به همي قبله ي هشتم بي كارن مو بودوم با بچه ها قرار مگذاشتوم يك سيراب شيردون يا يك لبوي توپ كه كلي صفايه جون دداش
جون ممد سيبيل (يكي از رفيقاي اسومه كه خيلي باحاله و ميرومش با خودوم در ضمن تازگيا يك هوندا تميز مامله كرده ) بين و قرار ره يك جاي با صفا تو همي پايين مايينا بگذرن تيپا هم يك طوري بشن كه بخورم به هم سوسولا نين مو كه خيلي دوست دروم بيبينومتان مخصن : مهتي و ممود و امين و بهنام طلا وامير و مجيد اي خاهر و مادر يادوم رف از اي مجيد بوگوم مجيد جان برار با همه چيت حال كردوم خدا ويكيل از ما قماشي اند هر چي جفات و جفات پروري اسمت و عكست و او عكس زير اسمت تو سايت و همه چيت موخوره كه از خودماني يك حساب بيژه روت وا كردوم
قربون هر چي مشهدي شلوار پارچيي ، کبش ورلدکاپ ، کافشن چرمه اصلیتتانه حفظ کنن که خیلی می ارزه
جناب اقای شل تنبون اخه چرا من ؟؟؟ :sad:
گنادارم باور کنین من سوسول نیستم لباسام اونجورین وگرنه منم یاد دارم مثل شما حرف بزنم میگی نه قرار بعدی رو بیا نشونت بدم :biggrin:
در ضمن از اينكه من رو تو ياهو اد كردي ممنونم من موافقت كردم منتظرم تا بيشتر با هم آشنا شيم ;)
آقای شل تنبون ممنون
داداش جوادی از خودتایه ای که قابل تو رو ندره داداش
ولی خب فکر مکردم به نظرت سوسول باشم
ولی خب یک دفعه که بیام سر قرار می بینی که واقعا اوجور هم که فکر مکنی از بچه جوادا نیستم
البته خودم هم ناراحتوم ولی خب مجبورم
آقا ما که منتظرتم بیا قرار بی بی نمت
کار ندری داداش یا علی
خدافظ
یره مو کم آوردوم-
قراره ای هفته ر چی کا ر کنم؟؟؟؟
امین جان منتظر باش
یه قرار با حال داریم واسه این هفته
ان شا ا... یا امشب یا فردا صبح می نویسیمش
البته اگه فکر کنی یادت میاد چی بوده
سلام. به همه قرار اين هفته مشخص شد !
طبق آخرين اطلاعات امروز تولد داداش احسان همه بهش بگين دست دست پاشو برقص :ى بجنبونش بلرزونش :ی
خب احسان جون توی کدوم رستوران میخوای بچه ها رو به شام تولدت دعوت کنی ها ؟
---------------
جناب آقای یوس نژاد بگو ببینم اون هاردی که دادی به من توی جفت درایو هاش ویندوز نصب چیکار کنم من اونارووو ؟؟؟؟
وااااااااا !
خدا نکنه یک اتفاقی توی انجمن بیفته !
خب ، اول از همه یک سری چیز ها رو باید اعلام کنم . اول از همه ، برنامه احتمالا 4 شنبه شب هست . پس همگی برنامه خودتون رو ردیف کنید تا از دستش ندید .
بعدش خود من شب 4 شنبه ساعت 6 یک آزمون مهم دارم ! اگه نیومدم خودتون جشن بگیرید !!! ( شوخی کردم ، احتمالا میام )
در ضمن ، به خودتون گرسنگی و نشنگی ندین ، به دلتون هم صابون نزنین ! همچین خبرهای خوبی هم نیست !!!
هنوز برای مکان ! جایی رو در نظر نگرفتم . اما جاش رو بعدا همینجا اعلام میکنم .
پیشی جان ، تا شما هستی من چرا برقصم !؟ تو و نوید ، دست تو دست هم پایکوبی کنید !!! ما هم لذت میبیریم !
خبرهای بعدی رو بعدا اعلام میکنم .
آقا من که از میلاد شنیدم قراره جمعه باشه
بابا دقیقا بکین چه جوریه برنامه
ا چه خبره ، تولد احسانه : ایول
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] HAPPY BIRTHDAY [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حال کردم ؛ راستی قابل توجه دوستان : الکی نیاین فقط شام بخورید ؛ کادو یادتون نره ها [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این تیکه رو احسان خودت بخون
"""""کاری میکنم بچه ها اینقدر کادو بیارن که علاوه بر پول شام پول ناهار فردا هم دربیاد """"
احسان جان داداش گلم تولدتمبارك شرمندت عزيزم كه دير شد تبريك راستش از صبح يه ريز كلاس داشتم و نتونستم سر وقت تبريك رو خدمتت عرض كنم انشالله تولد 120 سالگيت رو تبريك بگيم بهت
به نظر من يه مراسم خيلي كوچيك و خودموني و يه روزي كه همه باشن بگيريم خيلي خوب ميشه و يه جايي هم باشه كه آزاد باشيم معركه س
با عرض سلام خدمت تمام بچه های مشهدی :thumbsup:
من یه چند وقتی بود که دنبال همچین تایپیکی می گشتم که به بهانه ای ، آخرش پیداش کردم .
دوستان گرافیست ، 5 آذر اولين سالروز درگذشت يگانه مرد گرافيك ايران مرتصي مميز بود. به همين بهانه روز 9 آذر يعني پنجشنبه ساعت 17 بعدازظهر مراسمي در نمايشگاه بين المللي ( چاپ و بسته بندي ) به مناسبت یاد و خاطره مرتضی ممیز برگزار ميشه. در ضمن در یکی از تالارها کارهای استاد ممیز به نمایش گذاشته میشه.
می خواستم به اطلاعتون برسونم . ( هر چند شايد بدونين ) فقط ميخواستم بگم لطف كنيد و حتما بيايد .
اميدوارم توي نمايشگاه ببينمتون و منتظرتون هستم :blush:
احسان جان مجددا تبریک می گم
قابل توجه بقیه دوستان قبلش تلفنی تبریک گفتم بهش
Hectorist عزیز برنامه این هفته از قبل مشخص شده شرمنده ولی خب شما بیا توی قرار ما خوشحال میشیم
احسان جان شرمنده سر خود مهمون دعوت کردم
بای
از همه شما ممنونم .
خداییش فکر همچین چیزی رو هم نمیکردم ! دست همگی درد نکنه .
در ضمن ، یک تغییر کوچولو توی برنامه ایجاد شد . برای راحتی بچه ها و ... !
خبر جدید رو 4 شنبه صبح همینجا اعلام میکنم .
بازم از همگی تشکر میکنم .