Printable View
Mohammad asemooni جان، ممنون.
خیلی قشنگ و کامل نوشته بودید و مطلب بنده رو هم تکمیل کردین.
این جمله تون برام خیلی جالب بود:
.نقل قول:
هر جا دیدین کسی خیانتکار هست و همسرش هم خبر داره اما بی تفاوت هست بدونین که یا از اول مثل هم بودن یا هر دو مثل هم شده اند .
ببخشید با اجازتون من میخام در ادامه ی مطلب شما یه حالت دیگه رو هم بنویسم.
.
4- یکی از طرفین (فرض کنیم مرد) به زنش خیانت کرده.. زن میدونه و زن نجیبی هم هست اما عاشق شوهرشه و ازش جدا نمیشه.
تمام چیزی که باید از زندگی آموخت ، تنها یک کلمه است:
"میگذرد"
سلامنقل قول:
:)
کنکور هم تمام میشود و میگذرد اما حسابرسی و نتیجه اش باقی می ماند
این زن در یک قدمیِ شباهتِ کامل به شوهرش هست .نقل قول:
او خیانت را بی اهمیت میشمارد . این هم بی اهمیت میشمارد
او فرصت یافت که خیانت کند و چنان کرد . این هنوز فرصتی برایش پیش نیامده .
=====================
زنی که میداند شوهرش خیانتکار است و بی تفاوت به آغوشش میرود , اگر آغوش دیگری هم بیابد چنان کند .
کسی پلید را نمیپذیرد مگر آنکه خود نیز پلید باشد و یا چاره ای نداشته باشد .
آنکس که پلید را داوطلبانه و با رضایِ خویش و بدونِ اکراه میپذیرد , همانگونه هست
بچه ها اگه دقت کنیم میبینیم که تاثیر زیادی رو نسل آینده مون داریم
هر حرکتی که میکنید در نسل آینده تاثیر میذاره
یه چند لحظه فکر کنید...
بله! در همین راستا داستان (یا رمان؟) پول (یا شاید هم شیطان!) اثر تولستوی رو توصیه میکنم!!!نقل قول:
بچه ها اگه دقت کنیم میبینیم که تاثیر زیادی رو نسل آینده مون داریم
هر حرکتی که میکنید در نسل آینده تاثیر میذاره
یه چند لحظه فکر کنید...
آره... الان که بیشتر فکر میکنم حق با شماست...نقل قول:
زنی که میداند شوهرش خیانتکار است و بی تفاوت به آغوشش میرود , اگر آغوش دیگری هم بیابد چنان کند .
در واقع زن قصه ی ما عاشق رنگ و لعاب شوهرشه و نسبت به ارزش های انسانی و معنوی بی تفاوت.
نقل قول:
سلام دوست عزیز این چه توجیهی هست که میکنید ؟
احساس خانم ها با آقایون فرق میکنه عزیز ..یه خانم علاوه بر مسئولیت همسر بودنش در قبال بچه هاش مسئول
هست چون مادر هست محبت مادری داره ..کسی که شوهرش بهش خیانت میکنه و مجبور به خاطر آینده و روح
روان بچه هاش سکوت کنه و به رو خودش نیاره بهش نمیگن خیانت کار میگن فداکار .. تو ایران هم کم مرد هوس باز
که هوس خودشون رو به مسئولیت در قبال همسر وفرزندشون ترجیح میدن زیاده همچنین خانم هایی که بخاطر
بچه هاشون حس نفرتشون رو از همسرشون پنهان میکنن ...اگه زنی با جدا شدن از همسرش هیچ سرپناهی
نداشته باشه و خودش و بچه هاش آواره میشن مجبوره با شرایط کنار بیاد .این هم خنده دار و هم بی انصافی هست اگه
بگیم این خانم خودش خیانتکاره که سکوت کرده !!!
.
.
.
در ضمن دوستان به عنوان تاپیک توجه کنید ..
اینجا جایی برای به اشتراک گذاشتن تجربیاتمون هست نه محل به اشتراک گذاشتن برداشتمون از موضوعات
مختلف یاتجزیه تحلیل تجربه دیگران!!
پند و اندرز و نصیحت و هدایت به راه راست !! جذابیت این تاپیک رو از بین میبره لطفا بحث رو از مسیر اصلی خارج نکنید ..:11:
سلام
اگر کارگر یا کارمند دارید
وقتی ازشون میخواین کاری انجام بدهند , سعی کنین به کتباً بهشون ابلاغ کنین و الا ممکنه بعداً بعداً ببینین که کار رو اشتباه انجام داده اند و میگن که شما اینجوری بهشون گفتین اما اگر کتباً (نوشته ای) باشه دیگه کسی قدرت انکار نداره . اگر کتباً نمیشه , حداقل بعد از اینکه بهش گفتین چکار کنه , ازش بخواین حرفشما رو تکرار کنه تا مطمئن بشین درست فهمیده
یا وقتی میاد پیشتون , یک کاغذ و قلم بیاره و دستورات شما رو یادداشت کنه
مثال:
شما دو انبار بزرگ دارین و ازشون میخواین که مقداری کالا از انبار شماره ی یک به انبار شماره ی 2 ببرند اما اونها کار رو برعکس انجام میدند و وقتی میپرسین چرا میگن شما این رو گفتین !!!!!
