واقع شده در آلبوم dokunmayanarsin
Bir Anka Kuşu ققنوس
شاعر:یوسف هایال اغلو
آهنگساز:احمد کایا
صدها گلوله به من خورد.
صدها ماشه در لحضه ای چکانده شد.
در بارانی از ناسزا مرا زدند...مادر...!!!
پسری که می بوسیدیش به زمین افتاد.
لاشخورها یک بر یک بر من نشستند.
مانند سفرهای مرا گستردند.طعمه آنها شدم ...مادر...!!!
شناسایی نمی شوم.(تمام دردهای جهان را تجربه کردم.هدر رفتم.تنباکو به نانم افزودم.میلیونها بار به آتش کشیدم و دگر بار به دنیا آمدم از خاکسترم چون یک ققنوس.)
شبها مرا می شناسند چرا که نشسته کوچ میکنم.
مرا از خاطر ببر...مادر...!!!
خون می چکد و می نوشم.
قرمز می کارم و سیاه درو می کنم.
دستگیرم کردند هنگامی که دو نیمه می کردم دل خود را.
دست بندها مچ دستانم را بریدند.
قریه تا قریه جنگیدم.
چشمانم را داغ کردند به جرم عشق.
(پرومته هستم من چهار میخ یک صخره جگرم را به عقاب بخشیدم اسپارتاکوسم به عصر برده داری.یوسفم در دل چاهی کور.حسین(ع)هستم در برهوت.در زندانها سلطان جم.در قصر سلطان پیر.این گونه زاده شدم و مردم.آتش را از خدایان دزدیدمو قرنها و قرنها سوختم...مادر...!!!ققنوسی هستم زاده شده از خاکستر خویش)...