تضاد در تصمیمات بین پدر و مادر باعث افزایش قهر کودکان میشود
مدیرگروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با فارس:
تضاد در تصمیمات بین پدر و مادر باعث افزایش قهر کودکان میشود
خبرگزاری فارس: مدیرگروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به اینکه تضاد در تصمیمات بین پدر و مادر باعث افزایش قهر کودک میشود، گفت: وقتی مادر تصمیمی برای جلوگیری از خواسته کودک میگیرد پدر نباید مخالف آن تصمیم عمل کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شهرام خرازیها در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، اظهار داشت: قهر کردن کودکان از سنین 2.5 سالگی به بعد شروع میشود بر این اساس وقتی لجاجتهای مختلف از کودکان سر میزند و در نهایت پس از این لجاجتها کودک به نتیجه نمیرسد به قهر کردن منتهی میشود.
وی افزود: کودکان با لجاجت برای گرفتن امتیاز از والدین اقدام میکنند که در نهایت منجر به قهر کردن منتهی میشود و در خیلی مواقع مشاهده میشود در جلوی ویترین اسباببازیفروشیها کودکانی هستند که در حال گریه کردن هستند و پا به زمین میکوبند و والدین نیز دست آنها را در حال کشیدن هستند تا از جلوی ویترین دور کنند و این اتفاق نه تنها در کشور ما بلکه در همه کشورها در بین کودکان رخ میدهد.
خرازیها تصریح کرد: کودک پس از انجام این عملها از والدین قهر میکند که همراه آن لجاجت و گریه است و روش صحیح برخورد با کودک آن است که والدین یک قانونمداری مشخصی داشته باشند و بین خودشان هیچگونه تضادی وجود نداشته باشد.
وی ادامه داد: این بدین معنا است که برای هر پاسخی در خانواده قانونگذاری میشود که مثلا به فلان خواسته کودک باید سریع پاسخ داد یا با تاخیر پاسخ بدهند که در این زمینه هم پدر و مادر باید از این قانون تبعیت کنند ولی اگر در این مواقع تناقضی وجود داشته باشد آن موقع کودکان از این تضاد و تناقض سوءاستفاده میکنند.
خرازیها گفت: مثلا کودکی برای داشتن وسیله خاصی قهر میکند ولی مادر به دلیل وضعیت معیشتی که اجازه به وی نمیدهد تا آن وسیله را تهیه کند به کودک عنوان میکند که نمیتواند چنین وسیلهای را برای وی تهیه کند ولی وقتی پدر به خانه میآید آن زمان پدر به خواسته کودک جواب مثبت میدهد که این مسئله باعث تناقض میشود و کودک یاد میگیرد از این به بعد برای امتیازگیری روشهای مختلف را امتحان کند.
وی خاطرنشان کرد: در برخورد با بچههایی که زیاد قهر میکنند پدر و مادرها باید مقید به قانونی باشند که در منزل آن را تعیین میکنند و برای رعایت این قانون پافشاری کنند و به خواستههای نامعقول کودکان که توجیه معقولی ندارد بلافاصله پاسخ ندهند و در این مواقع حواس کودک را به چیز دیگری پرت کنند یا به قهر کودک توجه نشود زیرا کودکان بلافاصله از قهرکردن خودشان از این نوع قهرها دست میکشند.
انتهای پیام/
«فرزندسالاری» یکی از علل گرایش به "خشونت" است
«فرزندسالاری» یکی از علل گرایش به "خشونت" است
به گفته یک روانشناس، «خانواده» نقش مهمی در آرامش افراد و جلوگیری از بروز خشم آنها دارد، بنابراین آموزش رفتار برای کنترل خشم باید در سنین ابتدایی توسط والدین با آموختن مسایلی نظیر قوانین ارتباطی صحیح، پرهیز از فکر خوانی و احترام به عقاید دیگران به کودکان ارائه شود؛ البته «فرزند سالاری» بیش از حد نیز میتواند باعث گرایش رفتار فرد به سمت خشونت شود.
دکتر ربابه غفار تبریزی در گفتوگو با خبرنگار «اجتماعی» ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، در مورد تاثیر خانواده بر روی خشونت افراد گفت: زمانی که یک فرد یا گروه در مسلهای به نتیجه منطقی و قانع کننده نمیرسند، به خشونت روی میآورند.
وی در مورد مسایلی که باعث رواج خشونت در اجتماع میشود، اظهار کرد: قهر، دعوا و دشنام باعث بروز پرخاش و خشونت به ویژه در کودکان میشود.
دکتر تبریزی در ادامه اظهار کرد: زمانی که افراد نتوانند از راههای معمول نیازهای اولیه از قبیل رفاه و امنیت خود را پاسخ دهند، دچار ناکامی میشوند که این مسئله به صورت خشونت در اجتماع بروز مییابد.
وی افزود: برای جوانان باید فضاهایی نظیر مکانهای تفریحی وجود داشته باشد تا بتوانند انرژی هیجانی خود را تخلیه کرده و اجازه ندهند که این انرژی انباشته شده و به صورت خشم یا رفتار پرخطر در فعالیتهای آنان از قبیل رانندگی و غیره بروز کند.
این روانشناس در مورد ارتباط خشم با مسایل فرهنگی نیز گفت: هر چقدر سطح فرهنگ و سواد جامعه بالا باشد و افراد با طیفهای رفتاری بیشتری در ارتباط باشند و توانایی مدیریت خشم به آنها آموخته شود، میتوانند در مقابل خشم واکنش بهتری از خود نشان دهند.
وی در مورد تاثیر جامعه بر روی خشونت افراد اضافه کرد: سازمانهایی نظیر صدا و سیما میتوانند در شکلگیری احساسات و عواطف مردم نقش بسیاری داشته باشند، به طور مثال صدا و سیما میتواند با کمتر پخش کردن فیلمهای خشونتآمیز مردم را به سوی آرامش سوق دهد.
انتهای پیام
اگر پسر نوجوان دارید بخوانید...
اگر پسر نوجوان دارید بخوانید...
شاید بتوان یکی از مهمترین مسوولیتها و وظایفی را که والدین در مقابل نوجوانان خود دارند وظیفه تربیتی آنها به شمار آورد؛ وظیفهای که اگر خوب و درست از عهده آن برآیند، نتیجهاش آیندهای درخشان و مطمئن برای فرزندان است.
روزنامه سلامت بر این مطلب افزوده است:
حالا اگر میخواهید به عنوان والدینی دلسوز و مسئول، آینده جسمی و روانی پسران خود را تأمین کنید، رعایت این نکات را فراموش نکنید:
1) پدر و مادر قبل از هر دوست ناباب یا جامعه ناسالمی میتوانند رفتارهای پرخطر را به فرزندان شان بیاموزند. نتیجه تازهترین تحقیقات روی بیش از 2000 نوجوان که به مصرف سیگار و مواد مخدر و... اعتیاد داشتند، نشان داده که 40 تا 60 درصد از این نوجوانان، برای اولین بار نحوه استعمال مواد دخانی را در خانه و توسط والدین خود آموختهاند؛ بنابراین اولین گام در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر، استعمالنکردن آنها توسط والدین و به ویژه در منزل است.
2) شما نمیتوانید از نوجوانتان توقع داشته باشید که مدام در محیطهای آلوده و در مجاورت افراد معتاد قرار داشته باشد و هیچ تمایل یا حس کنجکاوی نسبت به مصرف مخدرها از خود نشان ندهد؛ بنابراین از رفت و آمد با دوستان یا اقوامی که اقدام به مصرف مخدرها جلوی اعضای خانواده میکنند، خودداری کنید.
3) با پرهیز از رذایل اخلاقی مانند دروغگویی، خشم و عصبانیت بیموقع یا ناسزاگفتن، الگوی رفتاری مناسبی برای نوجوانتان باشید.
4) بسیاری از پدران دوست دارند آیندهای را که برای خود متصور بودهاند و به آن نرسیدهاند برای پسرانشان ترسیم کنند، اما خیلی از افسارگسیختگیها و فاصلههای بین والد و فرزند از همین جا شروع میشود. شما به عنوان یک پدر خوب، فقط وظیفه شناساندن راههای صحیح و غلط به فرزندتان و مشورت کردن با او در مورد علاقهمندیهایش را دارید و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندتان بگذارید.
5) بسیاری از پسران از گوش دادن به نصیحتها و توصیههای همیشگی گلهمندند و فکر میکنند که نصیحت بیش از حد یعنی عدم اعتماد خانواده و کوچک شمردن آنها. شما میتوانید با خریدن انواع کتابها یا فیلمهای آموزنده، فرزند خود را نسبت به مسائل و مشکلات موجود در جامعه به طور غیرمستقیم آگاه کنید.
6) پسران در سنین نوجوانی علاقه خاصی به استقلال، جدا شدن از خانواده و پیوستن به گروه همسالان دارند و نگرانی بسیاری از والدین، از ناشناخته بودن دوستان فرزندشان نزد آنهاست.
شما برای اینکه هم فرزندتان را خوشحال کنید و هم با دوستان جدیدش بیشتر آشنا شوید، میتوانید هر چند وقت یک بار، یک مهمانی دوستانه ترتیب دهید و دوستان فرزندتان را هم با خانوادههایشان به صرف یک عصرانه ساده دعوت کنید. شما میتوانید برای تسلط بیشتر به روابط فرزندتان هم، ماهی یک بار، یک برنامه کوهنوردی با دوستان فرزندتان و خانواده آنها بچینید.
7) از تحقیر، توهین یا مقایسهکردن پسرتان با دیگران به شدت پرهیز کنید؛ چون انجام این اعمال موجب پرخاشگر و زورگو شدن آنها در آینده میشود و این گونه فرزندان تحقیر شده بعد از رسیدن به استقلال سعی میکنند با توسل به زور وجود و قدرتشان را به دیگران اثبات کنند.