بعضیها وقتی باهاشون حرف میزنین , چشمش به شما هست و سرش رو هم هی تکون میده اما حواسش جای دیگه هست پس حتماً مطمئن شوید که حرفِ شما رو فهمیده
========================
کارگر یا کارمندی که اشتباه میکنه و سعی میکنه اون را به گردنِ دیگری بندازه یا از اعتراف فرار میکنه بهش اخطار کتبی بدین که دیگه نباید تکرار کنه و اگر باز هم تکرار کرد به فکر کارگر یا کارمندِ دیگری باشید
=========================
حتی اگر یک کارگر یا کارمند هم دارین حتماً از همان ابتدا براش پرونده درست کنین و همه ی مدارک و قراردادها و اخطارها و جریمه ها رو در اون پرونده نگه داری کنین و اون رو در منزل یا گاوصندوق نگه داری کنین یعنی از دسترسِ کارمندان دور باشه
مهمترینِ این مدارکها :
فرمِ درخواستِ کار که در اون این موارد ذکر بشه :
نام و نام خانوادگی - تاریخ تولد -- وضعیت خانوادگی - تعداد فرزند - دیانت - ش ش - ش ک م - آدرس کاملِ منزل - شماره تلفون منزل و موبایل - آخرین مدرک تحصیلی
نام آخرین سه مکانی که در آن کار کرده و شماره تلفونهاشون و مدت کار و سمت و حقوق و علت ترکِ کار - اسمِ دو دوست و شمارهاشون - اسم دو تا از بستگان و شمارهاشون
مهارتهای شغلی (کامپیوتر - -تایپ-کارهای فنی-)
فتوکپی گواهینامه های تخصصی مثل کامپیوتر
علاقمندیها
حداقل حقوق درخواستی
مدارک لازم :
فتوکپی کارت ملی و شناسنامه و مدرک تحصیلی (برای دانشگاهیها) - عکس جدید -
در زیر تفاضای کار بنویسید :
اینجانب ..... بدینوسیله تایید میکنم که تمامی اطلاعاتِ درج شده در این فورم کاملا صحیح میباشد و در صورت اثباتِ خلاف آن , مسئولیتِ قانونی رو بدونِ هیچ اعتراضی میپذیرم
و متقاضی باید اسمش رابنویسد و امضا کند
سفته ی سفید امضا برای ضمان
تعهد به ابلاغِ شرکت در صورت تغییر آدرس محل زندگی و یا شماره تلفن
تعهد به التزام و پایبندی به همه قوانین و مقررات و حضور و خروج در ساعتهای تعیین شده و انجام کار با اخلاص و امانتداری و حفظ اسرار کار .
تعهد به عدم استفاده از وسائل و تجهیزات و ماشین آلاتِ شرکت یا فروشگاه برای کارهای شخصی
تعهد به نوشتن گزارش روزانه از کار و کارهای انجام شده خصوصا اگر در خارج از شرکت کار میکنند
همه ی این تعهدها را میتوان یکی کرد
در جریان قرار دادنِ کارفرما در صورت بروز هر موردی که به منافع شرکت یا مغازه مربوط میشود و پنهان نکردن هیچ موردی از کارفرما تحت هیچ شرایطی
اخطارهای کارمند (اخطار اول - اخطار دوم - اخطار نهایی - نامه های کسر حقوق به علت خلافهای بزرگ و نادیده گرفتنِ اخطارها - صورت تمام استیضاحها و بازپرسیها در صورت انجام خلافهای بزرگ مثل سرقت و خرابکاری و فاش کردن اسرار کار و شتم و ضرب و جرح همکاران
تمام اخطارها و کسر حقوقها باید به امضای کارمند برسد
هر بار که دیر میابد یا غیبت میکند باید علت دیر کردنش یا غیبتش را در نامه ای به طور خلاصه نوشته با ذکر تاریخ و این یادداشتها هم باید در پرونده اش بایگانی شود تا سوابق غیبت و تاخیراتش رو داشته باشین
تمامی درخواستهای مرخصیها
سالیانه - استعلاجی - اضطراری - بدون حقوق
فتوکپی مدارک دوره های تخصصی مثل کامپیوتر و غیره
در صورت دیر برگشتن از مرخصی بایستی کتبا توضیح دهد که علت غیبتش چیست و در پرونده اش بایگانی شود
به کارمندانتان یاد دهید که شما با پرداخت حقوق به او , وقتِ او را در مدت ساعت کار خریده اید و او حق انجام کارهای شخصی در ساعتهای کاری را ندارد وگرنه حقوقی که میگیرد حلال و قانونی نیست .
===================
کارهای خواسته شده را باید به نحو احسن انجام دهد و حق او راکامل و بدون منت پرداخت کنید
حقوقها را بموقع پرداخت کنید چون تاثیر زیادی در روحیه ی کارکنان دارد
کارهایی را که از کارکنان خواسته اید که انجام دهند در کاغذی یادداشت کنید و هر روز چک کنید که آیا انها را انجام داده اند یا نه
عده ای از کارکنان فقط میگویند چشم اما دستورات شما را اجرا نمیکنند و بایستی کارشان را پیگیری کنید
از توجیهِ معنوی غافل نشین که خیلی مهمه
ضرورتِ احترام به کارفرما که ولی نعمت هست
اخلاص و امانتداری و عدم کم کاری و تمارض - - کسب روزی حلال که برترین عبادت هست
==================
اگر کارفرما با انصاف و حق و حسابدان نباشد , کارکنان هم اخلاص و امانتداریشان تغییر میکند .
