بررسی علل خونريزي از بيني
بيني انسان به صورت طبيعي هيچ گاه دچار خونريزي نميشود مگر آن كه عوامل بيروني باعث خونريزي بيني شود.
بيني به دليل جريان داشتن مداوم هوا در داخل آن بايد خشك باشد ولي ترشحات طبيعي كه بيني انجام ميدهد مانع از اين خشكي ميشود.
بيني انسان به صورت طبيعي هيچ گاه دچار خونريزي نميشود مگر آن كه عوامل بيروني باعث خونريزي بيني شود. يكي از دلايلي كه موجب خونريزي ميشود خشكي بيني است. اين خشكي گاهي اوقات به دليل سرما و فصل زمستان و گاهي به مناطق خشك جغرافيايي بستگي دارد.
از ديگر دلايل خونريزي بيني ميتوان از مشاغل مرتبط با گرد و غبار و مواد سمي، وارد كردن جسمهاي خارجي به داخل بيني توسط كودكان يا بيماران رواني، عادت داشتن به دستكاري بيني در زمان تفكر و خشم و هيجان، بيرون آوردن مخاط بيني با دست يا فشار هواي زياد، عملهاي جراحي بيني، اضطراب و استرسهاي ناگهاني و انحراف بيني نام برد.
براي برطرف كردن خشكي بيني بايد داخل بيني را چرب و مرطوب نگه داشت.
براي چرب كردن بيني ميتوان از پماد ويتامين A به صورت كرات در روز استفاده كرد. به اين ترتيب كه بدون استفاده از دست ، دستمال و گوش پاككن نوك پماد را دردهانه بيني گذاشته و با فشار ته تيوپ مقداري از پماد را وارد بيني كرد و نيز براي مرطوب نگه داشتن داخل بيني مقداري آب را به آرامي وارد بيني كرده و از بيني خارج كنيم.
هيچگاه آب وارد شده از بيني را نبايد از دهان خارج كرد چرا كه فشار زياد لطمه به مجراي بيني وارد كرده و گاهي منجر به خونريزي بيني ميشود.
گاهي اوقات مخاط بيني بر اثر آلرژي يا انحراف بيني بيش از حد ترشح ميشود و براي درمان و كنترل آن از آنتيهيستامين استفاده ميشود ولي اگر مقدار مصرف بيش از اندازه باشد باعث خشكي بيني شده و موجب خونريزي بيني ميشود.
خونريزي بيني قابل پيشگيري است و نگرانكننده نيست ولي اگ به صورت غيرطبيعي و همراه با عوارض و درد بود با آزمايشهاي ساده ميتوان پي به دليل آن برد.
“پرکاری و کم کاری غده تيروئيد
تيروئيد غدهاي است در قسمت قدامي گردن و به صورت پروانهاي شكل، داراي دولپ (چپ و راست) كه هرگونه اختلال بر روي اين غده منجر به كم كاري و يا پركاري تيروئيد ميشود. كم كاري تيروئيد
كم كاري تيروئيد بايد در دوران جنيني و چند ماهه اول تولد بررسي شود.
كم كاري تيروئيد در اثر كمبود شديد يد به وجود ميآيد كه اين كمبود ميتواند در اثر عمل جراحي و مصرف يد راديواكتيو بيماريهاي خود ايمني به وجود آيد.
كمبود شديد يد باعث از كار افتادن غده تيروئيد و نيز كاهش سطح هورمونها شده و در نتيجه منجر به ايجاد كم كاري تيروئيد يا هايپوتيروئيدي شود.
فتق ناف (بيرون زدگي ناف)، كاهش دفع مدفوع، اختلال در رشد، قد، وزن و دور سر و افزايش طول مدت بيماري زردي از علائم اين بيماري در نوزادان است.
تشخيص اين بيماري در نوزاد با گرفتن خون از پاشنه پاي كودك و بررسي آزمايش انجام ميشود. چنانچه اين تشخيص قبل از يك ماهگي صورت پذيرد درمان موثرتر خواهد بود و در صورت عدم تشخيص آن در كودك، منجر به كاهش IQ و عقب ماندگي ذهني ميشود.
علائم كم كاري تيروئيد در بلوغ و ميانسالي اشاره :
كوفتگي و خستگي شديد، ريزش مو (به خصوص در گوشههاي خارجي ابرو)، خواب آلودگي، فراموشي و كاهش حافظه، خشكي پوست و مو، كاهش وزن، كاهش ضربان قلب و احساس تپش قلب، يبوست و كاهش دفع از علائم اين بيماري ميباشد.
علل ايجاد اين بيماري :
يد راديواكتيو، عمل جراحي، بيماري هاشيموتوي تيروئيدي و استفاده از برخي داروها است.
با وجود اين كه يد در اختيار غده تيروئيد قرار دارد ولي سنتز هورمون تيروئيد كاهش يافته و منجر به كم كاري ميشود. تشخيص و درمان اين بيماري در معاينه فيزيكي شرح حال بيمار و انجام آزمايشات است و درمان اين بيماري استفاده از قرصهاي لوويتروكسين است كه در اين بيماري مصرف دارو مادام العمر است و هر ۳ تا ۶ ماه يكبار آزمايش انجام ميشود و بسته به نوع آزمايش مقدار قرص كمتر يا بيشتر ميشود.
نكته قابل ذكر در مصرف اين داروها آن است كه حتما قرصها با معده خالي مصرف شود؛ چرا كه در صورت استفاده به همراه غذا از جذب اين دارو جلوگيري ميشود.
پركاري تيروئيد:
«گريوز» شايعترين بيماري پركاري تيروئيد است كه در زنان بيش از مردان ميباشد.
در پركاري تيروئيد غده تيروئيد، هورمون بيشتري را منتشر ميكند و يكي از شايعترين انواع پركاري تيروئيد بيماري «گريوز» است. اين بيماري يك بيماري خود ايمني ميباشد و بدن بر عليه تيروئيد موادي را تشرح ميكند كه در اثر ترشح اين مواد تيروئيد نزديك شده و سنتز هورمون تيروئيدي افزايش مييابد.
«گريوز» شايعترين نوع پركاري تيروئيدي در زنان ميباشد، در اين بيماري بيرون زدگي چشم يا پروكتوزيسم يا اگزوستاسمي ايجاد ميشود.
گروههاي تيروئيدي:
هرگاه يك يا چند گره داخل تيروئيد وجود داشته باشند فعال بودن هر كدام از اين گرهها منجر به ايجاد گواتر سمي چند گرهاي و تك گرهاي ميشود.
علائم پركاري تيروئيد
عصبانيت، بي قراري، اضطراب، عرق كردن به خصوص عرق گرم، لرزش دست، ضربان قلب، خستگي و گاها افزايش فشار خون، افزايش متابوليسم بدن كه در نهايت منجر به كاهش وزن شود .
بهترين راه درمان استفاده از داروهايي كه علائم بيماري را كاهش دهد و در نهايت درمان قطعي را به دنبال داشته باشد است.
بیماریهای تیروئید در نوزادان و کودکان
غده تيروئيد:
تيروئيد، غده كوچكي است كه جلوي گردن قرار گرفته و هورمونهاي تيروييد را توليد و ترشح ميكند. اين غده به شكل پروانهاي است كه بالهاي آن در طرفين ناي گسترش يافته است.
اگر اين غده دچار اختلال شود نميتواند عملكرد مناسبي داشته باشد.
بيماري كم كاري تيروييد يعني زماني كه غده تيروييد قادر به توليد هورمون كافي نيست و در بيماري پركاري تيروييد اين غده بسيار فعال است و بيش از حد هورمون ترشح ميكند.