8) پسران، پدران آیندهاند و باید مسوولیتپذیر بار بیایند؛ بنابراین انجام برخی از کارهای خانه را حتی اگر خیلی کم و پیش پا افتاده باشند به عهده پسرتان بگذارید؛ کارهایی مانند خرید نان یا گذاشتن کیسه زباله بیرون از منزل.
9) پسران در سنین نوجوانی علاقه زیادی به دیده و پذیرفته شدن از طرف جامعه دارند؛ بنابراین برای این کار اقدام به عوض کردن ظاهر و نوع پوشش خود میکنند. در مواجهه با این گونه مسائل، شما نباید با پرخاشگری و توهین فرزندتان را از تغییر ظاهرش منع کنید، بلکه باید با زبانی خوش و دلیل و منطق مناسب، او را تشویق به پذیرفته شدن از راههای دیگری غیر از تغییر ظاهر غیر متعارف کنید. از او بخواهید که رشته هنری یا ورزش مورد علاقهاش را به صورت حرفهای ادامه دهد و موفقیتها و قهرمانیهای پیاپیاش سبب غرور و افتخار خودش و شما باشد.
10) آزادی مفرط ، بیشتر مخرب است نه موثر. شما با آزاد گذاشتن فرزند پسرتان در هر زمینهای و برآورده کردن همه نیازهای او، فردی متکبر و خودخواه از او میسازید و موجب میشوید که او فکر کند در همه مکانها و زمانها، هر کاری که دلش بخواهد میتواند انجام دهد، اما وقتی طی زندگی با مسائلی غیر از آنچه باب میل اوست روبرو شود، یأس و ناامیدی سراسر وجودش را فرا میگیرد و عاقبت این نوجوانان چیزی نمیشود جز احساس پوچی و...
11) پسرها عمدتا عهدهدار چرخاندن چرخ مالی و اقتصادی زندگی در آینده هستند؛ بنابراین بهتر است پدران، آنها را با مسائل و مشکلات مالی و حساب و کتاب و نحوه صحیح پول خرج کردن آشنا کنند و از نوجوانی پس انداز کردن و صرفهجویی را به آنها یاد دهند.
12) این یک باور غلط است که دخترها بیشتر از پسرها به محبت نیاز دارند. پسرها هم به اندازه دخترها به محبت و حمایت عاطفی خانوادهشان احتیاج دارند؛ پس وظیفه یک پدر یا مادر مهربان که به فکر سلامت روان فرزندش است، رعایت تعادل و عشق ورزی به همه فرزندان است.
13) معمولاً پسرها با پدرانشان راحتترند و بهتر میتوانند مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند؛ بنابراین به عنوان یک پدر مسوول، روزی یک ساعت از وقتتان را به پسرتان اختصاص دهید و او را در راه حل مشکلاتش یاری کنید. فقط حواستان باشد که خشونت و پرخاش، جایی در راهنماییهایتان نداشته باشد تا فرزندتان از مشورت کردن با شما پشیمان نشود و مشکلاتش را خارج از خانه و به روشهای نادرست حل نکند.
14) پسربچهها علاقه شدیدی به بازیهای خشن کامپیوتری دارند. برای جلوگیری از ناراحتیهای جسمی و روحی فرزندتان، از تنها و آزاد گذاشتن او برای ساعتها بازی با کامپیوتر خودداری کنید.
15) بد نیست که حساب دخل و خرج فرزندتان را داشته باشید و دورادور بدانید که او پولهایش را چه طور خرج میکند. شاید باور نکنید اما خرید سیگار میتواند به سادگی خریدن یک بسته آدامس یا پفک باشد!
16) به پسرتان بیاموزید که زورگویی و قلدری راه معقول و پسندیدهای برای رسیدن به خواستهها نیست؛ بنابراین بهتر است برای حل مشکلاتش راههای منطقی و آرام را پیش گیرد تا محبوبیتش پیش اطرافیان بیشتر شود.
17) پسرها به خاطر موقعیت خانوادگی خاصی که در آینده دارند و باید مسوول و مدیر یک زندگی شوند، نیاز زیادی به اعتماد به نفس بالا دارند. شما میتوانید با سپردن کارهای مهم به پسرتان و گفتن این جمله که «من میدانم تو به بهترین شکل ممکن این کار را انجام میدهی» اعتماد به نفس فرزندتان را بالا ببرید و حس مفید بودن را به او القا کنید.
18) با مسوولان و مشاوران مدرسه او در تماس باشید تا بتوانید از تغییرات احتمالی روانی یا تحصیلی فرزندتان خبردار باشید.
19) برای این که پسرتان احساس نکند به خاطر جنسش هیچ محدودیتی ندارد، قوانین خانواده را بنویسید و به دیوار اتاقش بچسبانید و حتماً ساعات ورود و خروج را طبق مقررات خانواده درج کنید و اگر دیدید که او از حدش تجاوز کرد، بنا به روحیاتش، تنبیه یا تشویقی برایش در نظر بگیرید تا بهتر شرایط خانواده را بپذیرد.
20) جوری رفتار نکنید که فرزندتان احساس کند برای هر کاری باید نظر شما را رعایت کند و حق انتخاب در هیچ زمینهای را ندارد، این رفتار او را سرخورده میکند. انتخاب رنگ اتاق، لباس یا نوع تغذیه را به عهده خودش بگذارید.
21) هیچ گاه در برابر دختر یا فرزند کوچکترتان به پسرتان نگویید که تو بزرگی یا پسری و این رفتارها از تو بعید است. عادلانه قضاوت کنید و به فرزندانتان بیاموزید که به یکدیگر احترام بگذارند و حقوق یکدیگر را هم رعایت کنند.
کودکان نسل گوگل مغز مرده هستند/ وابستگی خطرناک کودکان به اینترنت
|
هشدار یک مخترع؛ |
کودکان نسل گوگل مغز مرده هستند/ وابستگی خطرناک کودکان به اینترنت |
یک مخترع برجسته بریتانیایی هشدار داد که نسل گوگل که برای همه چیز به اینترنت متکی هستند در خطر تبدیل شدن به انسانیهایی با مغزهای مرده هستند. |
به گزارش خبرگزاری مهر، ترور بیلیس مخترع بریتانیایی تجهیزاتی است که نیروی خود را که از نیروی برق فراهم شده از قدرت ماهیچه های انسانی دریافت می کند.
وی اظهارداشت که کودکان امروز خلاقیت و مهارتهای عملی خود را از دست می دهند چرا که آنها زمان بسیاری را در مقابل صفحات نمایشگر تلف می کنند.
این مخترع 75 ساله هشدار داد که درحال حاضر واهمه از این امر وجود دارد که نسل آینده مخترعان از بین بروند چرا که جوانان دیگر نمی توانند هیچ چیز را با دستانشان بسازند.
ترور بیلیس، مخترع رادیویی که با قدرت انسانی کار می کند هشدار داد که اینترنت کودکان را مغز مرده کرده است اما وی اظهار داشت که کودکان باید مهارتهای مهم را دوباره کشف کنند و این در شرایطی امکان پذیر است که مدارس از اسباب بازیهای ساختنی و عملی برای کودکان بهره ببرد.
بیلیس گفت: کودکان باید یادبگیرند که به رایانه و تلفن همراه خود وابسته نباشند. آنها باید از رایانه ها استفاده کنند اما بسیاری از آنها این روزها با رایانه صرفا بازی می کنند و زمان زیادی را صرف نشستن در مقابل رایانه می کنند.
وی یادآور شد: کودکان امروز وابسته به جستجوی های اینترنتی هستند. اگر آنها اینقدر به اینترنت وابسته باشند، مغز مرده می شوند و دیگر نمی توانند کارهایی را به روشهای قدیمی انجام دهند.
این مخترع انگلیسی اظهار داشت: وقتی 5 یا شش ساله بودم دستگاه هایی را اختراع می کردم، در طول جنگ وقتی در مدرسه نبودم بیرون می رفتم و وسایل بی مصرفی را جمع آوری کرده تا از آنها برای وسایل اختراعی خودم استفاده کنم.
بسیاری از اختراعات ترور بیلیس ابزارها و دستگاه هایی برای کمک به معلولان بوده است. |
«چشم غره» بچهها را لجباز میکند
/مشاور سلامت/
«چشم غره» بچهها را لجباز میکند
خبرگزاری فارس: دبیر انجمن روانپزشکی ایران گفت: «چشمغره» باعث تکرار رفتار ناپسند کودکان و لجبازی آنها میشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پرویز مظاهری در گفت و گو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس افزود: در تربیت فرزندان، تنبیه باید در کنار تشویق انجام شود به این معنی که وقتی کودک کار خوبی انجام میدهد باید تشویق شود تا آن رفتار خوب را تکرار کند و تشویق تقویتکننده یک حالت مثبت است در مقابل تنبیه از یک فعالیت یا رفتار بد بازدارندگی ایجاد میکند.
این روانپزشک افزود: متأسفانه در فرهنگ ما و در ذهن والدین نخستین چیزی که شکل میگیرد داد زدن بر سر کودک یا تنبیه بدنی است در حالی که این تنبیه به هیچ عنوان مورد تأیید نیست. این رفتار والدین به عنوان بازدارنده کارایی نخواهد داشت. چرا که هر رفتاری از سوی والدین که باعث ترس و نگرانی کودک شود مانند چشمغره یا کتک باعث ناهنجاری رفتاری در آینده میشود.
وی تأکید کرد: بهترین تنبیه کودک، تشویق نکردن اوست. به عبارتی باید کودک را از فعالیتها و کاری که مطابق میل و خواسته اوست به طور موقت محروم کرد. مثلاً اگر کودک درس نخواند، خواهر یا برادر خود را اذیت کرد یا بیانضباطی کرد میتوان در مقابل او را از رفتن به سینما یا مهمانی موقتاً منع کرد. متأسفانه والدین در مواجهه با کار بد کودکان میخندند یا به او باج میدهند.
مظاهری با بیان اینکه تنبیه به طور کلی مردود نیست، اظهار کرد: تنبیه در کنار تشویق اگر به موقع استفاده شود، باعث سوق دادن رفتار کودک یا نوجوان به مسیر صحیح، منطقی و جامعهپسند خواهد شد.