به کارکنان حرف زشت نزنید . شما نیازی به این کار زشت ندارید . کسی که درست کار نمیکند فقط قانون کار را در موردش به اجرا بگذارید
(تذکر شفاهی - اخطارهای کتبی - کسر حقوق - اخراج با نامه ی رسمی و ذکر علت اخراج و امضا و اثر انگشت کارمند
هرگز پولی را بدون رسید به کارکنان ندهید (حقوق - پاداش - اضافه کاری - عیدی - وام مساعده - و غیره )
در همان جلسه ی اول مصاحبه ی حضوری فرم درخواست را به متقاضی بدهید تا آن را پر کند و نباید چیزی را ننوشته رها کند
شخصیت شما باید طوری باشد که کارکنان احساس کنند اگر درست و با اخلاص کار کنند شما حقشان را کامل و بموقع میدهید و اگر درست کار نکنند یا امانتدار نباشند سر و کارشان با مجازاتهای تعیین شده در قانون کار هست
قانون کار را بخوانید و درک کنید تا کارفرمای شایسته ای باشید
کتاب قانون کار و مجازاتهای قانون کار را در دفتر کارتان داشته باشید
سعی کنید کارِ همه ی کارکنان را یاد بگیرید تا کسی نتواند در کار شما را فریب دهد و در صورت اخراج یکی از کارکنان یا ترکِ کار , بتوانید کارمندِ جدید را آموزش دهید
قبل از اخطارِ کتبی حتماً حداقل یکبار شفاهاً خطایش رو به او گوشزد کنید
اگر باز هم تکرار کرد , اخطار کتبی بدهید و ذکر کنین که بدلیل تکرار خطایش و نادیده گرفتن تذکر شفاهی اولین اخطار را میگیرد .
اگر خطایش بزرگ هست مثل توهین به همکار , از همان بار اول حتما اخطار کتبی بدهید
کسی غیر از خودتان حق دسترسی به پرونده های کارکنان را ندارد مگر رئیس کارگزینی در شرکتهای بزرگ زیرا این پرونده ها حاویِ اطلاعات شخصی هست و امکان سوء استفاده همیشه وجود دارد .
بعضیها اصلا سابقه ی کاری ندارند اما بسیار با استعداد هستند و ارزشِ صرفِ وقت و آموزش و هزینه های آموزش را دارند اما از او تعهد بگیرید که باید تا مدتِ معینی کار کند و حقِ استعفا ندارد زیرا آموزششان هزینه دارد
اگر امکانات مالیتان اجازه میدهد حتما در همه ی مکانهای کار غیر از سرویسهای بهداشتی و رختکنها , دوربین نصب کنید . این حق شماست که بدانید کارکنان در غیابتان چه میکنند .
حتما دستگاه ضبط مکالمات نصب کنید و این را به کارکنان هم بگویید تا بدانند که تحتِ مراقبت هستند زیرا عده ای از مردم متاسفانه درست کار نمیکنند مگر اینکه بدانند که تحتِ مراقبت هستند
اگر فروشگاه دارین حتما دو هفته یکبار (حداقل) دکورِ ویترینها را تغییر دهید تا نظر مشتریان جلب شود
لامپهای درون ویترین را طوری نصب کنید که نور مستقیم آن از بیرون مغازه دیده نشود
نورها باید به کالاها بتابد نه به چشم مشتری وگرنه تاثیر منفی دارد
حدالامکان فروشنده ای استخدام کنید که لبخندش گیرا و زیبا باشد و به او یاد دهید که همیشه در کار خوشرو باشد و لبخند بزند
وقتی مشتری وارد مغازه میشود بایستد و نشسته با او سخن نگوید
اگر مشتری سلام کرد جواب سلامش را با گرمی بدهد
فروشنده ی مودب , خریدار را جادو میکند
به او یاد دهید که اگر مشتریِ بدی به سراغش آمد , همینکه رفت او را فراموش کند و با مشتریِ بعدی کاملا خوشرو باشد
فروشنده ی سیگاری استخدام نکنید چون اگر در محل کار سیگار بکشد , عده ای از مشتریها را فراری میدهد
اجناس را لیست کنید و به فروشنده تحویل دهید و باید هر چه میفروشد ثبت کند روزانه
از انبارگردیِ دوره ای غافل نشوید و این را به فروشنده هم بگویید تا حساب کارش را بکند
به کارکنانتان بگویبد تا بدانند کن شما آنها را استخدام کرده اید و به آنها حقوق میدهید تا مسئولیت قبول کنند پس هر کس در کارش خطا کرد مسئولیتش با خودش هست نه با کارفرما
مثال:
اگر صندوقدار کسر دارد باید از جیبش کسری را پرداخت کند و به کارفرما ربطی ندارد
اگر انباردار در انبارگردی جنس کم آورد مسئولیتش هم با خودش هست چون برای همین کار حقوق میگیرند
فروشنده ای که قشنگ و با ادب حرف نمیزند استخدام نکنید
پرونده کارمند یا کارگری که قابل اطمینان(امانتدار) نیست را برای همیشه ببندید
هر ماه یکبار مخفیانه امانتداریِ فروشنده یا کارمند را امتحان کنید , نتیجه را اصلا به کسی نگویید . همین کافیست که شما او را شناخته اید
مثال:
به او صد و دو هزار تومان بدهید بشمارد اما بگویید صد تومان هست ببینید زیادیش را پس میدهد یا نه
نصبِ دوربین و ضبط مکالمات برای قضاوتِ عادلانه و منصفانه هست و برای اینکه آنان که فقط تحتِ مراقبت درست کار میکنند , درست کار کند
و برای اینکه اگر مشکلی پیش آمد , مدرکِ مادیِ غیر قابلِ انکار داشته باشید
دستگاهِ ضبط مکالمات و ضبط اطلاعات دوربینها رو در صندوق قفل دار قرار دهید تا کسی نتواند اطلاعات را پاک یا سرقت کند
فیلم فاکس بسیار خطرناک هست . آن را دور نیندازید . به خانه ببرید و معدوم کنید یا بسوزانید . اسرار زیادی از کارتان در آن هست .