آگاهي معلمان، والدين، مربيان بهداشت از اختلالات غده تيروييد بسيار اهميت دارد.
خصوصاً والديني كه داراي سابقه خانوادگي مشكلات تيروييد هستند، بايد نسبت به اين مسائل هوشيارتر باشند زيرا برخي از اين اختلالات ارثي هستند.
مشكلات تيروئيد در كودكان و نوزادان
زماني كه غده تيروييد به درستي كار نكند. علائم و نشانههاي مختلفي در كودكان همانند بزرگسالان بروز ميكند. اين اختلال از رشد كودكان تأثير ميپذيرد بطوري كه رشد آنها سبب فعاليت بيش از حد و يا كاهش فعاليت غده تيروييد ميشود.
مشكلات تيروييد در كودكان سختتر از بزرگسالان شناخته ميشود، زيرا كودكان قادر به تشخيص علائم بيماري و بيان شكايات خود نيستند، حتي در كودكان بزرگتر هم علائم جسمي و رواني ناشي از بيماري، طبيعي بنظر ميرسد.
علائم آشكار بيماري تيروييد زماني بروز ميكند كه غده تيروييد رشد بيش از حد و قابل مشاهدهاي داشته باشد، كه اصطلاحاً گواتر خوانده ميشود. گواتر در هر سني ديده ميشود. اما در دختران سنين بلوغ شايعتر است.
البته ممكن است بزرگ شدن غده تيروييد در جلوي گردن مشخص نباشد. اگر كودك نشانههايي از اختلال غده تيروييد را دارد بايد بدانيد كه در رابطه با اين علائم چه حسهايي را تجربه ميكند؟ و بايد چه علائمي را در او جستجو كرد؟
علائمي را كه بايد در كودكتان جستجو كرد بستگي به افزايش يا كاهش عملكرد غده تيروييد دارد. همينطور يكي از عوامل مربوطه رشد كودك شماست كه عملكرد تيروييد را تحت تأثير قرار ميدهد.
كم كاري تيروييد مادرزادي
وقتي نوزادي با كم كاري تيروييد متولد ميشود، ممكن است در بدو تولد طبيعي به نظر برسد. اغلب اين نوزادان زردي يا يرقان پيدا ميكنند اما اين تغيير به آهستگي صورت ميگيرد. در روزها و هفتههاي بعد، اين نوزادان ممكن است علائمي مثل كسالت، خوابآلودگي، صداي گريه خشن و گرفته، يبوست، گرفتگي بيني، صورت پفآلود داشته باشند كه ناشي از نوعي كمكاري تيروئيد بنام كرتينيسم ميباشد.
اگر اين كودكان در نخستين روزهاي پس از تولد درمان نشوند، آسيبهاي مغزي و عقبماندگيهاي ذهني ماندگاري ايجاد ميشود. خوشبختانه، در صورت تشخيص و درمان به موقع ميتوان از آسيبهاي جدي جلوگيري نمود.
بنابراين مسئله مهم، تشخيص هرچه سريعتر اين اختلال است كه با يك آزمايش خون در بدو تولد مشخص ميشود.
كم كاري تيروييد اكتسابي:
اگر غده تيروييد كودك كمكار باشد (گاه به دليل التهاب مزمن تيروييد) علائمي مثل كسالت و خستگي با وجود خواب كافي در آنها مشاهده ميشود.
يكي از اولين علائم كمكاري، كند شدن عملكرد تيروييد و كندي قابل توجه الگوي رشد اين كودكان ميباشد. در هر فرد يكي و يا بيشتر از اين علائم از قبيل: عقب ماندگي رشد، ضعف، فراموشي، موهاي خشك و خشن، صورت و چشمهاي پفآلود، يبوست، كندي ضربان، پوست خشك، عدم تحمل سرما، افزايش وزن و گواتر مورد توجه قرار ميگيرد.
پركاري غده تيروييد در نوزادان
يكي از نادرترين اختلالات غده تيروييد پركاري آن در نوزادان ميباشد. اين وضعيت در نوزاداني كه مادران آنها در طول دوران بارداري پركاري تيروييد داشتهاند، بندرت رخ ميدهد.
علائم و نشانههاي پركاري تيروييد در نوزادان شامل: گواتر (بزرگي غده تيروييد)، تولد زودرس، تب، قرمزي صورت، تپش قلب، فعاليت و بيقراري ميباشد.
اگر بيماري خفيف باشد ممكن است نياز به درمان خاصي پيدا نكند و خود به خود به حالت طبيعي بازگردد. اما اگر اختلال، كودك را به واقع بيمار كرده باشد درمان بايد صورت گيرد و يا داروهاي ضد تيروييدي مورد نياز است.
بنابراين براي هر خانم بارداري كه سابقه پركاري تيروييد دارد، مشاوره با پزشك مربوطه در طول دوران بارداري بسيار ضروري است.
پركاري غده تيروييد در كودكان:
با افزايش فعاليت غده تيروييد، علائم و نشانههايي در كودكان همانند بزرگسالان بروز ميكند.
مي توان تپش قلب كودكان را حتي زماني كه او در حال استراحت است حس كرد و همين طور ميتوان به ميزان فعاليت او (بي قراري و پرتحركي، عدم توانايي در بخواب رفتن) توجه نمود.
نشانه رشد سريع اين كودكان، كوچك شدن لباسهاي آنان است كه بايد مورد توجه والدينشان قرار گيرد. والدين و معلمان مدارس معمولاً توجه و دقت بسيار كمي در اين موارد بر روي كودكان دارند.
اما علائمي چون لرزش دست كه سبب بدخط نوشتن ميشود و يا ضعف عضلات شانه و ران در هنگام بازي و ورزش بسيار قابل اهميت است.
در هنگام پركاري غده تيروئيد يك و يا بيش از يكي از علائم عصبانيت، كج خلقي و زودرنجي، اختلال خواب، افزايش تعريق، عدم تحمل گرما، كاهش وزن غير منتظره، چشمان بيرون زده، خيره نگاه كردن، گواتر، تپش قلب سريع، افزايش اشتها، افزايش حركات دودي روده، دستان گرم و مرطوب و لرزش انگشتان در اين افراد ديده ميشود.
درمان كمكاري غده تيروييد:
اگر اختلال غده تيروييد به دليل كاهش هورمونهاي آن باشد به سادگي با جايگزيني داروهاي حاوي هورمونهاي تيروييد قابل درمان است.
عملكرد غده تيروييد بايد مكرراً در طي دوران رشد آزمايش شود و بسته به نتيجه آن دوز دارو ممكن است تغيير كند.
درمان پركاري غده تيروييد:
اگر گواتر (بزرگ شدگي غده تيروييد) سبب پركاري غده تيروييد شده باشد، سه راه درماني وجود دارد:
درمان دارويي:
اين داروها از ساخته شدن هورمونهاي تيروييد جلوگيري ميكنند كه نهايتاً سبب از بين رفتن علائم بيماري ظرف ۶ تا ۸ هفته ميشوند.
درمان بايد راديواكتيو:
اين ماده وارد غده تيروييد ميشود و سبب عدم فعاليت آن در جهت توليد بيش از اندازه هورمونهاي تيروييد ميگردد. با اين روش علائم ظرف ۶-۳ ماه برطرف ميشوند.
در بيشتر بيماران مصرف داروهاي جايگزين هورمونهاي تيروييد پس از اين شيوه لازم ميباشد.
جراحي:
برداشتن غده تيروييد توسط جراحي سبب متوقف شدن توليد بيش از اندازه هورموناي تيروييد ميشود، در بيشتر بيماران، مصرف داروهاي جايگزين هورمونهاي تيروييد پس از اين شيوه لازم ميباشد.
