[IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG]
Printable View
نقل قول:
تو جنگ های زمان قدیم، معمولا به این صورت بود که هر کس پرچم ارتشش به زمین بیفته، شکست خورده و معمولا هم فرمانده سپاه پرچم رو بدست میگرفت و همه افراد ارتش مقابل سعی میکردن پرچم رو از دستش بندازن و حامل اون رو بکشن.
هرکس پرچم رو در دست میگرفت متعهد میشد که از جانش برای حفظ پرچم و موفقیت سپاه بگذره. هرجا سپاه به مشکلی بر بخوره اون فرمانده است که باید در قبال سربازان فداکاری کنه و پرچم رو حفظ کنه حتی به قیمت جونش.
فکر میکنم این تصویر مصداق توضیحات بالا است، کسانی که پرچم رو در دست میگیرن و رهبری گروهی رو به عهده میگیرن اولین کسانی هستند که جانشون بی ارزشه چون خودشون اینطور خواستن.
پرچم هم بعد از مرگ فرمانده ی فداکار به سرباز فداکار بعدی میرسه.
البته تو جمله ی دیگه میشه طور دیگه ای عکس رو تفسیر:
در یه جامعه، گروه، قوم یا ... قدرتمندان انگشت شمارن، و اگه مشکلی پیش بیاد ضعیفان بر اونها غلبه خواهند کرد چرا که منتظر این فرصت بودند، امکانش هست پشت سری ها پرچم دار رو به زور پل خودشون کرده باشن. اگه دقت کنید لباس پرچم دار با بقیه فرق میکنه و همین ممکنه فاصله طبقاتی اون با سایرین رو نشون بده.
ناسپاسی جامعه در قبال فداکاری های رهبر
اگر دقت کنید تو تصویر دوم رهبر به خواست خودش پرچم رو واگذار میکنه و به نفر قبلیش میده تا راه عبور رو هموار کنه. ولی بعد از عبور حتی یک نفر برنمیگرده که کمکش کنه...
هدیه ثروتمندان به فقرا فقط فقر بیشتر برای آن هاست!نقل قول:
این تصویر به این موضوع اشاره داره که ثروتمندان به جای کمک وازبین بردن فقر اقشار ضعیف فقط ظرف مشکلات اون هاروبزرگ تر میکنن وبرای رفع مشکل اون ها قدمی بر نمیدارن که نتیجه بخش باشه!
ویا میشه به مسئله متکدیان اشاره کنه که به جای برخورد بااونها بیشتر بااونها همراهی میشه که به کارشون ادامه بدن!
در یک سیستم بسته که با ابزار قدرت کنترل میشه ، تغییر معنایی نداره چون همه چیز از پیش تعیین شدست.نقل قول:
نقل قول:
فکر نمیکنم منظور فلسفی توش باشه اما کاریکاتور جالبیه.
پینوکیو از قدیم به دروغ گویی معروف بود و هر وقت دروغ میگفته بینیش بلند میشد. حالا یه برج روی زمین ساخته شده که در واقع همون دماغ پینوکیو هستش، به نظرم میخواد بگه هزار جور دروغ و دزدی پشت ساخت این برج خوابیده،
از اونجا که زیربنای برج پینوکیو هستش، خودش نشان دهنده این موضوع هست.
نقل قول:
نکات در خور تامل :
1- پینوکیو از جنس چوب هست، مسلما مغزش هم چوبی هست.
این یعنی یکجور تحجر.
از طرفی زیر خاک هم هست، یعنی باورهای عهد باستان رو همیشه بالای سر خودش داره.
2- قدرت های نوین جهانی با سوء استفاده از جهالت بخش زیادی از مردم جهان، سرزمین های سبز و آبادی برای خود در دنیای نوین میسازند.
اما همواره باید با دروغ برده هایی رو برای این کار استخدام کنند.
پس کافیه پینوکیو رو در زیر خاک به باورهای دروغ و پر از خیال مشغول کنند.
3- از یک حدی دروغ ها غیر قابل تحمل میشوند و سر از خاک بر می آورند.
و اینجاست که تقابل یک چیزی خیلی خوب نمایان است :
استعمارگران با خاک کردن انسان های ساده و مجبور کردنشان به پذیرش دروغ و دروغگویی، همه سرمایه های آنها را غارت میکنند.