وی در ادامه درباره سن تنبیه کودکان گفت: برای تنبیه سن خاصی مطرح نیست و حتی برای کودکان 3-2 ساله در صورت انجام رفتار بد، باید تنبیه یا رفتار بازدارنده اعمال شود.
وی افزود: برخی والدین اگر چه تنبیه بدنی را برای کودکان خود به کار نمیگیرند اما با «چشمغره» سعی در تربیت فرزندان خود دارند و معتقد هستند «یک نگاه برای بازداشتن کودک کافی است» غافل از اینکه این نگاه از 100بار کتک زدن بدتر است. زیرا کودک برای مقابله با پدر و مادر مبادرت به تکرار آن رفتار ناپسند میکند.
این روانپزشک همچنین درباره عواقب تنبیه بدنی اظهار کرد: این امر باعث برانگیختن نفرت و احساس خشم کودک نسبت به والدین میشود.
وی گفت: شاید این طور به نظر برسد که کودک بعد از چند دقیقه کتک را فراموش میکند و به بازی ادامه میدهد اما در واقع این تنبیه در ناخودآگاه او میماند و نوعی عقده حقارت، ناراحتی و خشم نسبت به والدین پیدا میکند چرا که ضعف و قوانین اجتماعی مانع مقابله به مثل میشود. کودک در مقابل پدر یا مادر کوتاه میآید و همین مسئله احساس سرخوردگی را در او ایجاد میکند.
مظاهری با اشاره به رفتار برخی والدین از جمله تحقیر، تمسخر یا مقایسه با همسالان، افزود: این رفتار، تنبیه همراه با تبعیض است که علاوه بر ایجاد نفرت نسبت به والدین، نفرت و ناراحتی نسبت به خواهر، برادر یا دیگر همسالان را نیز به دنبال دارد.
وی تصریح کرد: تنبیههای مکرر در بزرگسالی به افسردگی و اضطراب منجر میشود. به طور مثال کودکی که پدر یا مادر عصبی دارد، با انجام هر کار بد دائم دچار اضطراب و نگرانی ناشی از ترس تنبیه بدنی و کتک میشود.
به گفته وی، کودکانی که زیاد تنبیه میشوند در زندگی اجتماعی موفق نخواهند بود. والدین باید این واقعیت را بپذیرند که تنبیه بدنی کودکان مشکلات زیادی برای آحاد جامعه به وجود میآورد.
مظاهری تصریح کرد: افرادی که از تنبیه بدنی به عنوان ابزار استفاده میکنند به نوعی بیمار و نیازمند روان درمانی هستند چون نتوانستهاند تحمل کنند و آستانه تحملپذیری پایین دارند. افرادی که تنبیه میشوند نیز در آینده نیاز به درمان پیدا میکنند و اغلب در بزرگسالی به دلیل افسردگی به پزشک مراجعه میکنند.
انتهای پیام/
راه های شناسایی بیش فعالی در کودکان
معمولا والدین به دنبال شناخت راه های شناسایی بیش فعالی در کودکان خود هستند. این بیماری ۳ دسته علامت دارد.
دسته اول پرتحرکی (بیش فعالی)؛ کودک از نظر حرکت پرجنب و جوش است و دویدن کودک زیاد و لحظه ای آرام نیست و خسته نمی شود. مخصوصا در مهمانی، فروشگاه و... این علامت در سنین پیش از دبستان بوضوح مشاهده می شود و در سن دبستان، معلم می گوید بچه روی صندلی دائماً حرکت می کند و در کلاس راه می رود، اما بتدریج و با افزایش سن کاهش می یابد.
دسته دوم کودکانی که دچار رفتارهای تکانشی هستند؛ کودک یک لحظه عصبانی می شود، چیزی را پرت می کند و متوجه نیست که ممکن است به چشم شما بخورد، یا از بلندی می پرد، پایش می شکند، یا یک بچه ۳ ساله در خیابان می دود و خود را معرض ریسک خطر قرار می دهد.
دسته سوم کودکانی هستند که با مشکل توجه و تمرکز مواجهند و این مشکل در تحصیل آنها اختلال ایجاد می کند، اشتباه ناشی از بی دقتی دارند و غلط های دیکته شان زیاد است یا وسایل شان را در مدرسه جا می گذارند.
دارا بودن این علائم لزوما دلیل این نیست که کودک دچار بیماری بیش فعالی باشد، اما اگر بعضی از آنها را دارا بود باید به پزشک مراجعه شود.
"روزنامه جام جم"
بیش فعالی کودکان را تست کنید
شیطنت و سر به هوایی از خصوصیات دوران کودکی است. کودکان اغلب پرتحرک اند و به سختی به نظم تن در می دهند. تصور کنید فرزندتان چنان بازیگوش باشد که قادر به کنترل وی نباشید و هر چه به او بیشتر آموزش می دهید کمتر یاد می گیرد. این کابوس را تحت عنوان «اختلال بیش فعالی - کم توجهی» نامگذاری کرده اند.