بررسي پرکاری غده تیروئید (هیپرتیروئیدیسم) و نوع رژيم غذايي آن
آشنايي با غده تيروئيد
غده ی تیروئید، غده ی پروانه ای شکل کوچکی است که در جلوی گردن قرا ر دارد. این غده علیرغم کوچکی اندازه اش، نقش بسیار عمده و حیاتی در سلامت کل بدن دارد. غده تیروئید مسوول تولید و ترشح هورمون هایی به نام های تیروکسین و تری یدوتیرونین است، که میزان سوخت و ساز بدن یا سرعت مصرف انرژی و سرعت رشد و بلوغ را تنظیم می کنند.
به طور کلی ترشح منظم این هورمون ها بسیاری از اعمال و ساختار بدن را از میزان ضربان قلب گرفته تا ساختار پوست ، تحت تأثیر قرار می دهد. به علاوه هورمون کلسیتونین که در سوخت وساز کلسیم و فسفر شرکت می کند، از این غده ترشح می شود. عملکرد طبیعی غده ی تیروئید به عوامل متعددی از جمله عملکرد صحیح هیپوتالاموس، غده هیپوفیز، دریافت کافی ید و تبدیل هورمون تیروکسین به تری یدو تیرونین بستگی دارد .
هنگامی که هر یک ا ز عوامل فوق به هر دلیلی، از تعادل خارج شوند، فرد، متبلا به پرکاری یا کم کاری تیروئید خواهد شد. اختلال در میزان تولید و ترشح هورمون های تیروئید از شایع ترین بیماری های مربوط به غده ی تیروئید است.
پرکاری تیروئید در بین زنان شایع تر از مردان (۴ به ۱) است و بیش تر در سنین ۴۰-۲۰ سالگی بروز می کند.
پرکاری تیروئید (هیپرتیروئیدیسم)
شایع ترین علت این عارضه (۸۵ درصد موارد) بیماری گریو است، که ناشی از تحریک بیش از حد غده ی تیروئید توسط سیستم ایمنی است. مصرف بیش از اندازه ی هورمون تیروئید یا داروهای حاوی هورمون تیروئید، فعالیت بیش از حد ندول های غده ی تیروئید و همچنین التهاب تیروئید که باعث ذخیره شدن و ترشح مقدار زیادی هورمون در خون می شود از سایر عوامل ابتلا به پرکاری تیروئید هستند.
پرکاری تیروئید در بین زنان شایع تر از مردان (۴ به ۱) است و بیش تر در سنین ۴۰-۲۰ سالگی بروز می کند. افزایش ترشح هورمون های تیروئید می تواند سطح متابولیک بدن را ۱۰۰-۶۰ برابر افزایش دهد. این امر باعث بروز دامنه ی وسیعی از علائم زیر می شود.
علایم پرکاری تیروئید
کاهش وزن سریع ( علی رغم افزایش اشتها و حتی مصرف زیاد غذا)، بی حوصلگی و تحریک پذیری شدید، کاهش تمرکز، ایجاد حالات و تنش های عصبی، اضطراب و نگرانی ، اختلال خواب، افزایش- ضربان قلب و تپش قلب به دنبال انجام کارهای معمول، افزایش فشار خون، تعریق بیش از حد، ضعف عضلانی، لرزش و تنشهای غیرارادی،( خصوصاً در دستان و انگشتان) مشکلات بینایی و بیرون زدگی غیر طبیعی کره ی چشم یا اگزوفتالمی، گواتر یا بزرگ شدن غده ی تیروئید، افزایش حساسیت و تحریک پذیری نسبت به گرما، تغییر حرکات طبیعی روده ی بزرگ،( اسهال و یبوست) و ریزش مو .
درمان
این بیمار به محض تشخیص، باید تحت درمان قرار گیرد. معمولاً از ید رادیواکتیو، داروهای ضد تیروئید و در برخی موارد ازروش های جراحی برای برداشتن بخشی از غده، استفاده می شود. در هر یک از این روش های درمانی، تغییر شیوه ی زندگی، تغییر و اصلاح رژیم غذایی و تطابق فعالیت می توانند نقش بسیار مهمی در جهت بهبودی بیمار داشته باشد.
رژیم غذایی در پرکاری تیروئید (هیپرتیروئیدیسم)
۱- از آنجا که میزان انرژی مورد نیاز در این شرایط ۶۰-۵۰ درصد درصد افزایش می یابد، بیماران باید از رژیم پرکالری (حدود ۴۰ کیلوکالری به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) استفاده نمایند. بهتر است بیماران تعداد وعده های غذایی را افزایش دهند و در مقابل، از حجم هر وعده مقداری کم کنند.
۲- دریافت پروتئین نیز باید بین ۷۵/۱ – ۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن افزایش یابد. گنجاندن تخم مرغ، گوشت قرمز، گوشت ماکیان و ترکیب غلات و حبوبات در رژیم غذایی برای تأمین نیاز پروتئینی توصیه می شود. در صورت تخلیه ی ذخایر پروتئینی بدن، استفاده از مکمل های پروتئینی به ویژه قبل و بعد از عمل جراحی زیر نظر متخصص تغذیه، می تواند مفید باشد.
۳- با توجه به افزایش نیاز به ویتامین ها، استفاده از مکمل ویتامین C، ویتامین B کمپلکس خصوصاً ویتامین های B۱ ، B۲ ، و B۱۲ همراه رژیم غذایی بسیار مفید می باشد. به طور کلی استفاده از مولتی ویتامین و مولتی مینرال توصیه می شود. منابع غذایی ویتامین های فوق که باید در رژیم غذایی این بیماران گنجانده شوند عبارت اند از: انبه، مرکبات ، کیوی ، شیر و فرآورده های آن، سبزیجات سبز رنگ، جوانه ی حبوبات و ماهی .
به نظر می آید مقادیر زیاد ویتامین A باعث مهار عملکرد غده ی تیروئید و بهبود علایم بیماری گریو می شوند. مکمل ویتامین C نیز برای بهبود علایم و شرایط متابولیکی مفید است. لازم است بدانید دریافت غیرضروری ویتامین ها در بدن مانند دارو، اثر خواهند کرد و می توانند اثرات جانبی متعددی بر سلامت شما داشته باشند.
۴- از مصرف زیاد ید پرهیز شود. لازم به ذکر است از آن جا که بعضی از مکمل های ویتامینی و مواد معدنی، دارای مقادیری ید نیز هستند، مبتلایان به پرکاری تیروئید، باید از مصرف این قبیل مکمل ها و هرگونه مکمل ید پرهیز کنند. در ضمن از مصرف برخی غذاهای دریایی، علف ها و جلبک های دریایی هم که غنی از ید هستند، باید اجتناب نمایند.
۵- مصرف کلیه ی غذاها و نوشیدنی های تحریک کننده مانند شکلات، نوشیدنی های کافئین دار( مانند چای ، قهوه ، کولا) و همچنین کشیدن سیگار باید در این بیماران محدود شود.
۶- از گواتروژن های طبیعی استفاده شود. منظور از گواتروژن ها ترکیباتی هستند که باعث کاهش عملکرد غده ی تیروئید می شوند. بنابراین استفاده از آنها به هنگام پرکاری تیروئید موثر خواهد بود. منابع عمده ی گواتروژن ها عبارت اند از: سبزیجات خانواده ی کلم ،(از قبیل کلم ، گل کلم، کلم قمری، کلم بروکلی و بروکسل) اسفناج، شلغم ، گلابی ، هلو، همچنین بادام زمینی و سویا . جالب است بدانید ترکیبات گواتروژن به دنبال حرات از بین می روند.
