به نظرتون ترجمه ی روان این جمله چی میشه؟Future research should test empirically the effects of non-US cultures, since they have been theorized to moderate the
adoption of electronic commerce
Printable View
به نظرتون ترجمه ی روان این جمله چی میشه؟Future research should test empirically the effects of non-US cultures, since they have been theorized to moderate the
adoption of electronic commerce
سلامنقل قول:
تحقیقات آتی باید اثرات فرهنگهای غیرآمریکایی را به شکل تجربی مورد بررسی قرار دهد، زیرا نظریهپردازی آنها با هدف تعدیل/کنترل استفاده از تجارت الکترونیک بوده است.
میشه برام توضیح بدید که جملاتی که vs دارند چطوری ترجمه میشن؟مثل قسمت پررنگ
Logical extensions to this study include the testing of Attribute-Based UID on (1) experiential, hedonic vs. focused, goal-directed shopping (Van der Heijden 2004; Hassanein and Head 2005), (2) exploratory browsing vs. confirmatory, knowledge-based shopping (Moe 2001; Moe and Fader 2004), (3) goods vs. services of the same complexity in the same industry and (4) goods with standardized components and interfaces, e.g., computers, vs. goods with non-standard components and interfaces
Vs مخفف Versus و به معنی "در مقابل" یا "در برابر" است ...نقل قول:
مثلاً اولی : "خرید برای تجربه یا لذت" در برابر "خرید متمرکز و هدفمند"
دومی: "گشت و گذار به دنبال چیزهای جدید، یا خرید اکتشافی" در مقابل "خرید مبتنی بر شناخت (دانش-محور)"
بله، همونه. خوب از ویکیپدیا استفاده میکنی.نقل قول:
اگه دوتا منحنی چولگی و دم درازی را مقایسه کنی، میبینی که دمدرازی حالت شدیدتر چولگی است. در واقع منحنی کاملاً یک سویه شده.
حالا معنی میشه:" مبحث دم درازی (یا هر اصطلاحی که میدونی درستتره. ما این را نخونده بودیم)، [حالتی است]که بیشتر به تأمین کننده کالا توجه دارد."
آن را هم میشه ساختمان اجتماعات ترجمه کرد که تو کشور خودمون هم داریم.
معنی هایی که برای Long Tail پیدا کردم
خرده فروشی اینترنتی» و یا «جمعیتشناسی مصرفکنندگان در کسب وکار» و یا «جامعه خریدارن» و یا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«کسب و کار فروش کم از تعداد کالاهای زیاد (کم فروش)»
به نظر شما کدام معنی منظور هست.
the same name (and sold on Web sites that daily prove Anderson’s theory), the Long Tail theory holds that the future of business is to sell fewer items geared for majority acceptance and more items customized for very small groups, or even individuals.12 For software vendors, this will mean developing fewer big-ticket items and more customizable components. In short, generic frameworks with lots of customized plug-ins.
The Long Tail argument focuses more on the supply side. Technology enables a shift in the supply-side cost model — from retail storefronts to the distribution center, which in turn allows for greater inventory of disparate items. This then enables the supplier to capture the long tail of the demand curve by providing a wider range of choices
================================================== ==================
وظایف committerIt’s a community effort; no one can get there alone—much like Eclipse. That’s why the IBM Rational group has taken community-driven software to the next level, both as committers to Linux, Eclipse, Geronimo and other OSS projects, as well a committers to community building within the company’s own software organization
نظر شما در مورد community building چیه ؟کد:http://www.apache.org/dev/committers.html#committer-responsibilities
به همین دلیل IBM Rational group برای نرمافزار متکی به جامعه توسهدهندگان ارزش بیشتری قائل شده است. هم به عنوان ارائهکنندگان کد به لینوکس و اکلیپس و جرانیمو و سایر پروژههای نرمافزار بازمتن و هم به عنوان ارائهکنندگان کد به نسخههای ساخت جامعه توسعهدهندگان در ساختار توسعه نرمافزارمتعلق به شرکت.
