بله يادم هست.سگ يك ماشين داشت.كه تو يه قسمت گربه ...:31:نقل قول:
اسمش يادم نيست بي كلام بود اگه توانستم پيداش كنم اطلاع ميدهم
بله يادم هست.سگ يك ماشين داشت.كه تو يه قسمت گربه ...:31:نقل قول:
اسمش يادم نيست بي كلام بود اگه توانستم پيداش كنم اطلاع ميدهم
آره بیچاره سگه همیشه یا دستش یا پاش می شکست!
کمک من در همین حد بود!!
نقل قول:
ژوپی: پسری به نام پوکو شبا با لباس خواب خط خطیش به کمک دوست آسمونیش، ژوپی (ژوپیتر)، می رفت فضا و این شعر شنیده می شد:
ژوپیه، ژوپیه، ژوپی، له له له له له. پوکو لالالالا پوکو لالالالا
پوکو هر وقت دلش چیزی می خواست و آرزویی داشت، بادکنکی باد می کرد و می رفت تو آسمون پیش ژوپی و آرزوشو بهش می گفت و سیاره ی طلایی بهش می گفت بره بخوابه و وقتی صبح پاشه آرزوش برآورده شده. همین طور هم می شد. ژوپی چهار تا ماه داشت که هربار یکیو به پوکو می داد تا آرزوش برآورده بشه. کهکشان راه شیری به شکل صفی از بطری های شیر بود. یه بار پوکو آرزو کرد باغ وحش بیاد توی خونه شون! یه بار هم آرزو کرد کوچیک شه و تونست بره توی لونه ی موش زیر تختش
اینم یه عکس بی ربط
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من كه غيرچندسال پيش هنوز تكراراشو نديدم.اگه هرروزم پخشش كنن بازم از ديدن "جودي" خسته نميشم.نقل قول:
نقل قول:
ایول بابک جان
چه خوب یادت مونده ها..خوب ترسیم کردی..کاملا یادم اومد
يه كارتوني بود كه شبكه دو صبح ها نشون ميداد و به صورت عكس هاي طراحي شده با مداد و كمي هم متحرك سازي شده پخش ميشد و يه راوي داشت كه حوادث عجيبي كه بر سر يك گروه چند نفري ( يادم نيست چند تا بودن و يكشون هم زن بود ) كه در حال سفر و ماجراجويي بودن رو شرح ميداد و با لحن خودش هم جاي هر شخصيت حرف ميزد . معروفترين قسمت هاش هم مربوط به برخورد گروه با يه سد بزرگ و آدم هاي غول مانندي كه اونها رو زنداني كردن و .... بود .
از اونجا كه زمان پخش كارتون يه هفته صبح يه هفته بعداظهر مدرسه ميرفتم يادم نيست چه بلايي سرشون اومد. حالا مي خوام بدونم كسي اين كارتون و بقيه اون رو يادشه يا نه ؟
ایول !نقل قول:
ژوپی: پسری به نام پوکو شبا با لباس خواب خط خطیش به کمک دوست آسمونیش، ژوپی (ژوپیتر)، می رفت فضا و این شعر شنیده می شد:
ژوپیه، ژوپیه، ژوپی، له له له له له. پوکو لالالالا پوکو لالالالا
پوکو هر وقت دلش چیزی می خواست و آرزویی داشت، بادکنکی باد می کرد و می رفت تو آسمون پیش ژوپی و آرزوشو بهش می گفت و سیاره ی طلایی بهش می گفت بره بخوابه و وقتی صبح پاشه آرزوش برآورده شده. همین طور هم می شد. ژوپی چهار تا ماه داشت که هربار یکیو به پوکو می داد تا آرزوش برآورده بشه. کهکشان راه شیری به شکل صفی از بطری های شیر بود. یه بار پوکو آرزو کرد باغ وحش بیاد توی خونه شون! یه بار هم آرزو کرد کوچیک شه و تونست بره توی لونه ی موش زیر تختش
این کارتون رویایی ترین آرزوی هر بچه ای رو نشون می داد
دلم می خواست منم یه شب برم آسمون پشت ماه رو براش بخارونم!!!
