به نظر من که سریال بد تموم شد
همشون مردن!!!:41:
Printable View
به نظر من که سریال بد تموم شد
همشون مردن!!!:41:
نمیدونم چرا میگی این سریالو ندیدی در حالی که همه ی جزئیاتشو مو به مو میدونی .نقل قول:
جدا این حرفارو زدی یا ....
کار نویسنده و کارگردان رو من نمیدونم شما تشریح کن لطفا
نویسنده نمیتونه یه سری حقایق و ضابطه هارو منکر بشه : مث این میمونه نویسنده بخواد تو فیلم نامش روز رو انکار کنه !
البته نقد این سریال با شما به جایی نمیرسه : شمایی که همه چی رو عشقی میبینی و حق میدی که متن به هر طریقی و بدون ادله و منطق باید جلو بره دیگه پس جای بحث درش نیست . بنده گفتم ایشون مارو نادون فرضیدن ، دلیلش هم از روز روشنتر بود : بالای 20 تا ضعف بزرگ رو توی همین تاپیک بچه ها گفتن
به قول خودت یه میانگین هم بگیری هر دو قسمت توش یه پیتوک بود به اندازه ی چنار !
یه همچین سریالی اگه در سالهای قبل انقلاب بود حرفی نبود چونکه سطح اطلاعات و بضاعت کم بود
همون موقع هم داشتیم در جا میزدیم
البته با سطح توقع پایینی که شما دارید سینما و سریالامون اگه 100 سال هم بگذره و متناش و موضوعاتش آبکی و بدون هیچ اثری از مدیریت توش باشه لابد بازم ایده آله
به سریالی که یه همچین میانگین وحشتناک خام بودن رو داره ( هم نویسنده و هم کارگردان ) چه طور یه سریال ایده آل میشه بهش گفت ؟؟؟؟
اینجا ایرانه درست ولی دیگه نمیشه قبول کرد که بعد اینهمه مدت و با جلو رفتن همه ی کشورها ما درجا بزنیم
این رو کره ای ها هم فهمیدن و تونستن در نبود سریالای قوی سریالای خودشون رو به ما بچپونن
ما ایکه 100 ها برابر سریالای قویتر تاریخی از جومونگ و یانگوم میتونستیم بسازیم
همیشه میریم دنبال راه ساده تر
همیشه میگیم اوخی اینا تلاششون رو کردن
سریال تاریخی هم میسازیم درش اینقدر آب میبندیم که کلا حضرت یوسفی دیگه نمیمونه و اون رو هم آب میبره !!!
اینکه بخوایم از کسایی که کارای شباانه روزی میکنن و تقدیر کنیم روزای سال هم کم میاد : تقدیر باید دلیل موجه داشته باشه
چرا سریالای طنزمون که مردم رو میخکوب میکنه از عواملش تقدیر نمیشه ؟؟؟!!! من هنوز آمار 76 درصدی بیننده داشتن همسران برام سواله که کو تقدیر پس ؟؟
سر کار گذاشتن رو من نگفتم : نادان دونستن مخاطب گفتم
نادون فرض کردن یعنی : تشبیه کردن امنیت بیمارستان به مثال امنیت جنگل
منکر وجود انتظامات در سر در بیمارستان کردن
تشبیه کردن محیط بیمارستان به مثال پارک
به کاربردن ناموزون حرکات دوربین برا القای بیشتر و بهتر مفاهیم که عمل عکس داشت
اعتراف نویسنده مبنی براینکه همه چی یهویی بود و بدون بازبینی !!!!
لولوی سر خرمن فرض کردن پلیس !!
اسلو و موشنهای کرر و پیاپی
نادون فرض کردن یعنی شک نکردن امیری که فرد باهوشی نمود میکرد به اون کارت وکیل که تا زنگ زدن بهش رفت جلو ولی تا آخرین لحظه هم چیزی از شایسته نپرسید
نادون فرض کردن یعنی . . .
این سریال بیشتر از اینکه بخواد نون بازوی نویسنده و کارگردانش رو بخوره نون اسمهای بازیگراش رو خورد ولی بازم اونهمه ضعفای گفته شده و گفته نشده رو نمیشه کتمان کرد : چیزی هم که پر از اشتباه است در این سطح رسانه ی ملی قابل تقدیر نیست .
دوست عزیز اگه یه سری به صفحات اول این تاپیک بزنی میبینی که من جزئ اولین کسایی بودم که فیلمنامرو نقد کردم ولی علت نقد من مثل شما به خاطر عصبانیت از اینکه مجبور شدید (!) فیلم ساخته کشورتون رو ببینید و وقتتون رو هدر دادید نبود .
نقد من به خاطر این بود که دوست داشتم فیلم بهتر بشه ، دوست دارم همه فیلمای ساخته کشورم بهتر بشن ، دوست دارم سینمای کشورم پیشرفت کنه .
کدوم ایرانی دوست نداره که همه به جای ارباب حلقهها در مورد شاهنامه بحث کنن ؟
این آرزوی هر ایرانی نیست که یه روزی به جای 300، شکوه تخت جمشید ساخته بشه ؟
آرزوی هر مسلمانی نیست که یه روزی همه مردم دنیا فیلمای پیامبرشو ببینن ؟
اگه قرار باشه که همه مثل شما فکر کنن و انتظار یه شبه هالیوود شدن سینمای ایرانو داشته باشن و به خاطر اینکه یه ضعفایی تو فیلم هست فکر کنن بهشون توهین شده و نادون فرض شدن هیچ وقت این رویاها برآورده نمیشن .
مگه نباید از یه جائی شروع کرد؟
مگه نباید از خطاها درس گرفت ؟
مگه نباید همه چی رو تجربه کرد ؟
فکر میکنید هالیوود و بالیوود از اول تو این سطح بودن ؟
این نوع حرکات دوربین و چیزایی که گفتید درسته خیلی ناشیانه ساخته شده بود ولی شروع خوبی بود و جای تحسین داره .
راستی کی گفته که ما داریم درجا میزنیم ؟
همون سینمایی که به قول شما درجا میزنه الان به رتبه چهارهم جهان صعود کرده .
راستی نگو که تا حالا تقدیر از بازیگرای طنزو ندیدی .
تقدیر بالاتر از اینکه رئیس سازمان صدا و سیما بره سر لوکیشن فیلم برداری یه فیلم؟
قدردانی بیشتر از اینکه یه مراسم چند شبه برای تقدیر از بازیگرای طنز تو تالار کشور برگزار بشه؟
مگه همین چند وقت پیش ویژه برنامه تقدیر از بازیگری مسافران انجام نشد ؟
در کل خیلی ازت ممنونم که منو به خودم آوردی ، از این به بعد سعی میکنم یه مقدار بیشتر به هنر کشورم وفادار باشم .
منم باهات موافقم واقعا بد تموم شدمی تونست خیلی بهتر تموم شه:41:نقل قول:
سلام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نمیدونم چرا میگی این سریالو ندیدی در حالی که همه ی جزئیاتشو مو به مو میدونی .
دوست عزیز اگه یه سری به صفحات اول این تاپیک بزنی میبینی که من جزئ اولین کسایی بودم که فیلمنامرو نقد کردم ولی علت نقد من مثل شما به خاطر عصبانیت از اینکه مجبور شدید (!) فیلم ساخته کشورتون رو ببینید و وقتتون رو هدر دادید نبود .
نقد من به خاطر این بود که دوست داشتم فیلم بهتر بشه ، دوست دارم همه فیلمای ساخته کشورم بهتر بشن ، دوست دارم سینمای کشورم پیشرفت کنه .
کدوم ایرانی دوست نداره که همه به جای ارباب حلقهها در مورد شاهنامه بحث کنن ؟
این آرزوی هر ایرانی نیست که یه روزی به جای 300، شکوه تخت جمشید ساخته بشه ؟
آرزوی هر مسلمانی نیست که یه روزی همه مردم دنیا فیلمای پیامبرشو ببینن ؟
اگه قرار باشه که همه مثل شما فکر کنن و انتظار یه شبه هالیوود شدن سینمای ایرانو داشته باشن و به خاطر اینکه یه ضعفایی تو فیلم هست فکر کنن بهشون توهین شده و نادون فرض شدن هیچ وقت این رویاها برآورده نمیشن .