================================================== =========================
This secrecy also had a negative effect on software adoption, requiring a salesforce and lots of marketing literature to draw back the veil
این پنهانکاری بر روی پذیرش نرمافزار اثر منفی دارد نیاز به بخش فروش (salesforce) و تبلیغات بازاریابی دارد تا این مشکلات برطرف شود
سلام
ببخشید معنی این عبارت چی میشه ؟
chain in door
partial least squares
PLS:
سلام ...نقل قول:
حداقل مربعات جزیی
سلام
میشه این جمله رو هم برام ترجمه کنید؟
The results of our nomological net complement decision support system research which uses complex models to better understand how and why UID impacts decision making
نقل قول:
این نتایج منطقی , متممی است بر کاوش در شبکه سسیتم پشتیبان تصمیم (DSS) که از مدلهای پیچیدهای استفاده می کند تا چرا و چگونگی اثرات UID را بر تصمیم گیری بهتر مشخص کند
من برداشت خودم را مینویسم. با نوشته های دوستان مقایسه کنید و خودتان تصمیم بگیرید.نقل قول:
نتایج پژوهش قانونمند ما در مورد سیستم حمایت کننده از تصمیمهای مکمل شبکه که از مدلهای پیچیده برای درک بهتر اینکه UID چگونه و چرا بر تصمیم گیری اثر میکند، استفاده میکند...
پس به این صورت جمله مرکبه وجای یک جمله پیرو خالیه.
انطباق موفق، پس از آن، به جای تمرکز تلاش ارائه نرمافزار اداره امور موفق میشود. سی، جاوا، اینترنت، xml، لینوکس، نرمافزار متنباز، معماری سرویسگرا – هیچ کدام اینها بدون اداره امور نمیتواند وجود داشته باشدکد:Successful compliance, then, becomes a result of successful governance, rather than the focus of software delivery efforts. C, Java, the Internet, XML, Linux, open source software, SOA — none can exist without governance
این درست هست؟
warrant examination.
بررسی ازمایش
سلام
اینم یه جمله ی دیگس:
با تشکر
The essence of Question-Based UID is a natural language dialogue between the system and the user to facilitate
searching the solution space in an intuitive way and to ultimately recommend a product that will suit the customer’s
needs. Hence, in essence, a Question-Based UID is a recommender system. Research has demonstrated the efficacy
of recommender systems, particularly in e-commerce where they can help personalize the shopping experience and
increase sales
پس (یک) انطباق موفق بیشتر نتیجه یک اداره موفق است تا تمرکز بر تلاشهای تحویل نرم افزار. هیچکدام از موارد ذکر شده بدون اداره (صحیح) نمیتوانست وجود داشته باشد.نقل قول:
بررسی مجوزدار یا با اجازه رسمی (شاید آزمایش نرم افزار جدید با اجازه شرکت سازنده توسط کاربر باشه)
جوهره UID برپایه پرسش، گفتگو به زبان طبیعی میان سیستم و کاربر است تا جستجوی راه حلها را به طریق حسی (و نه برپایه دانسته های پیشین) تسهیل کند و درنهایت محصولی را پیشنهاد کند که مناسب نیازهای مشتری باشد.نقل قول:
از این رو UID مبتنی بر پرسش،اساساً یک سیستم توصیه کننده است.پژوهش(ها) کارآیی سیستمهای توصیه کننده را بویژه در تجارت الکترونیک که در آنجا میتوان تجربه خرید را بصورت شخصی درآورد و فروش را افزایش داد، نشان داده اند.
The project manager can then prepare and submit a new budgeting request within the time frame necessary to keep the project funded over the next budgeting period
قسمت قرمز رو نمیفهمم...
Gateway budgeting به نظرتون چه معادل فارسی داره؟
به نظرم جمله ادامه داشته باشه؛ مثلto keep...alive/activeنقل قول:
معنی: تا پروژه ای که سرمایه اش از دوره بعدی بودجه تأمین شده را ...(زنده یا فعال) نگه دارد.
بعدی را نمیدونم.باید دید متنش چیه. شاید منظورش بودجه لازم برای انتقال پروژه از مرحله ای به مرحله بعد باشه.