حتما روی کامپیوترها پاسوورد بگذارید تا کسی غبر از خودِ کارمند نتواند ازش استفاده کند وگرنه اگر مشکلی پیش بیاد سعی میکنه بگه کار دیگران هست .
جانا سخن از دلم گفتی، که نشست بر دلم این سخن جانا!نقل قول:
توضیح واسه آنهایی که شاید گمان کنند این صرفاً یک جمله بی‌محتواست!
من بارها، با این واقعیت روبرو شدم، گذشتن.
مثلاً اینکه در گذشته از کسی عصبانی شدم، با او دعوا و قهر کردم؛ سالیان سال گذشت و آن فرد دیگه ندیدم ولی در یک اتفاق با او روبرو شدم. یهو به فکرم میرسه ای داد و بیداد دیدی چه شد، کسی که می‌توانستم چه دوستی‌ها با او داشته باشم و کلی از رفاقتش بهره ببرم به خاطر مسأله کوچک سال‌ها نعمت مصاحبتش و همدلی را از دست دادم. بله اینجاست که گذر زمان حس می کنی.
و حافظ گوید:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را/به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت/کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب/چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است/به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم/که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم/جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند/جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو/که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ/که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
از ملموس‌ترین واقعیت‌ها در جهان، زندگیست که گذر کند همچون حقیقتی ملموس!
شاید برخی گمان کنند این یک جمله بی‌محتوای شبه فلسفی... است ولی نه این طور نیست!
برای بعضی چیزها اگر مثنوی هفتاد من کاغذ بنویسی و توضیح بدهی مثل این جمله نمی‌تواند مبین باشه یعنی هی داری توضیح واضحات می‌دهی. این جمله عصاره مهم‌ترین و برجسته‌ترین تجربه شخصیم توی زندگی است یعنی اصل زندگی! از وقتی این عصاره مبین را سرلوحه زندگیم قرار دادم، همواره شاد هستم و از زندگیم لذت می‌برم و اگرگاهی غمی دارم غم دیگران/وابستگان، دوستان و آشنایان هست. حالا چگونه به این عصاره رسیدم دقیقاً نمی‌توانم بگم! ولی قطعاً کذشتن مواردی که مانع درک گذر زندگی شده. مثلاً اگر از افرادی کینه داشتم مانع و حجابی روی دلم شده بود و وقتی این مانع و حجاب را کنار زدم انگار دنیای تازه‌ای جلوی چشم‌هایم باز شد. به همین دلیل واقعیت گذر زندگی مثل یا شاید عین حقیقت می‌ماند!
اگر بیندیشی این زمان نیست که پایان می‌یابد بلکه زندگیست که در بعد زمان میگذرد و پایان میپذیرد، لحظه‌ای دوست نداری تباهش کنی به چیزهای بی‌ارزشی همچون کینه! پس:
کینه، بی‌ارزش‌تر از آنست زمان هزینه‌اش کنی، گذشت کن تا از این هزینه بُگریزی!
... محمد دوستی (dusti55) ...:46:
خوب شاید برخی کلاً با جمله‌های این شکلی، مشکل دارند و نمی‌توانند ارتباط بر قرار کنند حالا به شکل دیگه‌ای میگم:
اگه فکر کنی وقت نیست که می گذره این زندگیمانه که در بعد زمان میگذره، اگه این نکته عمیقاً درک کنی یک لحظه را نمی‌خواهی حرامش کنی. با چی وقت تلف میشه و هدر؟ با چیزهای بی‌ارزش مثل نفرت و کینه. واقعاً از کینه و نفرت چه سودی نصیبمان میشه ؟ جز هدر دادن وقت و زمان یعنی اصلی‌ترین سرمایه زندگمان. حالا شاید بعضی بگویند کجایش ربطی به تجربه شخصی داره؟ راستش موارد متعددی در اینباره تجربه کردم گفتشان تنها باعث به درازا کشیدن مطلب میشه. خوب چطوری از چنین اتلاف سرمایه فرار کردم وقتی که گذشت کردم و کینه‌ای به دل نگرفتم.
خوب این همه توضیح را توی دو خط بالا گفتم.
زیاد به اینترنت دل نبند، یه روز دیدی اینترنت کشور تعطیل شد!!! بعد نمیتونی ترک کنی
من حاضرم ... اینترنت ... :40: ، فقط واسه اینکه بتونم به چند هم‌وطن، به چند هم‌نوع کمکی کنم، مرا همین اندک، عشق است! :11:نقل قول:
راستی هر وقت خواستین برین مسافرت حتما حتما حتما یه شب قبلش دسشویی زیاد برید
با اینکه ممکنه به نظرتون مسئله ی مسخره ای بیاد ولی خداییش مسافرت رفتنی هلاک میشید:دی
به سیگاریها میگم ترک کنین میگن تا وقتی هست نمیشه . باشه میکشیم اگه نباشه خب نمیکشیمنقل قول:
حالا ما هم همگی همینطوریم .
بود , میایم تو نت نبود خب نمیایم تو نت . مگه قدیما اینترنت بود ؟
:)
ما هم میریم نون بیار کباب ببر و یه قُل دو قُل و اتل متل و هفت سنگ و شش خونه بازی میکنیم مثل قدیمیها
:)
======================
جدی فکرش رو کردین زندگیمون چجوری شده ؟
همش شده هنگ و ویندوز و سافت ویر جدید و ورژنِ جدید و گوشی و کامپیوتر جدید و خرابی خط و قطعی نت و اشتراک و سیم کارت و چات و مسج و ویروس و کرم و تروجان و آیدیت و آپگرید و دانلود و آپلود و تعویض و قبضهایِ جورواجور و غیره
یه کارکاتور یه جا دیدم خیلی جالب انگیز بود
یه بچه کوچولو کنار مامانش وایساده بود مامانش هم روی مبل نشسته بود داشت بهش میگفت :
نه پسرم من تو رو دانلود نکردم من تو رو به دنیا آوردم
:20:
نمیدونم کی خوشبختره ؟ ما یا قدیمیا ؟؟؟
چقدر سرد است اینجا
چقدر تنهایی پر درد است اینجا
هوا هم که همیشه مملو از گَرد است اینجا
دلم دستِ قشنگِ مهربانی را بخواهد
که از تنهایی و رنجم بکاهد
یهو شعرم اومد
:31:
هیچ این حرفها نیست : )
فقط نوع زشتی ها عوض شده
معمولن از گذشته که دور میشیم یک حس خوشایند پیدا میکنیم که بهش میگن نوستالژیا یا بیماری عصر طلایی
قدیم خیلی هم زشت بود : )...برای بدست آوردن تصویری واقعی از اجتماع رویایی که افراد مسن تصویر میکنن پیشنهاد میکنم رمان خاطره های اسماعیل فصیح و جعفر شهری رو بخونید
کمبود حافظه و تراشیدن خاطرات در حافظه که حتا چیزهای زشت قدیمی زیبا به نظر میان
یک ساز وکار دفاعی برای مغز
بقول کازانتزاکیس در زوربا خاطرات موم پیچ میکنیم
اغلب افراد نوجوونیشون رو بهترین دوران زندگیشون میدونند ...حتا از اشتباهاتشون بعنوان خاطرات خوش و بی حواسیهای کودکی یاد میکنند
این نمیزاره ما بشکنیم...ببینیم به رویاها نرسیدیم...یادمون نیاد در اوج سلامت جسمی گرفتار استرسهای بلوغ بودیم...گرفتار وسواسهای فکر بودیم...از یک جوش اعتماد بنفسمون میشکست...(دیدید وقتی پیرمردی میگه هـــی جوونی کجایی که یادت بخیر...به شوخی میگن حاجی جوونیهاتم چیزی نبودی )
متاسفانه در تاریخ شفاهی هم وجود داره و طبقه بندی هم داره! مثلن در ایران:
گذشته طلایی 10سال قبل (دهه 70)
دهه 60 نوستالژیک
دهه 50زیبا
دهه 40غریب و ارزان
دهه 30عجیب
رضاشاه و نظم
قاجار و سنت قبیله ای
برووو تا بررسی به 10هزارسال قبل : )
زمانی مطلبی خوندم ... طرف گله کرده بود چرا در مترو و تاکسی همه هدفون بگوش و توی هپروتن...قدیم فلان بود و بیسار
کامنت دادم عزیز اونموقع که شما میگی که مترو نبود... ولی توی اتوبوسها هم حساب کنی که هدفون به گوشمون نبود خیره تو صورت هم دنبال دعوا بودیم ، : )
یا سرمون تو روزنامه بغل دستی بود! ( گل آقا بشوخی خواهش میکرد مانع این کار بشید تا فروش هفته نامه کم نشه)
توی تاکسی هم بجای گوش دادن به موسیقی دلخاهمون از عشق آقای راننده خانم حمیرا مستفیض میشدیم : )
تجربه من : گذشته رو زیاد جدی نگیرید ... روزگار مثل فیلمهای قدیمی سیاه و سفید و عشقی نبود .. همین رنگی بود
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در مورد اعتیاد به نت
ابتدا در بیرون احساس خلا میشه بعد به عاملی پناه برده میشه
مثل اعتیاد به مخدر که برای برطرف شدن دایمی میگن ریشه هاش رو باید برطرف کرد
پس اگر احساس وابستگی بدون کنترل و ناراحت کننده به وب دارید مشکل در خودمون یا اطرافمون باید جستجو بشه نه مجموعه ای از کامپیوترها و دیتا سنترهای بهم پیوسته که صرفن یک ابزار برای زندگی...مثل کتاب-چاقو-لامپ
تو زندگیتون به هیچکس رو ندید
چون آخرش پشیمون می شید
قبل از تصمیم گیری در مورد کاری, چند پله جلوتر از اون رو هم ببینید...مثل حل جدول کاکورو.
هیچ وقت احساس رو بر منطق مقدم ندونید!
زود قضاوت نکنید!
بعضی وقتها لازمه نسبت به بعضی چیزها بی تفاوت بود!!!این چیزیه که الان دارم تمرین میکنم!
غرور یک مرد همه چیز اونه....ارزون نفروشیدش!
موفق باشید:40:
آقا دمت گرم! نشونی کاریکاتور میتونی بدی- خوندم، کیف کردم، ببینیم چی میشه!نقل قول:
شما تندتند تجربه‌های جالب و مفیدتان رو میگید و ما هم میخواهیم بدون خوندن مطالبتون تشکر نکنیم!- حالا بخاطر همه مطالبتون که گفتید و هم معرفتی که تا حالا از شما دیدم، یکجا تشکر میکنم. زنده باشی با مرام!
بیکار باشم بهترست تا بی‌معرفت باشم! بله، صدسال بیکاری من، شرف دارد به یک لحظه بی‌معرفتی تو! :41:
به نمایندگی از دل‌شکستگان!
بیکاریم یه جور بیمعرفتیست!نقل قول:
بی معرفتی به کسانی که خرجیمونو میدن!
البته اگه منظورت از بیکاری این باشه...
---------- Post added at 08:19 PM ---------- Previous post was at 08:18 PM ----------
جان من اینارو تجربه کردین؟!
دوستان يه چندتا تجربه شغلي بگين
شراكت اصلا خوب نيست
هر چي كشيدم از شراكت بود
خلاصه شراكت نكنيد
اگه یه خریدار وارد فروشگاهت شد و دیدی که هر لحظه میره سراغ یه چیز ,2 حالت بیشتر نداره:نقل قول:
1-مشتریه خوبیه و اکثر جنس هارو به راحتی میخره:8:
2-مشتریه بدیه و هیچی ازت نمیخره,فقط اومده اوقات فراغتش رو بگذرونه!:4:
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
به عنوان یه کاسب سعی کنید امانت دار,شریف,رازدار و راستگو باشید حتی اگه به ضررتون باشه!!!نتیجشو یه جای دیگه میبینید!!
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
وقتی یه تروجان نوشتی و یوزر نیم و پسورد چند نفر رو برداشتی.عقده بازی در نیار و تو بوق و کرنا نکن که من هکرم.اونا می تونند توی آزمایش هات بهت کمک کنند.پس کاری نکن که متوجه بشند.:13:
به صاحب کار مجکوم بگو نهنقل قول:
دوستان يه چندتا تجربه شغلي بگين
يه تجربه تلخ من اينه كه هيچ وقت با دختر خالتون رابطه دوستي برقرار نكنيد .آبرتون رو همه جا ميبره.:31:
يكي ديگه اين كه هرگز رازتون رو به داداش يه خواهرتون نگيد.با اين كار بهشون آتو ميدي و بدبخت ميشيد ديگه جرات حرف زدن نخواهي داشت.از ما گفتن
جانا! ماجرا را چرا این جوری برداشت می‌کنی و داستان برایش!نقل قول:
ادامه سخن کلی است، منظورم شما و دوستان نیستید...
بیان تجربه- دست کم برخی- مگر چیزی جز تحلیل ذهنی ما از امور و اتفاقات نیست؟
مگر دانشمند-ریاضیدانی که فرمول ریاضی کشف میکند، بیل دستش میگیرد تا تجربه کند؟!
بعید می‌دانم تا حال، کسی صدسال یک نفس بیکار بوده باشد(؟)!
البته برخی تفکر و برداشتشان از کار، کم‌وبیش همان تفکر کارگری است که کار مساوی است با پول درآوردن- با این حساب، اعمالی چون کلاه‌برداری نیز کار است..! و در اندیشه اینان، کسانی همچون گاندی و مادر ترزا هم یک مشت بیکار هستند! آری اگر با خط‌کش مادی و پول درباره کار و زندگی مردم قضاوت کنیم، سرانجام ارزش کار را تا همین حد پایین خواهد آمد.
من قبل از این، یک تفکیک اخلاقی-انسانی میان دست کم دو نوع بیکار کردم- بیکار ناهنجار، بیکار بهنجار- کاربرد این تفکیک اینجاهاست که ارزش و معنی پیدا میکند.
دقیقاً می‌خواهم بگویم: هرگز و هرگز بیکار بی‌معرفت نیست اگر بیکار بهنجار باشد. هیچ انسان- دست کم معقول و خردمند- نمی‌خواهد بیکار باشد!کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?p=5903791#post5903791
معرفت امری معنوی است:
معرفت
بیمعرفتکد:http://loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-fd3a43e704ea49b892f6fde0161d3b09-fa.html
بیکاری مشکلی مادی و معمولاً موقتی یا گاه بی‌گاه است. بر فرض هم، سرپرستی- خانواده‌ای، مدتی کمی هزینه مادی برای جوان بیکارش کرده، آیا بیکار چون از کمک و مساعدت خانواده‌اش استفاده کرده بی معرفت است؟! بیکاری که خرج برای دیگران بتراشد چیزی فراتر از بیکارست. خوب برخی چنان تنگ نظرند که جوان بیکار ولی باشرف بهنجاری که در خانه والدینش تنها ساعاتی می‌آساید را هم خرج به حساب می‌آورند! به گمانم از این بیشتر توضیح بدهم تنها سوء تفاهم‌ها را دامن خواهم زد و شاید سوء استفاده..(؟)!کد:http://loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-fd3a43e704ea49b892f6fde0161d3b09-fa.html
سلام/جناب دوستی بنظرتون خیلی عجیب و مغلق نگفتید:
شما انتظار دارید یاد گاندی بیفتیم؟نقل قول:
گفته بیکار، دیوار بی‌معرفت، درِ کر و کور!
بیکار باشم بهترست تا بی‌معرفت باشم! بله، صدسال بیکاری من، شرف دارد به یک لحظه بی‌معرفتی تو!
به نمایندگی از دل‌شکستگان!
به طور کلی آوردن کلمه تو مجهول در صحبت باعث ایجاد حالت کنایی و شاید سوتفاهم میشود....خوب شما پوست کنده مثل اکثر دوستان مینوشتید بهتر نبود؟ صنایع ادبی جایی دارد ..مکانی دارد
خیلی راحت میگفتید چرا عده ای فکر میکنند مزد کار فقط پول است...پس شادمانی از کاری یا حض معنوی به خود و دیگران چه میشود ...واز تجربیاتتون دراین ضمینه مینوشتید...مثلن اگر فلان کار را انجام دادید حس خوبی کردید و ارزش رایگان بودن را داشت؟
یا طریقه برخورد با جوانان در منازل یا قضاوتهای مردم درباره هم یا هر منظور دیگری که مستتر کردید : )
ساده نویسی هنر است...که در یک مطلب تمام نظر خود را به دیگری اطلاع دهیم
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ضمنن فکر نکنم دیگر کلمه بی معرفت و معرفت نیاز به رجوع و لینک لغت نامه داشته باشد
کلماتی هستند که ما همه روزه در سخنانمان بکار میبریم و از بار معنایی که پیدا کرده آگاهیم...زبان زنده و پویاست و معرفت ده نوع معنا در گفتار میگیرد...لغت نامه نویس هم به قول معروف در دهان ما(سخن گویان) باید نگاه کرده و معنیش را بنویسد...
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پ.ن: کارتونی که از آقای آسمانی درخواست کرده بودید را من داشتم ولی هر چی هارد رو گشتم ندیدمش...بهرحال کارتونی روایی است و طرحش چندان اضافاتی بر آنچه آسمانی عزیز گفت نمیکند
و درود بر شما و دیگر دوستان.نقل قول:
با اصل و محتوای کلی نظر شما موافق و همدلم. من این سبک را صلاح دانستم بنویسم اگر به ارسال‌هایم در پی۳۰ورد نگاه کنید خواهید دید به سبک ساده هم نوشته‌ام، به نظرم هنر گاهی هم در سادگی دیده میشود ولی سادگی همیشگی و بیش از اندازه، دلزدگی ایجاد میکند- اگر بشود به شکل جالب و خاطره‌انگیزی نظرها و تجربه‌ها را گفت که بد نیست؟ هرچند ادعایی ندارم ولی این همه دیگران ساده میگویند بگذارید یکی عجیب... بگوید، دست کم فضا از یکنواختی درمی‌آید- درباره زیبایی نیز چندارسال قبل هم توضیحی دادم. در مورد معنی، گاهی باید معنای حقیقی کلمه‌ها گفته شود، دست کم آن معنی که مورد نظر نویسنده است. این جوری سوء تفاهم کمتر میشود. اختلاف نظر طبیعی است و قرار نیست ما عین هم فکر کنیم؛ همین اندازه که با احترام به حرف‌های هم‌دیگر توجه میکنیم عالیست.
ارادتمند دوستان.
سلامنقل قول:
شغلی که خودتون بر اون نظارت نداشته باشین میتونه خطرناک باشه
مثال :
سرمایه بدین به یه نفر بگین تو خودت برو کار کن بعد سودش رو با من تقسیم کن
یعنی سرمایه از شما کار از اون . اینجور بیزنسها معمولاً با ضررِ صاحب سرمایه به پایان میرسه و تعطیل میشه .
-==========================
شغلی رو انتخاب کنین که خودتون هم بتونین بر اون نظارت داشته باشین و بدون چقدر خرج میشه چقدر درآمد داره .
===========================
اگر شراکتی کار میکنین حتماً قرارداد بنویسین و دو نفر هم شاهد بگیرین
===========================
پولِ بی مدرک به کسی ندین . حد اقل دو نفر ببینند که شما دارین بهش پول میدین وگرنه بعداً اگر پولتون رو بالا کشید دیگه مدرکی ندارین و بی مدرک هم کسی به دادتون نمیرسه .
====================+=======
قبل از اینکه از کسی چک سفید امضا یا بی تاریخ بگرید اول از یک وکیل بپرسین که آیا حقِ شما رو تضمین میکنه یا نه .
