اخبار ساعت بيست و يك
صدای احسان خواجه اميری در راديو
قبض آب
برق
گاز
تلفن
و چند وقت ديگر
شايد
اينترنت پر سرعت
چرا از چشمهايت
هيچ خبر تازه ای نميرسد؟
Printable View
اخبار ساعت بيست و يك
صدای احسان خواجه اميری در راديو
قبض آب
برق
گاز
تلفن
و چند وقت ديگر
شايد
اينترنت پر سرعت
چرا از چشمهايت
هيچ خبر تازه ای نميرسد؟
یک روز
روی اینهمه بغض بی دلیل
پارچه ای
به رنگ سکوت می کشیم
و
برای همیشه
فراموش می شویم
بگذار بعضی ها خیال کنند
ما مرده ایم.
همه جا سپيـد ..
برف باريده .
راه مي روم تمام راه را ..
و سوت مي زنم براي غريبي جا پاهايي که ..
فقط مال من است !!
نشد که ما شویم..
کسی میان " مای " ما نشسته بود..
"کسی که مثل هیچکس نبود"
اما...اگر...شاید!
اما گناه من نبود
اگر تو را برای من نوشتند
شاید من اشتباه کردم
اما اگر شاید نبود
حتما گناه من نبود
تو را با فاصله برای من نوشته بودند .
با فرصتي چروك
ميانمان چند خط فاصله
تكرار مي شود
و
زمان ،
شانه ات را لابه لاي گيسوي آشفته ي كوچه ها گم مي كند
كه هيچ گاه پيدا شدني نبودي
دلتنگ بودمت
دل ،
تنگ بودنت
زمان ميان ما مي ايستد
تا واژه ها نفس بكشند
خدا بار امانت به من نداده است
من ..
اندوه ِ انبوه ِ نبودن ِ تو را بر دوش مي کشم !!
دانه بغضی کاشته ام
به گلدان کنار پنجره ام
آب میدهم
هر روز
و انتظار بهار را
تا کی؟
وبهار بی هیچ توقع
معنی مکان را با خود حمل نمیکند
متاسفانه
از ماه
فقط نور
از تو
فقط یاد
با من
همبسـتر