دستت درد نکنه
آره اونم از اون کارتونهای جالب بودنقل قول:
يه كارتوني بود كه شبكه دو صبح ها نشون ميداد و به صورت عكس هاي طراحي شده با مداد و كمي هم متحرك سازي شده پخش ميشد و يه راوي داشت كه حوادث عجيبي كه بر سر يك گروه چند نفري ( يادم نيست چند تا بودن و يكشون هم زن بود ) كه در حال سفر و ماجراجويي بودن رو شرح ميداد و با لحن خودش هم جاي هر شخصيت حرف ميزد . معروفترين قسمت هاش هم مربوط به برخورد گروه با يه سد بزرگ و آدم هاي غول مانندي كه اونها رو زنداني كردن و .... بود .
از اونجا كه زمان پخش كارتون يه هفته صبح يه هفته بعداظهر مدرسه ميرفتم يادم نيست چه بلايي سرشون اومد. حالا مي خوام بدونم كسي اين كارتون و بقيه اون رو يادشه يا نه ؟
راوی یه آقایی بود که بجای همه حرف می زد
اما فقط یادم می یاد اینا دنبال قهرمانهای افسانه ای بودن ولی آخرش فهمیدن اون قهرمانهای افسانه ای خودشونن
ممنون دوست عزیزنقل قول:
منم اینو یادمه ..یادم هست که خیلی اعصابم خورد می شد اینو می دیدم...
اين عكس رابرت است.مردي كه هميشه كرواتش در بشقاب سوپش بود.عكس بچگي هاشه.نقل قول:
كارتون jupi را هم يكروز وقت گذاشتم پيدا نكردم.اسم اصليش يك چيز ديگه اي حتما.كجايي بود؟؟؟
خيلي ممنون . يادآوريش خيلي برام لذت بخش بود.نقل قول:
من اون موقع قصه ظهر جمعه رو از راديو گوش ميكردم و خيلي دوست داشتم و اين كارتون مشابه و هم سبك قصه ظهر جمعه ولي تو تلويزيون بود و من بيشتر از حالت قصه گويي راوي خوشم ميومد و از سبك تصويرپردازي اون خوشم اومده بود . ( البته كف نكنيد من به اينا اون موقع توجهي نمي كردم بلكه الان كه بهش فكر ميكنم به اين نتيجه مي رسم ! )
البته اعصابم هم خورد نمي شد بلكه يه اضطرابي بهم دست مي داد !نقل قول:
همين ها هم برام خاطره انگيزه . من دوباره احساساتي شدم ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تنها کارتونی که تا حالا تونسته روی اعصاب من راه بره دافی داکه ( Duffy Dock ) درست نوشتمش؟
ازش متنفرم
پست 475 الفي 2 لينك يوتيوب اضافه شد(تيتراژ+يك اپيزود)
دوستان ساعت پخش بابالنگ درازونگفتيد.ميشه يكي جواب بده ؟ماكه آخرنفهميديم الان پخش ميشه يا نه؟
کسی میتونه بگه موسیقی متن کارتون " باغ گلها" رو از کجا میشه تهیه کرد
كسي كارتون گروه شين سن رونداره تقريباً 7يا 8 سال پيش پخش مي شد.
منظورت از 7 يا 8 سال پيش چيه ؟ يعني اينقدر پير شديم . اگه اين طوره كه .....نقل قول:
اگه كسي داره لطفا .
با سلام .
اگه يكي از دوستان جوانمردي كند و اسم اين كارتونها را همراه با اسم انگليسي آن قرار دهد كه حسابي ما را شرمنده كرده است (از طرف همه ) . :10::11::40::31:
دافی داک؟:18:نقل قول:
میگم عنیمه هوش ملت رو ضعیف میکنه باید برای امنیت اجتماعی همه ی Referenceهاش رو از خیابون جمع کرد.:27:
معلومه با اونهایی که تلوزیون نشون داد زیاد متوجه این شخصیت نمیشید توی ویکی یکم چرخ بزنید متوجه میشید لونی تونز بهترین شخصیتها رو داشت.
آقای سکسکه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تهيهکننده آقاي سکسکه، برونو بوزتوي معروف است، همان کسي که لينک فلشهايش توي اينترنت دست به دست ميچرخد
دردسر گلوي هرز
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نقطة Mr Hiccup با آمدن صداي سکسکه به بالا ميپريد. کلة کچل، دماغ گنده، کلاه کوچولو و چشمان ريز و البته سکسکه، آن هم سکسکههاي وقت و بيوقت. توي تيتراژ، يک خانمي نشان داده ميشد که شکمش قلمبه بود (يعني اين خانم حامله است). خانمه همينجوري داشت ميخنديد که يکدفعه شکمش ميپريد بالا، يعني اين مامان آقاي سکسکه است و آن قلمبگي، بچگيهاي آقاي سکسکه است. کمي بعدتر که آقاي سکسکه بزرگ شده بود و آن کروات نصفهاش را به گردنش زده بود، داشت با آرامش چند تا گل خوشگل را بو ميکرد که باز هم سکسکهاش ميگرفت و همة گلها را يکجا ميبلعيد. البته اگر يادتان باشد، يک گل از کنار دهانش بيرون ميماند که آن را هم خودش هورت ميکشيد توي دهانش و ميخورد. دُز دپرسي فيلم، يک کمي زياد بود. آقاي سکسکه معمولا تنها بود، منفک از بقية مردم. بيچاره خصوصيتي داشت که از طرف بقيه به راحتي قبول نميشد. خب چي کارش ميکرد، سکسکه بود ديگر، طاعون که نبود. شايد اگر اسم برونو بوزتو را توي تيتراژ نميديدم، تا ابد فکر ميکردم که اين کارتون با اين غلظت دپرسي، دستپخت انيماتورهاي دوستداشتني بلوک شرق است؛ همان خل و چلهاي زاگرب که کارهايشان سرشار از ايدههاي دست اول است، البته نه بيشتر از کارهاي بوزتوي ايتاليايي!
بيچاره آقاي سك، سكه
چشمهايش گرد ميشد و صورتش زرد. لپهايش هم باد ميكرد و ميفهميدي بايد منتظر يك فاجعه باشي. دل آدم كباب ميشد واسة اين مرض لاعلاج. بيچاره آقاي �سكسكه�. يادم است هميشه ميترسيدم يك روزي �سكسكه�ام بگيرد و ديگر هيچوقت بند نيايد. هر وقت اوضاع مرتب بود و قرار بود آقاي �سكسكه� يك روز خوب را شروع كند، �سكسكة� بيپدر و مادر ميآمد و همه چيز را خراب ميكرد. چه دردسري. فلكزده مثل يك آقا لباس مرتب ميپوشيد، كراوات ميزد و كلاه رسمي سرش ميگذاشت. اما همينكه پايش را از خانه ميگذاشت بيرون، مكافات بود. حالا فرقي نميكرد كه يك قرار رسمي دارد يا ميخواهد برود عكس بيندازد يا تو پارك با بچهها بازي كند. مهم اين بود كه گند ميزد به همه چيز، بدون اينكه دست خودش باشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هميشه دلم برايش ميسوخت از اينكه آدمها از دستش عصباني ميشدند. خيلي دلم ميخواست به همة آن مردها و زن و بچههاي بدون پا بفهمانم كه تقصير آقاي سكسكه نيست و دست خودش هم نيست. راست ميگويم. هميشه هم لجم ميگرفت كه آقاي سكسكه هيچ توضيحي به هيچكس نميدهد و همينطور صُمٌبكم به همة قيافههاي در حال انفجار زل ميزند. از اين دست و پا بسته بودن و اينكه كاري از دست آدم بر نميآمد، بيشتر كلافه و خسته ميشوم تا اينكه بخندم. البته خندهام هم ميگرفت، ولي باري نبود كه با خودم نگويم (يا حتي از بزرگترها نپرسم) كه مگر نميشود رفت دكتر؟ يعني تا آخر عمر سكسكهاش بند نميآيد؟ يعني هيچ راهي ندارد و اينجور سئوالهاي پرت و پلا. خلاصه زيادي موضوع را جدي گرفته بودم؛ خيلي بيشتر از خود آقاي سكسكه كه تمام تلاش (و اصلا كار و بارش) اين بود كه ما را جلوي تلويزيون بنشاند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بوزتو فقط تهيهکنندة کار بوده و کارگردان و انيماتور اصلي گوئيدو مانولي است. با اين حال، تأثير بوزتو بهوضوح در کار ديده ميشود. اين گروه، يک عضو ديگر هم داشت. يک بابايي هم به جاي آقاي سکسکه حرف ميزد، البته حرف که نه، فقط صداي سکسکهاش را درميآورد؛ يک کسي به اسم �پاول کي� که توي همة 39 قسمت، صدايش شنيده ميشد.
فيلسوف ايتاليايي!
بدون شک او جزو نوابغ دنياي انيميشن است. ممکن است با دو تا خط يا دو تا نقطة کوچک و ناقابل، چنان کاري بکند که والت ديزني با همة کاراکترهاي پيچيدهاش نتواند انجام دهد. آدم بهاش شک ميکند: برونو بوزتو واقعا انيماتور است يا فيلسوف، شايد هم جامعهشناس.
کارهايش پيچيدگيهاي انيميشنهاي معروف را ندارد. معمولا همه زوايد را حذف ميکند و حداقل چيزي که براي گفتن حرفش لازم است را به کار ميبرد. گاهي اين حداقل، فقط صورت يک آدم است، گاهي يک خيابان و چند تا ماشين و گاهي هم فقط يک خط و نقطه. مهم حرفي است که ميخواهد بزند، نه متحرکسازيهاي دست و پاگير. با اين وجود، کارهايش سرشار از ايدههاي تصويري ناب و عجيب و غريب است؛ ايدههايي که پشت سر هم فضاي هجو و هزل کارهايش را پررنگتر ميکنند.
48 سال پيش، يعني توي بيست سالگي، اولين انيميشناش را با عنوان �تاپوم، داستان اسلحهها� ساخت و حدود 15 سال بعد، محبوبترين کاراکترش يعني �آقاي رُزي� را خلق کرد. آقاي رزي برخلاف انيميشنهاي متأخر بوزتو �طراحي کاراکتر� داشت، البته باز هم به شيوة بوزتويي نه سبک و سياق ديزني.
بوزتو، اولين ايتاليايي بود که بيست سال از عمرش را صرف ساختن يک انيميشن بلند کرد. او يک انيميشن 90 دقيقهاي به اسم �غرب و سودا� ساخت که هجويهاي فوقالعاده از فيلمهاي وسترن آمريکايي بود. ايدههاي تصويري �غرب و سودا� آنقدر زياد است که بهراحتي ميتوان ازش سه تا انيميشن بلند ديگر هم درآورد.
بعد از يکي دو تا فيلم ديگر، بوزتو زد توي کار تهيهکنندگي و تا سال 95 که سفارش ساخت �چه کارتوني!� را از هانا ـ باربرا قبول کرد، هيچ کارتون ديگري نساخت.
بوزتو تازه توي 64 سالگي، چيز جديدي کشف کرد: نرمافزار جالبي به اسمFlash . سر پيري و معرکهگيري! خيلي از اين انيميشنهاي فلشي که تا حالا ديدهايد کار بوزتو است معروفترينش هم �ايتاليا و اروپا� است که فرق مردم ايتاليا را با بقية اروپا نشان ميدهد؛ يک چيزي توي مايههاي فرق ايران با بقية دنيا. اگر هم نديدهايد، فقط کافي است توي گوگل بزنيد Bruno Bozzetto و يکي از اين فلشها را ببينيد. استاد حتي توي شصت و هشت سالگي هم همان ذهن خلاق و تر و تازة 40 سال پيش را دارد.
