Mediate: [usually passive] (formal or technical) to influence sth and/or make it possible for it to happenنقل قول:
معنی قسمت مشخص شده میشه:
ارتباط گروهی نه تنها از طریق تکنولوژی برقرار می شود بلکه می تواند در هر زمان و مکانی اتفاق بیافتد.
Printable View
Mediate: [usually passive] (formal or technical) to influence sth and/or make it possible for it to happenنقل قول:
معنی قسمت مشخص شده میشه:
ارتباط گروهی نه تنها از طریق تکنولوژی برقرار می شود بلکه می تواند در هر زمان و مکانی اتفاق بیافتد.
خیلی ممنونم دکتر خیلی لطف کردید خدا شمارو حفظ کنه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
When this happens, a group may simply produce the mere sum of individual work while losing
synergistic benefits of group interaction.
زمانیکه این امر واقع می شود، یک گروه ممکن است به سادگی، مجموع محض کار شخصی را تولید کند در حالیکه مزایای تعامل گروهی را از دست می دهد.
من بخش پررنگ شده رو نمی فهمم یعنی چی؟
با وقوع این جریان، یک گروه میتونه به طور واضحی انحصارا نتیجه ی کار فردی رو بدهد همراه با اینکه مزایای مفید فعل و انفعالات گروهی رو هم از دست بدهد.نقل قول:
When this happens, a group may simply produce the mere sum of individual work while losing
synergistic benefits of group interaction
موفق و :11:موئید باشین
وقتی این اتفاق می افتد یک گروه ممکن است صرفا مجموعه ای از کارهای فردی را ارائه دهد اما از مزایای کار دسته جمعی و تعامل گروهی بی بهره می ماند.نقل قول:
لطفا متن من رو هم ترجمه کنید:
کد:http://forum.p30world.com/showpost.php?p=6582572&postcount=141
tailor در جمله زیر به چه معناست؟
A coordination structure for group decision-making should be flexible so
that a group can tailor GSS coordination features to be compatible with its
evolving needs.
یک ساختار هماهنگی برای ساخت تصمیم، باید به قدری انعطاف پذیر باشد که یک گروه بتواند ویژگی های هماهنگی را به منظور مقایسه با دیگر نیازهای در حال رشد ....
---------- Post added at 10:53 PM ---------- Previous post was at 10:52 PM ----------
خیلی زیبا معنی کردید. واقعاً لذت بردم:11:نقل قول:
trailor: سازگار كردن، جور كردن، مناسب كردننقل قول:
معنی این جمله چیه؟
I asked God for strength, that I might achieve I was made weak, that I might learn humbly to obey;,
از خدا خواستم به من قدرت دهد تا که شاید دریابم ضعیف آفریده شده ام تا که شاید بیاموزم خاضعانه اطاعت کنم.نقل قول: