اگر دشنام فرمايی و گر نفرين دعا گويم
جواب تلخ میزيبد لب لعل شکرخا را
نصيحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
جوانان سعادتمند پند پير دانا را
Printable View
اگر دشنام فرمايی و گر نفرين دعا گويم
جواب تلخ میزيبد لب لعل شکرخا را
نصيحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
جوانان سعادتمند پند پير دانا را
اینجا یه سرزمینـــه ، به وسعت یه دریا
یه گوشه از بهشتــــه ، میون خاک دنیا
قلب تپنده عشق ، توسینـــــــه زمونه
سرود افتخــــــارِ ، که تا ابد می خونه
صلابت دماونــد ، رو خـاک اون نشسته
با تیشه کـوه غم رو ، فرهاد اون شکسته
با تیرِ خشـــمِ آرش ، قلب شبــو دریده
تا آسمــــون پاکش ، به روشنی رسیده
سبز ِ چو روح بــــاران ، طراوت ِ بهـاره
سرو همیشــــه آزاد ، شکوه سبزه زاره
سپیدِ چـون گل یاس ، زلفِ قشنگِ ماهه
اشکِ صدف تــو دریا ، پاک ِ و بی گناهه
قرمزِ ، رنگِ عشـــقِ ، مثــل دل شقایق
رنگ گـــلای لاله ، شرم و حیای عاشق
سبز و سفیـد و قرمز ، سه رنگ این زمینه
زمین به شکـــل حلقه ، ایران ما نگینـه
ایران یه سرزمینه ، یه گوشــه از بهشته
یاد حماسه هـــا رو ، تو خاطرش نوشته
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشيد آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غايب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنيا و اهملها
اسم من چیست خدایا چه کنم یادم نیست
امشب آماده شدم تا چه کنم یادم نیست
من که همسایه نزدیک شقایق بودم
پاشدم آمدم اینجا چه کنم یادم نیست
من چرا از تو بریدم و چرا برگشتم
و بنا شد که دلم را چه کنم یادم نیست
...
تا کی از سيم و زرت کيسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سيمتنان
کمتر از ذره نهای پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشيد رسی چرخ زنان
(saye جون ميخواي كل كل مشاعره راه بندازي ؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
اره چرا که نهنقل قول:
(saye جون ميخواي كل كل مشاعره راه بندازي ؟ )
!!!!!!!
.......
نوشته ها همه مفهوم دیگری دارند
چه رفته است بر این واژه ها نمی دانم!
نه گوش حافظه ام آشناست با این حرف
نه روشن است به چشم ضمیر پنهانم
شگفت این که زلال همین سخن ها بود
ــ که می گرفت ملال کنایه از جانم
کسی که بر لب من جان خنده می بخشد
چگونه می طلبد خون بها ز چشمانم
به حیرتم که در این شعله های دامن گیر
به حال خویش و یا عشق دل بسوزانم
قمار عشق همیشه دو چهره دارد و من
ــ طریق خواندن دست حریف می دانم
ولیک با همه لیلا جی ام به بازی او
چنان به باخت نشستم که ساخت حیرانم
....
من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا
بنده معتقد و چاکر دولتخواهم
بستهام در خم گيسوی تو اميد دراز
آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم
(اولا من تسليم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوما اين آواتار جديد چرا اينقدر خشن هستش ؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كسي كه مشاعره ميكنه نبايد چنين روحيه اي داشته باشه ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود این بیت که ساختیم؟
(خود غلط بودآنچه می پنداشتیم؟)
اولا که معلوم بود ـــــــــــــــــــــــــنقل قول:
(اولا من تسليم
دوما اين آواتار جديد چرا اينقدر خشن هستش ؟
كسي كه مشاعره ميكنه نبايد چنين روحيه اي داشته باشه !
دوما کجاش خشنه :blink:
.........
ما رند خرابیم و تویی میر خرابات
ما اهل خطاییم و خطاپوش، تویی تو
مدهوشی و مستی نه گناه دل زار است
چون هوش ربای دل مدهوش، تویی تو
خون می خوری و لب به شکایت نگشایی
همدرد من ای غنچه ی خاموش، تویی تو
صیدی که تو را گشته گرفتار، منم من
یاری که مرا کرده فراموش، تویی تو
...
وقتي نيستي هرچي قصه ست توصدامه
وقتي نيستي هرچي اشكه توچشامه
ازوقتي رفتي دارم هرثانيه ازقصه رفتنت مي سوزم
كاشكي بوديوميديدي كه چي اوردي به روزم
حالاعكست تنهايادگاره ازتو
خاطراتت تنهاباقي مونده ازتو
وقتي نيستي ياده توهرنفس آتيش مي زنه به اين وجودم
كاش ازاول نمي دونستي من عاشق توبودم........