منم خودم مثل شما کل سریال رو دنبال کردم...من خودم از اولشم فیلم ایرانی زیاد میدیم و حتی یه سریال تی وی رو هم نمیذاشتم از دستم در بره....والا من از وقتی که یادمه تی وی همین بوده که هست...نظر من یه چیزی بین نظر شما و اون دوستمونه...ببین من همه ی قسمتاشو دیدم و دنبال کردم و اینجا هم نظر دادم...خودم شخصا به خاطر این دنبال کردم سریال رو چون ار اولش میدیدم و دوست نداشتم تو خماریش بمونم که آخرش چی میشه...ولی هیچ وقت نمیام تشکر کنم بگم آقا دستتون درد نکنه خیلی باحال بود سریال...یا دستتون درد نکنه 49 روز سریال ساختین...چرا؟چونکه این پول مملکته که اینا میرن باهاش سریالی میسازن که والا از 49 قسمتش 30 قسمتش وقت تلف کنیه....درسته که اینا نمیتونن یه روزه برن هوا ولی خب میتونن بعد سال ها یکم این وقت تلفیشونو کم کنن....این ضعف داستان نویسیه که داستانی مینویسن که نمیتونن کشش بدن...خب بلد نیستن چرا داستان مینویسن که مردم رو سر کار بذارن...اینکه میگم سر کار گذاشتن دقیقا منظورم اینه که این سریال رو میتونستم در اوج زیبایی تو 20 قسمت تمومش کنن و همه راضی بودن...و مردم هم مجبور نبودن که به خاطر دیدن آخر فیلم بشینن بعضی از جلف بازیهایی که تو سریال هست(مثه قربون صدقه رفتن خجسته)تحمل کنن...توی خیلی جاهای فیلم به تفکر و عقل بیننده توهین شده که همون قسمتش من اشاره کردم ولی خب خیلیا هستن براشون اصن مهم نیست...خب این اشتباهه...تا کی نباید مهم باشه برامون که کللی پول بره پای یوسف پیامبر؟اونم یه سریالی بسازن که از دهن طرف تو بیابون بخار میاد بیرون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه حداقل یکم مردم براشون مهم بود از کارگردانا از همون یوسف یاد میگرفتن که درست فیلم بسازن...ولی اینا میگن که یه داستان عشقی بندازیم تو یه سریال هر چقدر هم بد باشه مردم میرن دنبالش...همین خوبه...این که نمیشه پیشرفت...این دقیقا میشه گول زدن مردم...دیگه چندین سال ما باید صبر کنیم و غصه بخوریم واسشون که بگیم اینا بالاخره خودشونو میرسونن به کارگردانای خارجی...اینطور نمیشه تا اینکه ما فیلمای اونارو قبول نکنیم و تا اینکه انتقاد نکنیم ازشون اونا میمونن رو همون چیزا...و مام همینطوری در آرزوی یه فیلم خوب موهامون سفید میشه...دیگه اینا که کارگردان یا نویسنده هستند که باید از مایی که اینجا اشکالاتشونو میگیریم بهتر بدونن که ما نشینیم سوتی بگیریم...این یعنی چی..این یعنی اینکه بیننده رو خنگ فرض کردن که اونا این چیزارو نمیفهمن ولش کن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (البته من قصد توهین به هیشکیو ندارم...اگر همچین قصدی داشتم خودمم جزو یکیشون بودم...یه چیز کللی گفتم)
این سینمایی که میگید اینم نصف پولش میره پای ساختن فیلمای جلفی که وقتی میاد تو تی وی نصفشو سانسور میکنن...اینا مجبورن همچین فیلمی بسازن که بره رتبه ی چهاردهم...وقتی هم میارن تو تی وی ما نیمه و ناقص باید ببینم...اینم یعنی اینکه بعضی از کارگردانا مجبورن به خاطر مورد قبول شدن فیلمشون دست به هر کاری بزنننقل قول:
همون سینمایی که به قول شما درجا میزنه الان به رتبه چهارهم جهان صعود کرده .
مهمترین تقدیر واسه کارگردان واقعی و بازیگر واقعی اینه که مورد قبول مردم واقع بشه...نه اینکه رییس صدا و سیما بره پیشش...ما باید اونا رو قبول کنیم تا اونا به خودشون افتخار کنن...نقل قول:
راستی نگو که تا حالا تقدیر از بازیگرای طنزو ندیدی .
تقدیر بالاتر از اینکه رئیس سازمان صدا و سیما بره سر لوکیشن فیلم برداری یه فیلم؟
قدردانی بیشتر از اینکه یه مراسم چند شبه برای تقدیر از بازیگرای طنز تو تالار کشور برگزار بشه؟
مگه همین چند وقت پیش ویژه برنامه تقدیر از بازیگری مسافران انجام نشد ؟
همین طنز مسافران رو هم نگاه کنی درسته که طنزه و خیلی هم فرق میکنه با رستگاران ولی ببین سریال رو جوری ساختن یا کسی نگاه نمیکنه یا اگه نگاه میکنه دیگه ولش نمیکنه...بعد رامبد جوان با اون بی تجربگیش باید بیاد سریالی بسازه که ما نتونیم اشکالی یا سوتی ایی توش ببینیم...(میدونم مقایسه ی درستی نبود)ولی همین رامبد جوان تو اون برنامه به نظرم بزرگترین اتفارخ اون استقبال مردم بود...پس همین ماییم...تا وقتی که قانع باشین به بعضی از سریالای آبکی هیچ وقت پیشرفت نخواهیم کرد..
حیف شد تموم شد،خنده ها کردیم با این فیلم:دی
حیف شد...
کاش احمدرضا میمرد..
من از اول فیلم آخرشو پیش بینی کردم.
بیکار شدیم دیگه کار نداریم.:31:
کلاّ سریال قشنگی نبود.قشنگ که نبود هیچ خیلی هم ضایع بود.اون پونه هم واقعا مضخرف بازی میکرد.نمیدونم چطوری شد که احمد رضا با این که این همه قلبش وایستاد باز هم قِسر در رفت.
من که دنبالش نمیکردم ولی اون چن بارم که شانسی از رو بیکاری نگاه کردم به نظرم جالب نبود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فیلمش حزین بود :31: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ااااااااااااااااااااااااا ااا..... :18::18::18::18::18:
سریال تموم شده شما هنوز دارین اینجا بحث می کنین؟؟؟؟ :blink::blink::blink::blink::blink:
بابا ول کنین زلفشو... :27::38:
نقل قول:
به جز چند قسمت الباقیش رو همین جا خوندم
از یه جا شروع کنیم ؟؟
الان چند ساله میخوایم شروع کنیم ؟؟
تموم اون موارد تقدیری رو که گفتی و ذکر نکردی رو بگو دقیقا : چون بنده هیچ کدوم از تقدیرهای برنامه های مهران مدیری رو در تی وی ندیدم ، نمیخوای بگی که درصد بیننده هاش کمتر از این سریال بود ؟؟؟
بعد سی سال انتظار و مقایسه کردن سریالای امروزی و قدیمی و پیشرفت چندان محسوس نکردن رو نمیشه با خواست یه شبه هالیوودی شدن تشبیه کرد !!!
نقد یعنی گفتن ایرادای مسلم و منطقی ای که تو کار بوده نه اینکه بیایم فقط تعریف کنیم ومنتظر خوب شدن اوضاع بشیم : توی دنیای آماتوراش هم مقابل دستمزدی که میگیرن باید کارشون رو انجام بدن ، ولی انجام دادن داریم تا انجام دادن
ملت دوست دارن تاریخشون به رخ کشیده بشه : ولی بیشتر انرژی و سرمایه تلویزیون صرف چیزای تکراری میشه ، چیزای تکراری ای که اگه 10 سال پیش هم ساخته میشد فقط یکم رنگ و لعابش کمتر بود .
برا پیشرفت هنوز خیلی کار داریم : پیشرفتی که توی 30 سال اخیر بسیار حرکتش لاکپشتی بوده
عباس اميري بازيگر سينما و تلويزيون كه اين روزها با نقش صمصامي در سريال رستگاران به شبكه 3 سيما آمده، از بازيگراني است كه حتي اگر نقش منفي هم بازي كند باز هم براي مخاطبان جذابيت دارد.
اين بازيگر ميداند چگونه بايد از چهره، بيان و حتي فيزيك ظاهري خود استفاده كند تا بتواند يك نقش را باورپذير و دوست داشتني اجرا كند. شايد همه اينها به اين دليل است كه اميري بازيگري را روي صحنه تئاتر آموخته است آن هم صحنه تئاتر شهرستان كه فقط عشق به نمايش ميتواند يك بازيگر را روي صحنه بياورد.
اميري بازيگري را از اداره نمايش شهر رشت آغاز كرد و براي اولين بار براي بازي در يك نقش فرعي در سريال ميرزاكوچك خان به كارگرداني بهروز افخمي مقابل دوربين رفت، حضوري كه او را مقابل دوربين ماندگار كرد.
بازي در فيلم عروس، توانايي اميري را در بازيگري به نمايش گذاشت و بعد از اين فيلم بود كه اميري به بازيگري توانمند در سينما و تلويزيون تبديل شد. با اين بازيگر به گفتگو نشستيم تا از چگونگي حضور او در دنياي بازيگري و نقشش در سريال رستگاران بيشتر بدانيم.
كار حرفهايتان را با «آتش در زمستان» شروع كرديد يا پيشتر از آن؟
زماني كه در آتش در زمستان به كارگرداني حسن هدايت به ايفاي نقش پرداختم هنوز كار حرفهايام را شروع نكرده بودم. معمولا اين طور است كه وقتي گروههاي فيلمبرداري به شهرستان ميآيند تعدادي از بازيگران همان شهرستان را به پروژه ميآورند. در آن زمان هم كه آتش در زمستان ساخته ميشد ما جزو نيروهاي فعال تئاتر شهرستان رشت بوديم كه در اين كار با حسن هدايت همكاري كرديم.
پس ميتوان همكاري با حسن هدايت را آغاز كار حرفهايتان به حساب آورد!
شروع فعاليت حرفهاي من باز هم به زماني جلوتر از اين برميگردد. در فاصله بين ايفاي نقش در آتش در زمستان تا بازي در نقش حاج احمد كسمايي در سريال كوچك جنگلي همچنان به فعاليتهاي تئاتري ميپرداختم ولي ورود من به دنياي حرفهاي بازيگري سينما و تلويزيون با كوچك جنگلي به كارگرداني بهروز افخمي آغاز شد. بعد از اين سريال در 2 فيلم عروس و روز شيطان با همين كارگردان همكاري كردم و از آنجا به بعد بود كه پيشنهادهاي مختلف از جمله بازي در نقش ابوموسي اشعري در سريال امام علي (ع) و سريالهاي تنهاترين سردار و يوسف پيامبر (ع) به من داده شد.
صداي شما يكي از ويژگيهاي خاصتان است. چقدر در بهتر ايفا كردن نقشهايتان از آن بهره ميگيريد؟
اگر صداي يك بازيگر مناسب تيپ و حركات او باشد، خيلي به بازيگر براي ايفاي بهتر نقش كمك ميكند. من فكر ميكنم صداي من به لحاظ همخواني با تيپ و حركاتم خيلي به من كمك ميكند و خوشحالم به خاطر داشتن صدايي كه همواره در طول كار به ياري من ميآيد.
به اين واسطه هيچ وقت دوست نداشتيد كار دوبله را تجربه كنيد؟
البته دوبله را تجربه كردهام. در بعضي از سريالها مانند تنهاترين سردار يا خيلي سريالهاي ديگر كه صدا سرصحنه ضبط نميشد، من به جاي شخصيت خودم در فيلم يا سريال صحبت كردهام البته به طور خاص هم پيشنهاد براي دوبله داشتهام كه نپذيرفتم زيرا به اين كار علاقهاي ندارم.
براي هر بازيگري چه حرفهاي و چه آماتور ممكن است اين اتفاق رخ دهد كه نقشهايي را عليرغم ميل باطنياش ايفا كند و به عبارتي در آن نقش فقط حضور داشته باشد. اين اتفاق براي شما هم رخ داده است؟
گاهي اوقات بازيگران نقشهايي را ميپذيرند كه به لحاظ شخصيتي و فيزيكي خيلي با خودشان فاصله دارد هر چند بعضي مشكلات و مسائل، بازيگر را مجبور ميكند تا دست به چنين انتخابهايي بزند اما به طور كلي معتقدم يك بازيگر براي انتخاب نقشهايي كه به او پيشنهاد ميشود، بايد نهايت دقت و وسواس را به خرج دهد و به اين نكته توجه كند اين نقشي را كه قبول ميكند با او سنخيت دارد يا خير تا بتواند از عهده نقش برآيد. به شخصه براي انتخاب نقشهايم به نزديكي نقش به خودم بسيار توجه ميكنم چون هر چه اين نزديكي بيشتر باشد درصد موفقيت در ايفاي آن بالاتر ميرود و در كنار يك انتخاب خوب، مطالعه پيرامون آن نقش و دقت در به كارگيري فنون بازيگري براي اجراي بهتر نيز كمك بسيار زيادي به بازيگر ميكند.
يعني براي پذيرش تمام نقشهايتان به اين مساله توجه ميكنيد و تا به حال در انتخاب نقشهايتان اشتباه نكردهايد؟
بله. البته افرادي مثل من كه تيپ خاصي داريم، معمولا در معرض پيشنهادهايي قرار ميگيريم كه بررسي تناسب نقش با بازيگر در آن اتفاق افتاده. واضحتر بگويم وقتي كارگردان يا بازيگردان به هنرپيشههايي مثل من پيشنهاد نقشي را ميدهد به دليل تيپ خاصي كه داريم تا قبل از پيشنهاد نقش اين مساله را در نظر گرفته كه نقش تا چه اندازه با من سنخيت دارد و بعد از تطابق تيپ من با آن نقش، آن را به من پيشنهاد ميدهد با اين حال گاهي وقتها هم پيش ميآيد كه همه چيز از لحاظ ظاهري بسيار تطابق دارد، اما وقتي نقش را به من پيشنهاد ميدهند، بعد از مطالعه آن ميفهمم با خصوصيات شخصيتي اين نقش بيگانه هستم، ولي دركل تا به حال از تمام نقشهايي كه ايفا كردهام چه در سريالهاي تاريخي و چه در سريالهاي خانوادگي، همه را دوست داشتهام و از آنها راضيام.
حالت عكس اين ماجرا هم وجود دارد! يعني گاهي وقتها نقش كاملا در حد و اندازه بازيگر است و ايفاي آن بسيار ماندگار ميشود. تا به حال از اين دست نقشها ايفا كردهايد؟
من با نقش زندگي ميكنم. وقتي حتي خلاصه داستاني به من گفته ميشود كه در آن نقشي را ايفا كنم، از همان ابتدا نقش را جستجو ميكنم ولي همان طور كه گفتيد، بعضي از نقشها بيشتر از بقيه ماندگار ميشوند و آدم نسبت به آنها يك حس متفاوت دارد. يكي از اين نقشها كه شروع كار من نيز با اين نقش بود همان حاج احمد كسمايي در سريال كوچك جنگلي است. اين نقش نه به گفته من كه از واكنشهايي كه بعد از آن از مردم و همكاران ديدم يكي از ماندگارترين نقشهايي بود كه ايفا كردم. طوري كه هنوز برخي از دوستان، من را به اسم كسمايي صدا ميزنند.
اين اتفاق راجع به نقش ابوموسي اشعري هم افتاد. هنوز خيلي از مردم شما را به اين اسم ميشناسند!
بله. آن هم يكي ديگر از نقشهاي ماندگاري بود كه ايفا كردم. اين نقش از پيچيدگيهاي زيادي برخوردار بود كه برجذابيت آن ميافزود و خوشحالم كه به نحوي از پس اجراي آن برآمدم كه هنوز در خاطرها هست.
نقش آنخماهو در يوسف پيامبر(ع) هم نقش متفاوتي بود، اين طور نيست؟
اين نقش با تمام كارهايي كه سابق بر آن انجام دادم متفاوت بود و به شخصه خيلي به اين نقش علاقه داشتم و براي درك صحيح و شناخت اين شخصيت خيلي تلاش كردم و خدا را شكر طبق اذعان اطرافيان چه مخاطبان و چه دوستان و همكاران اين نقش فقط براي من بود و خوب هم از آب درآمد. يادم ميآيد در مراسمي كه با مهندس ضرغامي داشتيم كتايون رياحي جملهاي گفت كه در ذهن من تا هميشه باقي ميماند. او در آن جلسه گفت: «شما بزرگترين آنخماهوي جهان هستيد»!
چگونه براي ايفاي يك نقش و حضورتان در يك سريال يا فيلم سينمايي به خودتان تضمين موفقيت ميدهيد و اين تضمين چقدر در انتخاب نقشهايتان موثر است؟
خيلي پيشنهاد بازي در تله فيلم به من داده ميشود ولي وقتي جوانب كار را ميسنجي ميبيني اين پيشنهاد فاقد معيارهاي لازم براي رسيدن به موفقيت است
فرض كنيد به من پيشنهاد بازي در سريال امامعلي(ع) داده شده است.
خب من نگاه ميكنم و ميبينم كه نويسنده آقاي ميرباقري است. داوود ميرباقري كارگردان است و مدير فيلمبرداري هم مازيار پرتو. اين گروه به همراه بازيگراني كه حضور دارند يك اكيپ شاخص هستند و اين مسلما خبر از موفقيت كار ميدهد. دقيقا برعكس اين ماجرا هم وجود دارد. در حال حاضر خيلي پيشنهاد بازي در تله فيلم به من داده ميشود ولي وقتي جوانب كار را ميسنجي ميبيني اين پيشنهاد فاقد معيارهاي لازم براي رسيدن به موفقيت است. خب به طور قطع انتخاب چنين نقشهايي نميتواند در روند پيشروي شما به سوي موفقيت تاثيرگذار باشد.
اگر اشتباه نكنم اولين همكاري شما با سيروس مقدم فيلم «گرگهاي گرسنه» بوده، درست است؟
بله ولي سابقه آشنايي من با سيروس مقدم به سريال كوچك جنگلي برميگردد. در سريال ريحانه با هم همكاري داشتيم و در سريالهاي بعدي هم با وجود پيشنهاد همكاري، به دليل درگيري من در پروژههاي ديگر، نتوانستم حضور داشته باشم و در حال حاضر هم با سريال رستگاران در خدمت سيروس مقدم هستم.
طي اين سالها، همكاري با سيروس مقدم چطور بوده است؟
آشنايي قديمي ما خيلي جاها به ما كمك ميكند. تسلط كاري و اخلاق خيلي خوب سيروس مقدم چيزي است كه در طول اين سالها هميشه وجود داشته است. وقتي با مقدم كار ميكني خسته نميشود چون هم فضاي كاري را خيلي خوب نگه ميدارد و هم اينكه ميداند از بازيگر چه ميخواهد. برخورد خوب و لبخند هميشگياش آدم را دلگرم ميكند و باعث ميشود با علاقه و عشق بيشتر به كار بپردازي و در ضمن خستگي را هم حس نكني.
از كارهاي سيروس مقدم چنين استنباط ميشود كه او به طولاني كردن قصه علاقهمند است، با اين نظر موافق هستيد؟
نظرها مختلف است، ولي من اين را حس نميكنم. اگر به همين سريال رستگاران توجه كنيد ميبينيد كه چيز اضافهاي ندارد. كاملا به داستان پرداخته و از مطرح كردن حواشي خودداري كرده است. مثلا برخي از داستانها را ميبينيم كه آنقدر كش داده ميشوند و آنقدر صحنهها و حركات اضافي دارند كه حوصله مخاطب را سر ميبرد. هرچندگاهي وقتها اين كش دادنها لازم است، ولي در اين سريال اصلا چنين چيزي ديده نميشود و خيلي جمع و جور و خوب به داستان پرداخته شده است.
درباره نقش صمصامي برايمان بگوييد.
آقاي نعمتالله خيلي خوب داستان را نوشتهاند و در كل داستان سريال جذابيتهاي خاص خودش را دارد. شخصيتي كه بازي ميكنم براي من خيلي جالب است و مثبتترين شخصيت اين كار است و به تمام معني يك دوست است و با وجود اين كه ميبيند شايسته به او دروغ ميگويد و كلك ميزند، ولي كينهاي نيست و به دليل علاقهاي كه به شايسته دارد خيلي به او وفادار است و به او كمك ميكند.
ولي به نظر ميرسد خيلي با شايسته درگير است!
درگيريهايي كه اين شخصت با شايسته دارد به دليل روراست نبودن شايسته با اوست و با مسائلي راجع به شايسته برميخورد كه اصلا نميتواند باور كند و به نوعي خيلي يكه ميخورد ولي در هر حال اين شخصيت، درگير ماجراهاي شايسته است و قصد دارد به او كمك كند.
تجربه حضور در سريالي كه هر شب از تلويزيون پخش ميشود را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
تجربه اين كار را نداشتم و اولين كار هر شبيام بود. خيلي فشرده است. ساعات كار آدم را مجبور ميكند كه زمان بيشتري را صرف كني. از اين كه با مقدم كار ميكنم خيلي خوشحال بودم، ولي دوري از خانواده، اذيتم كرد.
فشردگي و شتاب كار اذيتتان نميكند؟
يكي از خوبيهاي اين سريال با وجود حجم زياد كاري، اين است كه خسته نميشوي. براي مثال گاهي وقتها پيش ميآيد تو در كاري حضور داري كه انرژي زيادي هم صرف كار نميكني و زمان زيادي را از تو نميبرد ولي بسيار خسته ميشوي و برعكس گاهي وقتها هم با وجود روزي 17 16 ساعت كار احساس خستگي نداري، چرا كه احساس ميكني مفيد بودهاي و وقتت را به بطالت نگذراندهاي. در اين سريال درست است كه روزانه زمان زيادي را صرف كار ميكنيم، اما همين مفيدبودن است كه باعث ميشود حتي حجم بالاي كار و شتاب آن را احساس نكنم.
با توجه به نقشهاي شما ميتوان فهميد كه گستره انتخاب نقشهايتان بسيار وسيع است و نقشهايي كه ميپذيريد خيلي از هم فاصله دارند. دليل اين همه تنوع چيست؟
خيلي از بازيگران هستند كه وقتي در نقشي موفق ميشوند، كارهاي بعديشان نيز متاثر از آن نقش موفق ميشود و با به كارگيري حركات و نوع بيان آن نقش، سعي در تكرار دوباره آن موفقيت دارند در حالي كه يك بازيگر بايد اين توانايي را داشته باشد كه بدون تكرار يك نقش به موفقيتهاي پيدرپي برسد و هر بار چيز جديدي را براي عرضه به مخاطب داشته باشد. وقتي يك مخاطب بتواند بازيگر را در نقشهاي متفاوت از كاهن اعظم با شخصيتي منفي و تيپي خاص گرفته تا صمصامي بسيار مثبت ببيند، براي خود بازيگر خوب است و اين امكان را به او ميدهد تا با ايفاي شخصيتهاي متفاوت توانايي خود را به مخاطب اثبات كند.
نقشتان در سريال كلاه پهلوي! كمي راجع به آن توضيح ميدهيد؟
در كلاه پهلوي، كنار محمدرضا شريفينيا نقش شيخ ذبيحالله را بازي ميكنم كه يكي از مذهبيون افراطي با عقايد تند و خشك است و نسبت به همهچيز معترض است. زماني كه كلاه پهلوي مد ميشود و اجبار ميشود، صدايش درميآيد و در نهايت او را مجبور ميكنند علاوه براين كه ريشهايش را بتراشد از كراوات هم استفاده كند. دختر و پسري دارد كه خلاف عقيده پدر اهل هنر و موسيقي هستند و در كل شخصيت جالبي است كه بايد ببينيد.
منبع: جام جم
پوریا پورسرخ بازیگر سینما وتلویزیون ایران گفت وگویی با آرامه اعتمادی در نشریه زندگی ایده ال شماره مردادماه کرده و در بخش هایی از این گفت وگو گفته است: فکر می کنید یکی از پارامترهای که در کار کردن با سیروس مقدم لذت بردم چیست؟ من اصولا آدمی هستم که ریتم تندی دارم. همانطور که حرف زدنم تند است. کاملا از حرام شدن وقت در زندگیم بیزارم. من لیسانسم را سه ساله گرفتم و فوق لیسانسم را دوساله. کار کردن با سیروس مقدم همین حس را دارد. حتی اتیلا پسیانی هم همین را می گفت: کار کردن با او یک چیز دیگر است.
وی ادامه داده: سیروس مقدم از اول می داند چه می خواهد و این به دلیل یک تجربه چندین ساله است. من معتقدم سریال رستگاران را شش ماهه نبستیم. ۵۰سال و شش ماه طول کشید. یعنی به پشتوانه یک سابقه طولانی.
پوریا پور سرخ همچنین درباره بازی در فیلم آناهیتا ساخته عزیزالله حمید نژادکار گردان مطرح سینما گفته است: در فیلم آناهیتا یک گریم سوختگی بسیار وحشتناک روی صورتم بود که حداقل چهار ساعت گریم آن طول می کشید.
وی همچنین گفته: قرار بود نقشی را در فیلم دیگری بازی کنم که پیرمرد جاافتاده ای به خواب دختر قصه می آمد اما به خاطر اینکه در چند کشور مختلف باید فیلمبرداری می شد تهیه کننده جازد وکار به پخش نرسید!درسریال شکرانه که آرایش موهایم را طوری کرده بودند که کم پشت و سن بالا به نظر برسد.
او افزوده که :هر چند که یک فرمول نانوشته به من این نشانی را می دهد که بازیگران که -در سن من-با یک چهره ثابت در فیلمهای مختلف ظاهر شده اند بیشتر مورد اقبال قرار گرفته اند .
پورسرخ همچنین گفته: دوسه باشگاه ورزشی درایران است که کار های مشاوره تبلیغاتی اش راانجام می دهم.
-نقش کاملا منفی در سریال روز حسرت داشتم که اصلا هم نقش ام را دراواخر آن سریال دوست نداشتم. یا نقش ضد قهرمانی مثل کاوه در سریال رستگاران یا کاراکتر طنزی که در فیلم شیر و عسل (آرش معیریان) داشتم شباهتی به هم نداشت. من دوست داشتم که نقش های متفاوتی را تجربه کنم و الان که نقدهای بهترو منصفانه تری از خودم می بینم خوشحالم.
-امیر قلعه نوعی را خیلی دوست دارم و یکی از دوستان بسیار خوبم است که بااو رفت وآمد دارم .ناصر حجازی و علی پروین را کسی مگر می تواند دوست نداشته باشد .
به نوشته وبلاگ محمد تاجیک، علی کریمی همیشه فوتبالیست مورد علاقه من بوده وبی نظیر است. خصوصا اینکه عاشق یکی از اخلاق های او هستم. اینکه هیچ وقت حرفی را به خاطر منافع شخصی خودش نمی زد. غرور خوبی دارد که هیچ وقت به دست آوردن چیزی از آن نمی گذرد. دروغ هم نمی گوید وبا خودش صادق است. با جواد کاظمیان، رضا عنایتی آرش برهانی، علیرضا حقیقی، جواد نکونام و مسعود شجاعی دوستم و خیلی آنها را دوست دارم. من اصولا عاشق بازیکنهای یاغی هستم. برای خدادادعزیزی، محمد نوازی و هاشمی نسب هم می میرم. بارسلونا ورئال مادرید را بیش از همه تیمها دوست دارم. شاید این دوتیم مقابل هم هستند به همین خاطر اکثر کسانی که فوتبالی اند می گویند: تو دیگه عجب نوبری هستی!
-چون آدمی باریتم تندی هستم از ورزش های ملایم سر در نمی آورم . مثلا کوهنوردی را نمی فهمم. مثلا حوصله شطرنج را ندارم.
آرزو به دل موندیم یه فیلم ایرانی ببینیم قسمت آخرش مزخرف نباشه
همیشه همه چی همون قسمت اخر رخ میده
دوستان کسی می تونه فهرست کامل بازیگران سریال رستگاران رو بده؟
«رستگاران» 11درصد از «جومونگ» پيش افتاد
فارس: سيدعزتالله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما گفت: سريال «رستگاران» در نظرسنجي نهايي ما، حدود 11 درصد از سريال «افسانه جومونگ» پيشي گرفت.
سيدعزتالله ضرغامي شب گذشته در گفتوگوي ويژه خبري شبكه دو در خصوص پخش سريالهاي شرقي اظهار داشت: وقتي سريال خوبي در هركجاي دنيا توليد ميشود، رسالت ما اين است كه سريال را تهيه كنيم و براي مردم نمايش بدهيم و مثل بعضي كشورهاي كمونيستي قديم نيستيم كه درها را به روي خودمان ببنديم و فقط برخي برنامههاي تبليغي را نمايش بدهيم همچنين اگر عكس اين موضوع اتفاق بيافتد و سريالهاي غربي نمايش داده شود، همين سوال به نوعي ديگر مطرح ميشود كه چرا شما سريالهاي غربي را نمايش ميدهيد ولي من در ابتداي كارم در 5 سال گذشته يكي از سياستهاي مورد توجهم اين بود كه سريالهاي شرقي به دليل نزديكي فرهنگ بيشتر به ما، ميتواند مورد استفاده بهتر قرار بگيرد.
وي در خصوص نظرسنجي سازمان در رابطه با سريالها، افزود: سريال رستگاران در نظرسنجي نهايي ما، حدود 11 درصد از سريال افسانه جومونگ پيشي گرفت.
این نظرسنجی ها رو خود سد عزت با کمک خبرگزاری فارس پر میکنند احتمالا
نه با با باور کنین تو ایرن معتبر ترین و بی طرف ترین خبرگزاری همین فارس هسته مال جایی نیست مال سپاهه !!:14:نقل قول:
این نظرسنجی ها رو خود سد عزت با کمک خبرگزاری فارس پر میکنند احتمالا
پس ... بیار باقالی ببر !!نقل قول:
باور کن باور می کنیمنقل قول:
مال جایی نیست مال سپاهه !
حال کردم قسمت آخر نرگس جون علت سیاه پوشیدن کاوه رو گفت
به نظرم بهتر از نرگس بود و بهتر هم تموم شد
انعكاس نظرات كاربران فارس درباره رستگاران
خبرگزاري فارس: در پي فراخوان سرويس راديووتلويزيون بخش فرهنگي، نظرات گروهي ديگر از كاربران خبرگزاري فارس درباره مجموعه تلويزيوني «رستگاران» ساخته سيروس مقدم از نظر ميگذرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فارس، بخش ديگري از نظرات و يادداشتهاي ارسال شده كاربران بخش فرهنگي فارس درباره سريال «رستگاران» كه اوايل هفته گذشته به پايان رسيد، به شرح زير است؛
* فاصلهگيري مخاطب با طولانيشدن كار
«رستگاران» سريال خوبي بود ولي خيلي آب به آن بسته بودند و به اين دليل، مخاطب از محتواي اصلي و پيام سريال به خاطر اين آببندي، فاصله زيادي گرفته است.
* سريال سنگين
به نظر من اين سريال تا حدودي سنگين بود و بعضي از اقشار جامعه اين فيلم را نميتوانستند به خوبي درك كنند و مفهوم اين سريال بهروشني بفهمند. همين امر سبب ميشد تا مخاطبان اين سريال از اول تا تقريبا اواسط كار، اين سريال را دست و پا شكسته نگاه كنند.
با تشكر، سارا
* جذاب و تماشاگرپسند
سريال شيرين و جذاب و تماشاگرپسندي بود و من از كليه دستاندركاران و عوامل تهيه «رستگاران» و در رأس آنها جناب آقاي سيروس مقدم، سپاسگزاري مينمايم.
پورقاسم، كارمند دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساوه
* براي محرم
از سازنده سريال «رستگاران» تشكر ميكنم ولي مشكل اين سريال، اين بود كه بيشتر احساسي و غمانگيز بود و در آن از روحيه شاد استفاده نشده بود. اين سريال از نظر من اگر در روزهاي محرم بخش ميشد، بهتر بود.
رامين
* مشكل انتخاب بازيگر
به نظر بنده اين سريال از نظر انتخاب بازيگر ضعيف بود. البته منظورم عملكرد ضعيف بازيگران نيست. در حقيقت بازيگران سينما در ايران به دو دسته تقسيم ميشوند: بازيگران نقش مثبت و بازيگران نقش منفي و تا پايان عمر بازيگران متناسب با اين نقش به بازي گرفته ميشوند و اين، باعث لو رفتن داستان فيلم براي مخاطب ميشود.
* بازيهاي درخشان پورسرخ و نوري
«رستگاران» سريال بسيار خوبي بود و درپي نشان دادن اين موضوع كه حرص و طمع به پول ميتواند به مرگ ختم شود. آقاي مقدم نشان داد كه ميتواند سريال ماجراجويانهاي را بسازد. درآخر بايد بگويم بازي پوريا پورسرخ وعاطفه نوري كه كاراكترهاي عصبي گونهاي داشتند، فوقالعاده عالي بود و اين نشان داد كه آنها ميتوانند در اين عرصه مانند يك ستاره پرنور بدرخشند.
پريسا عمويي، دانش آموز
* افسردگي
اين سريال براي بيننده افسردگي ميآورد و كارگرداني آن در سطح پاييني بود. چگونه ميشود در ICU كه بيمار تحت مراقبت شديد است دستگاه تنفسي بيمار را قطع كرد و بعد هم توسط شخص ديگري با چاقو كشته شد؟ اين چه بيمارستاني است؟
سعيد روانبخش
* بناي كشش بر قتل و جنايت
«رستگاران» مجموعهاي بسيار جذاب براي مخاطب بود. اما بناي كشش و جذابيت داستان آن بر پليديها، سياهيها و اغراق استوار بود. پس از سيطره فيلمهاي خشن و خونآلود غربي بر سينما و تلويزيونهاي جهان، انتظار نداشتيم كه «سيروس مقدم» هم اساس كارش را بر قتل و جنايت و سياهي بنا نهد. بدون شك با ادامه اين روند، شاهد رشد جنايت و قتل در جامعه خواهيم بود، آن گونه كه در غرب و به ويژه در آمريكا رخ داده است.
* سياه و خستهكننده با بازيهاي خوب
1.اكثر فضاهاي سريال «رستگاران» سياه وتاريك است و اندوه در آن موج ميزند. همانطور كه مستحضريد به فرموده رهبري، بايد از ساخت فيلمها و سريالهايي كه غم وغصه را تااين حد القا ميكنند، پرهيز كرد. درضمن مخاطب هر لحظه با تمام اعصابش در سريال شريك است.
2.آنقدر اين سريال طولاني شده و زندگيهاي افراد گوناگون (پونه، سارا، كيانوش، بابك، فرخنده، برادر احمدرضا و...) وارد آن شده كه ذهن آدم را از دنبال كردن سريال خسته ميكند.
3.نوع فيلمبرداري كار از جهات مختلف مثلا از داخل آب، آينه، ميان ميلههاي بالكن، شيشه و... به قدري تكرار دارد كه بيننده را خسته ميكند.
4.در نگاههاي افراد، زل زدنهاي متمادي به وفور ديده ميشود كه اين باعث خستگي مخاطب ميشود.
5.درپايان بايد گفت كه بازي بازيگران «رستگاران» بينظير است و هر بازيگر در نقش خود واقعا درحد يك سوپراستار ظاهر شده است.
سپهر دانشجو
* دور از واقعيت
در سريال «رستگاران» زني را ميبينيم كه نترس است، از هيچ چيز نميترسد و اصلا فكر ترس و احتياط برايش معني ندارد. يا اصلا فكر نميكند. هر وقت پليس لازم است براي شيرين كردن سريال در دسترس نيست. و هر وقت انتظار پليس نيست، سرو كلهاش پيدا ميشود. پليس توسط يك خانم به سرنخ ميرسد. براي حضور همسر در كنار تخت مريض بهدشواري اجازه صادر ميشود، درحالي كه فرد مظنون به قتل، بهراحتي به كنار تخت ميرود و تنها گذاشته ميشود. درجائي، زن عقل كل نمايش داده ميشود و در جاي ديگر بيفكر به تمام عيار. پليسي كه اين همه با هوش به نظر ميرسد، چرا با وجود يك شماره در يك گوشي موبايل، فردي را زنداني ميكند اما عقلش نميرسد اولا از مخابرات كه پرينت شماره را گرفته، ببيند كه آيا با آن شماره اصلا صحبت شده است و يا از گوشي اثر انگشت بگيرد و ببيند آخرين اثر انگشت متعلق به كيست؟ در قصه سريال، حسابي باز شده، در آن مقداري پول گذاشته شده و كارت عابر بانك موجود است. براي بازكردن حساب، كلي مدرك و ضامن و معرف ميگيرند، پليس چرا اصلا دنبال اين مدارك نميرود تا ببيند اين حساب توسط چه كسي باز شده، با امضاي چه كسي باز شده و معرف چه كسي است؟ در كل «رستگاران» براي پر كردن وقت، سريال هيجان انگيزي بود اما از واقعيت خيلي بهدور بود.
جواد
* نقاط مثبت و منفي
سريال «رستگاران» داراي نقاط مثبت و منفي بود كه من ابتدا به نقاط مثبت آن اشاره ميكنم:
1- قصه سريال كاملا غيرقابل پيشبيني بود و همين مسئله موجب جذب بيننده در نيمه اول پخش شد.
2- نحوه نقش آفريني و حسگرفتن بازيگران
3- انتخاب روناك يونسي و همسرش بهعنوان بازيگران نقش خجسته و احمدرضا
4- استفاده از بازيگران سرشناس
5-تصوير برداري بسيار زيبا
و نقاط منفي:
1- نحوه گفتگو در فيلم اصلا به واقعيت نزديك نبود و استفاده از جملات و كلمات گنگ و بدون محوريت
2- اضافه كردن بيرويه و به قول معروف آب بستن و به تعداد قسمتها كه ميشود گفت اين كار حداقل 20% از مخاطبان را تقليل داد.
3- جهتگيري به سمت سبك هندي كه يك دفعه همه مشكلات بر سر يك نفر ريزش ميكند و در قسمتهاي آخر، تمام مشكلات بهراحتي حل و فصل ميشود.
4- استفاده افراطي از عينك دودي. در اين سريال هركس پولدار است بايد عينك دودي بزند!
5- تمام شدن قسمتهايي از سريال بدون رخ دادن هيچ اتفاقي. گاهي بعضي قسمتها در به ياد آوردن اتفاقات گذشته كه تكراري بود، سپري ميشد.
اميدوارم وضع سريالها در آينده بهتر شود.
* «رستگاران» قوي بود
من يك طلبه دروس عالي حوزه علميه قم هستم و نظر بنده اين است كه فارغ از بعضي اشكالات قالبي از نظر محتوا و نكات آموزشي و فيلمنامه، «رستگاران» كاري بسيار قوي بود.
محمدصادق روحبخش
* قصه و ساختار محكم و برخي ضعفها
سريال «رستگاران» داراي قصه و ساختار مستحكمي بود گر چه در برخي موارد زوائدي در صحنهها وجود داشت و در برخي موارد، سريال كشدار و در برخي صحنهها ناقص بود. برخي از مشكلات سريال نيز ناشي از بازيهاي ضعيف و تصنعي برخي بازيگران بود.
واسعي
* تحسينبرانگيز و يك اشتباه درباره پونه
با عرض خسته نباشيد به سازندگان سريال «رستگاران»، من اين سريال را بسيار پسنديدم. بازي بازيگر نقش خجسته و بقيه بازيگران كار، تحسينبرانگيز بود اما بعضي صحنهها، بهطور غيرضروري كشدار شده بودند. مرگ پونه را هم نميبايستي تا اين حد دراماتيك نشان ميدادند. او فردي خلافكار، حقنشناس و فاقد ارزشهاي انساني بود كه بهسزاي خود رسيد. هر قدر هم كه ناهنجاريهايي در اجتماع وجود داشته باشد، اما خصلتهاي انساني باز هم در جايي خودش را نشان ميدهد. اما در مورد پونه اين اتفاق هرگز روي نداد و او تا آخرين لحظه دست از جنايت و خيانت برنداشت.
سيما، فوق ليسانس مشاور آموزش عالي از دانشگاه شيكاگو- ويرجينيا
* نقص در پرداخت شخصيت پليس
با سلام و خسته نباشيد؛ به نظر من سريال «رستگاران» سريال بسيار خوبي به لحاظ فيلمنامه و نوع بازي بازيگران بود و سيروس مقدم كارگردان اين سريال خيلي خوب توانسته در كنار موارد متعدد با زوم روي حركات چشم بازيگران، روي مخاطب تاثير گذارد. البته نقص اين سريال، در نقش پليس سريال ديده شد كه كمي از كشورهاي غربي به لحاظ نوشيدن ممتد آب و عصبي بودن تقليد شده بود و بر خلاف واقعيت، پليس باهوش و نكته سنج در اين سريال وجود نداشت.
* صدازدن به نام كوچك
سريال «رستگاران» كار بسيار زيبايي بود ولي نقطه ضعفهايي هم داشت. مثلآ من سراغ ندارم در كشور عزيزمان، يك خانم با نام كوچكش شهرت داشته باشد، در صورتي كه ما در اين سريال ميبينيم چقدر نام خجسته تكرار ميشود.
* تضعيف نيروهاي انتظامي بهعمد يا از روي غفلت
در اين سريال به عمد يا از روي غفلت عزيزان نيروي انتظامي به شدت تضعيف شدند. متأسفانه ما هر وقت به يك جنبه موضوعي ميپردازيم، از جنبههاي ديگر آن غافل ميشويم. در ديگر سريالهاي آقاي مقدم نيز شاهد چنين مواردي بودهايم.
حسن
* بهترين سريالهاي دنيا
«رستگاران» سريال خيلي جالب و پرهيجاني بود. با بازي بازيگران خوب و باتجربه كه كيفيت كارشان خيلي بهتر شده است. با تشكر از كارگردان خوب و محترم اين كار آقاي مقدم، كه بهترين سريالهاي دنيا را ميسازند.
* موضوع گم شدن 8 ميليارد تومان پول گم شد
به نظر من موضوع اصلي سريال كه بقيه مسائل در حواشي آن بود (گم شدن 8 ميليارد تومان پول) موضوع خوبي بود اما روي آن كمتر كار شده بود و ميتوانستند بيشتر روي آن كار كنند.
26 ساله ليسانس مكانيك
* بازيگران خوب، داستان مصنوعي
اين سريال، بازيگران بسيار خوبي داشت كه نمايش خوبي از خود نشان دادند اما قصه داستان، قدري مصنوعي بود اين قضيه از كيفيت «رستگاران» كاست.
علي زائري 20 ساله دانشجو از استان بوشهر
* تشكر از حضور آتيلا پسياني
من از حضور آتيلا پسياني هنرمند قهار سينما در تلويزيون بواسطه اين سريال و چند كار ديگر خيلي خوشحالم، امّا بدينوسيله اميدوارم به اطلاع ايشان برسانيد كه در اين روزهاي تاريخي اوضاع كشور كه افرادي از پنجره بريتانياي جنايتكار به ملت دهنكجي ميكنند ما از حضور ايشان در خانههايمان خوشحاليم و مراقب باشند اشتباهات برخيها را تكرار نكنند. كشور امروز به امثال پسياني نيازمند است.خداوند روح مادرشان را نيز شاد فرمايد.
كربلايي
* غيرقابل نقد
اين سريال نسبت به ساير كارهاي آقاي سيروس مقدم بسيار ضعيف و غيرقابل نقد بود مخصوصا پلانهاي بيمارستان كه غيرطبيعي نشان داده شده بود.
زهرا
رييس رسانه ملي فردا از عوامل «رستگاران» قدرداني ميكند
خبرگزاري فارس: سيد عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيما قصد دارد فردا طي مراسمي از بازيگران و عوامل ساخت مجموعه تلويزيوني «رستگاران» قدرداني كند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، اين مراسم فردا صبح بدون حضور خبرنگاران رسانهها برگزار خواهد شد.
بنابراين گزارش، نگارش داستان اين سريال توسط «سعيد نعمت الله» صورت گرفته و «محمد اصفهاني» نيز خواننده تيتراژ اين مجموعه تلويزيوني بود.
اين سريال كه به تهيه كنندگي «محمدرضا شفيعي» ساخته شده، مضموني اجتماعي دارد، زندگي دختري به نام خجسته را روايت ميكند كه در پي ناپديد شدن شوهرش احمدرضا روانه تهران شده تا خبري از او بهدست آورد...
در اين سريال بازيگراني چون آتيلا پسياني، پوريا پورسرخ، روناك يونسي، صبا كمالي، عباس اميري، كاوه خداشناس، ليدا كياني، محمد حسين عمراني، آناهيتا افشار، زهره صفوي، شهرام عبدلي، مريم سلطاني، اسماعيل سلطانيان، حشمت آرميده، مليحه نيكجومند، آرش مجيدي، عباس غزالي و شهربانو موسوي و ... به ايفاي نقش ميپردازند.
عوامل اصلي اين پروژه عبارتند از: مدير توليد: سيد حسين يعقوبي، مشاور كارگردان: الهام غفوري، دستيار اول كارگردان: افشين سنگ چاپ، دستيار اول كارگردان: حبيب قليزاده، برنامهريز: علي اكبر صابري، دستيار سوم: فرزين فتحي، مديرتصويربرداري: امير معقولي، طراح صحنه و لباس: فرهاد عزيزي، جانشين توليد: رسول حاتمي، صدابردار: فرشيد احمدي، طراح گريم:حسين صالحيان، عكاس: مهدي حيدري، منشي صحنه: فهيمه كمالي، مدير فني: سعيد پرويني، مدير مالي: جواد تهراني، مشاور فيلمنامه: محمد رضا شجاعي و موسسه فرهنگي هنري وصف صبا مجري طرح آن است.
موسيقي متن كه تو بعضي جاهاي سريال مثل بيمارستان موسيقي با صداي ناله مانند بود رو ميخوام قشنگ بود.
