Saviss جان واقعا قشنگ بود خیلی حال دادی دمت گرم
Printable View
Saviss جان واقعا قشنگ بود خیلی حال دادی دمت گرم
من کلاً many سوتی میدم.یکیش همین امسال بود که می خوام براتون تعریف کنم.
(اول یه چیزو بگم.ما تو امتحانات نوبت دوم تو مدرسه تو کلاس امتحان می دادیم.آخه تو سالن جا نبود)
آقا ما سر امتحان ریاضی بودیم که تا سوالا رو دیدیم چشممون ار حدقه زد بیرون
خلاصه هر چی بلد بودیم رو نوشتیم.در عرض 16 دقیقه و 15 ثانیه.
گفتم بذار یه حساب سرانگشتی بکنم ببینم چند میشم(حساب کردم دیدم میشم -8-)
خلاصه اینجا بود که فکرای پلید زد به سرم.شروع کردم به چرخیدن چشم و گردن،تا سوژه مورد نظر برای تقلب رو پیدا کنم.
تو این یکی خیلی شانس داشتم آخه شاگرد اول کلاسمون کنارم بود.
خلاصه شروع کردیم به چشم چرانی.و چندتا سوالا رو رو نوشت کردیم.
یه لحظه دیدم که یکی از ناظرا داره نزدیک میشه پس عملیات رو متوقف کردم.
دیدم بهم نزدیک شد و گفت پاشو تو سالن بشین(من که متوجه نشدم چی میگه آخه اینقدر آروم می گفت)
منم فکر کردم کردم می گه حالتون خوبه(منم تو جواب گفتم خیلی ممنون) یه لحظه تو حرفم موند
یه چرخه کوچیکی دور کلاس زد و دوباره اومد به طرف من (البته برای اینکه منو ضایع نکنه)
دوباره همون جمله رو گفت (بازم نفهمیدم)اما ضایع تر کردم(فکر کردم میگه بابات خوبه ) منم گفتم خوبه سلام می رسونن (دیدم چشماش از حدقه زد بیرون... آخرش یه داد یه کم بلند زد گفت می گم برو تو سالن (هاااااااان اینجا بود که متوجه شدم چی میگه)البته اون موقع دیگه کل کسایی که تو کلاس بودن متوجه شد بودند.
ما هم سرخ شدیمو از کلاس رفتیم بیرون... اینم بگم که تمام سوال هایی رو که تقلب کرده بودم جابجا نوشته بودم... یعنی همون 8 عزیز خودم پابرجا بود (معلم ریاضیمون نامردی نکرد و 10 به من داد)
نمی دونم خوبه نمی دونم بده ! جلب !
ساویس جون کشتی مارو با این سوتی که نوشتی.
الان دارم به طرز فجیعی می خندم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کلی حال کردم.مرسی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام به بروبچ.
عقد خالم بود و کلی تزیینات کرده بودیم(مخصوصا با بادکنک)
منم همینجوریش تیریپ شیطانی بودم چه برسه به اینکه جشن قاطی هم باشه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موقع عکس انداختن با خالم و داماد شد.منم خیلی شیک با کت و شلوار و کراوات
و با اعتماد به نفس رفتم عکس انداختم.همون دختره که باهاش کل کل دارم
هم اومد گفت امشب حالتو می گیرم.موقع عکس انداختن یه چیزی انداخت
طرف من که عکس درست و حسابی نشد و حالم گرفته شد.دیگه قاطی کردم.
موقع عکس اون شد و منم رفتم پشتشون و با سوزن یه بادکنک بزرگ رو ترکوندم.
وااااااااااای.....دختره دیگه خیس کرده بود خودشو از ترس و همون لحظه عکس گرفته شد.
جمعیت اینجوری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] داماد اینجوری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خالم اینجوری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] دختره اینجوری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم که اولش اینجوری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اخرشم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر وقت اون عکسو میبینم کلی حال میکنم
قوربونت اين خيلي قشنگ بود به خصوص كه با شكلك گفته بودي.
اين سوتي رو akmfad1 تو تایک سایت box.net داد :biggrin:
دوست عزيز پرشين گيگ محدوديت پهناي باند داره ولي ايكس باكس پاهناي باند بيشتر و فقابليت مديريت فايل داره مثلا چه فايلي رو با چه پسوردي كي بتونه دريافت كنه و ...
:biggrin: :laughing: :tongue: :blink:
من که مردم از خنده
عجب سوتي دادم بابا :blink: :tongue: :blink: :blush:
با سلام
سوتی از آقا شهریار گل (یکمی هم ...)
حیف که آن نمیشه
اخه ایرانگردی میکنه نامرد
نقل قول:
البته من بلد نیستم مثل خودش بگم
آقا داشتیم با یکی از بچه ها کل کل می کردیم
گفتم میزنم دهنتو سرویس می کنما
یارو گفت برو بابا چرخ گوشت کردت میکنما!!!!!
حالا سوتی از خودم
داشتم رانندگی می کردم رسیدم دمه خونه
بعد ترمز دستی رو کشیدم
دیدم بازم ماشین داره میره عقب(آخه ماشین ما Rd هست)
بابام گفت باید رگلاژ بشه
منم گفتم آره
ماله Glx و سمند خیلی توپه وقتی که میگریم
اگه بخواد راه بیافته ماشین این شکلی میره بالا
تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتق قققققققققققققققققق
سرم همچین محکم خورد تو سقف ماشین
آی درد میکنه بابام گفت سینا مشکل روحی روانی داری ببرمت روانپزشک
آخه ادم مگه میاد ادای ماشینو در بیاره!!!!!!