نیم ساعت پیش کاروان پرسپولیس از جلوی خونه ما گذشت :n19: یه لشگر پلیس هم همراهشون بود.
الان شبکه باران هم داره تحلیل این بازی انجام میده
Printable View
نیم ساعت پیش کاروان پرسپولیس از جلوی خونه ما گذشت :n19: یه لشگر پلیس هم همراهشون بود.
الان شبکه باران هم داره تحلیل این بازی انجام میده
مبارك باشه اين پيروزي
زمين بدي بود واقعا ولي خوب تموم شد انشا الله در جام حذفي قهرمان بشيم
اون چیزا که بهونههای بیخود بود، دلیلش مشخص بود ... نمیخواست با از دست دادن پنالتی شهرتش رو از دست بده !نقل قول:
علی نشون داد که موفقیت تیم خیلی واسش مهمتر از خودشه ...
بدون ترس رفت پشت توپ ...
بدون ناز !!
تبریک میگم ...
تو چمن مصنوعی بازی کردم و میدونم چقدر تفاوتش با چمن طبیعی فاحشه و واسه کسی که عادت نداشته باشه، فوقالعاده سخت میشه ...
با اینکه نیمه اول اصلاً خوب نبودیم، اما نیمه دوم، به خصوص بعد از تعویض نوری تیم یه ذره سر حال تر شد ...
مهمترین مشکل اینجاست که موقعیتهای معدودی که به دست میاد رو خیلی راحت و با سهلانگاری و دست کم گرفتن از دست میدیم
انگار نه انگار که نیمه نهایی جام حذفیه ...
یه تسلیت و درود بیپایان به اسطوره عشق و تعصب به پرسپولیس، داش مهدی عزیز :40:
با اینکه یکی دو روز بیشتر از مرگ مادرش نگذشته بود، مجلس عزا رو رها کرد و تیم رو تنها نگذاشت ...
به این میگن اسطوره ...
منم تبریک میگم برد خوبی بود.شاید بازی با سپاهان خیلی راحتتر از بازی با داماش باشه.خیلی اذیت کردم
امروز به نظرم یحیی یک مقدار ترس بازی کرد و ترکیب ابتدایی واقعا عجیب بود.تیمی بدون هافبک بازی ساز
ولی برخلاف دوستان که انصاریفرد رو ضعیفترین بازیکن زمین میدونن من بیشتر ضعف تیم رو امروز تو دفاع راست و تا حدودی چپ دیدم
ماهینی خیلی راحت دریبل میخورد.نمیدونم این بازیکن چرا اینجوری شده قبلا خیلی سرحالتر بود و خوب نفوذ میکرد توی این بازی نفوذ نکرد که هیچ همش دورش میزدن
با توجه به اینکه توی گلی که خوردیم فشنگچی مقصر بود تا حدودی ولی نمیشه زیاد بهش ایراد وارد کرد.دفاع چپ پست تخصصیش نیست و توی اون صحنه اصلا نمیدونست باید چه کار کنه
در مورد انصاری فرد هم بر خلاف دوستمون، من بازیکن با استعدای میبینمش ولی هر بازیکنی تو هر تیمی نمیتونه بازی کنه.شرایط اومدنش به پرسپولیس و ادامه داستان باعث شد همه مهاجمهای پرسپولیس نا اماده بشن بخصوص انصاری فردو قاضی که بهترین مهاجم های ایران بودن
انصاری فرد مهاجم شش دانگ و تموم کننده و سریع هست که باید بهش توپ رسوند ولی وقتی نمتونی براش توپ بسازی انصاریفرد مهاجمی نیست که بتونه بیاد عقب توپ بگیره یا بازیسازی کنه
یه نکته جالب بعد از زدن پنالتی ،ماهینی نوار مشکیش رو میبوسید به یاد مهدی:n12:
و یه نکته جالب دیگه اینکه در دو بازی اخر حذفیمون نوری گلهای سرنوشت سازی زده
نيلسون: به خواسته خود رسيديم
دروازهبان تيم فوتبال پرسپوليس گفت: زماني که بازي به ضربات پنالتي کشيده شد حس عجيبي به من ميگفت فيناليست ميشويم.[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نيلسون پس از پيروزي مقابل داماش در نيمهنهايي جام حذفي اظهار داشت: بازي خوبي بود البته به خاطر شرايط زمين بازي خيلي خوبي از کار در نيامد، ما ميخواستيم فيناليست شويم که به اين خواسته خود رسيديم.
به گزارش فارس، وي ادامه داد: زماني که بازي به ضربات پنالتي کشيده شد حس عجيبي به من ميگفت که ما برنده ميشويم.
من به قهرماني با پرسپوليس که خواستهام در ايران است، نزديکتر شدهام. داماش هم چون مدتها در اين زمين بازي ميکرد فوتبال رواني را به نمايش گذاشت اما هميشه تيمي برنده است که باهوشتر و با تمرکز بيشتري بازي کند.
بنده هم علاوه بر تبريك سال نو به همه هوادارن پرسپوليس اين بردو به همه پرسپوليسيهاي سايت تبريك ميگم.
در مورد بازي بگم كه زياد بازي جالبي نبود حساسيت بالاي بازي باعث شده بود بازي چندان زيبايي نبينيم ولي مهم پيروزي بود كه به هر حال در ضربات پنالي حاصل شد. اين برد براي پرسپوليس خيلي مهم بود چون احتمالا با كسب اين برد ميشه بليط اسيا رو هم در جيب داشت با توجه به اينكه به احتمال فراوان سپاهان تو ليگ سهميه اسيا رو ميگيره.
و نكته بعدي اينكه پرسپوليس علي رغم مشكلاتي كه اين سالها داشته ولي در جام حذفي خوب درخشيده پارسالم اگه حريف پودر هاي جك تري دي ميشديم با توجه به مسير ساده ، قهرماني رو ميتونستيم بدست بياريم.
به هر حال اميد وارم تيم بتونه قهرمان بشه ودل هواداران شاد..
مهدی مهدوی کیا در این گفت و گو از مادرش می گوید. مادری که مهربان بوده و صبوری و کاپیتان کیا ، صبوری اش را از مادر به ارث برده است.
حسین قدوسی: تیم باید به رشت می رفت، قرار بود کیا هم یکی ازآنهایی باشد که همراه تیم است. مهدی با خود عهد کرده بود کنار پرسپولیس باشد چون نمی خواست حرف هایش در برنامه 90 تنها یک ادعا تلقی شود. تیم راه افتاد و او هم قرار بود با ماشین شخصی راهی رشت شود . البته کمی دیرتر . هوا تازه تاریک شده بود که این بار کیا تماس می گیرد. شماره اوست که با مدیر روابط عمومی تیم تماس گرفته اما همسرش پشت خط است:« الو سلام ..» صدا مضطرب است و همراه با اشک . او خبری تلخ دارد. مادر کاپیتان کیا به رحمت خدا رفته و مهدی به جای رشت عازم اراک است.
رضا ترابیان ، یحیی گل محمدی و ادموند بزیک هرچه تلاش می کنند نه هادی در دسترس است و نه مهدی. خبر صحت دارد. تیم به شوک فرو می رود. مدیر تیم هم موفق به تماس با او نمی شود . خبر رسانه ای می شود و سیل پیام های تسلیت است که روانه می شوند.
مراسم تدفین در همان اراک و با حضور خانواده کیا ، خیلی سریع برگزار می شود . ظهر شنبه تیم برای بازی بزرگ آماده است. در رشت همه پرسپولیسی ها جمعند تا با پیروزی بتوانند بعد از دو سال در آستانه دریافت یک کاپ واقعی باشند. آنها اما ناگهان مهمانی ویژه را در جمع شان می بینند. مهدی مهدوی کیا ، او گاز ماشین را گرفته و آمده به اردوی تیم؛« دلم آنجا بود. مراسم که جمعه در چشمه برگزار شد ، صبح شنبه رسیدیم تهران ، تقریبا بیشتر اقوام و آشنایان آمده بودند و لطف داشتند اما ظهر که شد تصمیم گرفتم بروم پیش بچه ها. مطمئنمم مادر هم دوست دارد پرسپولیس قهرمان شود. گفتم شاید حضورم در جمع بچه ها یک ذره کوچک بتواند در روحیه تیم اثر بگذارد . برای همین سریع با بردار همسرم راه افتادیم و رفتیم رشت.»