چون فقط دماغ پینوکیو که نماد دروغه بیرون از خاکه یعنی واقعیت ها مرده اند واز بین رفتن وفقط دروغ باقی مونده.نقل قول:
واقعیات دیده نمیشن ولی دروغ محبوب شده وستایش میشه!
نقل قول:
تفاوت Hope و Nope صرفا یک خط افقیه در نهایت مورب شده در اولین حرف این دو کلمه است!!!
در جهانی که در آن زندگی میکنیم، دنیایی از امید (Hope) در یک لحظه میتونه به سمت نابودی کامل بره و یک عده کوچک که بنابر دلایلی بر ما مقدم شده اند؛ به آن کور سوی امید باقی مانده ما نیز به راحتی نه (Nope) میگویند و عاقبت اکثریت ما انسان ها چیزی نخواهد بود جز فاتحه ی خیلی سریع ....
بدبختی ما که نه نظر کرده ایم نه خاصیم نه قدرتی داریم و نه دستمال کسی رو میزنیم، خسر الدنیا و خسر الاخره خواهد بود.
بیشتر ما آدمها، زندگی توی قایق امن NOPE رو به زندگی تو کشتی پرخطر HOPE ترجیح می دیم.نقل قول:
قایق امن NOPE، قایق کوچیکیه که ما رو از ترس غرق شدن نجات می ده، اما ما رو به ساحل رضایت بخش امیدها و آرزوهامون نمی رسونه؛ NOPE چیزی جز نه گفتن به اهداف و آرزوها نیست.
کشتی پرخطر HOPE، راه پر خطر و پرتلاطم رسیدن به ساحله اما همیشه سوار شدن بهش با ترس همراهه؛ HOPE راه رسیدن به چشم اندازها و آرزوهای ماست.
برای این که به آرزوهامون برسیم باید پا رو از قایق «نه به آرزوهامون» بیرون بذاریم و به این کشتی پرتلاطم امید بله بگیم.
بیانگر عظمت امیدواری ستنقل قول:
یعنی امید در برابر منفی نگری مثل کشتی در برابر قایق هست
اما افسوس که امیدها در عین بزرگ بودن سست هستند و نه ها در عین کوچکی پرقدرت ((سنگینی کشتی به سمت نه گفتن متمایل شده))
وسعت خواسته ها و آرزوها مهم نیست، مهمتر از اون محکم بودن در تصمیماته:n18:
محتوای مخفی: 2
قرار گرفتن روی سکو یعنی تسلط و قدرت
تاج زیتون که جلوی سکو کشیده شده یعنی قدرت بر پایه تعامل و صلح
از اینجا به بعد دو برداشت میشه داشت:
- مطالبه و خواست و اراده مردم
- درک عمیق تر از جامعه ( ؟ )
کسی که روی سکو ایستاده همون حرفی رو میزنه که مطالبه دیگران هست
تنها عامل تسلیم شدن و اطاعت کردن مردم اینه که اونها تصور میکنن فردی که روی سکو ایستاده، اون ها رو بهتر و دقیق تر درک میکنه یا اینکه برتر و بزرگتر از دیگران هست
اما در واقع هیچ امتیاز و برتری نسبت به دیگران نداره
در نهایت فرد مسلط برای حفظ قدرت، افرادی از بین مردم رو مأمور برخورد با فرد معترض میکنه
اعتراض اینه : فرد روی سکو چه برتری نسبت به بقیه داره؟
به بازی گرفتن عقاید برای حفظ قدرت
از ماست که بر ماست
همون چیزیه که بقیه هستند، اونا دو هستند اینهم حاصلش دو هستش، ولی داره با جلوه نمایی میگه من بیشتر از اینی هستم که شما هستید و باید بهم احترام کنید، یک نفر هم که متوجه موضوع شده و داره توضیح میده که جذر چهار همون دو هستش دارند میبرندش توسط نیروهای انتظامی همون فرد حیله گر.نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تفکیک جنسیتی دانشگاهها و مراکز علمی به امید بالا بردن آمار ازدواج!
توضیح:
مکان:تهران، به نوعی ایران
تفکیک کننده مرد و زن:کتاب، دانشگاه، مراکز علمی
بودن بلندگوها: تشویق برای حالت آرمانی(همان ازدواج، چرا که مجسمه عروس و داماد در بالا نشان دهنده ی کمال انگاری این پدیده است!)
دو نظر به ذهنم میرسه :نقل قول:
1- فداکاری پیشگامان در عرصه ای. مثلا میتونه یه سرباز یا مرزبان باشه که از ورود آتش جنگ جلوگیری میکنه یا یه دانشمند و فیلسوف مثل سقراط که برای جلو گیری از گسترش تفکرات اشتباه، خودش و فدا کرد.
2 - میتونه پایین کشیدن کرکره عقل باشه که باعث آکبند موندن مغز شده و از پختگی اندیشه جلوگیری کرده.
سلام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این میخواد بگه بعضی وقتها یک حرکت مناسب٬ یک جاخالی٬ یک موضع گیری خوب٬ یک واکنش به موقع... میتونه جلوی از بین رفتن خیلی از همنوعانمون رو بگیره و نگذاره شعله های پلیدی و زشتی هم به خود ما و هم به بقیه برسه.
سلام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این میخواد انسانهایی رو نشون بده که فکر میکنن بدون ظاهرسازی و ارایش کردن هیچ هویتی ندارند (سر بدون مو و بدون صورت) و فقط به این وسیله هست که میتونن هویتی به دست بیارن و جلب توجه کنند. (شروع ساختن لب ها و احتمالاً بعد از اون بینی و چشم و...)
* دوستانی که اقدام به ارسال تصویر میکنن به تاریخ و ساعت تصویر قبلی ارسال شده توجه کنند . بین ارسال هر تصویر حداقل باید 24 ساعت فاصله باشه *
نقل قول:
این عکس، دقیقا نحوه ی فعالیت انسان ها در فضای مجازی رو توضیح میده. انسان هایی که در فضای مجازی، رفتارشون ، اخلاقشون، ویژه های شخصیتی، گاهی حتی اسم اونها تغییر پیدا میکنه و اونطور که دوست دارن خودشون رو به دیگران نشون میدن. اگه دقت کنید این فرد هیچ عضوی درصورتش نیست و در واقع در حال آرایش کردن نیست، در حال ساختن شخصیتی جدید با ویژگی های متفاوت از خودش هست.
اونطور که خودش دوست داره .
سلام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چون ظاهراً اونی که داره میسوزه جلد اول کتابه و اونی که دستشه جلد دوم و روی زمین هم جلد سومه میشه نتیجه گرفت که:
علم جاش توی کتاب و کاغذ نیست. اونی که علمش وابسته به کتاب و جزوه ش هست در واقع چیزی یاد نگرفته. این آقا داره جلد اول رو میسوزونه تا بتونه جلدهای بعدی رو بخونه. یعنی جلد اول رو طوری خونده که دیگه وابسته به کاغذش نیست.
نقل قول:
علم ثابت نیست، همواره در حال پیشرفته. پس نمیشه به یک کتاب با تاریخ مشخص از نظر علمی وابسته بود. نظریه ی دانشمندان تا چندین سال بعد از زمان خودشون معتبر هست، بعد که دانشمند دیگری با آزمایشات دقیق تر نظریه رو تغییر بده، باید نظریه قبلی رو آتش زد.( از یاد برد )
به نظر یه مثال جالب میشه براش زد:
اگه من همین الان سه میلیارد داشته باشم، نمیتونم خودم رو برای همه ی زمان ها ثروتمند بنامم. چون ارزش پول هر لحظه پایین تر میاد و پول من هم هر لحظه بی ارزش تر.
پس علم هم وابسته به روزگار خودش هست، دموکریت برای زمان خودش دانشمند بوده اما الان اگه با همون نظریه ها میومد کسی بهش بها نمیداد. چون علمش قدیمی و مربوط به روزگار خودشه.
و در آخر:
علم مانند خیلی چیز های دیگه باید آپدیت بشه و متکی بودن به یک کتاب، یک نظریه، یک تحقیق علمی، یک دانشمند و ... هیچگاه مارو به درجه ی بالای علمی نمیرسونه.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علم گذشتگان چراغ راه آیندگان
یعنی برپایه اطلاعات گذشته هست که ما راهی برای آینده و کسب اطلاعات جدید خواهیم داشت
همونطوری که در عکس سوختن کتاب اول نوری شده برای دیدن و خواندن کتاب دوم
+
تعبیر دیگر عکس این قضیه هست! یعنی تا زمانی که باورهای علمی گذشته از بین نره نمیشه اطلاعات جدید رو دید!