تيتراژ ابتدائي هم ميخوام. موزيك خاليش هم باشه خوبه
محمودي: سازنده «رستگاران» ثابت كرد رگ خواب تماشاگر را ميشناسد
خبرگزاري فارس: «مصطفي محمودي» با بيان اينكه «رستگاران» مجموعهاي عامهپسند بود، گفت: «رستگاران» با وجود فراز و فرودهاي بسيارش، نشان داد «سيروس مقدم» رگ خواب تماشاگر را ميشناسد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«مصطفي محمودي» منتقد و سخنگوي سابق انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، در مورد سريال «رستگاران» ساخته «سيروس مقدم»، گفت: در اين مجموعه شاهد بوديم كه «سيروس مقدم» سراغ موضوعي رفته كه تا حد زيادي جذابتر از «نرگس» باشد، اگر بخواهيم مقايسه داشته باشيم بين «رستگاران» و «نرگس» در مجموع «رستگاران» مجموعه موفقتري نسبت به «نرگس» است.
وي در ادامه افزود: در يك نگاه كلي از ديد تماشاگران، در «رستگاران» از موضوع بهروزتري و قابل لمستري استفاده شده است. درحقيقت سوژهاي كه در «رستگاران» استفاده شده، بخش زيادي از مردم با آن درگير هستند و اين قضيه كار را جذابتر كرده است اما مسئلهاي كه در فيلمنامه وجود دارد تعدد شخصيتهايي است كه ما در چند بخش ميبينيم كه موازي همديگر هستند. مثل داستانهاي پونه و خانوادهاش، شايسته و خانوادهاش، كاوه، فرخنده و... تعدد شخصيتها و داستانهاي مختلف كه هر كدام به صورت مجزا كار ميكنند و داستان مجزايي دارند.
«محمودي» ادامه داد: اين مسئله خوب است چرا كه خط كلي داستان را از يكنواختي خارج ميكند و از وجهي منفي است چون كه تماشاگر داستان را گم ميكرد. در حقيقت پخش هر شب اين سريال واقعاً براي مخاطب سخت بود چرا كه اگر يك قسمت را دنبال نكني ديگر نميشود با داستان ارتباط برقرار كرد.
اين منتقد در ادامه افزود: در مجموع اين دغدغه وجود داشت كه خط اصلي و مشترك كه اين داستانها را پيوند ميزند، پايان سريال را لو دهد و اينجا هم رابطهها قطع ميشد و روابط آدمها و قصه به حاشيه ميرفت. در مجموع برخي شخصيتهاي اين سريال، طوري پرداخته شده است كه آن چيزي نيست كه معرفي ميشوند و ما به ازاي بيروني ندارد و شخصيتهاي آشنايي نيستند و يكي ديگر از ضعفها فيلمنامه عنصر تصادف و اتفاق بود.
وي گفت: به فراخور زمان شايد ميطلبيد كه قصه در مقاطعي كمرنگ يا پررنگ شود اما يكنواختي بعضي قسمتها به كار لطمه زد، چنانچه ضرباهنگ و ريتم سريال كند ميشد، تعميم داستانهاي مجزا به قصه اصلي در بعضي مواقع ديده نميشد و در بعضي قسمتها تعليق وجود نداشت. در يك كلام ميتوان گفت اگر «رستگاران» فراز و فرودهاي زيادي داشت و اين مسئله جزو نكات مثبت كار به شمار نميرود.
محمودي در مورد بازيهاي «رستگاران»، گفت: در مجموع شاهد بازيهاي يكدستي نبوديم. به طور مثال «پوريا پورسرخ» انتخاب مناسبي نبود چرا كه نقشي كه به وي محول شد، چون نقش پيچيدهاي بود، جاي كار زيادي داشت و او ميتوانست با بازي خوبش، خود را چند پله بالا ببرد، اما وي چون دريافتي سطحي از نقش داشت، بازياش جزو بدترين بازيهاي اين سريال محسوب شد و در نقطه مقابل، بازيهاي «روناك يونسي»(خجسته)، «فرخ مجيدي»(سرگرد)، «عباس اميري»(صمصامي) از بازيهاي خوب اين سريال بود كه مطلوب ارائه شده و «مليحه نيكجو» كه مدت زماني كمي بازي داشت اما خوب كاركرده و از بازيها بد ميتوان به «عاطفه نوري» و از بازي درخشان ميتوان به «آتيلا پيساني» اشاره كرد كه ضعف بازيهاي بد را از بين برد، اي كاش كه «سيروس مقدم» يك مقداري بازيهاي بهتري از بازيگران ميگرفت يا نقشها را به بازيگران ميسپرد كه راحتتر و بهتر بازي كنند.
اين منتقد در مورد مسائل فني سريال «رستگاران»، گفت: موسيقي استفاده شده خيلي خوب بود و در بخش تصويربرداري نوآوري وجود داشت و حركات دوربين، انتخاب زوايا و عوض كردن جاهاي دوربين نيز قابل تقدير بود.
محمودي در پايان،گفت: اين نكته را نبايد فراموش كرد كه «سيروس مقدم» رگ خواب تماشاگران را ميشناسد و در سابقه طولاني كارياش نشان داده سريالهايش همواره با استقبال خوب تماشاگران مواجهه شده است. او با سليقه مخاطبان آشنا است، بهروز حركت ميكند.
مراسم تجليل رييس رسانه ملي از عوامل رستگاران برپا شد؛
ضرغامي: اي كاش همدلي «رستگاران» در سياستمداران كشور نيز ديده شود
خبرگزاري فارس: رئيس سازمان صدا و سيما گفت: اي كاش همدلي و همكاري «رستگاران»در سياستمداران و مديران اجرائي كشور ديده شود چون خيلي از مشكلات كنوني در جامعه ما حل خواهد شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فارس، سيد عزت الله ضرغامي امروز طي ديداري با عوامل و بازيگران مجموعه تلويزيوني «رستگاران»، از آنها تجليل كرد.
بنابراين گزارش، در اين مراسم سيروس مقدم(كارگردان)، سعيد نعمتالله(نويسنده)، محمد رضا شفيعي(تهيهكننده) و آتيلا پسياني، عاطفه نوري، كاوه خداشناس، روناك يونسي، آرش مجيدي، ليندا كياني و ...ضمن ارائه گزارشهائي از روند توليد اين مجموعه؛ از همكاري و همدلي همه عوامل در موفقيت اين سريال تلويزيوني سخن گفتند.
فيلمنامه فاخر، پيش توليد مناسب، تجربه و انگيزه بالا در بازيگران، وظيفهشناسي و همكاري متقابل و بهرهگيري از تجربه مجموعههاي مشابه قبلي از جمله مواردي بود كه توسط اين هنرمندان مطرح شد.
رئيس سازمان صدا و سيما نيز در اين مراسم با تقدير از هنرمندان سريال «رستگاران» گفت: كارگردان اخلاقگرا و حرفهاي، فيلمنامه پركشش همراه با ديالوگهاي مناسب و تلفيق خوب بازيگران مجرب و جوان به همراه مديريت اجرائي خوب پروژه باعث شد تا يكي از موفقترين مجموعههاي نمايشي به لحاظ مخاطب و رضايتمندي رقم بخورد.
ضرغامي با اشاره به تواضع، همكاري و تعامل ارزشمند در ميان عوامل اين سريال گفت: اگر اين همدلي و همراهي در بين مديران و سياستمداران كشور هم باشد خيلي از مشكلات كنوني در جامعه ما حل خواهد شد.
ضرغامي گفت: بر اساس گزارش مركز نظارت و ارزيابي سازمان صدا و سيما اين مجموعه تلويزيوني توانسته 42 پيام ارزشمند اخلاقي را به صورت مؤثر و باورپذير به جامعه منتقل كند.
سلام دوستان خوبین ؟؟؟!
یه خواهش ازتون داشتم
من ازش شنبه هفته پیش رفتم مسافرت و دسترسی به tv نداشتم به همین خاطر ندیدم چی شد
از اونجایی که من از اولش همه ی قسمتاشو دیدم خیلی دوست دارم بدونم چی شد من تا اونجایی دیدم که این دختره اکسیژن احمدرضا رو برداشت و این یارو از شایسته اعتراف گرفت و بهش بیهوشی زد و فکر کنم کشتتش و راستی این پونه هم دیدم مرد دیگه خیلی یادم نمیاد
اگه براتون زحمتی نیست یه خلاصه از این قسمتی که گفتم تا آخر سریال بگین ازتون ممنون میشم
بازم تشکر
بد تموم شد،منظورم اینه که فقط پایان فیلم به نفع خجسته خانوم و شوهرشون بود و بس....... .:41:
:31: ممنون دوست من ولی دیگه خیلی خلاصه بود
اینو که از همون قسمت اول فهمیدیم :27: ماشالله سریالا همش همینطوره ولی اگه میشه یه خورده بیشتر توضیح بدی
ممنون:11:
اینارو در مورد همین رستگاران خودمون گفتن جناب ضرغامی!!!!..اره دیگه بقال که نمیگه ماستم ترشه:31:نقل قول:
انتخاب اسم های کاراکترهای این سریال تامل برانگیز بود.
پرویز، کیانوش، کاوه، پونه و ...
احمد رضا و خجسته هم که برای گروه دو کفایت می کنه.
چرا پوريا پورسرخ تو اون مراسم تقدير كذايي نبود؟
يكي نيست جواب من رو بده ؟؟؟نقل قول:
اینجا درخواست بده:نقل قول:
کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?t=39469
احتمالا ایشون چون کلاسشون رو بالاتر میدونند کلا توی برنامه های تلوزیون یا اینجور مراسم ها و جشن ها شرکت نمی کنند.افتخار نمیدن.نقل قول:
يادداشت «محمود گبرلو» درباره «رستگاران»؛
سيروس مقدم ظرفيتهاي ديگري هم دارد
خبرگزاري فارس: «محمود گبرلو» با اشاره به اين كه سيروس مقدم هنوز ظرفيتهاي ديگري هم دارد، نوشته است: «رستگاران» اثر مقبولي است؛ اما ميتوانست با شكل گروهي فيلمنامهنويسي و بعد قدري سادهگيري در ساختار بسيار كيفيتر باشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فارس، «محمود گبرلو» منتقد، در يادداشتي با عنوان «رستگاري رستگاران» در وبلاگ خود قرار داده، به درج ديدگاههاي خود درباره سريال پربيننده «رستگاران» پرداخته است.
«محمود گبرلو» در اين يادداشت نوشته است: سيروس مقدم را همه ميشناسند. پانزده سال پيش به اين طرف، او يكي از پركارترين سريالسازهاي سيما بوده كه هر سال يا حتي شش ماه يكبار اثري براي عرضه كردن درچنته دارد. پركاري البته لزوماً به معناي كيفيت پايين نيست همچنان كه كمكاري نشان متقني از كيفي بودن ندارد. اما از «اغما» به اين طرف شاهد تحولي ملموس در كارهاي مقدم بودهايم. در واقع اين مجموعه، نقطه عزيمت او از كارهاي متوسط و گاه نا اميدكننده به اثري نسبتاً موفق و پرتماشاگر بود. هرچند توفيق اثرهنري و در اينجا يك مجموعه تلويزيوني، لزوماً در پرمخاطب بودن نيست اما قطعاً عنصر مهمي در منشور «موفقيت» آن است. «اغما» اما از منظري ديگر نشان از تلاش داشت و كوششي براي فراتر رفتن از متوسط بودن به برتر بودن. نوع دكوپاژ ، حركات دوربين، هدايت بازيگران و سبك تدوين به همراه فيلمنامه منسجم و ايده آل آن باعث شد اين مجموعه در زمان پخش تبديل به پديده شود. اما و باز از آن به بعد، مسير حرفه اي مقدم چندان رضايتبخش نبود تا همين «رستگاران» كه شايد رستگاري فيلمساز ما هم باشد!
وي در ادامه نوشته است: «رستگاران» را شايد البته بتوان اثري دو پاره ناميد؛ پارهاي نسبتاً خوب و قابل قبول و پارهاي نه چندان در حد و قواره كليت اثر و جالب اينجاست كه اين پارهها، نه فرم و محتوا كه در واقع بخشهايي از هر دو هستند. قصه رستگاران و ايده اوليه آن البته جذاب است اما بكر و نو نيست. در درسهاي فيلمنامهنويسي، معمولاً به دانشجويان ميآموزند كه پردازش و شاخ و برگ دادن به ايده كليشهاي رمز موفقيت آن است و در غير اينصورت، ايده كليشهاي به قصه كليشهاي و در نتيجه دلزدگي تماشاگر ميانجامد. «رستگاران» از اين منظر قابل پيشبيني است و بيشتر اوقات ميتوان حادثه يا گرههاي بعدي را حدس زد. پيش بينيپذير بودن شايد ديگر اپيدمي اغلب فيلمها يا مجموعههاي سينما و تلويزيون ايران باشد. به هر حال تماشاگر نوعي تلويزيون، پس از سالها تجربه با تماشاي آثار تصويري گوناگون ميداند كه نويسنده كجا دارد ميرود و لحظههاي غافلگيركننده احتمالاً كجاست. در واقع به نظر ميرسد چنين قصه گستردهاي نياز به چند نويسنده با تخصصهاي گوناگون دارد كه بتوانند وجوه مختلف يك فيلمنامه سريالي را به ثمر برسانند. «رستگاران» به طور مثال در بخش شخصيتپردازي حرفهاي زيادي براي گفتن دارد. شخصيت قوي زن و ساير شخصيتها كه به جز يكي دو استثناء نقطه قوت درام «رستگاران» محسوب ميشوند. اين كه زنها از نقش تزئيني و حاشيهاي خود خارج شدهاند و به متن آمدهاند، بهخودي خود ارزشمند است. هر چندگاهي كنشهايشان طبق روند فيلمنامه قابل پيشبيني باشد.
در ادامه ميخوانيم: پيش از اين، در چند مجموعه موفق حتي مناسبتي شاهد همكاري چند فيلمنامه نويس بوديم، كسي كه ساختار و پيرنگ را طراحي ميكند و كسي كه ديالوگها را ميپروراند و گفتوگوها را ميآرايد. شايد بايد فرد ديگري هم به اين تيم اضافه شود: متخصص گرهافكن وگرهگشايي! پروژه عظيمي مثل «رستگاران» نياز به تيمي متخصص دارد كه هر يك با توجه به تخصص خود بتواند بخشي از جريان پيشرفت قصه عظيمي چون اين مجموعه را به عهده گيرد.
گبرلو در ادامه نوشته است: «رستگاران» شخصيتپردازي نسبتاً موفقي دارد و اما كمبود حوادث درگير كننده و روند كند قصه از قسمتهاي مياني به بعد، آن را از تك و تا انداخت. در بخش ساختاري نيز، ماشاهد اوج و فرودهاي فرمي هستيم. سبك ساختاري متكي بر چرخش دوربين و حركات سيال آن، صحنه پردازي نيمه اغراق آميز و تدوين گاه سبك و گاه تند و سريع كه پيش از اين نمونه اصلي و شايد بهترين اجراي آن را در اغما شاهد بوديم. اما استفاده بيش از حد از اين ترفندها، گاه نتيجه عكس مي دهد. مثل عادت كردن تماشاگر و يا سردرآوردن او. نكته ديگر، استفاده زياد فيلمساز از نماهاي بسيار درشت است كه گاه منطقي و گاه بيمنطقند و نشانگر گويي ذوقزدگي مفرط. نشانههاي اين سبك و سياق آنقدر فراوان بود كه گويي با سينماي وحشت طرفيم و نه اثري كه قرار بوده در جامعه اي اتفاق بيفتد كه دور و بر ماست. تكنيك لازمه سينماست اما افراط در آن مخاطب را از اثر جدا ميكند.
در بخش پاياني اين يادداشت ميخوانيم: «رستگاران» در شكل انفعالي خود اثر قابل قبوليست و در حد و اندازه هاي استانداردي ساخته شده اما ميتوانست با شكل گروهي فيلمنامهنويسي و بعد قدري سادهگيري در ساختار بسيار كيفيتر باشد.به اميد اثري ديگر از مقدم چون سيروس مقدم هنوز ظرفيتهاي ديگري هم دارد.
سلام
امروز تو برنامه ماه عسل
خجسته رو آوردن
درباره رستگاران خیلی صحبت کرد
شما ها دیدین؟
اینا نمیخوان بی خیال این سریال محشر بشن؟نقل قول:
سلام
امروز تو برنامه ماه عسل
خجسته رو آوردن
درباره رستگاران خیلی صحبت کرد
شما ها دیدین؟
این ماه عسل قدیما آدمای موفق رو میاورد...
حالا مثلا خجسته خیییلی موفقه؟
نقل قول:
پس چی؟! کسی که در این سن وارد دنیای بازیگری بشه، در نخستین امتحانش بپذیرن که توی فیلم به ایفای نقش اصلی بپردازه ( شخصیت اول فیلم گرگ و میش )؛ هنوز به تعداد انگشتای دست هم سریال بازی نکرده و این قدر مشهور شده... این آدم موفق نیست؟؟؟؟ :13:
نمیدونم ایشون و برادر علیخانی روزه نبودن؟؟نقل قول:
انصافا بیش از حد خالی بستن!!
خانم یونسی که شب نیمه شعبان هم اومده بود ، داشت خالی می بست ، کلا ایشون در این زمینه تخصص دارن!!
علیخانی هم که همیشه میخواد بحثو به جایی بکشونه که طرف وادار به جانماز آب کشیدن بشه!!!
نقل قول:
پس چی؟! کسی که در این سن وارد دنیای بازیگری بشه، در نخستین امتحانش بپذیرن که توی فیلم به ایفای نقش اصلی بپردازه ( شخصیت اول فیلم گرگ و میش )؛ هنوز به تعداد انگشتای دست هم سریال بازی نکرده و این قدر مشهور شده... این آدم موفق نیست؟؟؟؟ :13:
هر کس دیگه ایی رو هم میاوردن تو این نقش معروف میشد...
بعدشم اصن کللللی بازیگر معروف دیگه هست که این پیششون هیچه
البته نظر شمام محترم
اون فقط نظر بود
man zamani daram nazar midam ke seriyal tamoom shode va man bishtare ghesmathasho didam be tore koli az sabke filmsaziye siroos moghadam khosham nemiyad tamamiye sahnehaye seriyal tarike az bazigarash baziye yakh va bi rooh mikhad hich mozooe jazabi baraye seryalhash entekhab nemikone cheshmhaye hameye adama meshki mishe ba ye saye ke aghlab rooye soorateshune be tore kol seryalhash aslan nemitoone jazbe mokhatab koneba in hal nemidonam che esrari bar in ke seryalhash por mokhatab hast dare nemidoonam