مهدی این جملات را درباره دلایل حضور سرزده اش در رشت می گوید و ادامه می دهد:« وقتی به بچه ها رسیدم ، راستش انتظار دیدنم را نداشتند اما تمام شان لطف کردند و شرمنده ام کردند. یحیی بغلم کرد و به بچه ها گفت برای مهدی هم که شده باید این بازی را ببریم. رضا ، ادموند و بقیه بچه ها هم فکر می کنم با دیدنم کمی با انگیزه تر از قبل شدند. البته این لیاقت خودشان بود که توانستند این بازی را ببرند ولی فکر می کنم روح مادرم هم شاد شد از این پیروزی . البته جا دارد تشکر کنم از مردم خوب رشت که چند ماهی هم در کنارشان زندگی کرده ام. آنها که در ورزشگاه یکصدا با خانواده ام همدردی کردند و تسلیت گفتند . من شرمنده محبت شان هستم.»
سئوال این است:« راستی این اتفاق چطور افتاد؟ او با ترجیع بند همیشگی کلامش در زمان افسوس ، آهی می کشد و می گوید:«حیف شد.» واژه ای که هر بار نام مادر مرحومش را می آورد ، تکرارش می کرد. می گوید:« نشد ببینمش . تعلل کردم. دلش هوایم را کرده بود اما نرفتم. حیف شد... ( آهی می کشد . صدایش بغضناک است )»
و می گوید:« پنجشنبه بود . عصر همان روز که حالش بد شد. مادر بیماری قند داشت اما هیچ وقت مشکل قلبی پیدا نکرده بود. عصر کمی در قفسه سینه اش احساس درد می کند. داداشم را صدا می کند تا بروند دکتر خودش سوار ماشین می شود و راه می افتند. برادرم کمربندش را نبسته بوده. به او می گوید کمربندت را ببند و خدا بیامرز این آخرین جمله ای است که می گوید.» مادر حتی به بیمارستان نرسیده. حمله ای مجدد و پایان یک عمر زندگی با عزت. مادری که پسران زیادی دارد اما از بین همه این پسران ، یکی شان شده پسر محجوب فوتبال ایران. شده موشک ، شده کاپیتان کیا. مادر اما فرقی بین هیچ کدام شان نمی گذاشت. مادر خیلی زود رفته بود اما همان طوری رفت که همیشه دعایش را می کرد:« مدام دعایش این بود؛ خدایا زمین گیرم نکن... دعایش مستجاب شد . روی پای خودش رفت اما حیف. رفت و من ندیدمش.»
مهدی دلگیر است. دلگیر از اینکه قبل از عید نرفته دیدن مادر. او قرار بود یک روز قبل از برنامه 90 آخر سال برود چشمه . مادر دلش هوای پسر کوچولویش را کرده بود؛« زنگ زد. قبل عید بود. بعد از اینکه گفتم دیگر بازی نمی کنم. احساس کرده بود که حالم خیلی خوش نیست. گفت پاشو بیا می خواهم ببینمت. من اما نرسیدم. تا 28 اسفند که تمرین بودیم ، بعد هم با هادی رفتیم دو روزی شمال. زنگ زدم و گفتم مادر جان بعد از بازی با داماش می آیم پیشت. وقتی اتفاقات برنامه 90 افتاد ، با خودم گفتم حتما باید از روز اول بروم سر تمرین تا حرف و حدیثی نباشد. برای همین برنامه اراک مان را انداختیم برای بعد از عید که نشد. دیر شد. حیف شد ( و باز افسوس و تکرار واژه حیف شد ، حیف...)