اطلاعات
تهيهکننده: Italian Cartoons Presents
سال ساخت: 1983
39 قسمت 3 دقيقهاي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یادش بخیر این آقای سکسکه
یادم رفته بود
دو روزه ديگه اوله مهره واي كه چه حالي داشتم اين موقع با شنيدن آهنگ همشاگردي سلام حيف كه چند ساله ديگه
پخش نمي شه اگه مي شد از يه جايي گيرش آورد تمامه خاطراته مدرسه رو برام زنده مي كرد
آغاز سال نو، با شادی و سرور
همدوش و همزبان، حرکت به سوی نور
آغاز مدرسه، فصل شکفتن است
در زنگ مدرسه، بیداری من است
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
همشاگردی سلام، همشاگردی سلام
مهر از افق دمید، فصلی دگر رسید
فصل کلاس و درس، ما را دهد نوید
شد فصل کسب علم، فصل تلاش و کار
دانش به نسل ما، میبخشد اعتبار
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
همشاگردی سلام، همشاگردی سلام
ای در کنار ما، آموزگار ما چون شمع روشنی،
در روزگار ما روشن ز نور توست،
کاشانه دلم در کار من تویی، حلال مشکلم
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
همشاگردی سلام، همشاگردی سلام
فردا از آن توست، ای نسل چارهساز با یاری خدا، آینده را بساز
فردای روشن است، با وحدت کلام از ما تو را درود، از ما تو را سلام
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
همشاگردی سلام، همشاگردی سلام
صبح هست اول مهر، دل میتپد ز شادی
از شوق کودکانه، شهر است پرهیاهو
چون بوتههای خندان، در راه هر دبستان
مثل صف بنفشه، روییده بر لب جووووووو
هر یک به شوق و شادی، فردای بهتری رابر ما دهند مژده، چون خوشخبر پرستو
حيف كه آهنگشو گير نياوردم
ایول
خیلی شعر قشنگی بود
با سلام .
ديروز كه داشتم خرت و پرت هايم رو مرتب مي كردم يك دفعه سه فازم پريد ميدونيد چرا ؟
خوب معلومه چشمم به يك نوار قديمي كه بچگي ها داشتم افتاد . از همه مهمتر اينكه عادت داشتم آهنگ بعضي از كارتن هايي را كه خيلي دوست داشتم داخلش ضبط كنم .
سريع ضبط رو وصل كردم به كامپيوتر و ...... با اينكه نوارش كيفيتي نداشت و قاطي هزار جور جنس بود ولي ارزشش رو داشت چون آهنگ هايي را كه توي اينترنت گشته بودم و پيدا نكرده بودم حالا ديگه داشتم .
بعضي از اونا رو اگر مايل بوديد از لينك هاي زير مي تونيد دانلود كنيد ( اگه هم تكراري بود لطفا ذوق اينجانب را كور نكنيد ) :
كماندار نوجوان :
(كارتوني كه عاشقش بودم )
رابرت استرانگ – ماريان – گيلورن – ويلي فرن – هرپورت – بارن آلواين – جانجو – نيچ – كيليو
[HTML]http://www.4shared.com/file/25024332/7320e22e/Kamandar_e_Nojavan.html
[/HTML]
كارتون زورو :
ماريا – برناردو – ترنادو – گروهبان گارسيا
[HTML]http://www.4shared.com/file/25024489/249f4e8/Zoro.html[/HTML]
غوغا در جزيره متروك :
استون – دوشنبه – رابينسون
[HTML]http://www.4shared.com/file/25024230/9cece935/Jazire_Matrok.html[/HTML]
شواليه هاي عدالت :
ادوارد – لرد وايفر – مورگانا – مرلين جادوگر
[HTML]http://www.4shared.com/file/25024404/b421025d/Shovaliehaie_Edalat.html
[/HTML]
گروه شينگن :
بوبين سياه – كاكرو – توشي – (مكانيكي- آرمان – نقره اي ...)