بیش فعالی درکودکان
اختلال كم توجهی و بیش فعالی، مشكل بسیاری از كودكان و البته نگرانی بسیاری از والدین است.
بعضی از والدین برعكس، حتی شیطنت و خرابكاری مفرط كودكشان را جدی نمی گیرند و آن را به حساب تیزهوشی و كنجكاو بودن او می گذارند.
این آزمون به شما كمك می كند دریابید فرزندتان به مشكل بیش فعالی و كم توجهی دچار است یا نه.
هنگام جواب دادن به سوال های زیر، این نكته ها را در نظر داشته باشید:
• سن فرزندتان را در نظر بگیرید.
• رفتار فرزندتان را در 6 ماه گذشته ملاك پاسخ دادن قرار دهید.
• توجه كنید كه این آزمون به تنهایی نباید ملاك تشخیص یا درمان یك كودك باشد.
گزاره های زیر را بخوانید و برای هریك، یكی از گزینه های روبه رو را انتخاب كنید (امتیاز هریك از گزینه ها در مقابل آنها نوشته شده) و در نهایت، مجموع امتیازهایتان را حساب كنید و تفسیر آزمون را بخوانید.
قسمت اول:
1) فرزندتان به جزییات توجه نمی كند یا در انجام تكالیف مدرسه اش اشتباه های ناشی از بی دقتی دارد؟
2) به سختی می تواند توجهش را حین انجام یك كار و تا پایان آن حفظ كند؟
3) وقتی مستقیما با او صحبت می كنید، به نظر می رسد گوش نمی دهد؟
4) باوجود داشتن میل باطنی به انجام كارها و فهمیدن دستوراتی كه به او داده می شود، به دستورات درست عمل نمی كند و نمی تواند كاری را به پایان برساند؟
5) به دشواری می تواند به وظایف و فعالیت هایش نظم دهد؟
6) كارهایی كه به تلاش مداوم ذهنی نیاز دارند، دوست ندارد و از انجام آنها طفره می رود؟
7) وسایل لازم برای انجام كارها یا تكالیفش را گم می كند؟ (مداد، كتاب، اسباب بازی و ...)
8) صداها یا محرك های دیگر به آسانی حواسش را پرت می كنند؟
9) در فعالیت های روزانه اش فراموشكار است؟
10) با دست هایش ور می رود یا پاهایش را تكان می دهد و وقتی نشسته، سر جایش وول می خورد و می لولد؟
11) مواقعی كه لازم است سر جایش بنشیند، صندلی را ترك می كند؟
12) مواقعی كه لازم است سر جایش بنشیند، بیش از حد به دور و اطراف می دود و از صندلی ها بالا می رود؟
13) انجام بازی های بی سر و صدا برایش دشوار است؟
14) تمام روز در حال حركت است، انگار در بدنش موتور كار گذاشته اند؟
15) بیش از حد حرف می زند؟
16) وقتی از او سوال می پرسید، قبل از اینكه سوال تمام شود، با عجله جواب می دهد؟
17) رعایت نوبت برایش دشوار است؟
18) وسط حرف دیگران یا كار آنها می پرد؟
بهتر است قبل از اینكه هرگونه برچسبی به فرزندتان بزنید، برای ملاقات با یك روان پزشك یا روان شناس برنامه ریزی كنید. بدون مشورت با روان پزشك در مورد وضعیت فرزندتان تصمیم نگیرید و به خصوص در حضور كودك در مورد بیش فعالی حرفی نزنید
19) با بزرگسالان بحث می كند؟
20) از كوره در می رود؟
21) آگاهانه از خواسته ها و قوانین بزرگسالان سرپیچی می كند؟
22) عمدا دیگران را اذیت می كند؟
23) دیگران را مسوول خطاها یا بدرفتاری های خود می داند؟
24) حساس است و به سادگی از دیگران می رنجد؟
25) عصبانی یا بی میل است؟
26) كینه توز است و دوست دارد تلافی كند؟
27) قلدری می كند، دیگران را تهدید می كند یا می ترساند؟
28) كتك كاری به راه می اندازد؟
29) برای فرار از كارهایی كه باید انجام دهد، یا خلاص شدن از دردسر، دروغ می گوید و دیگران را گول می زند؟
30) از مدرسه فرار می كند؟
31) دیگران را آزار فیزیكی می دهد؟
32) اشیا ارزشمند دزدیده است؟
33) عمدا وسایل دیگران را خراب می كند؟
34) اشیایی را به كار برده كه می توانند صدمه جدی ایجاد كنند. (چاقو، چوب، آجر، اسلحه)
35) حیوانات را آزار می دهد؟
36) عمدا آتش روشن می كند كه خرابی به بار بیاورد؟
37) بی اجازه وارد خانه یا محل كار یا ماشین كسی می شود؟
بیش فعالی درکودکان
38) شب بدون اجازه از منزل بیرون می ماند؟
39) شبانه از منزل فرار كرده است؟
40) كسی را مورد سوءاستفاده جنسی قرار داده است؟
41) مضطرب، هراسان یا نگران است؟
42) به خاطر احتمال خطا، از امتحان چیزهای جدید می ترسد؟
43) احساس بی ارزشی یا حقارت می كند؟
44) به دلیل بروز مشكلات، خودش را سرزنش و احساس تقصیر می كند؟
45) احساس تنهایی می كند و حس می كند كسی او را نمی خواهد و دوست ندارد. می گوید: «كسی من را دوست ندارد.»