مهدی حسابی بغض کرده . خش صدایش را از این ور تلفن می شود احساس کرد؛«کی به مادرش وابسته نیست. مادر همیشه مادر است و مادر من هم زندگی ام بود. خدابیامرز خیلی وقت ها شده بود که می گفت «مهدی آخرش نشد تو رو یه دل سیر ببینم.» حق هم داشت. از 16 یا 17 سالگی که فوتبالم شروع شد ، همه اش اردو بود بازی . بعد هم که وابستگی ام به مادرم خیلی زیاد بود. مادرم همیشه می گفت هیچ وقت تو رو سیر ندیدم ، 11 سال آلمان بودم و دور از خانواده بعد هم که دووباره درگیر فوتبال. خلاصه این فوتبال همه چیز به من داد اما ما را از خانواده مان گرفت. آن طور که باید نشد در کنارشان باشیم. نشد آن طور که دوست داشت برایش باشم. حیف ...»
و مادر. او حالا می خواهد از مادر بگوید. مادری که مهدی را تربیت کرده. یکی از استثناء های فوتبال ما. کسی که همه از حسن خلقش می گویند. حالا او از مادرمی گوید ، از زهرا زمانی ، متولد روستای ابراهیم آباد:«نه اینکه چون پسرش هستم بخواهم از او تعریف کنم اما این حرف همه است. وقتی اسم مادرم می شد همه این را درباره اش می گفتند. تمام فامیل از هر جای ایران آمده بودند تا زیر تابوتش را بگیرند. حتی آنهایی که خیلی اهل مسجد و این چیزها هم نیستند. اسم مادر که می آمد همه می گفتند خوش اخلاق ، خوش اخلاق ، خوش اخلاق و صبور.خدا بیامرز همیشه دعای خیرش بدرقه راه مان بود. خیلی زود رفت . حیف... واقعا نمی دانم چطور باید با نبودش کنار بیاییم.»
کمی مکث و یاد خاطره ای می افتد...:«خدا نکند تو یک بازی می دید که پایم آسیب دیده یا خوردم زمین. دیگر دل تو دلش نمی ماند. 100 بار زنگ می زد تا حالم را بپرسد و مطمئن شود خوب هستم. همه چیز را برای ما می خواست ، اخلاقش الگوی مان بود. گذشتش مثال زدنی بود. صبر و فداکاری اش بی نظیر بود. همیشه سعی کردم صبوری مادرم را در زندگی داشته باشم. می گفت بدی دیدید ، بدی نکنید. مهربون باشید و مهربونی کنید.»
مهدوی کیا ها خودشان یک تیم فوتبال پرسپولیسی هستند اما آیا مادر هم پرسپولیسی بوده؟ مهدی کمی از این سئوال تعجب می کند و بعد می گوید:« تو خانواده ای که همه پرسپولیسی هستند ، مادرم بنده خدا هم پرسپولیسی شده بود. این جو فامیل ، او را هم پرسپولیسی کرده بود. همیشه 90 می دید. اخبار ورزشی هم نگاه می کرد. وقتی می آمد آلمان ، می آمد بازی هایم را از ورزشگاه می دید. خلاصه به فوتبال علاقمند شده بود.تقریبا همه همبازی هایم را در تیم ملی و پرسپولیس می شناخت اما چون در آلمان که بودیم با کریم و وحید هاشمیان رفت آمد خانوادگی داشتیم ، با آنها بیشتر آشنا بود. با رضا ترابیان هم همین طور. آن سالی که رضا ترابیان بلژیک بود با مادرم رفتیم خانه اش و با رضا هم خیلی خوب بود. اتفاقا قبل از بازی وقتی رضا در رختکن دیدم ، خاطره ای از ان سفر و مادرم خدا بیامرز گفت. حیف...»
مادر و یاد یک روز به یادماندنی؛« خب هیچ اتفاقی برایش مثل بازی ایران و استرالیا نبود. آن بازی ما چند روزی دیرتر آمدیم تهران ولی تقریبا خانه ما شده بود محل تردد همه مردمی که می امدند و تبریک می گفتند. خیلی هایی که حتی پدر و مادر آنها را نمی شناختند اما از آن برد شیرین خیلی خوشحال بودند. همیشه می گفت آن روز را با دعای همین مردمی که این قدر شاد بودند ، بردید. می گفت خدا خواسته دل مردم را شاد کند. می گفت اگر این دعا ها نبود چند تا گل می خوردید و بد می باختیم!»
و دوباره یاد مادر حالش را می گیرد:« این همه سال من گیر فوتبال بودم و از او دور شدم . حالا که فوتبالم تمام شد، الان که سرم خلوت است دیگر مادری نیست که کنارش باشم.»
خانواده کیا مراسم ترحیم را خیلی سریع و در همان چشمه برگزار کردند ، اما چرا این تصمیم گرفته شد؟:« می دانی که ما اصالتا برای همان جا هستیم. مادرم که متولد ابراهیم آباد بود و پدرم هم با خواهران و برادرهایم در همان چشمه زندگی می کنند. خواهرانم می گفتند بهتر است مادر همان جا دفن شوند که آنها زود به زود و هر وقت دلتنگش می شوند سر مزارش بروند. این یک تصمیم جمعی بود که بزرگترها گفتند و همه ما هم پذیرفتیم.»
برنامه 90 و اشک های مهدی. مادر آیا ان برنامه را دیده بود؟؛« راستش قبل از برنامه من به هیچ کس نگفتم که می روم 90. فکر می کردم چون شب عید است کسی هم برنامه را نمی بیند. بعد از برنامه وقتی آن اتفاقات افتاد ، مدام خدا خدا می کردم ، مادر برنامه را ندیده باشد. ولی متاسفانه او برنامه را تا آخرش دیده بود. صبحش زنگ زد . صدایش بغض داشت. زنگ زده بود که پسرش را دلداری بدهد. کلی قسمش دادم ، توضیح دادم که ناراحت نیستم. وقتش بوده که خداحافظی کنم. این تصمیم به نفعم بود چون در اوج و با خاطره خوش فوتبالم را تمام کردم. ولی اشک هایم را دیده بود ، ناراحت شده بود... هی ...حیف...»
مهدی و یک سئوال صریح. آیا او دلش با یحیی صاف شده؟ دیگر مشکلی بین شان نیست؟ ؛« آدم درویی نیستم. هر چه بود همان جا در برنامه 90 گفتمو اتفاقا دلم مان از آن روز صاف تر شد و اتحاد بیشتری پیدا کردیم. یحیی هم سعی کرده بود تصمیمی بگیرد که به صلاح من باشد. من و یحیی ، رضا و ادموند دوستان قدیمی هستیم که روابط خانوادگی داریم. ما با هم در پرسپولیس شروع کردیم. این آرزوی قلبی ام است که او امسال قهرمان شود و سال اولش در پرسپولیس با جام به پایان برسد. او نیتش خیر بود و باعث شد که فوتبالم در اوج تمام شود. من که همه کار برای قهرمانی تیم می کنم. خیلی دوست دارم که قهرمان جام حذفی باشیم و روز فینال ، وقتی فوتبالم تمام می شود جام روی دستانم باشد. من و یحیی ، هر دوی مان بعد از برنامه 90 دیگر دلخوری از هم نداشتیم. بعد از برنامه 2 بار با او حرف زدم تا مطمئن شوم که به تمرینات می آید. بعد زا بازی هم یحیی زنگ زد و لطف داشت و گفت برای قهرمانی تمام تلاش شان را می کنند. من از همه بچه های تیم ممنونم که هم به خاطر من و هم به خاطر هواداران از جان شان مایه گذاشتند. ما امسال را حتما باید یک قهرمانی تمام کنیم.»
و این لحظه پایان است. او می خواهد تشکر کند؛« راستش مردم در این مدت حسابی شرمنده ام کردند. شنیدم در سایت های مختلف هم برایم کامنت های تسلیت گذاشتند. باید از همه آنها تشکر کنم و بخواهم برای مادرم ، فاتحه ای بفرستند. او که دیگر دستش از دنیا کوتاه است. البته همه مادران بهشتی هستند و او با این همه مهربانی اش حتما بهشتی می شود.»
منبع: خبرآنلاین
بنگر: هدفمان قهرماني در جام حذفي است
بازيکن تيم پرسپوليس گفت: تا اينجاي جدول بالا آمده ايم و بازي هاي سختي را انجام داده ايم. تمام تلاش خود را مي کنيم تا در فينال نيز موفق بوده و دل هواداران را شاد کنيم.[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محسن بنگر گفت: بازي با داماش سخت بود، بازي در چمن مصنوعي کار را سخت تر مي کند.
وي در مورد حاشيه هاي بازي افزود: مورد اهانت قرار گرفتن از سوي تماشاگران برايمان عادي شده است. در بازي سپاهان و الاهلي تماشاگران به فدراسيون فحش مي دادند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، وي در مورد ديدار هاي جام حذفي گفت: تا اينجاي جدول بالا آمده ايم و بازي هاي سختي را انجام داده ايم. تمام تلاش خود را مي کنيم تا در فينال نيز موفق بوده و دل هواداران را شاد کنيم.
وي به مهدوي کيا تسليت گفت و عنوان کرد: حضور وي در رختکن پرسپوليس جاي تقدير و تشکر داشت.
------------
اخبار کوتاه از پرسپوليس
حقيقي پس از صحبت با گلمحمدي قرار شد در ديدار مقابل ذوبآهن به ميدان نرود.[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تيم فوتبال پرسپوليس در هفته سي و دوم ليگ برتر به مصاف ذوبآهن ميرود.
به گزارش فارس، رضا حقيقي پس از صحبت با يحيي گلمحمدي قرار شد در ديدار مقابل ذوبآهن استراحت کند و در اين مسابقه به ميدان نرود.
* عصر امروز مراسم ترحيم مادر مهدي مهدويکيا در حسينيه چشميهاي تهران در ميدان شوش برگزار شد. علي دوستي، رضا ترابيان و يحيي گلمحمدي و بهنام ابوالقاسمپور در اين مراسم حضور يافتند. مهدويکيا به دليل اينکه نميخواست اهالي فوتبال دو بار در مراسم ترحيم مادرش حضور يابند، اين مراسم را رسانهاي نکرد. مجلس بعدي ختم مادر مهدي مهدويکيا قرار است روز سهشنبه از ساعت 14 تا 15:30 در مسجد نور تهران برگزار شود.
* در پايان تمرين امروز خانزاده، کلاهکج و سيفاللهي به صورت اختصاصي تمرين کردند. اين 3 بازيکن کار خود را زير نظر رضا ترابيان که براي آنها تمرينات ويژهاي در نظر گرفته بود، دنبال کردند.
* پس از اتمام تمرين امروز پرسپوليس حدود 30 هوادار قرمزپوش مقابل درب ورزشگاه درفشيفر جمع شدند. آنها پس از ديدن جلال حسيني شعارهايي عليه عابديني و رشتيها در حمايت از رويانيان و مدافع پرسپوليس دادند. همچنين يحيي گلمحمدي در خصوص غيبت امروز معدنچي در تمرين پرسپوليس ابراز بياطلاعي کرد.
* با توجه به اينکه زمين درفشيفر در حال ترميم است، مقرر شد تمرين سهشنبه پرسپوليسيها در زمين خيريه عمل برگزار شود.
-----
باقري: مهدويکيا از خودگذشتگي بزرگي کرد
کاپيتان سابق پرسپوليس از مهدويکيا به خاطر حرکتي که ديروز در بازي اين تيم با داماش انجام داد تشکر کرد.[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کريم باقري که در تمرين امروز پرسپوليس حضور يافته درباره بازي پرسپوليس با داماش اظهار کرد: بازي بدي نبود. هر دو تيم با احتياط بازي ميکردند و به ويژه در وقتهاي اضافه دوست داشتند که کار به ضربات پنالتي کشيده شود که اين طور هم شد و خوشبختانه پرسپوليس توانست ضربات خوبي را به سمت دروازه داماش بزند و بازي را ببرد.