تو کویت یک برگه ی عادی که توش نوشته شده باشه ایجانب فلانِ فلانی به فلانی مبلغِ ..... بدهکارم و هر وقت از من خواست باید پول رو تمام و کمال و نقدا بهش پرداخت کنم , از هر چک و سفته ای قوی تر هست و ظرف سه روز یا باید پول رو بده یا بره زندان .
ایران رو نمیدونم چطوریه .
===========================
هرگز همه ی دار و ندارتون رو در یک بیزنس به کار نگیرید . اگر ضرر کنید نابود میشید .
===========================
عقلتون رو هرگز دستِ کسی ندین . بعضیها فقط بلدند خوب حرف بزنند اما همش خالی بندیه . اول بهش بگین بشین یک گزارشِ کامل از تجارتی که میخوای راه بندازی تهیه کن . سرمایه - مخارجِ ماهیانه - مدتِ لازم برایِ بازگشتِ سرمایه ی اولیه - میزانِ ریسک -درآمدِ متوسطِ ماهیانه - مدتِ لازم برای سود دهیِ پروژه از لحظه ی شروع به کار (یعنی اگر میخواد مغازه بزنه کالایی بفروشه , از لحظه ی خرید یا اجاره ی مغازه چقدر طول میکشه که کار سود دهی داشته باشه؟)
سلام
كسی که موبایلش رو به هر دلیل خاموش کرده و شما میخواین به محضِ روشن کردنِ موبایلش باهاش تماس بگیرین , یک پیامک بفرستین براش . به محضِ اینکه موبایلش رو روشن کنه برای شما یک پیامک میاد .
=======================
بعضیها با وارد کردنِ کدِ مخصوصی کاری میکنند موبایلشون خاموش به نظر بیاد در حالی که موبایلشون روشنه .
برایِ اینکه مچش رو بگیرین یک پیامک بفرستین براش . اگر این کلک رو زده باشه در جا براتون مسج میاد که پیامکتون بهش رسید و دستش رو میشه
:)
اگر هم که راستی راستی موبایلش خاموش باشه , تا روشنش کنه شما میفهمید یعنی با یک تیر دو نشون میزنید .
بنده به عنوان پیگیر این تاپیک از دوستان استدعا دارم فقط تجربیات مهم خودشونو به اشتراک بذارن و از طرح کردن موارد بیربط که سوال و تفتیش دیگران رو موجب میشه شدیدا بپرهیزید
آخه این موارد آخری چیه گذاشتید که ملت رو به تعجب واداشته و تاپیک به بیراهه رفته؟؟؟
مرسی
هیچ وقت وسیله نقلیه تو دست هیچ بنی بشری نده مطمئن باش تا میتونه گازشو میگیره وهر کاری بتونه باهاش میکنه
چون واقعا خودم هم همینطورم!!!!!:16:
سلامنقل قول:
آفرین .
:31:
کاش فقط مسئله ی گازوندن و ویراژ بود
ممکنه باهاش کسی رو زیر بگیره و بکشه و فرار کنه و در اون صورت صاحب ماشین بیچاره میشه مخصوصاً اگر اون نامرد هم انکار کنه که ازش ماشین قرض گرفته .
ماشین یک آلتِ قتّاله هست . کسی که ماشین بدون نوشته و امضا و شاهد به دیگران قرض میده , درست مثل اینه که تفنگِ شکاریِ جوازدارش رو که به اسمش ثبت شده بده به دیگران !!!!!
اگر مجبور شدین ماشین به کسی بدین حداقل دو نفر حضور داشته باشند تا شاهد باشند .
=====================
وقتی میخواین ماشین به کسی قرض بدین حتماً دور تا دورِ ماشین رو بهش نشون بدین تا بدونه ماشین سالمه و وقتی هم ماشین رو برگردوند قبل از اینکه بره ماشین رو چک کنین .
اگر تصادف کرده نذارین بره . ممکنه به کسی زده باشه و فرار کرده باشه .
در اینصورت بدونِ هیچ رودربایستی ازش نوشته بگیرین که اینجانب ..... در تاریخ ..... ماشین شماره ..... متعلق به ........ برای مدتِ ..... ساعت از ساعتِ ...... تا ساعتِ ...... قرض گرفتم . با آن تصادف کردم و مسئولیتِ قانونیِ آن را میپذیرم .
و باید امضا کنه و انگشت هم بزنه یادو نفر شاهد هم امضا کنند .
====================
هرگز بی گواهینامه رانندگی نکنید و به آدمِ بی گواهینامه هم ماشین قرض ندین .
کسی که گواهینامه نداره اگر کسی رو بکشه , قتلِ عمد هست و مجازاتش به اعدام هم ممکنه برسه اگر که وابستگانِ مقتول رضایت ندند .
خوب اینجا خیلی تاپیک خوبیه . دستش درد نکنه هر کی این ایده به ذهنش رسید . و اما تجربه من ....
از اول با رفیقتون رفاقت کنید ولی باهاش رودربایستی نکنید و اونجاهایی که به نفعتون نیست نه بگید ... و همش به دلش راه نرید و گرنه مجبور میشید تا اخرش مراعاتشو بکنید که نکنه اگه نه بگم ناراحت بشه و دیگه با من رفاقت نکنه .
رفاقت کنید ولی قاطع باشید و از حق خودتون دفاع کنید و راحت هر موقع دوست داشتید نه بگید ...