Printable View
آقا من يه جايي گير كردم ، يه جا كه ميري تو جنگل دنبال يه نفر كه اسمش فكر كنمwhite.. نمي دونم يادم نيست ، بگرديم ، اولش با سه تا گرگ غلط انداز حرف ميزنيم ، بعد اونا ميرن ، دو تا پل هست من اول از پل جلويي رفتم 7 ،8 تا گرگ اومدن پدرم در اوردن ، از اين يكي پل ميرم ميرسه به ده (همون جاي اولم) . حالا بايد چيكار كنم؟
اگه کنار اردوگاه دالیش هستید میرید توی جنگل سه تا راه هست که یکیشون برتون میگردونه به اردوگاه و دو تای دیگه میبرتون توی قسمت شرقی جنگل باید تمام جنگلو بگردید و یه مردم پیدا میکنید همین طور یه سنگ و چیزای دیگهنقل قول:
پوست گرگ ها رو بردارید برای اون الفه که میگه اگه پوست گرگ داشته باشم نشون دهنده شکارچی بودنم هست
بهترین کار اینه که اول یه سیو کنید بعدش اون خونو بریزید که در این صورت اون نگهبان به شما در پاداش این کارتون یه کلاس به نام Reaver یاد میده که خیلی کلاس خوبیه. بعدش که این کارو کردید اون سیوی رو لود کنید.این دفعه این کارو لازم نیست بکنید چون اون کلاس دیگه همیشه باز می مونه!نقل قول:
اه این بازی چرا اینطوریه من رسیدم urn بعد خون اژدها رو ریختم توش للینا عصبانی شد با اون نگهبانه ریختن سرم دوباره لود کردم بازی رو اینبار نریختم اومدم بیرون اون یکی مرده که اژدها رو اروم کرد بام جنگید کشتمش حالا باید چکار کنم کدوم یکیش؟ درست بود؟
وقتی اون نگهبان رو کشتید یه چیزی شبیه بوق می گیرید که خیلی به درد بخور هست. با استفاده از اون highdragon رو از بالای کوه به پایین میارید و با اون مبازره می کنید. کشتن اون سخته ولی خیلی کشتن اون مفید می تونه باشه.
سعی کنید حتما تا پایان بازی اونو بکشید...
ما سه نفريم اين گرگ ها هم خيلي زيادن اصلا نميشه كشتشون . چرا از قدرت ها كركتر من خوب استفاده نميكنه ؟نقل قول:
در حاليكه من با اين دختر جادوگر ،كار هاي جالب زيادي ميكنم.
من نميدونم يه يكاري كردم كه شمشيرم اتشي شد . كسي ميدونه چطوري بايد شمشير رو آتشي كرد؟
يكي به من كمك كنه . خفن گير كردم .
يه جايي مثل ده ، جنگل هم داره ، يه بار رفتم جنگل رو به كل گشتم ، يه گرگرو پيدا كردم كه زخمي بود بعد گفت منو بكش ،منم كشتمش ،بعد از اون يه پيرمردي رو كه يدفعه جلوم ظاهر شد باهاش حرف زدم . اما هيچي نشد بعد از اون برگشتم به جنگل با يه مرد حرف زدم و در مورد زنش توضيح دادم ، بعدش ديگه الاف موندم . ديگه هيچي نيست.
خبري نيست .
داستانو که فهمیدی این گرگه که کشتی زن اون یارو بود که تبدیل به گرگ شده بود تو هم روسری طرفو برا مرده بردی
خوب اینجا خیلی کارا میتونی بکنی من بعد از این کار رفتم کوتوله ها رو متحد کردم و پادشاهشون رو انتخاب کردم
بعدم دوباره برگشتم اینجا رفتم تو جنگل یه درختی رو دیدم بم یه جادو داد باش رفتم یه جا جنگل که مه هست و نمیشه ازش رد شدی و دنبال WHITEFANG گشتم کلی گرگ کشتم بعدم زتیران اومد و درباره ی یه نفرین حرف زدن و اینا اخرم زتیران رو راضی کردم نفرین رو بشکنه همه گرگا ادم شدن بعد به جا زتیران یه KEEPER دیگه اومد که با ما متحد شد TEMPLAR ها هم که قبلا متحد کرده بودم توی اون برجن بعد رفتیم DENERIM اونجا دوباره سر پادشاهی دعوا شد اخرم برگشتم REDCLIFE حالا هم لشکر کشی کرذم
دیگه تا نزدیکا اخرشو برات گفتم
چرا ادامه بدین یه راهی هست که وارد معبد گرگ نماها می شید.نقل قول:
احتمالا به یه مانع برخورید که نمی تونید از اون جا جلوتر برید که اتفاقا راهش همون جائه.
باید پیش یه درخت بزرگی برید که اسمش رو دقیقا یادم نیست ولی تو نقشه مشخصه. با اون صحبت کنید بعدش یه ماموریت بهتون میده که اگه اونو انجام بدید به شما یه جادویی میده که می تونید اون مانعی که ایجاد شده رو باز کنید.
من که دفعه اول هرچی گشتم درخته رو پیدا نکردم بعدا که اومدم یه الف زخمی رو دیدم بعدش هم درخته ماموریت درخته رو هم انجام ندادم یعنی نشد از بس مشغول کارا شدیم دیگه رفتیم از اونجا
حالا من یه جا گیر کردم به نام شهر دروازه تو دنریم اونجا همه رو میکشم ولی بعدش دیگه هیچکاری نمیتونم بکنم بیرون نمیتونم بیام کنترل دوستام هم دستم نیست خود کامپیوتر حرکتشون میده حالا هم همشون دوره یه گاری که اتیش زده شده ایستادن هیج جا نمیره کمککککککککککککککککک
ماموريت اونو نميدونم چيه ديگه .؟ به من گفت برو وسط جنگل بعدش انقدر صداش يجوري بود نفهميدم چي گفت .نقل قول:
---------- Post added at 01:08 PM ---------- Previous post was at 01:04 PM ----------
توضيحاتت خوب بود اما درخته به من جادو نداد . بعدشم من روسري رو با پيرمرد معامله كردم يه چيز ديگه عوضش گرفتم اما مرده ازم تشكر كرد به نظرم اون تموم شد. اما مشكل اصلي ابنه كه درخته به من جادو نداد.نقل قول:
به منم دفعه اول نداد دوباره باش رفتم صحبت کردم گفتم نمیشه برم اینا بعد گفت من یه چیزی دارم میتونه کمکت کنه(دقیقا اینو نگفتا)
بعد بم داد وقتی رفتم تو مه بازی سیو شد دوباره گرگ کشون شروع شد بعد کلی میری جلو تا بالاخره گرگا بات مذاکره میکنن و درباره بانوشون صحبت میکنن باشون نجنگ بهشون قول بده کاری نمیکنی تا ببرندت پیش بانو بعد یه خانومی میاد یکم عجیب غریبه با اونم نجنگ باش کنار بیا که زتیران رو میاری که صحبت کنن یه راه نشونت میده از اونجا برو زتیران همون جاست اونو راضی کن بیاد برای صحبت بعد دیگه خودشون حرف میزنن تو طرف اون بانو رو بگیر من که نتونستم گرگا رو بکشم میل خودته بعد زتیران رو تسلیم میکنی اونم سر عقل میاد نفرین رو برمیداره
آقا این بازی کلا چقدر gameplay داره؟
چه قدر طولانیه دهنم سرویس شد....
:41: