از قصه هاي مجيد هم بدم مي اومد
.
Printable View
از قصه هاي مجيد هم بدم مي اومد
.
سلام.نقل قول:
یه کارتونه بود یه عالمه سمور بودن به دلایلی که فک کنم این بود که بهشون حمله میشد مجبور شدن مهاجرت کنن . کلاً ژانرش خیلی وحشت بود . من ازشون خیلی میترسیدم مخصوصاً وقتی از این درخت به اون درخت میپریدن !
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خــداییش ترسناک بــود:31:
++++++++
من واسه یکی از قسمتای "چاغ و لاغر" فکر کنم ترسیدم.اونجاش که آدم آهنیه اون آدم کوچولوهه رو تعقیب میکنه .این تعقیب و گریز آروم ادامه پیدا میکنه تا اینکه تو یه نما وقتی آدمه سر شو برمیگردونه ، کله آدم آهنی رو درست مقابل سرش میبینه.خیلی ترسناک بود این صحنه.
من از حنا دختری در مزرعه
خونه مادر بزرگه :2:(تازه خواهرم گفته اینو دانلود کن میخوام بزارم بچم نیگا کنه:27:)
کوه های آلپ بدم میومد( نمیدونم چرا)
یک کارتون هم بود ایرانی ها ساخته بودن که چند تا آدم رفته بودن توی یک چیزایی مثل جوراب بود جنسش و مشکی هم بود
مثلا اینا میکروب بودن: دی
هر وقت این کارتون رو میدیدم نمیتونستم نفس بکشم، گرمم میشد و احساس خفگی میکردم. فک میکردم توی جورابم.
به جاش از یک کارتون خیلی خوشم میومد. یک خرگوش بود فک کنم، سطل جادویی داشت:5:
عجب دورانی بود چقدر کارتون دوست داشتیم.
الان هم وقت کنم بازم نیگا میکنم.هر چند دیگه کارتون های جالبی نمیزارن و همش مجری ها فک میزنن.
فیتیله رو هم جمعه ها بیکار باشیم با بابام نیگا میکنیم.:27:
از چاق و لاغر متنفر بودم و هستم.خیلی ترسناک بود...الان هم که بعضی وقتا میزارتش نمیبینم.
وقتی نظرات شماها رومی خوندم،انگار ازطرف خودم حرف زده باشید.کاملاباشماموافقم.....ا ما دوستان گناه صداوسیمای بیچاره چیه که عقل وهوش کودکان هرنسل ازنسل قبلی بلاتره وبه راحتی نمیشه سرشون کلاه بزاره.....اونهم باامکانات محدودسازمان.....راستی یادتون هست 10،11سال پیش یه برنامه پخش می شدبه اسم (تابستونه)....یه روز وقت گرفتم،ازیک ساعت برنامه 40دقیقه فقط مجری فک می زد.10دقیقه تبلیغ خودبرنامه.10دقیقه هم گزارش.......حالم از این برنامه به هم میخوره....حتی فکرش هم منو آزار می ده........:2:
نقل قول:
نگو اینجوری . آخر کارتون بود .
الان تلویزیون پخش میکنه مگه ؟ کی ؟:18:
از خونه ي مادربزرگه
و فوتباليستا:41: آخه هميشه 1هفته بايد منتظر ميشديم تا قسمت بعديو ببينيم.نامردا هر روز پخش نميكردن.
یه برنامه عروسکی بود قورباغه ها توش بودن....درست یادم نمیاد
مادر، بچه ویکی دیگه....یادم نیست...خیلی زشت بود.
:31:تو خاله قورباغه رو ميگي.....منم ازش متنفر بودم...موافقم!نقل قول:
یه برنامه عروسکی بود قورباغه ها توش بودن....درست یادم نمیاد
خودمونيما چقدر اون زمان اين مجري ها چرت و پرت ميگفتند!
ما كه عمو پورنگ نداشتيم.....:41:دقت كردين بچه هاي الان چقدر پرو و دردزده شدن؟اثرات همين پورنگه....باوركن
ما که با میتی کومان و پسر شجاع و افسانه سه برادر و ... بزرگ شدیم ، شدیم این . وای به حال این بچه ها که با عمو پورنگ و خاله شادونه بزرگ میشن .نقل قول:
ما كه عمو پورنگ نداشتيم.....دقت كردين بچه هاي الان چقدر پرو و دردزده شدن؟اثرات همين پورنگه....باوركن
چاق و لاغر