نسبت به دریافت توام گواتروژن های طبیعی با داروهای ضد تیروئید باید کاملاً احتیاط نمود، زیرا این ترکیبات می توانند باعث افزایش عوارض جانبی داروها شوند. البته همان طور که اشاره شد پخت مواد غذایی فوق می تواند این اثرات را کاهش دهد. سایر سبزیجات مفید در هیپرتیروئیدیسم عبارت اند از: هویج ، کرفس، فلفل سبز، جعفری، تره آبی، زردآلو ، سیب ، زغال اخته، گریپ فورت و آناناس.
با توجه به این که سوخت و ساز کلسیم در مبتلایان به بیماری گریو تغییر می کند این افراد بیشتر در معرض پوکی استخوان (استئوپروز) قرار دارند. بنابراین مصرف مکمل کلسیم زیر نظر متخصص می تواند مفید باشد.
در شرایطی که فرد مشکل کلیوی یا قلبی خاصی نداشته باشد، مصرف روزانه ی ۴-۳ لیتر آب در روز توصیه می شود. در بعضی از بیماان مبتلا به اگزوفتالمی نیز شاید مجبور به محدود کردن مقدار مایعات و نمک دریافتی باشیم.
بيماري ALS يا آميوترونيك لاترال اسكروز
يماري ALS يا آميوترونيك لاترال اسكروز نوعي بيماري سيستم عصبي است كه سبب مرگ عصبهاي حركتي و در نتيجه از دست رفتن تدريجي عملكرد عضلات ميشود.
اين بيماري كه به نام ALS شناخته شده است، بخشي از مغز، نخاع و سيستم عصبي فرد را مورد حمله قرار داده و بتدريج اعصاب حركتي بدن را از بين ميبرد و با تضعيف ماهيچهها بتدريج فرد به فلج عمومي مبتلا ميشود.
به طوري كه توانايي هرگونه حركتي از شخص سلب خواهد شد. معمولا مبتلايان به اين بيماري مدت زمان زيادي زنده نميمانند. اگر چه اين مدت براي استفان هاوكينگ بين ۲ تا ۳ سال پيشبيني شده بود، اما او عليرغم همه مشكلات و ناراحتيها همچنان به زندگي خود ادامه ميدهد و براي فرا رسيدن مرگ لحظهشماري نميكند.
ببيماران مبتلا به اين بيماري معمولا دچار ناتوانيهاي حركتي شده و ۳ تا ۵ سال پس از ابتلا به اين بيماري جان خود را از دست ميدهند. اگر چه ۲۰ درصد اين بيماران تا ۵ سال و ۱۰ درصد آنها تا ۱۰ سال زنده خواهند ماند. در اين بيماري دستگاه عصبي مركزي و عضلات بويژه عضلات دست، پا، ساعد، سر و گردن به شدت صدمه ميبينند.
پرش و ضعف عضلات از شايعترين علائم ابتلا به اين بيماري است كه معمولا از دستها شروع شده و به بازوها و پاها گسترش مييابند. پس از گسترش بيماري در بخشهاي مختلف بدن عضلاتي كه در تنفس و بلع نقش دارند نيز صدمه ديده و دچار ضعف ميشوند. همچنين كاهش ناگهاني وزن بدن، عدم توانايي در صحبت كردن و حملات ناگهاني خنده و گريه نيز از ديگر عوارض و نشانههاي اين بيماري هستند.
بررسيهاي انجام شده توسط محققان و پزشكان نشان ميدهد كه معمولا اين گروه از بيماران در تواناييهاي ذهني خود با مشكلي مواجه نخواهند شد. اگر چه تحقيقات بسيار زيادي براي آگاهي از علت اصلي ابتلا به اين بيماري انجام شده،
اما تاكنون علت دقيق ابتلا به ALS شناخته نشده است. ناتواني حركتي در اين افراد سبب ايجاد زخمهايي ناشي از فشارهاي طولاني مدت روي نقاط خاصي از بدن ميشود. ابتلا به ذاتالريه در اثر مشكلات موجود در بلع اين افراد و همچنين تجمع ترشحات در مسيرهاي هوايي از ديگر عوارض جانبي احتمالي در افراد مبتلا به ALS است.
اين در حالي است كه تحليل قواي جسماني فرد ميتواند جنبههاي مختلف زندگي او مانند كار، روابط اجتماعي و… را تحت تاثير پيامدهاي نامطلوب خود قرار دهد.
ژنتيك ،عامل اصلي ظهور بيماري
تخريب سلولهاي عصبي مسوول حركت عضلات به سلولهاي عصبي كه در سراسر بدن از مغز و نخاع به ماهيچهها مرتبط ميشوند، آسيب ميرساند. با مرگ اعصاب حركتي مغز ديگر قادر نخواهد بود حركت عضلات را تحت كنترل خود قرار دهد و بنابراين در مراحل پاياني گسترش بيماري فرد دچار ناتواني حركتي كامل خواهد شد.
اين بيماري نخستين بار در سال ۱۸۶۹ توسط يك روانشناس باليني اهل فرانسه تشخيص داده شد و مورد بررسي قرار گرفت. اين بيماري يك بيماري ناشناخته است. اگر چه پيش از اين تصور ميشد بيماري ALS بندرت در ميان افراد ديده ميشود، اما بررسيهاي آماري انجام شده حاكي از آن است كه سالانه حدود ۵ هزار بيمار مبتلا به ALS در امريكا تشخيص داده ميشوند و در مجموع در ايالات متحده امريكا ۳۰ هزار و در انگليس ۵ هزار بيمار مبتلا شناسايي شدهاند.
اين بيماري معمولا در محدوده سني بين ۴۰ تا ۷۰ سال گزارش شده است؛ اگر چه مواردي از ابتلا به اين بيماري در سنين كمتر و بيشتر نيز ديده شده است. محققان در بررسيهاي انجام شده به چندين ايده عملي محدود براي مبارزه با اختلالات ناشي از اين بيماري دست يافته بودهاند، اما در سالهاي اخير با آگاهي از چگونگي مرگ و تحليل اعصاب حركتي در اين گروه از بيماران، پيشرفتهاي بسيار زيادي به دست آمده است.
به نظر ميرسد در آيندهاي نه چندان دور محققان ميتوانند به روشهاي درماني موثري براي جلوگيري از پيشرفت بيماري يا كند ساختن روند توسعه بيماري در افراد بيمار دست يابند.
معمولا عامل اين بيماري به صورت اتفاقي شخصي را مورد حمله قرار ميدهد. اگر چه ۵ تا ۱۰ درصد افراد نيز به طور ارثي به بيماري ALS مبتلا ميشوند اگر چه علائم اوليه اين بيماري در ميان افراد مختلف متفاوت است، اما اغلب اين بيماران در مراحل اوليه ابتلا به بيماري با عدم ناتواني در كنترل اشياء، خستگي در دستها و پاها، اختلال در صحبت كردن و گرفتگي عضلات مواجه ميشوند.
ضعف و ناتواني ناشي از اين بيماري، راه رفتن و استفاده از دستها براي انجام فعاليتهاي روزانه مانند شستن دست و صورت و لباس پوشيدن را غيرممكن ميسازد. با گسترش ناتواني حركتي و ضعف ماهيچهها و عضلات در بدن فرد ، بيمار در بلع، جويدن و تنفس نيز با مشكل مواجه ميشود. وقتي عضلات تنفسيمورد حمله قرار ميگيرند فرد براي ادامه زندگي خود به ناچار بايد از دستگاههاي تنفس مصنوعي استفاده كند.
از آنجايي كه اين بيماري تنها به اعصاب حركتي آسيب ميرساند، بنابراين هيچ اختلالي در بينايي، لامسه، شنوايي، چشايي و بويايي فرد به وجود نخواهد آمد و جالب اين كه اعصاب حركتي موثر در حركت چشمها و مثانه براي مدتهاي طولاني ازحمله عامل بيماري مصون خواهند ماند.
چه عاملي در ابتلا به بيماري ALS يا آميوترونيك لاترال اسكروز تاثيرگذار باشد؟
محققان براي بررسي منشاء ايجاد اين بيماري تئوريهاي مختلفي مانند عوامل عفوني، اختلال در سيستم ايمني بدن، علل وراثتي، مواد سمي، عدم تعادل مواد شيميايي در بدن و همچنين سوءتغذيه را مورد مطالعه قرار دادهاند. اگرچه محققان تاكنون به عامل ايجادكننده اين بيماري در بيماران مختلف پي نبردهاند، اما در سال ۱۹۹۳ با شناسايي عامل ژنتيكي موثر در انتقال بيماري ALS براساس عوامل وراثتي توسط گروهي از متخصصان علوم ژنتيك و روانپزشكان باليني يك قدم به شناسايي عامل ايجاد بيماري نزديكتر شدند. اين عامل ژنتيكي در به رمز درآوردن آنزيمي كه از سلولها در برابر آسيبهاي ايجاد شده توسط راديكالهاي آزاد محافظت ميكند، نقش دارد.
فناوريهاي نوين به كمك بيماران ميآيند
محققان براساس تجزيه و تحليل اطلاعات ژنتيكي به دست آمده از افرادي كه به بيماري ALS و پاركينسون مبتلا بودهاند به نتايج ارزشمندي درباره اين بيماريها دست يافتهاند و اميدوارند با استفاده از انگشتنگاري از DNA، بتوانند اختلالات مغزي در افراد را پيشبيني كنند.
آنها براي دستيابي به اين اطلاعات با مطالعه روي راههاي انتقالي اعصاب در بدن و همچنين حفظ و ترميم محيط مغزي در تمام دوره زندگي يك شخص، تغييرات ژنتيكي را كه نشان دهنده در معرض خطر بودن افراد در برابر پيشروي بيماريهاي سيستم عصبي است، مشخص كردهاند.
همچنين دانشمندان ژاپني دستگاهي ساختهاند كه با اندازهگيري جريان خون در مغز، برقراري ارتباط با مبتلايان به فلج عضلاني پيشرفته را امكانپذير ميسازد. همان طور كه گفته شد بيماران مبتلا به ALS ميتوانند به طور طبيعي فكر كنند و به همين علت در اين فناوري از تنها كاري كه بيمار قادر به كنترل آن بوده است يعني جريان خون در مغز استفاده شده است.
اين دستگاه كه روي پيشاني فرد بيمار نصب ميشود، براي اندازهگيري جريان خون پرتوهايي در محدوده طول موج امواج مادون قرمز منتشر ميكند. اگر پاسخ بيمار به سوالي مثبت باشد ميتواند با محاسبه يا خواندن آوازي در ذهن، مغز را فعال كند. اين فعاليت ذهني سبب افزايش جريان خون در قسمت جلوي پيشاني در مغز ميشود.
اما اگر پاسخ بيمار به سوال مطرح شده منفي باشد، جريان خون در مغز او تغييري نخواهد كرد. بنابراين اين دستگاه با اندازهگيري افزايش جريان ميتواند با دقت ۸۰ درصد و در مدت زمان ۳۶ ثانيه از موافقت يا عدم موافقت فرد بيمار با سوال مطرح شده، مطلع شود.
تشخيص بيماري با استفاده از فناوري نانو
بررسي يك نوع امضا يا اثر انگشت مولكولي مشترك با استفاده از فناوري نانو، تشخيص بيماري ALS را در دو حالت ارثي و غيرارثي امكانپذير ميسازد. بررسيهاي انجام شده توسط محققان نشان ميدهد كه يك نوع پپتيد يافت شده در يك ژن موجود در مايع نخاعي در ميان همه بيماران مشترك است.
در اين مقادير كم و جزيي، روشهاي تجزيه شيميايي متداول و معمول نميتوانند مورد استفاده قرار گيرند و به همين دليل براي انجام مراحل بعدي تحقيقات از فناوري نانو استفاده شد. با توجه به مقادير بسيار كم ماده مورد تجزيه در برخي نمونهها، با كمك فناوري نانو و استفاده از نانواسپريها ميتوان آنچه را تحت عنوان اثر انگشت جرمي پپتيد ناميده شده است، مشخص كرد.
با تجزيه و شكستن اين جزء ناشناخته به قطعات كوچك پپتيدي ميتوان اثر انگشت آن را به دست آورد. محققان با استفاده از اين روش دريافتهاند اين اجزاي منحصربهفرد متصل به هم حاوي يك نوع ماده پروتئيني است كه قبلا تصور ميشد تنها در شيوه وراثتي انتقال بيماري در مايع نخاعي وجود دارد، اما بررسيها وجود اين ماده در مايع نخاعي افرادي كه براساس شيوههاي غيروراثتي به اين بيماري مبتلا شدهاند را نيز به اثبات رسانده است.
تفسير امواج مغزي در رايانه
اگر چه محققان به دنبال روشي موثر براي درمان اين بيماري هستند، اما لازم است تا رسيدن به نتايج قطعي در اين زمينه با استفاده از فناوريهاي جديد بتوانيم از يك رابط دريافت كننده امواج مغزي براي برقراري ارتباط با اين گروه از بيماران استفاده كنيم.
براين اساس محققان قصد دارند فناوري جديدي را طراحي كنند كه ميتواند علائم مغزي بيماران مبتلا به ناتواني حركتي را دريافت كند و برقراري ارتباط، كار با رايانه و در برخي موارد استفاده از ابزارهاي الكترونيكي را براي فرد بيمار امكانپذير ميسازد.
در بعضي از انواع اين دستگاهها كه رابط ميان فرد بيمار و رايانه هستند، الكترودها در داخل سر قرار گرفته و خروجي مجموعهاي از نورونهاي مركز كنترل حركتي مغز را دريافت ميكنند. اين دستگاه از صفحه كليدي از امواج مغزي تشكيل شده است كه وقتي فرد به موضوع خاصي توجه ميكند، علائم مغزي به وجود آمده را به دام مياندازد. در اين سيستم در نمايشگري كه مقابل فرد بيمار قرار گرفته است، ۷۲ حرف، عدد، علائم گفتاري و كليدهاي كنترل كننده در ۱۷ رديف و ستون بسرعت و به ترتيب بهنمايش درميآيد. فرد بيمار در ميان آنها علامت يا كار مورد نظر را انتخاب كرده و با هر بار به نمايش درآمدن اين علامت، امواجي با ويژگيهاي مشخص از مغز بيمار دريافت ميشود كه رايانه پس از پردازش زمان و ويژگيهاي امواج دريافت شده ميتواند خواسته مورد نظر فرد بيمار را انجام دهد.
تاكنون تنها ۵ نفر از افراد مبتلا به اين بيماري از اين فناوري براي نوشتن و صحبت كردن با ديگران استفاده كردهاند و جالب است بدانيد كه استفان ويليام هاوكينگ يكي از اين افراد است كه از اين فناوري براي انجام تحقيقات آزمايشگاهي خود استفاده كرده و به نتايج ارزشمندي درباره موضوعات مختلف دست يافته است.روشهاي درماني موثر اگر چه پيش از اين تصور ميشد بيماري ALS غير قابل درمان است، اما بتازگي محققان به يافتههاي جديدي دست يافتهاند كه ميتواند نقش مهمي در كاهش توسعه و پيشرفت بيماري در بدن داشته باشد.
بررسي يك نوع امضا يا اثر انگشت مولكولي مشترك با استفاده از فناوري نانو، تشخيص بيماري ALS را در دو حالت ارثي و غيرارثي امكانپذير ميسازد. بررسيهاي انجام شده توسط محققان نشان ميدهد كه نوعي پپتيد در مايع نخاعيهمه بيماران مبتلا وجود دارد
آنها هم اكنون در تلاش هستند با انجام آزمايشهاي باليني تاثير اين روشهاي درماني در بيماران مبتلا به ALS را مورد بررسي قرار دهند. آنها اميدوارند با استفاده از نتايج اين تحقيقات بتوانند به روشي براي درمان ديگر بيماريهاي سيستم عصبي مانند پاركينسون، آلزايمر و زوال عقل دست يابند.
برخي از پروتئينها مانند عوامل رشد به آساني جذب بافت عصبي ميشوند و بهنظر ميرسد ميتوانند از اعصاب حركتي بدن نيز محافظت كنند. از آنجا كه نميتوان مولكولهاي بزرگ را بهآساني از طريق جريان خوني به سيستم عصبي بدن منتقل كرد، براي استفاده از اين مولكولها در فرآيندهاي درماني بايد آنها را بهطور مستقيم به عضلات تزريق كرد. علاوه بر اين برخي از مولكولهاي كوچك نيز نقش مهمي در تحريك سيستم عصبي بدن دارند كه ميتوان آنها را براحتي به رگهاي خوني منتهي به مغز منتقل كرد.
استفاده از سلولهاي بنيادي نيز روش ديگري است كه مانع از پيشرفت بيماري خواهد شد. سلولهاي بنيادي همانند پمپهاي زيستي عمل كرده و عوامل حياتي موثر در رشد را به سلولهاي عصبي آسيب ديده انتقال ميدهند.
آزمايشهاي انجام شده در افراد مبتلا به اين بيماري نشان ميدهد كه سلولهاي بنيادي ميتوانند بهطور دقيق خود را به محل سلولهاي عصبي آسيب ديده انتقال دهند. همچنين ايجاد رشتههاي RNA مصنوعي نيز ميتواند نقش موثري در توقف توليد پروتئينهاي سمي داشته باشد. اين نوع RNA خود را به RNA پيك
كه انتقال اطلاعات ژنتيكي را بهعهده دارد متصل كرده و از ساخت پروتئينهايي كه به سلولهاي عصبي آسيب ميرساند جلوگيري ميكند. گروهي ديگر از محققان نيز در تلاش براي دستيابي به روش درماني موثر براي اين بيماري دريافتهاند كه انجام فعاليتهاي ورزشي مانع از گسترش بيماريهاي اعصاب حركتي بدن خواهد شد. در موشهاي تحت بررسي آزمايشهاي انجام شده، حركت روي چرخهاي گردان مانع از روند پيشرفت سريع بيماري شده است.
براين اساس درمانهاي تركيبي ميتواند تاثير درمان انتخاب شده در بهبود وضعيت بيمار را به نحو چشمگيري تحت تاثير خود قرار دهد. اگر چه بهترين روش اين است كه در مراحل اوليه بيماري از توسعه بيماري جلوگيري كنيم. دستيابي به اين هدف نيز بيش از اينكه تحت تاثير عوامل ژنتيكي باشد مستلزم دستيابي به راهكارهايي براي ايجاد تغييرات مناسب در زندگي افراد است كه با انجام تمرينات ورزشي و انتخاب برنامه غذايي مناسب ميتوان به اصلاح شيوه زندگي بيماران و ايجاد شرايط مناسب براي زندگي آنها اميدوار بود.
انحطاط و تخريبعصبهاي حركتي
شايد مكانيسم جديد و ناشناختهاي در انحطاط و تخريب عصبهاي حركتي نقش داشته باشد. انشعاب اصلي آكسونهاي عصب حركتي كه به طرف سلولهاي بدن امتداد مييابد، بسيار بلند هستند و در افراد بلندقد طول آن به بيش از يك متر افزايش خواهد يافت. در انتهاي اين مسير، آكسون به چند قسمت تقسيم شده و هر يك از آنها مسووليت انتقال پيام عصبي به يك ماهيچه را به عهده ميگيرند.
در گذشته تصور ميشد عصب حركتي و بخشهاي مختلف آن به طور همزمان دچار اختلال ميشوند. اين در حالي است كه امروزه محققان دريافتهاند هر يك از اجزاي عصب حركتي به طور جداگانه و از طريق مكانيسم متفاوتي از وضعيت طبيعي فرد خارج ميشوند.
بنابراين با توجه به شواهد موجود ميتوان گفت در افراد مبتلا به بيماري ALS نخستين نشانههاي انحطاط سلولهاي عصبي در محل تماس دو عصب يا سيناپسها و آكسون ديده ميشود. بر اين اساس محققان در تلاش هستند دارويي براي درمان اين بيماري تهيه كنند كه بيش از اين كه از سلولهاي بدن محافظت كند، از آكسونهاي انتقالدهنده پيامهاي عصبي حركت به عضلات بدن در برابر فرآيندهايي كه منجر به تخريب و از دست دادن آن ميشود محافظت كند. بعضي از نورونهاي حركتي در مقايسه با نورونهاي حركتي ديگر آسيبپذير هستند.
دستيابي به راهكاري درماني براي اين بيماري مستلزم تهيه نقشهاي از چگونگي انتقال ضربانهاي عصبي از نورونهاي حركتي به ماهيچههاست. بههمين دليل محققان با استفاده از روشهاي مهندسي ژنتيك و نشانگرهاي فلورسنت در آكسون برخي از نورونهاي عصبي موشها سير تخريب سلولهاي عصبي را مورد بررسي قرار دادهاند تا با استفاده از نتايج بهدست آمده از آن بتوانند به يافتههاي جديدي در درمان بيماريهاي عصبي و بويژه بيماري AlS دست يابند.
کدام زخمها ممکن است سرطانی شوند ؟
معمولاً سه نوع زخم سرطاني در پوست ديده ميشود. يكي از آنها ملانوماست كه خالهاي رنگي و زخمي هستند كه سرطاني شدهاند و بدترين نوع سرطانهاي پوست هستند.
دو زخم سرطاني ديگر پوست كه نسبتاً هم شايع هستند و بيشترين تعداد سرطانها را در جهان و در كشور ما تشكيل ميدهند اما ميزان كشندگي آنها پايين است، عبارتند از:
۱) سرطان سلولهاي پوششي پوست.
۲) سرطان سلولهاي پايه پوست .
اين زخمها بيشتر در نقاطي از بدن پيدا ميشوند كه در معرض تابش آفتاب قرار دارند. اشعه ماوراي بنفش موجود در نور خورشيد، عامل اصلي اين بيماريزايي است.
زخمها اندازههاي مختلف داشته و از يك جوش كوچك تا چند سانتيمتر مربع متفاوت هستند.
سرطانهاي سلولهاي پايه پوست خوشخيمتر از سرطان سلولهاي پوششي بوده و آسانتر به درمان جواب ميدهند. هر زخمي كه در سرو صورت و گردن پيدا شده و مدتي از آن گذشته اما بهبودي نيافته است، بايد تحت مراقبت جدي تشخيصي قرار گرفته و نوع آن مشخص شود.
سرطانهاي پوست روز بهروز در حال افزايش هستند، در سراسر دنيا در ۱۰ سال گذشته رقم آنها به بيش از ۱۰ برابر رسيده است كه اين افزايش در زنان بسيار بيشتر و محسوستر از مردان است.
پيش زمينهها
معمولاً سه عامل پيش زمينه براي سرطانهاي پوست شناخته و معرفي ميشوند:
۱) قرار گرفتن در معرض تابش مستقيم آفتاب: مهمترين عامل به وجود آورنده است و بايد كشاورزان، كارگران و كساني كه در آفتاب كار مي كنند با استفاده از كلاههاي آفتابي از آن احتراز كنند.
تغيير سبك زندگي به ويژه در زناني كه سطح بيشتري از بدن خود را در معرض آفتاب قرار ميدهند، از دلايل مؤثر افزايش اين بيماري است.
خوشبختانه در كشور ما كه زنان از پوشش اسلامي برخوردار هستند، برخلاف همه كشورهاي غيراسلامي، چنين افزايشي در ميزان سرطان پوست در خانمها ديده نميشود. كاهش ضخامت لايه اوزن و كاهش اثرات محافظتي آن در اشعه ماوراي بنفش از دلايل مؤثر است.
۲) خشكي پوست: خشك بودن پوست و پوسته ريزي آن نيز از پيش زمينههاي سرطان بهحساب ميآيد كه بايد با مراقبتهاي مناسب درمان شود.
۳) كاهش سطح ايمني بدن: به هر دليلي كه سطح ايمني بدن پايين آيد، مثلاً در كساني كه پيوند عضو شده و دارو مصرف ميكنند، احتمال پيدا شدن سرطان پوست افزايش مييابد.
اين زخمهاي سرطاني در كساني كه پوست روشن دارند، بيشتر از تيره پوستان ديد ميشود. محلهاي شايع زخمها عبارت است از گونهها، پلكها، بيني، گردن، پوست سر و هر جايي كه بيشتر در معرض تابش آفتاب قرار گيرد.
درمان
اگر چه درمان زخمهاي سرطاني پوست )SCC, BCC( برحسب اندازه و محل قرار گرفتن آنها فرق ميكند اما بهترين روش درماني هنوز هم جراحي است كه بايد زخم بهطور كامل با حاشيههاي سالم برداشته شود. معمولاً اين زخمها نجيب هستند و به اين درمان جواب داده و كاملاً خوب ميشوند.
در مواردي كه زخمسرطان پوست عود ميكند و يا به دليل محل قرار گرفتن آن نميتوان با حاشيه كاملاً سالم آن را برداشت، از اشعه درماني (راديوتراپي) كمكي هم استفاده ميشود.
در زخمهاي كوچكتر كه در آنها بيمار تمايل به جراحي ندارد و يا اصلاً نميتواند كانديد خوبي براي عمل باشد، بهطور اوليه از اشعه درماني استفاده ميشود كه تقريباً معادل جراحي نتيجه خوب خواهد داشت.
كم خوني ناشي از كمبود ويتامين ب ۱۲
كم خوني وخيم ( كم خوني ناشي از كمبود ويتامين ب ۱۲) عبارت است از كمخوني ناشي از جذب ناكافي ويتامين ب۱۲ (كوبالامين). ويتامين ب۱۲ تنها در غذاهاي با منشاي حيواني يافت ميشود، مثل گوشت، ماهي، و لبنيات. اين نوع كمخوني اغلب در افراد ۶۰-۵۰ ساله روي ميدهد. علايم كمخوني وخيم به آهستگي و به طور نامحسوس ظاهر ميشوند و ممكن است بلافاصله تشخيص داده نشوند.
علايم شايع
ضعف، به خصوص در بازوها و پاها
زبان دردناك
تهوع، بياشتهايي، و كاهش وزن
خونريزي از لثهها
كرختي و احساس سوزن سوزن شدن در دستها و پاها
مشكل در تعادل
لبها، زبان و لثههاي رنگ پريده
زردي چشمها و پوست
افسردگي
گيجي و منگي، و زوال عقل
سردرد
مشكل در حافظه
وزوز گوش
علل
فقدان مادهاي به نام «فاكتور داخلي» كه جذب ويتامين ب۱۲ را ممكن ميسازد. اين ماده از مخاط معده ترشح ميشود. علت فقدان «فاكتور داخلي» معلوم نيست، اما امكان دارد يك نقص ارثي يا اختلال خودايمني باشد.
كاهش ترشح اسيد معده، به خصوص بعد از جراحي معده، يا همراه با فقدان «فاكتور داخلي». اسيد معده نيز براي جذب ويتامين ب۱۲ ضروري است
عوامل افزايشدهنده خطر
غذاي نامناسب، به خصوص رژيم گياهخواري كه ويتامين ب۱۲ را فراهم نميآورد و عدم استفاده از مكمل ويتامين ب۱۲ در اين حالت
بيماري تيروييد
جراحي معده، سرطان معده، يا التهاب معده
پرخوري يا بياشتهايي عصبي
ديابت شيرين (مرض قند)
ميكسِدِم (يك نوع بيماري تيروييد)
سابقه خانوادگي اين نوع كمخوني
سن بالا
عوامل ژنتيكي. اين بيماري در مردمان اهل شمال اروپا شايعتر است. در عوض در سياهپوستان و آسياييها نادر است.
پيشگيري
اگر جراحي معده شدهايد يا التهاب معده داريد، بايد مرتباً ويتامينب۱۲ تزريق كنيد.
عواقب مورد انتظار
در حال حاضر اين بيماري غيرقابل درمان است. اما با تزريق منظم ويتامين ب۱۲ علايم را تا هر زمان ميتوان كنترل نمود و عوارض را بهبود بخشيد. بعضي از علايم در عرض چند روز پس از شروع درمان ناپديد ميشوند، در حالي كه اين زمان براي بعضي علايم ديگر ممكن است چند ماه باشد.
عوارض احتمالي
نارسايي احتقاني قلب
دو بيني
افزايش استعداد ابتلا به عفونت
ناتواني جنسي در مردان
درمان
اصول كلي
براي تأييد بيماري از آزمايشات تشخيصي مختلفي ميشود: آزمايش خون، آزمايش شيلينگ (جهت بررسي جذب ويتامين ب۱۲)، و گاهي نمونهبرداري از مغز استخوان
دستورات درماني توصيه شده كه شامل درمان ويتامين ب۱۲ نيز هست را به كار بنديد.
داروها
معمولاً ويتامين ب۱۲ تزريقي تجويز ميشود. مقدار آن بستگي به شدت بيماري دارد. دوز معمول عبارت است از يك تزريق در روز تا ۷ روز، سپس يك تزريق در هفته براي يك ماه، و سپس يك تزريق در ماه براي باقي عمر
طريقه تزريق ويتامين ب۱۲ به خود را ياد بگيريد، زيرا مكملهاي خوراكي ناكافي هستند. درمان براي باقي عمر ضروري است. البته توجه داشته باشيد كه با درمان نيز توانايي جذب ويتامين ب۱۲ در شما طبيعي نخواهد بود
فعاليت
ممكن است لازم باشد كه فعاليت بدني تا رفع خستگي و مشكلات تعادلي محدود شود.
رژيم غذايي
رژيم خاصي توصيه نميشود. هماكنون، گوشت و جگر خام كه قبلاً توصيه ميشدند ديگر توصيه نميشوند.
امكان دارد دريافت مكمل آهن ضروري باشد.