:n06:
عکس پر معنایی هست، اما چیزی که بیش از همه به نظر من مشهود است، تقابل تاریکی (جهل) و نور (آتش برآمده از کتاب) است.نقل قول:
انسانی در فضای تاریکی (جهان) مواجه میشه با چند کتاب مختلف، از طرفی هیچ نوری در اختیار نداره، پس دو راه بیشتر پیش رویش نیست:
1- با آتش زدن هر کتاب پس از مطالعه آن، بتواند مرحله به مرحله جلو رفته و به کمک نور کتاب قبلی، آگاهی بیشتری از کتاب بعدی کسب کند.
2- در همون تاریکی جهان بشیند و کتابی نخواند و از شنیده ها زندگی اش را بگذراند.
بیشتر شرح حال انسان هایی هست که هیچ کتاب مقدسی در زندگی ندارند.
میدانند برای رفتن به مرحله بعدی دانش و تکامل اندیشه، باید از گذشته ها بگذرند و در آن ها درجا نزنند.
کتاب های قدیمی و مقدس پس از اینکه تاریخ مصرفشان تمام شد، باید چراغی باشند برای علوم نوین نه التزام ابدی به یک کتاب.
برای رسیدن به علوم آینده، باید بدون تعصب و قدسیت بخشیدن به علوم قدیم از آنها گذشت.
نقل قول:
فراموش کردن تاریخ اولین چیزی بود که به ذهنم رسید. با خواندن کتاب جدید کتاب قبلی سوزونده می شه و اشتباهات قبل تکرار می شن.
نقل قول:
اگه دقت کنید دست طوری بادکنک رو گرفته که گویا میخواد اون رو خفه کنه. همچنین ممکنه تعداد مولکول ها در قسمت فشرده شده ی بادکنک با قسمت آزاد اون یکی باشه اما پراکندگی قسمت بالا بیشتره و مولکول ها به طور آزادانه قرار گرفتن. اما قسمت پایین مولکول ها به طور فشرده و چسبیده در کنار هم قرار گرفتن.
و اما تفسیر اون:
نور خاصی که بالای بادکنک تابیده نشان از آزادیه و مولکول هایی که بالای بادکنک هستند لیاقت آزادی رو دارند، اما در قسمت پایین حکومتی خفقان بر سر کاره که هم زندگی رو برای مردمانش سخت کرده و هم خود اون مولکول ها ( مردم ) بدبختن و لیاقت آزادی رو ندارند چرا که اگر داشتند به مولکول های بالا میپیوستند.
گرچه از نظر علم شیمی یه امر عادیه و وقتی به جایی از بادکنک فشار وارد میشه مولکول های زیرین فشرده تر میشن اما میشه مولکول های قسمت پایین رو مردمی بدبخت و مولکول های قسمت بالا رو مردمی آزاد و شاداب و البته شجاع که از دست حکومت خفقان سمت پایین فرار کرده اند، دانست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ظاهرسازی
حجم هوای درون بادکنک خیلی کمتر از حدی هست که بتونه خیلی خوب مانند بخش بالایی در عکس قرار بگیره و اگر اون دست نباشه کاملا کم باد((با ظاهر چروکیده)) خواهد ماند!
این دست با فشار اعمالی، داره ظاهر بادکنک رو درست نشون میده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بی پولی چیزی در حد مرگ است!
برای کشتن آدمها لازم نیست حتما اونها رو به رگبار بست بلکه میشه با سخت تر کردن شرایط زندگی و هزینه های گزاف انسانها رو به نابودی رسوند...
عکس داره خسارت وارد شده بر مردم هنگام جنگ رو نشون می ده. عکس به این موضوع اشاره داره که بازنده و خسارت دیده ی جنگ، مردم عادی هستند.نقل قول:
یک دیالوگ: پشت این ماسک ها فقط گوشت نیست، پشت این ماسک ها یک ایده هست و ایده ها ضد گلوله هستند !نقل قول: