نقل قول:
دقیقا این جواب اون نظریه بندی هایه شماست وقتی از یه تیم به عنوان Sore Losers یاد میشه چه تو مقاله یه شبکه چه توسط چابی بعد برد بارسا و مورد مشابه که دقیقا این بعد اومدن مو به رئال باب شد که به درستی تو همون مقاله آس بهش اشاره شد که فکر نکنم بیربط بوده باشه به این فضا بعد ال کلاسیکو که به وجود آوردین.
اون قضیه هواپیما یا اینکه نمیتونن باخت رو قبول کنن هم بیراهه نبود. اینو تو پستا هم دیدیم که بطور قطع مشخص هست کی این وسط داره برد کی رو لوث میکنه. کلا از بعد اومدن مو به رئال این ذهنیت تو اکثر طرفدارا و حتی بازیکنا رئال به وجود امده که قبل هر بازی برای خودشون دشمن فرضی درست کنن بعد هر باخت هم برای اینکه مسئولیت رو از سر خودشون وا کنن، همه تقصیرات رو بندازن گردن داور. جالب اینجاست بعد نتیجه پنج صفر هم، به داوری ربط دادن. کلا این ذهنیت دیگه شده جزئی از رئال چه بازیکن، چه طرفدار.
هرچی کارشناسی داوری بود "نه داخل مادرید" همه نظراتشون رو گفتن. حالا یکی دوست داره باخت رو به داور ربط بده یکی به حرکت راموس یکی بگه اگه واران بود اینجوری نمیشد یا یکی هم این سوال براش پیش بیاد چطور میشه یه تیم مدعی که همه جزو دو تا تیم آماده اروپا میدوننش، از چهار بازی سخت تو لیگ فقط یک امتیاز تونسته کسب کنه.
توقع داشتم این دفعه برای صحبت هاتون چارچوب قائل بشید و از این شاخه به اون شاخه نپرید، الان ماشالله راجع به هر چیزی صحبت کردید به جز خود بازی، چه قسمت فنی و چه عکس هایی که دوستمون گذاشت. بخشی از صحبتتون {مثل حکم صادر کردن راجع به خصوصیات اخلاقی هواداران یک تیم} کاملا خارج از حدوده هست و توی شرایط معمولی ویرایش میشه. اما اینجا برای اینکه سوء برداشت نشه باقی می مونن.
دیگه توقع ندارید که در جواب همچین صحبت هایی من از خصوصیات اخلاقی هواداران رئال و بارسا صحبت کنم؟ مشکل همون طرز تفکر "لشکرکشی" هست که اول صحبت ها گفتم که متاسفانه طرز تفکر غالب شده، یعنی بعضی از ما اصلا کاری به خود بحث و اینکه چه کسی چه چیزی رو میگه نداریم، اول صف بندی می کنیم و بعد فقط می خوایم یه سوژه پیدا کنیم، یه تیکه بندازیم و از هم قطارها حمایت کنیم و بریم. الان اگه ژاوی بعد از نتیجه نگرفتن توی یه بازی از چمن بازی شکایت کنه یا اگه راموس از تئوری توطئه فدراسیون فوتبال اسپانیا صحبت کنه، کاری به این نداریم که این صحبت درسته یا نادرست، کاری نداریم که خیلی از هوادارها ممکنه اصلا با این صحبت بازیکن تیمشون موافق نباشن، فقط یه "ما" هست در مقابل یه "شما" و بعد لشکرکشی، در حالی که می دونیم این تعریف "ما" و "شما" و نسبت دادن ویژگی به این دسته مثل "هواداران تیم X فلان جور هستند" یا "هواداران تیم X به فلان مسئله اعتقاد دارن" چقدر کودکانه هست و در شان چند تا شخص بالغ نیست. چون با این کار داریم راجع به یه طیف خیلی وسیع از آدم ها با خصوصیات و طرز تفکرهای مختلف حکم صادر می کنیم.
نقل قول:
والا تا جایی که دیدم هر مقالهای که گذاشته شد شما برداشت شخصی کردین از نویسنده اون. این طرفدار بارسا هست پس چرت میگه، اون دشمن پرز هست پس نمیشه به حرفش استناد کرد. شما از زاویه دید خودت میگی رئال بیشتر ضرر کرد. ما هم میگیم. این بیشتر رو کی میگه؟ دیگه تصاویر مشخص بوده و اکثرا اگه از زاویه دید طرفداری نگاه نکرده باشن و ذهنیت نداشته باشن کاملا دیدن که اشتباهات چی بوده.
من روی روند کلی بازی و بخش فنی مفصل صحبت کردم و بعد از اون در کنارش روی تک تک صحنه ها صحبت کردم و جاهایی که میشد عکس و ویدئو و دلائلم رو آوردم، در حالی که شما نه تنها از بخش فنی صحبتی نکردید، بلکه عکس بدون کامنت دوستمون رو بدون اینکه به این توجه کنید که عکس داره همون حقیقت قبلی رو نشون میده رو صرفا تایید کردید و در جواب به عکس و ویدئو راجع به حرکت بوسکتز یا یک آفساید که ازش صحبت میشه با تعبیرهایی مثل "حالا فکل نیمار جلوتر بود {یا نبود}" که در شان بحث نیست در حال فرار از اون هستید و بحث رو به بی راهه بردید.
نقل قول:
در مورد خیابانی هم طبقه روال تا اینکه یه نقل قول از ری هادسون شد این باز شما بودی که گفتی این گزارشگر کلا سوژه هست و مثل خیابانی میمونه.
کاملا درسته، اما این بحث توی تاپیک دیگه ای انجام شده بود و ارتباطی با این تاپیک نداره. اگه نقطه نظری داشتید باید در همون زمان اعلام می کردید و اون رو به این بحث نمی کشوندین.
جالب اینکه دوستی که نقطه استارت بحث ها رو زد و قسمت هایی از شنیده هاش در گزارش بازی رو در تاپیک نقل قول کرده بود، با این صحبت مخالفتی نکرد و موافق بود، اما دوستانی که شاید بعضی هاشون با صدای ایشون و گزارش های ایشون آشنایی نداشته باشند، متعصبانه به قضیه نگاه می کردند، مثل خیلی از مسائل روزمره که باهاش مواجهیم.
نقل قول:
در ضمن این نگاهتون هم واقعاً جالب هست که چون این نویسنده قبلان در مورد مسی و پپ مقاله نوشته یا فلان نویسنده از ستونش برای دشمنی شخصی با شخص پرز استفاده میکنه پس با این حساب از اسطوره رئال دی استفانو تا رائول و والدانو و بقیه اسطورهایه رئال که در مورد پپ و بارسا و مسی صحبت کردن طرفدار دو آتیشه بارسا هستن.
قیاس و نتیجه گیری که کردید نمونه بارز مغلطه هست، چون اصلا شرایط مقایسه فراهم نیست نمیشه اون نتیجه گیری رو داشت. تعریف و تمجید از یک شخص کجا و نوشتن یک عنوان کتاب راجع به اون شخص کجا. رائول به عنوان یک فوتبالیست از دوستش گواردیولا تمجید می کنه، این به این معنی هست که برای این شخص ارزش قائل هست. اما آقای Balague یک عنوان کتاب رو راجع به پپ و یک عنوان کتاب دیگه رو راجع به مسی می نویسه {در جریان هستید که نگارش یک کتاب چه زمانی رو صرف می کنه و تا علاقه شدیدی وجود نداشته باشه همچین اتفاقی نمی افته}، این یعنی قلبش برای بارسا می تپه، کما اینکه افراد زیادی راجع به رئال یا اسطوره های رئال کتاب هایی رو نوشتن، به این مسئله کوچکترین اشکالی وارد نیست، چون طرفداری در ذات فوتبال هست، اما این یعنی این شخص یا اشخاص توی همچین رویارویی هایی بی طرف نیستند و نظرشون هرچقدر هم عمیق باشه مثل نظر یک هوادار آغشته به تعصب هست و بدیهی هست که صحبتشون برای طیف زیادی قابل قبول نباشه. حالا شما این صحبت من رو تغییر می دیدید و از لفظ "چرت و پرت" استفاده می کنید، لابد قصد خاصی دارید.
+
شما میگید هر مقاله ای که گذاشته شد، در حالی که صرفا دست گذاشتید روی دو مقاله از دو شخص کاملا ذی نفع {یکی طرفدار تیم مقابل و یکی مخالف سرسخت پرز}، من فکر می کردم صرفا به خاطر بی اطلاعی بوده، اما ظاهرا حالا که متوجه شدید هم قصد برگشت ندارید.
صادقانه جواب این سوال من رو بدین: چند وقت هست که با آقای Relano آشنایی دارید و صحبت هاشون رو دنبال می کنید و مثلا اگه بخواید به طور تقریبی بگید چند تا از مقاله هاشون رو خوندید؟ آیا به این شکل نیست که به ظن خودتون همون "سوژه" که ازش صحبت کردم رو پیدا کردید در حالی که موضع کلی آقای Relano رو نمی دونستید؟