بعدی منظورش بودجه سال بعده... جمله ادامه نداره .. یه جا خوندم Keep over میتونه معنی پوشاندن بر روی چیزی رو بده ولی بازم به معنی جامعی نرسیدم...:13:نقل قول:
سلام. میشه توترجمه این متن ها کمکم کنید. پیشاپیش مرسی
The models are inductive, beginning with the development of curriculum materials and leading to generalization. Furthermore, the models are nonlinear. A nonlinear approach permits curriculum planners to enter a model at various points, skip components in the model, reserve the order, and attend to tow or more components of the model simultaneously. Moreover, the three models are descriptive. A descriptive model, referred to as naturalistic by some scholar, include three major elements: platform, deliberation, and design.By platform is meant the beliefs or principles the guide the curriculum developers. Platform principles lead to deliberation, the process of making decision from among alternatives. Deliberation results ultimately in a curriculum design.
پس اگه ادامه نداره، معنیش باید این باشه:نقل قول:
تا پروژه را به خرج بودجه دوره بعد، (سرپا) نگه دارد.
در واقع یعنی اینکه بتونه با درخواست بودجه پروژه را ادامه بده.
over در اینجا مفهوم زمان را داره؛ نه اینکه فعل مرکب باشه.
با سلام و تشکر معنی این جملات
Bet your bottom dollar.
It’s worth the gamble.
1.مطمئن باش(خیالت تخت)نقل قول:
2.می ارزه روش شرط بست(ریسک کرد)
بچه ها رفتن تو يه سيرک و از نمايش کسل کننده ـش حوصله شون سر رفته.
يکي ميگه : we've reached warp factor 5, captain
(اين جمله، شوخي با يکي از حرفاي سريالي به نام Star Trek هستش)
---------
معلم کني (کني اسم يه بچه ـس): واسه اينکه پيشرفت کني بايد بري اروپا
مامان کني: ما که پول نداريم
بعدش رو ميکنه به بچه ـش و ميگه: Kenny, if it means that much to you, maybe we can bus it to Europe and ... a
منظورش از bus it همون رفتن و سفر کردن و ايناس ديگه، آره؟
---------
يه گروه معترض جمع شدن دارن شعار ميدن، يه دفه يکي مي پره وسط و شعار ميده Fur is murder
(سريال South Park)
نقل قول:
Can’t believe people still watching spock :31: anyway warp-factor-5 is related to Warp drive which is a soi-disant fictional idiom in star-trek comics ..you can say it’s a way to travel faster than speed of light check this out if you can’t
understand what the hell I’m sayin
When you Bus smowhere …you travel with a bus to somewhere close
Fur is murder is one of animal-rights-activists mottos that tells you wearing a fur is like killing an animal
ممنون.
اوکي، چون امکان سفر زميني از آمريکا به اروپا وجود نداره يه کم شک کردم. احتمالا چون پول ندارن همچين حرفي زده و در کل يه جور شوخيه. درسته؟نقل قول:
When you Bus smowhere …you travel with a bus to somewhere close
You Could say that
در اين جمله too و do چه معنايي دارن ؟
You do look funny!" cried the duchess
She too put her hand on her heart and bowed.Every one laughed
ترجمه من درسته؟they are no less bound by the requirements of proper governance than are their ancestors.
آنها با الزامات کمتر محدوده اداره امور به صورت صحیح نسبت به اجداد آنها است
اولی: اون قسمت رو اگه به دقت گوش کنی میبینی که میگه: Oho, we've reached f*a*g factor five, captain! یعنی تعداد هم*جنس*گرا-اهایی که دارن نمایش میدن پنج برابر شد! (گل بود به سبزه نیز آراسته شد!) factor five و captain صرفا برای ایجاد تشابه و به ویژه مسخره کردن نمایش بوده...نقل قول:
دومی: خوب کنی اگه پیشرفتت انقدر برات مهمه شاید بشه تا اروپا رو با اتوبوس رفت و...
سومی: Fur is murder اشاره به این داره که برای درست کردن خز خوب باید یه سری حیوون کشته بشن دیگه... پس درست کردن خز قتل است! یا کندن پوست حیوانات به منظور درست کردن خز قتل است!