در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد
اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان علايم اين نوع كمخوني را داريد
اگر علايم در عرض ۲ هفته پس از آغاز درمان شروع به بهبود نكنند
مزاياي پيوند اعضا و نسوج از جسد
پيوند از جسد تنها راه در مان و ادامه حيات بيماران با نارسايي پيشرفته .و غير قابل کنترل قلب و کبد ميباشد . اهداء نسوج مقوله اي مهم در بازگرداندن سلامتي بيماران و رهايي از رنج و معلوليت است: قرنيه - استخوان - دريچه هاي قلبي - پوست . پيوند اعضا از جسد از اعزام بيماران به خارج از کشور جهت پيوند جلوگيري کرده و از صرفه اقتصادي بالايي برخوردار است
پيوند کليه از جسد نياز به اهداء کليه از اهدا کنندگان زنده را ميکاهد . همواره نياز به اعضاي اهدايي بيشتر از موارد اهداء عضو بوده است . ميزان موفقيت و بقاي پيوند از جسد هر ساله رو به افزايش است .
نقش ه ژنهای ساعت در مجموع و مخصوصا ژن RORB در بروز اختلال خلقی فصلی
سلام.:10:
آیا به این فکر کردید که چرا در زمستان احساس میکنید که کمتر نیرو و انرژی دارید همه اش احساس خستگی و کسالت دارید؟
آیا تا به حال شده هنگام زمستان و پاییز احساس کنید نمیتوانید با مشکلات کنار بیایید؟ یا تا به حال شده با تغییر فصل از بهار و تابستان به پاییز و زمستان دچار تغییرات عاطفی بشوید؟
آیا به این فکر کردید که چرا در زمستان احساس میکنید که کمتر نیرو و انرژی دارید همه اش احساس خستگی و کسالت دارید؟آیا شده بیشتر اوقات احساس غمگینی و افسردگی کنید.آیا هیچ فکرکردید که چرا تمرکزتان روی مسائل کم میشود و دلتان نمیخواهد زیاد در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنید؟همه اینها به دلیل این است که ممکن است شما مبتلا به اختلال فصلی شده باشید که نوعی افسردگی پاییزی و زمستانی است.
احساس خستگی ، بی حوصلگی ، تنگ بودن خلق و هم چنین افزایش وزن از دیگر عوارض این اختلال است. تازهترین تحقیقات دانشمندان نشان میدهد ساعت داخلی بدن عامل تعیینکننده اختلال خلقی فصلی است.این تحقیق حاصل مطالعه ژنتیکی روی 152 کودک مبتلا به اختلال خلقی فصلی و 142 کودک بدون این اختلال است.
نتایج نشان میدهد که ژنهای ساعت در مجموع و مخصوصا ژن RORB ممکن است نقش مهمی در بروز اختلال خلقی فصلی داشته باشد.این تحقیق که از سوی دانشمندان دانشگاه هند انجام شده نشان میدهد این ژن که به طور عمده در چشم، غدد پینهرآل و مغز یافت میشود به نظر میرسد که با تنظیم ساعت بیولوژیک ارتباط داشته باشد.
مقصر افسردگی در فصل پاییز و زمستان ملاتونین است . هورمون ملاتونین که "هورمون وابسته به خواب" نیز نام دارد و در تاریکی و هنگام خواب شبانه بیشترین میزان ترشح را دارد.متناسب با تغییرات فصل، تغییراتی در ساعت بیولوژیکی بدن بوجود می آید. این تغییرات درروشنایی و نور ناشی از تغییر فصل هر چند که جزئی باشد، می تواند باعث عدم تطابق ساعت فیزیولوژیکی بدن با برنامه روزانه شخص شود. شایع ترین ماه هایی که می تواند منجر به تغییرات فصلی و افسردگی شود، دی و بهمن ماه است وبیشتر افراد مبتلا را خانم های جوان تشکیل می دهند.
پیشنهاد
مبتلایان به اختلال عاطفی فصلی به درمانهای بیشتری مانند ضد افسردگیها و نوردرمانی نیاز دارند اما دل گرفتگی رفتاری معمولا با افزایش فعالیت جسمانی و افزایش نور محیط کار و زندگی برطرف میشود.
اگر شما هم با آمدن فصل پاییز و زمستان احساس بدخلقی میکنید و یا به عبارتی مبتلا به اختلال خلقی فصلی
هستید، صبر کنید ،مدام نگویید از زمستان بدم میاید، وای دوباره پاییز شد. کمی تامل کنید. میتوانید با رفتن به پزشک و یا مشاوره در مورد احساسات خود حرف بزنید.
راه های کاهش احساس افسردگی در فصل زمستان
در ساعات روز از رفتن به مکانهای تاریک اجتناب کنید.
وقتی دمای هوا خوب ومناسب است پنجرهها را باز کنید تا نور طبیعی داخل اتاق بیاید
اتاقتان را با رنگ روشن رنگ کنید و از لامپهای روشنتر و پرنورتر در اتاق استفاده کنید.
زیر نور طبیعی خورشید و در وسط روز بیرون بروید و قدم بزنید.
با دوستان خود برای تفریح بیرون بروید
هنگامی که سر کار هستید، به طور کوتاه ولی مکرر در طول روز پشت پنجره و یا جایی که نورگیر است بروید.
تنها یک ژن مسئول رشد نورونهای حرکتی مغز نخاع است
تنها یک ژن مسئول رشد نورونهای حرکتی مغز نخاع استپژوهشگران آمریکایی در تحقیقات خود دریافتند که تنها یک ژن مسئولیت رشد نورونهای حرکتی مغز نخاع را به عهده دارد.به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دپارتمان فیزیولوژی و نوروساینس مرکز پزشکی لنگان نیویورک و موسسه پزشکی هوارد هیوز کشف کردند که تنها یک ژن به نام Hoxc9 در مرکز فرماندهی کنترل و رشد نورونهای حرکتی مغز نخاع قرار دارد.
این ژن از خانواده ژنهای Hox است. این خانواده از ژنها مسئول کنترل الگوهای پیچیده توسعه بدن از نخستین مراحل توسعه جنینی است. عملکرد این ژنها منجر به ایجاد ساختار پیچیده و جهت گیری بخشهای مختلف بدن می شود.
این ژنها برای اولین بار در مگس سرکه (پشه میوه) کشف و سپس در پستانداران و انسان نیز شناسایی شدند. از 32 ژن خانواده Hox که تاکنون در انسان شناسایی شده اند 21 ژن با نورونهای حرکتی حاضر در مغز نخاع در ارتباطند.
این محققان در این خصوص توضیح دادند: "ما می دانستیم که 21 ژن Hox به روشهای مختلفی اتصالات میان نورونهای حرکتی مغز نخاع و عضلات اندامها را می سازند اما اکنون در کمال شگفتی کشف کردیم که تنها یک ژن از این خانواده مسئول سازماندهی تمام نورونهای حرکتی و اتصالات آنها است. گام بعدی ما بررسی روشی است که ژن Hoxc9 از طریق آن بر روی نورونهای حرکتی مسئول حرکات و تنفس اثر می گذارد."
براساس گزارش PhysOrg، در پستانداران صدها نورون حرکتی برای کنترل سلولهای مختلف عضلانی که موجب انجام حرکات می شوند وجود دارند.
این دانشمندان با مطالعه بر روی موشهای دارای جهش ژنتیکی بر روی ژن Hoxc9 و با تجزیه نشانگرهای مولکولی که موجب تشخیص نورونهای حرکتی اندامها از نورونهای حرکتی حاضر در فضای قفسه سینه می شوند کشف کردند که این جهش ژنتیکی، نورونهای حرکتی قفسه سینه را به نورونهای حرکتی اندامها تبدیل می کند.
سپس در یکسری از آزمایشات بیوشیمیایی نشان دادند که ژن Hoxc9 بیان ژنتیکی نورونهای حرکتی را از طریق خاموش کردن سایر ژنهای خانواده Hox سازماندهی می کند.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]