وي درباره حرکت مهدوي کيا در بازي ديروز گفت: فکر ميکنم مهدي با آن شرايطي که داشت، کار بزرگي انجام داد. دستش درد نکند که به رشت و اردوي تيم رفت. او خيلي از خود گذشتگي کرد. از طرف بازيکنان از او تشکر ميکنم و بد نيست که از اين طريق هم مجددا به او فوت مادر بزرگوارش را تسليت بگويم.
به گزارش ايسنا، باقري درباره بازي فينال جام حذفي گفت: بازي با سپاهان هميشه بازي سختي است. پرسپوليس و سپاهان هميشه بازيهاي خوبي با هم انجام دادهاند. هر دو تيم ميخواهند قهرمان شوند و هر کس که از نظر بدني و روحي – رواني آمادگي لازم را داشته باشد ميتواند برنده اين بازي شود.
کاپيتان سابق تيم ملي همچنين درباره وضعيت ايران براي صعود به جام جهاني 2014 گفت: طبق نظر اکثر کارشناسان تيم ملي فعلا خوب بازي نميکند و خوب نتيجه نميگيرد که همين موضوع کار را براي صعود سخت کرده است اما سه بازي مهم تا پايان بازيهاي مقدماتي باقي مانده است که اميدوارم بازيکنان با شرايط خوبي در اين بازيها حاضر شوند. آرزوي همه مردم صعود تيم ملي به جام جهاني است و من هم اميدوارم که بتوانيم با کسب امتيازهاي لازم از بازيهاي باقي مانده به جام جهاني صعود کنيم.
-----------
آخرين وضعيت مصدومان از زبان پزشک پرسپوليس
پزشک پرسپوليس گفت: شدت مصدوميت علي کريمي در روزهاي آينده مشخص ميشود.[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پزشک تيم فوتبال پرسپوليس درباره مصدوميتي که روز گذشته در بازي با داماش براي علي کريمي پيش آمد گفت: موضوع خاصي نبود. همه ديدند که کيفيت زمين ورزشگاه عضدي چندان خوب نبود و بازي کردن در آن خيلي سخت بود. پاي کريمي در يک صحنه در چمن گير کرد و تا پايان بازي با درد بازي ميکرد که جا دارد از غيرت او تشکر کنيم. کريمي امروز هم کارهاي فيزيوتراپي و اختصاصي را انجام داد. هنوز معلوم نيست شدت مصدوميتش چقدر است. در حال بررسي اين موضوع هستيم.
به نقل از ايسنا، چشمهسري همچنين درباره وضعيت رضا حقيقي گفت: اين بازيکن هم تقريبا شرايطي مشابه کريمي داشت و در چمن مصنوعي عضدي دچار درد مجدد شد، اما او هم به کارهاي فيزيوتراپياش ادامه ميدهد.
وي درباره وضعيت نيلسون گفت: نيلسون به خاطر خستگي ناشي از بازي 120 دقيقهاي با نظر ما در رشت ماند و امروز به تهران بازگشت و شب گذشته هم به خاطر دلدرد به اورژانس رفت اما چيز خاصي نبود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بسم الله الرحمن الرحیم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جناب آقای مهدی مهدوی کیا!
درگذشت بانوی گرانقدر سرکار مادر ارجمندتان را به جنابعالی و همه بستگان داغدار تسلیت عرض می کنم.
از خداوند متعال برای آن فقیده سعیده آمرزش و رحمت الهی و برای بازماندگان معزز صبر و اجر و سلامتی و برای جنابعالی ؛قهرمان با اخلاق و افتخار آفرین عرصه ورزش طول عمر با عزت توام با توفیق خدمت روز افزون به جامعه بخصوص به ورزش کشور مسالت می کنم.
با احترام- سید محمد خاتمی
92/01/17
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جایی نوشته بود:
پرسپولیسم گند زده توی همه نوستالوژی بچگی ما :
قبلا میگفتیم 6 تایی مشخص بود با کی هستیم . . .
. . .
الان میگیم 6 تایی همه بر میگردن . . .