-
با توجه به پات بندی بندی قسمت آخر سریال آخرین باد افزار من احتمال میدم که قسمت آخر این سریال یعنی افسانه کورا به چهار پارت تقسیم بشه که عبارت است از:
کتاب چهارم : توازن
قسمت دهم : ملت نوین، بخش اول : متحدسازی الهه
قسمت یازدهم : ملت نوین، بخش دوم : نسل کهن سالتر
قسمت دوازدهم : ملت نوین، بخش سوم : قضاوت
قسمت سیزدهم : ملت نوین، بخش چهارم : آواتار کورا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
سازندگان این سریال پایان ساخت این سری از سریال های آواتار را اعلام کردند:
در یک جلسهی پرسش و پاسخ که اخیراً برای سایت آواتار ویکی برگزار شد، کنتزکو و دی مارتینو
پاسخهای شادی بخشی در مورد گذشته، حال و آیندهی کار خودشون روی آواتار آخرین باد افزار
و افسانه کورا دادن. در اولین پرسش، کنتزکو رفت سراغ مهمترین سوالی که هر طرفداری در ذهن
خودش داره و اون سرنوشت دنیای آواتار بعد از خاتمه افسانه کورا بود. و اون تأیید کرد که:
"کمیک های بیشتری برای آواتار آخرین باد افزار در راهه"
"ممکنه چیزهای ریزه و میزه و محصولاتی (مثلاً عروسک) هر از چند گاهی بیرون بیاد
اما بغیر از اون چیز مهمی در دست ساخت نیست، و تا مدت بسیار طولانی هم در کار نخواهد بود.
ما داریم میریم برای کار روی پروژههای دیگه"
پ.ن از حمید : صبر کن ببینم، ما که به اشک افزاری افتادیم
بحث اشک افزاری شد، مایک در مورد یکی از پر افتخارترین لحظاتش وقتی داشت روی
افسانه کورا کار می کرد بحث کرد که اونم قسمت "کورای تنها" بود. دی مارتینو گفت:
"واقعاً برام مهم بود که کلنجار رفتن کورا با خودش تا حالش خوب بشه رو واقعی به تصویر بکشم
که انجام اینکار توی انیمیشن واقعاً سخته. من واقعاً خوشحالم که این قسمت نشان دهندهی خیلی
از مردمی بود که با مشکلات روحی و جسمی دست و پنجه نرم میکنن. میدونم که این موضوع
درد روحی و جسمی خیلی بیشتر از اینه که بشه توی یه قسمت 22 دقیقهای اون رو خوب به تصویر
کشید و کار من هم فقط ذرهای از درد این افراد رو نشون میداد، اما من تمام تلاشم رو کردم تا بهترین
کارم رو به تصویر بکشم و مردم آگاه بشن از وجود این افراد و بهتر با اونا ارتباط برقرار کنن"
بعدش سوال بعدی که یکی پرسید و برای ما هم خیلی سوال بود و خیلی توی کامنتها و
نظرات در موردش بحث کردیم، اونم اینکه "بابای بچههای تاف کی هستن؟" دانته جواب داد:
"برنامه رو دنبال کنید، توی کتاب چهارم خیلی تاف حضور داره!"
طرفدارها می تونن انتظار ارتباطات بیشتری بین افسانه کورا و آواتار آخرین باد افزار رو داشته باشن.
نام دختر زوکو و فرمانروای آتش کنونی بالاخره "ایزومی" اعلام شد. گرچه بازم سازندگان از گفتن
اینکه مادر اون کیه طفره رفتن اما دی مارتینو قول داد که فرمانروای آتش در ادامه این فصل
نقش مهمی خواهد داشت.
در مورد شرور کتاب چهارم هم صحبتی صورت گرفت. یکی از طرفدارها به شباهت بین
جاه طلبی کورا و کوویرا اشاره کرد و دی مارتینو در پاسخ گفت:
"وقتی داشتیم در مورد شرور کتاب چهارم فکر میکردیم، میخواستیم که زن باشه. و اینکه کورا
باید با فردی با شخصیت مشابه خودش مبارزه کنه.
-
عنوان قسمت 7
Reunion
هستشبه معنی تجدید دیدار
-
ملت نوین
اگه این عنوان برای قسمت های دنباله دار 4 قسمت پایانی باشه
ایا بالاخره شاهد به ارامش رسیدن کشور خاک هستیم؟
نظرتون چیه؟
لطفا در گفتگو ها شرکت کنید.
باتشکر... /حسین.
-
نظریه طرفداری در مورد تصویری که کورا همش از خودش میبینه:
همین الآن دوباره داشتم قسمت 2 رو نگاه میکردم که ببینم چیزی رو جا انداختم یا نه و کلا
بیشتر بفهمم داستان از چه قراره که به این قسمت رسیدم که اون سگه وسط خیابون اومد
دیدن کورا و بعد متوجه حضور اون یکی کورا شد. بعد جلوتر معلوم شد که سگه روح بوده و
میخواسته به کورا کمک کنه ولی ارواح فقط راهنما هستن و نمیتونن به طور مستقیم به
طرف بگن چته مثل تاف که همون اول نگفت هنوز اون فلز توی بدنته. از اینجایی که روحه اون
یکی کورا رو دید نتیجه گرفتم که اون یکی کورا یه روحه و به نظرم یه روح تاریکه که اونم
کسی نیست جز واتو. حالا چرا؟ چون که توی کتاب دوم هم راوا گفته بود یکی از ما بدون
اون یکی نمیتونه وجود داشته باشه و از اونجایی که راوا درون کوراست پس واتو داره سعی
میکنه از توی کورا بیرون بیاد اما هنوز اونقدری تباهی دنیا رو فرا نگرفته که واتو قدرتمند بشه
و با به قدرت رسیدن کوویرا که داره تباهی رو گسترش میده این قدرت داره به واتو برمیگرده
تا درون راوا دوباره متولد بشه.
نظر شما چیه؟
-
اطلاعیه ای در مورد کوویرا:
کوویرا یک اسم هندیـه و به معنی "زن دلیر"ـه که به شخصیتش هم میخوره.
عکس کوویرا پشت روزنامهای که لین بی فانگ داشت در زائو-فو میخوند بود.
معنی متن زیر اون هم میشد "تیم امنیتی".
کوویرا اولین دشمن زن در افسانه کوراست.
در ضمن کوویرا تنها کارکتر دشمنی هست که قبل از اون در یک کتاب دیگه هم بهش اشاره شده بود.
تصویر کوویرا از "زلدا ویلیامز" الهام گرفته شده که صداپیشهی اون هم هست
و خال روی گونهی کوویرا هم مشابه به یه علامت مادرزادی روی صورت مادر زلداست.
کوویرا محبوبترین شرور برایان کنتزکوـه.
کوویرا از عمد طوری طراحی شده که از نظر قد، ساختار بدنی، و خصیصههای شخصیتی
مشابه کورا باشه تا اینطور به نظر برسه که کورا حالا باید با یه ورژن
از خودش دست و پنجه نرم کنه.
-
نقد و برسی قسمت 1تا6
خب بالاخره بعد از 6 قسمت تونستم فصل 4 کورا رو ببینم و اول از همه باید بگم اصلا اون
چیزی که انتظار داشتم نبود و هیجان بشدت کمی داشت و داستان هم خیلی ضعیفتر از
فصول قبل شده همچنین صحنه های مبارزه مکاتانک ها باهم خیلی غیر طبیعی طراحی
شده بود و اصلا بهم نچسبید. هر چند در صحنه های مبارزه تن به تن مثل کوویرا با راهزنها و
کوویرا و کورا در نبر زائو-فو بسیار لذت بردم ولی به نظرم چاشنی انیمیشن کامپیوتری رو به
دلیل وجود تکنولوژی بیشتر نسبت به فصول قبل خیلی زیاد کردن که باعث شد من کمتر
خوشم بیاد. این از این. در وهله بعدی باید خط داستانی اشاره کنم که ضعف شدیدی
داشت. شخصیت ها جذابیت قبلی خودشون رو از دست دادن. ماکو که از صحنه روزگار حذف
شده. بولین خشک و بی مزه شده، آسامی ولی عادی مونده و کورا هم که با درد
وحشتناکی دست و پنجه نرم میکنه. از طرفی انتظار داشتم حضور تاف مجللتر و زیباتر به
تصویر کشیده بشه که نشد. البته شاید بشه گفت دلیل این همه نقد منفی اینه که ما
دلمون برای تیم آواتار تنگ شده و اگه از نیمه پر لیوان نگاه کنیم نتیجه میگیریم که نویسندهها
کار بسیار ارزشمندی برای به تصویر کشیدن این جدایی بزرگ بین تیم آواتار رو انجام دادن. از
عنوان قسمت 7 میشه پی برد که تیم آواتار دوباره متحد میشن و به مبارزه با کوویرا میپردازن.
توی این نقد به خیلی چیزهای ریز دیگه اشاره نمی کنم چون اگه بخوام بگم باید یه دفتر
بنویسم ولی برای قسمت 7 به بعد دیگه برای هر قسمت نقد جدا مینویسم. فلش بک های
بی نظیری که در قسمت دوم یعنی "کورای تنها" داشت بشدت عالی بود، من بعضی از
کامنت ها رو میخوندم گفته بودن از این حالت خوششون نیومده بود ولی به نظرم بهترین راه
برای بیان حالت روحی کورا این بود که شما در لحظهای که کورا از مسابقه بیرون میاد و
حالت استیصال اون رو میبینید نشون بده که چقدر در گذشته زجر کشده. اگه اون صحنه
های فلش بک رو توی قسمت اول نشون میدادن شما اون احساس هم ذات پنداری رو با
کورا رو از دست میدادید. که اصلا اساس به وجود اومدن فلش بک هم همینه. در قسمت دو
باز هم شاهد یه جمله بزرگ بودیم، اینبار از طرف کاتارا : "ذهن میتونه متحدی قدرتمند یا
دشمنی بزرگ باشه" برای خود این جمله جا داره بشینیم ساعت ها بحث کنیم که در اینجا
نمی گنجه. به تصاویری که کورا توی کوچه و خیابون از خودش دیدیم میرسیم که همین در
مبارزه با کوویرا باعث شد نتونه اون رو شکست بده، تاف حرف بزرگی زد، به نظرم کورا در
ناخودآگاه خودش از بازهم رنج و درد کشیدن میترسه برای همین به صورت غیر ارادی میخواد
رنجی که اون موقع متحمل شده رو در خودش زنده نگه داره تا بهونه ای برای نجنگیدن
داشته باشه. غیر ارادی برای این میگم که همه ی ما اونقدر کورا رو خوب میشناسیم که
بدونیم واقعا هیچوقت از یه مبارزه عقب نشینی نمیکنه. ترس گذروندن یه دوره نقاهت دیگهی
3 ساله و شایدم بیشتر بعد مبارزه با هر کسی باعث این اتفاق شده. از اینا بگذریم میرسیم
به شرور کتاب چهارم یعنی کوویرا "متحد کنندهی کبیر". اول بگم که به شدت از شخصیت
پردازی این آدم راضی هستم. بسیار عالی درستش کردن از تکبر و قدتر طلبی تا روی
مهربونی که میتونه به شدت قسی القلب بشه، زکاوتی که داره. اصلا هر چی بگم کم گفتم
در مورد کوویرا. قدرتش در مبارزه که اگه جنورا و اوپال دخالت نمیکردن سر کورا رو از تنش
جدا کرده بود. حالت چهره و وضعش بعد از مبارزه با کورا. اون آشفتگی موهاش واقعا عالی
بود. یه چیزی که برای خودم و شما اگه دقت کرده باشید شگفت انگیز بود حرف تاف بود که
از هر دشمن گذشته ات میتونی درس بگیری. اونا اهداف والایی داشتن فقط ایده الوژی اونا
از حد گذشته بود دقیقا چیزی که من همیشه در مورد ظهیر در فصل سه میگفتم. اون فقط
راه بدی رو برای انجام فعالیتش انتخاب کرده بود. این در مورد کوویرا هم صدق میکنه. فقط با
یه اصلاح در روش کارش یعنی به بردگی نگرفتن دیگر ایالات، میتونست کاری کنه که لقب
"متحد کنندهی کبیر" واقعا برازنده اش بشه. به هر حال از حق نگذریم کتاب چهارم هم بد
نیست ولی در مقایسه با کتاب سوم و گروه نیلوفر سرخ و شخصیت کرزماتیک ظهیر چیزی
برای عرضه نداره. امیدوارم خوشتون اومده باشه و منتظر خوندن نظرات شما در این مورد هستم.
-
کسی که از طرفداران سری قبلی آواتار (ٰThe Last Airbender) بوده باشه احتمالاً با دیدن فصل اول آواتار کورا تا حدودی دلسرد بشه! به نظر میرسه کورا بیشتر درگیر مسائل عاطفی و خامی دوران نوجوانی است، مسابقات پروبندینگ هم در حد انتظارات از سری نیست و شخصیت منفی (آمون) با وجود ایدئولوژی نخنماـش چالش قدرتمندی در خط داستان عاشقانهی آواتار نیست!
خب بعد از دیدن فصل دوم (بتازگی و با تاخیر دو ساله) به نظرم این افت جبران شده، به هر حال سازندگان با کمی تأمل فصل دوم رو با استفاده از بعضی عناصر موفق آواتار قبلی تا حدودی احیا کردند، نمایش سرگذشت اولین آواتار و جنگ خیر و شر (متأثر از حضور انسانها با خط فکری متفاوت) به کار گرفته شده که محرک خوبی برای دنباله و اوج گرفتن داستانه.
اما فصل سوم تازه به اون چیزی تبدیل میشه که باید باشه، ظهیر یک شخصیت منفی با شخصیتپردازی خوب که حتی ویژگیهایی برای محبوب بودن داره، هیجان مبارزات و عیانتر شدن خشونت هر چند کم اما یک فصل جذاب و تأثیرگذار از داستان آواتار رقم زدهاند. جایی که از پتانسیل دختر بودن آواتار خیلی بیشتر از نمایش چند رابطهی عاشقانه استفاده شده و بالاخره در پایان میتونه شما رو متأثر کنه.
امیدوارم بعد از دیدن فصل چهارم در مورد ادامهی داستان و نقطهی پایان افسانهی کورا بیشتر بحث کنیم.
-
ذهن میتونه متحدی قدرتمند یا بزرگترین دشمنت باشه
-
عنوان قسمت 8
Remembrances
هستش
به معنی
اذکار