[HTML]http://www.4shared.com/file/25024835/e111986c/Gorohe_Shingen.html[/HTML]
دیجیمن:
[HTML]http://www.4shared.com/file/25024054/ce5f5ec4/Dijimon.html[/HTML]
----------------------------
چند تا هم متفرقه :
گربه جله (عروسكي) :
[HTML]http://www.4shared.com/file/25025158/7e971fbd/Gorbe_Jole.html[/HTML]
آنشرلي( البته با كلام فارسي- موسيقي زيبايي دارد )
1- [HTML]http://www.4shared.com/file/25025451/18065f2/ansherli_cartoon_2.htm[/HTML]l
2- [HTML]http://www.4shared.com/file/25025312/f9aae7c9/ansherli_cartoon.html
[/HTML]
---------------------------------------
جهت يادآوري :
دو قلوهاي افسانه اي : جنز و جولي- مارتين – پودونگ – ناخدا ترنيه
افسانه سه برادر :شانگفين – هوانگهو
ماجراهاي شگفت انگيز : اسپيرو – فانتازيو – اسپيپ – په نه لوپه
سطل جادويي : دالي وود – ملكه كك – بيمبل – تي لي وي لي – مچ
گربه هاي فضايي – گربه بازرس – دژ فضايي – نهنگ سفيد – اسبهاي كوچك – چو و دوستانش – گربه ملوس – واكي اوهر – دن كيشوت – دالي – ماركو – خرسهاي مهربان – خرسهاي پرنده – سفر ها ي علمي – آتش نشان سام – هاكلبرفين – ستاره كوچولو – چوبين – جزيره دايناسورها – نجاتگران دايناسور – دنيس – گامبا –وروجك و آقاي نجار – خاله ريزه و قاشق سحر آميز – داني- تابا لوگا – سيب زميني هاي كوچك – كوچولوهاي درخشان – بامزي – سرزمين آرزوها – جنگ درندگان – قوي ترين گربه دنيا – زمزمه گلاكن – گوريل انگوري – جنگل چاكن – ميشل استروگوف .... و خيلي هاي ديگه كه حوصله تايپ آنها را نداشتم .
در پايان اميدوارم حسابي گرد و خاك كرده باشم ( البته با كمك دفترچه يادداشتم ) .
آره کار خیلی جالبی کردی منم از این جور چیزا دارم اما یه ذره اسم ها رو اشتباه نوشتی مثلا گيلورن نیستش گیلبرت هستش یا وینی فرد نه ويلي فرن و هرفورد نه هرپورت
و البته لینک دانلود بیشتر این کارتون ها توی اینترنت هست منتها توی سایت های عربی من دیدم که پولی هم بود کارتونی مثل کماندار نوجوان یا فوتبالیست ها هیچوقت نفهمیدم آخرش چی می شه خاک بر سر این تلوزیون ایران
یه کارتون که عشق من بود ؛ ماجراهاي خمير ، نمی دونم چرا هیچ کس یادی ازش نمی کنه ؟! ( كسي بهش اشاره نكرد ، چه كاراي با مزه اي ميكرد اين خمير ، ماجراي جوراب سوراخ و دوختنش به لامپ رو هرگز فراموش نمي كنم ، وقتي neverhood رو بازي ميكردم همش ياد اين كارتون مي افتادم ! )
واقعا با این قسمت موافقم ولی خداییش هنوز صد رحمت به اون قدیما ! اگه یه نگاهی به وضعیت الان بندازی حتما خدا رو هزار مرتبه شکر میکنی ....نقل قول:
راستی یه لینک پیدا کردم مال آهنگ کارتونها ، حتما بهش سر بزنید . بيشتر آهنگهايي كه دوستان لينك ميدن مال همينجاست ولي اين ديگه لينك صفحه اصلي و همه آهنگهاست :
کد:http://www.mhbateni.com/mohammad/music
سلام
مجله پیلبان انیمشین چند تا کارتون مثل:لوک خوش شانس گوریل انگوری مورچه خوار و ....
داره میفروشه 20 تا دی وی دی همشون هم دوبله.دونه ای 2500
موافقید با هم بخریم؟
کسی کارتون ا’رم و جیر جیر یادش هست
اسم کارتون چی بود ؟؟
اسمش اورم و جير جير بود. قبلا عكسش را در انجمن گذاشته بودم.نقل قول:
مرسینقل قول:
من خیلی این کارتون رو دوست داشتم:46:
BOB MORANE
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام.مثل اینکه کسی از باب مورن یکی از کارتونهای محبوبم و خیلیهای دیگه در کودکی یا شایدم نوجوانی یاد نکرده.
باب مورن محصول سال 1998 دو کشور کانادا و فرانسه در 26 قسمت 25 دقیقه ای است که تقریبا 7 سال پیش برای اولین بار از شبکه 2 ایران پخش شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موسیقی زیبای :40: این کارتون رو میتونید از لینک زیر دانلود کنید:
اگر هم دوست دارید میتونید با رفتن به آدرس زیر در سایت یوتیوب ،تیتراژ باب مورن رو که حدود یک دقیقه است ببینید:کد:http://www.hotshare.net/audio/16168-83347470e4.html
کد:http://www.youtube.com/watch?v=_IyUbk8lqLA
ايول.......نقل قول:
چه حافظه اي داري
تا گفتي اون قسمتش يادم اومد
يك خميري ديگه هم بود كه تو جا مدادي زندگي ميكرد و با يك پسر كوچولو كه واقعي بود ميرفت مدرسه.
سلامنقل قول:
ایول راست می گی....الان که اشاره کردی یادم افتاد....
وای من هردوی اونارو دوست داشتم هر وقت که برنامه کودک شروع می شد آرزو می کردم اونارو پخش کنه...
کاشکی الان می تونستم اون کارتونارو ببینم ....
راستی چرا الان به جای این کارتونهای بی مزه اونارو پخش نمی کنن؟؟؟؟!!!!!
BLAKE & MORTIMER
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واقعا "بلیک و مورتیمر" به اندازه یک فیلم هیجان انگیز بود.
موسیقی زیباش رو از دست ندید:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.hotshare.net/audio/16528-137052930c.html
نقل قول:
نوشته شده توسط Morteza4SN مشاهده تاپيک
یه کارتون که عشق من بود ؛ ماجراهاي خمير ، نمی دونم چرا هیچ کس یادی ازش نمی کنه ؟! ( كسي بهش اشاره نكرد ، چه كاراي با مزه اي ميكرد اين خمير ، ماجراي جوراب سوراخ و دوختنش به لامپ رو هرگز فراموش نمي كنم ، وقتي neverhood رو بازي ميكردم همش ياد اين كارتون مي افتادم ! )
نقل قول:اين يكي هم بد نبود ولي اون خميري كه من گفتم خيلي بهتر و پهن تر بود ! :31:نقل قول:
كسي اسمشو بلد نيست؟
من خمير مي خوام :40:
نقل قول:
اين هم من نگاه ميكردم ! خاطره اي كه باهاش دارم هم اين بود كه پسر داييم جمعه ها ميومد خونمون بعد به من مي گفت " مورتیمر " !! البته من هر وقت لوگوي نام اين انيميشن رو ميديدم اسم مورتیمر بيشتر به نظرم « مور تايمر » ميومد ؛ بعد ميگفتم تايمر اين كارتون رو زياد كنيد لطفا !! :20:
الان داره يه چيزايي يادم مياد . راست ميگيها آقا مرتضينقل قول:
اون خميري رو هم كه پدرام گفت هم همينطور
ولي هيچ كارتوني به پاي اين كارتونه كه اسمش البته يادم نيست ولي درباره يه خانواده اي بود بنام ترنت فكر ميكنم و يه مغازه اي داشتن تو لندن
يه پدربزرگ كه ميگفت عروسش باعث مرگ پسرش شده و اونو از خونه ميندازه بيرون
و البته نميذاره نوه هاش با اون برن
بعد از چند سال به اصرار يكي از نوه هاش كه يه دختري بود كه اسمش يادم نمياد ميرن به دنبال مادرش
و بهشون ميگن كه تو پارادايز زندگي ميكنه
از اونطرف هم كيلپ و وكيلش براس مغازه رو از چنگ ترنت درميارن و با اون قرضايي كه پدربزرگ تو شرط بنديها بالا اورده بود ميفتن دنبالشون
اون دو نفر هم به همراه گربشون كه بازم فكر كنم اسمش بود ميلو ميرن تا پارادايز رو پيدا كنن
برادر اون دختره هم ... .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]