46) ناراحت، غصه دار یا افسرده است؟
47) نگران رفتار و ظاهر خود است و همیشه خجالت می كشد؟
تفسیر آزمون
اگر شما هم فكر می كنید فرزندتان بیش فعال است، این آزمون به شما كمك می كند تا این حدستان را ارزیابی كنید، اما دقت داشته باشید كه این آزمون به تنهایی نمی تواند و نباید ملاك تشخیص قرار گیرد. همچنین پاسخ مثبت به یك یا چند سوال نشانه وجود مشكل نیست. برای تفسیر نمره های آزمون به نكته های زیر توجه كنید:
الف) اگر بین سوال های 1 تا 9 حداقل به 6 سوال پاسخ «اغلب» یا «تقریبا همیشه» داده اید و در بین سوال های 48 تا 55 حداقل یك پاسخ «مشكل اندكی دارد» یا «مشكل جدی دارد» دارید، احتمالا كودكتان با اختلال كم توجهی روبروست.
ب) اگر در بین سوال های 10 تا 18 حداقل به 6 سوال پاسخ «اغلب» یا «تقریبا همیشه» داده اید و در بین سوال های 48 تا 55 حداقل یك پاسخ « مشكل اندكی دارد» یا «مشكل جدی دارد» داشته اید، احتمالا فرزندتان با اختلال بیش فعالی روبراست.
ج) اگر هر دو نتیجه «الف» و «ب» را از آزمون گرفته اید، احتمالا كودكتان با اختلال بیش فعالی و كم توجهی (ADHD) روبراست.
قسمت دوم:
عملكرد كودك
48) عملكرد كلی فرزندتان در مدرسه چگونه است؟
49) خواندن فرزندتان چگونه است؟
50) نوشتن فرزندتان چگونه است؟
51) ریاضی فرزندتان چگونه است؟
52) ارتباط او با والدینش چطور است؟
53) ارتباط او با خواهر و برادرش چطور است؟
54) ارتباط او با همسالانش چطور است؟
55) مشاركت او در فعالیت های جمعی (مانند بازی های تیمی) چگونه است؟
چه می توان كرد؟
اگر نتایج الف، ب، یا ج گرفته اید، حتما فرزندتان را نزد یك روان پزشك یا روان شناس ببرید. تشخیص اختلال كم توجهی و بیش فعالی (ADHD) به این سادگی ها نیست. حتی بعد از انجام این آزمون نیز نمی توان به تشخیص قطعی رسید، بنابراین بهتر است قبل از اینكه هرگونه برچسبی به فرزندتان بزنید، برای ملاقات با یك روان پزشك یا روان شناس برنامه ریزی كنید. بدون مشورت با روان پزشك در مورد وضعیت فرزندتان تصمیم نگیرید و به خصوص در حضور كودك در مورد بیش فعالی حرفی نزنید.
"تبیان"
6 روش برای پرورش کودک منظم و تمیز
سعی کنید در خانه خود این طرز فکر را القا کنید که تمیز بودن خانه احساس بسیار خوبی به انسان می دهد. اگر کودک از جمع کردن وسایلش خودداری کرد، خودتان آنها را جمع کنید و بگویید: «به نظرت این طوری بهتر نیست؟ وقتی همه چیز مرتب و سرجای خودش است آدم احساس بهتری دارد.»
1.تاکید بر اینکه تمیزی و نظم احساس خوبی به انسان می دهد
مشکل بیشتر والدین این است که کودکان آنها غذا یا اسباب بازی های خود را روی زمین پرت و پخش می کنند. گاهی کودکان این کار را می کنند تا صبر والدین خود را بسنجند و ببینند چه زمانی کاسه صبر شما لبریز می شود.
زمانی که شما آرام تر و صبورتر واکنش نشان دهید جذابیت این کار نیز برای کودک از بین می رود. مثلا وقتی با آرامش به کودک خود می گویید: «اکنون زمان تمیزکاری است» بیشتر جواب می دهد تا زمانی که فریاد می زنید.
پرورش کودک منظم,آموزش نظم به کودک
سعی کنید در خانه خود این طرز فکر را القا کنید که تمیز بودن خانه احساس بسیار خوبی به انسان می دهد. اگر کودک از جمع کردن وسایلش خودداری کرد، خودتان آنها را جمع کنید و بگویید: «به نظرت این طوری بهتر نیست؟ وقتی همه چیز مرتب و سرجای خودش است آدم احساس بهتری دارد.» این مکالمه در وجود کودک تاثیر می گذارد و باور می کند منظم بودن مساوی است با داشتن احساس خوب.
با تکرار این نوع آرامش ها و تلقین کردن ها کودک به تدریج می آموزد بدون اینکه شما چیزی بگویید خودش همه وسایل اضافه را جمع کند. این مساله برای هر دوی مادر و فرزند مفید است. کودک نظم را یاد می گیرد و بخشی از کارهای مادر نیز کم می شود.