دوشس (یا همسر دوک) فریاد زد: تو واقعا بامزه هستی... یا تو بامزه هستی (با تاکید و تشدید روی هستی)نقل قول:
او هم دستش رو روی سینهاش (یا قلبش) گذاشت و تعظیم کرد... همه خندیدند... این همون tooیی هستش که باید آخر بیاد. در اصل نوشتنش اینجوریه: She, too, put her...
سلام.2 تا سرفصل داده.بعدش نوشته
write a 1000 word academic essay on any one of the following topics:
حالا من باید راجع به هر دو تا سر فصل مقاله بنویسم یا یکی از آنها؟؟
ممنون
اقا تو هلپ یک برنامه درباره مش بندی های nest یا تودر تو و مش بندی لینک یا مجاور یه دستور العمل هایی داره که نمیتونم ترجمشون کنم
1-داره درباره مرزهای مش یا بلوک داخلی یه چیزهایی میگه که من نمیتونم بفهمم!!!
Avoid placing inter-block boundaries in flow areas where large gradients of solution quantities are expected. This includes areas with significant variations in geometry
2-داره درباره بلوک یا مش های تودرتو میگه اما این رو هم نمیتونم جمله بندی کنم و مفهموش رو نمیفهمم:
When using nested blocks, user-defined mesh planes (lines, in two-dimensions) in the containing blocks should be positioned at the boundaries of the nested blocks. This should be easy to achieve since all mesh blocks are rectangular
ممنون میشم کمکم کنید:)
---------- Post added at 07:15 PM ---------- Previous post was at 07:11 PM ----------
انگلیسیه ناقصی دارم!نقل قول:
فکر کنم اینجوری باشه:
یک مقاله اکادمیک 1000 کلمه ای با یکی از دو موضوع.
ببین نوشته any one یعنی یکی از آنها به انتخاب خودت، نه همه اش.نقل قول:
اگه برای هرکدوم یه متن 1000 کلمه ای میخواست مینوشت:each one
آنها بخاطر نیازهای اداره مناسب امور کمتر از نیاکانشان به هم وابسته نیستند.نقل قول:
یا به بیان روانتر: نیاز آنان به یکدیگر برای اداره درست امور به هیچ وجه کمتر از نیاکانشان نیست.
1-از قرار دادن مرزهای میان بلوکها در مناطقی که انتظار شیب زیادی از مقادیر حلال میرود، پرهیز کنید.نقل قول:
این مسأله، مناطقی که تغییرات هندسی چشمگیر دارند را نیز شامل میشود.
2- هنگامی که از بلوکهای تودرتو استفاده میکنید، صفحات مش مشخص شده توسط کاربر (یا استفاده کننده) در بلوکهای حاوی آنها باید در مرزهای بلوکهای تودرتو جاگیری شوند.( یعنی جوری اینها را در بلوکها قرار داد که در مرز جابگیرند) انجام اینکار باید آسان باشد، زیرا همه بلوکهای مشی مستطیل هستند.
سلام
در صورت امکان این متن رو برام ترجمه کنید.
A backward glance from this side of the new millennium reveals that the role of the married women has changed radically since the 1950s and 1960s, when it was taken for granted that they would stay home and raise children.
ممنون.
نگاهی به گذشته از این سوی هزاره (یعنی حالا که در هزاره سوم هستیم، به انتهای هزاره دوم نگاه کنیم)، این حقیقت را نمایان می کند که نقش زنان متاهل تغییر بنیادینی نسبت به سالهای 1950 و 1960 داشته است، چه در آن زمان ماندن آنها در خانه و مراقبت از کودکان بدیهی و کاملا پذیرفته تلقی می شد.نقل قول:
ممنون ميشم اگه دوستان در ترجمه اين جمله به من کمک کنند.
توي مسابقه سورتمه سواري بخاطر چاقي اين نفر، برنده ميشن و بعد اين رو بهش ميگن.
We're never gonna take your a*s for granted ever again.
دیگه / از این به بعد قدر زحماتتو میدونیم...نقل قول:
این اصطلاحو زیاد دیدهام ولی معادل خوبی براش توی فارسی به ذهنم نرسیده...
حقنشناسی کردن؟ نمکبهحرامی کردن؟ نمکنشناسی کردن؟
چندجا دیدهام متوقع شدن ترجمه کردهان...