سلام
اگرشمامعتقدیدکه"باید"تاپیک جدیدباشه من گردنم ازموباریکتره. ولی درعین حال باتوجه به آماربازدیدکننده ها امیدبیشتری وجود داره تامشارکت بیشتری صورت بگیره. ازنظرمن هدف،ابراز و بیان نظراتمونه واحمقانه ترین کاراینه که فکرکنیم ممکنه حرفمون احمقانه باشه. ازگفتن بترسیم ویافکرکنیم مجبوریم درمورد چیزایی که اعتقادنداریم حرف بزنیم یاتنگ نظرانه تکبربورزیم که این تاپیک برای ابرازعقایدمون خیلی حقیره و...
دلیل من ازشرکت درین تاپیک نه به خاطراحترام یااعتقادی ست که به فلسفه دارم.
اول : بخاطر روش فلسفه است. حتی شعر یاهنراگرچه بیان عواطف ماست اماشیوه بیانشان نیازمندتفکرست. آیایک شاعر بی آنکه بیاندیشد شعرمیسازد؟بازهم مثال کلیشه ای وقدیمی ساختمان رامیزنم. وقتی شمامیخواهیدیک ساختمان بسازیدگذشته ازمصالحی که میخواهیداستفاده کنید-آجروسیمان وتیرآهن وسرامیک وشیرآلات و....-بایدبه کامپوزیشن وتناسب آن هم بیاندیشید،که فلان اتاق،کجای ساختمان باشد؟ابعادش چنددرچندباشد؟اندازه فلان پنجره چقدرباشد؟راه پله کجاباشدو....؟پس درمورد ساختارجامعه هم نیازمندتفکریم. والبته این جامعه عناصرخاص خودش رادارد. نتیجه این که هرایده ونظریه ای بایدیک ساختارعقلانی داشته باشد.
دوم اینکه:وقتی میخواهیم ایده ای را اجرا کنیم بایدآنرا تشریح وتبیین کنیم تامردم بدانندکه چرابایداینکاررا انجام بدهندودیگر مارا به استبدادوزورگویی متهم نمیکنند وضمن اینکه نیازی به پیغمبربازی ومقدس بازی هم نیست! امااین تشریح به دوگونه است یک:قاعده اجتماعی تحمیل شده به افرادجامعه یا برخاسته ازضرورت های اجتماعی ست که بایدمردم رااز این ضرورت آگاه کردواینجابحث پیوندهاوارتباط میان پدیده های اجتماعی پیش می آید یا دو:باید درنظر مردم قاعده اجتماعی معقول باشدتا موردپذیرش وامتثال آنهاقراربگیرد. واین کارفلسفه وفیلسوف سیاسی ست.
وسوم: اینکه درمورد شرع مقدس نیزمااین تببین وتشریح را میتوانیم فقط وفقط باشکوفایی ایمان زاییده شناخت وآگاهی بسط وتوسعه بدهیم که بازهم محتاج مباحث فلسفه ایم.
وچهارم:باتوجه به اینکه ساختارفکری وفرهنگی ما متناسب باساختار زندگی ما تغییرنکرده یعنی هرمحصول صنعتی و حتی فکری وفرهنگی که واردکشورما شده بسترفکری وفرهنگی نداشته ومثلا اگر خانمی ازفمینیسم صحبت کرده باتهمت وبدبینی روبرو شده ، یادرمورد برخوردهایی که با محصولات صنعتی شماچندرساله توضیح المسایل راسراغ داریدکه درموردهک کردن موبایل بابلوتوث.اینترنت،کپی رایت و...صدها مورددیگرفتوایی صادرشده است؟اگرچه این کارازوظایف مجلس تلقی میشود اماباتوجه به اینکه قانونگذاراساسی مبارزه بااصل لیبرالیسم کامل که میگوید:"هرآنچه مخالف قانون نباشد،مجازاست."رامطمح نظرداشته تاازارزشهای اخلاقی ودینی صیانت وپاسداری نماید.واز همین رو،مراجعه به منابع وفتاوای فقهی معتبر رادرمواردی که قانون مسکوت مانده است راتجویزنموده.امابااین حال اجتهادپویا یک ضرورت بلامرجح به نظرمیرسد. امیدوارم منظورم ازساختار فکری وفرهنگی مشخص شده باشد.
پنجم:برای اینکه میخواهم باکسانی درموردزندگی حرف بزنم که نگاهشون به زندگی مردمی تراز یک روشنفکریااستاددانشگاه و...است. یعنی باخودمردم درباره زندگی حرف بزنم. میخواهم مردم شهروسرزمینم روبشناسم. واین کاربرایم خیلی شریف تر وعزیزترست.
چیزی که ما میتونیم بهش توجه کنیم اینه که اولا توچه وضعیتی هستیم و دوم این که وضعیت شایسته جامعه مون روتعریف کنیم.مهمترین عناوین میتونن: استقلال اقتصادی، آزادی های برابراجتماعی( سیاسی) و اساسی.امنیت اجتماعی. فرهنگ واندیشه اجتماعی،خانواده و....
"زندگی تعاملی ست میان رفتارآدمی با اندیشه واحساس وی درتقابل با نیازها،ترسهاومحدودیت هایش، درکشاکش "بودن"و"شدن" خودش، جامعه اش وطبیعت."