2. زمان تمیزکاری را شاد و سرگرم کننده کنید
اینکه روند تمیز کردن را به سرگرمی مفرح برای کودک تبدیل کنید بسیار مهم است. به طور مثال، هنگام مرتب کردن اطراف خانه آواز بخوانید. یا کارهای خود را در غالب شعر و آواز بیان کنید. این مساله باعث تحریک کودک به مشارکت در این کار می شود.
می توانید جمع کردن اسباب بازی ها از روی زمین را به یک بازی سرگم کننده تبدیل کنید. به طور مثال، بگویید هر چیزی که سرجای خودش نیست مثل کردوکودیل بزرگی است که باید سریعا به خانه اش فرستاد. یا مثلا، به هم ریختگی همچون آتش است و برای خاموش کردن آن باید وسایل را سرجای خود گذاشت.
برای کودکان بزرگ تر، می توانید از بازی اینکه چه کسی می تواند وسایل خودش را زودتر سرجایش بگذارد، استفاده کنید. از اینکه همه کارها را با سختی خودتان به تنهایی انجام دهید و همزمان غر هم بزنید، پرهیز کنید. اگر شما یا کودکتان شروع به اعتراض و شکایت کردید، سریعا آن را به یک بازی یا سرگرمی تغییر دهید.
3. تمیز کردن پیش از انجام کارهای جدید
این عادت را در خانه خود به وجود بیاورید که پیش از انجام هر نوع بازی جدید باید وسایل بازی قبلی را جمع کرد. ابتدا شاید کودکان در برابر این قانون جدید واکنش منفی نشان دهند اما پس از مدتی متوجه می شوند اگر همکاری کنند، سریع تر می توانند بازی کنند. برای رسیدن به این هدف، باید به کودک خود گوشزد کنید تا زمانی که همه وسایل سرجای خود قرار نگیرند از بازی خبری نیست. این کار به مرور به یک عادت تبدیل می شود و کودک خودش به طور خودکار وسایل را پس از هر بازی جمع می کند.
پرورش کودک منظم,آموزش نظم به کودک
کودک باید وسایل کوچک که برایش سنگین نیستند را جمع کند و وظیفه جمع کردن وسایل بزرگ و سنگین به عهده والدین است.
4. کارها را کش ندهید و سریع انجام دهید
برخی از افراد ذاتا کند هستند و برای انجام کارهای ساده زمان زیادی صرف می کنند. به طور مثال، هنگام گذاشتن مجله سرجای خودش، حواسشان به مقاله ای پرت می شود و کار اصلی خود را فراموش می کنند. این مساله نوعی وقت تلف کردن بیهوده است. باید سعی کنید در کارهای خود سرعت عمل داشته باشید و با شادی آن را انجام دهید. به طور مثال، برای مرتب کردن هر اتاق 5 تا 10 دقیقه بیشتر زمان نگذارید.
5. کمال گرا نباشید
یکی از بزرگ ترین دشمنان تمیز ماندن خانه، کمال گرایی است. اگر فکر کنید همه چیز باید دقیقا در جای خودش قرار بگیرد، این مساله کمی ترسناک و دوست نداشتنی است و کمتر پیش می آید. به خود و فرزند خود یادآوری کنید مرتب بودن عادی هم به اندازه خود مورد قبول است. کار تمیز کاری را با سرگرمی همراه کنید تا کسل کننده نباشد.
وقتی کودک کوچکی در خانه زندگی می کند اینکه همه جا تمیز باشد کار دشواری است و لازم نیست همه کارها را در یک زمان انجام داد. این کار همچون دوش گرفتن است، شما فقط یکبار در عمر خود برای همیشه دوش نمی گیرید. پس لازم نیست یکبار همه جا را برق بیندازید.
6.کارگروهی کلید اصلی کار است
نوشتن و تعیین مسوولیت های هر فرد تاکتیک مفیدی است. اما گاهی انسانیت نیز در این میان مطرح می شود. به طور مثال، هنگامی که کودک برای انجام کارهای خود تقاضای کمک می کند، عموما او را مجبور می کنیم تا خودش کارهایش را انجام دهد و با قاطعیت تمام می گوییم: «این کار توست! باید خودت به تنهایی انجام دهی».
اما گاهی کودک در انجام کارهایش به کمک نیاز دارد و نباید این کمک را از او دریغ کرد زیرا به طور ناخواسته کودک را از انجام کارهای روزانه می ترسانیم. هنگامی که آنها درخواست کمک می کنند و ما با آغوش باز آن را می پذیریم و کمک می کنیم، کودک درس های مفیدی می آموزد: کودک یاد می گیرد با لبخندی به دیگران کمک کند. متوجه می شود کمک خواستن از دیگران اشکالی ندارد. در ضمن یاد می گیرد بدون انتظار به دیگران کمک کند. برعکس این قضیه هم خوب است. از کودک خود برای انجام کارها کمک بگیرید.
"برترین ها"