*نقدي بر برنامههاي نوروزي سيما* 3
يك منتقد ابراز عقيده كرد: در برنامههاي نوروزي سال جاري، درايت، برنامهريزي هنري و هوشمندي كمتري به چشم خورد.
چيستا يثربي در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران با بيان اينكه «كلاه قرمزي و پسرخاله» بهترين برنامه نمايشي نوروز بود، تصريح كرد: اين مجموعه نيز نسبت به سريهاي پيشين خود از نظر كيفي افت كرده بود.
او دربارهي سريالهاي «عيد امسال» و «ماه عسل» گفت: هيچكدام از اين سريالها، آثار قدرتمندي نبودند و متنهاي خوبي نداشتند. بازيگران «عيد امسال» تلاش خود را ميكردند، ولي اين سريال دكوپاژ و فكر نشده بود،گويي كارگردان با يك ايده سرصحنه حاضر ميشد. در اين ميان مهران مديري كه با هوشمندي خود يك كار متوسط را به خوب تبديل ميكند، سعي ميكرد سريالي در خور توجه بسازد.
اين منتقد گفت: «مرد 2هزار چهره» تنها سريالي بود كه ديده شد، اما اين مجموعه هم نسبت به سال گذشته چندين درجه افت كيفي داشت. اگر دانشجويان اين سريال را نوشته بودند كما اينكه مشابه اينكار را كرده بودند و يك فرد ناشناخته نقش مسعود شصتچي را بازي ميكرد، كسي «مرد 2هزار چهره» را نميديد. در واقع بينندگان بهخاطر مديري و گروهش اين سريال را ميديدند.
او با اشاره به سوژهي «مرد دوهزار چهره» گفت: يك سوژه را مدام نميتوان ادامه داد. در سال گذشته حرفهاي اصلي در «مرد هزار چهره» زده شده بود، اما در سال جاري به موضوعاتي مانند فالگيرها مطرح شد، اين درحاليست كه از سويي در سريالهاي بسيار ضعيفتر به اين موضوع پرداخته شده بود و از سوي ديگر فالگيرها امروزه اينگونه عمل نميكنند.
يثربي در ادامه اين گفتوگو تاكيد كرد: براي كساني كه امكان سفر ندارند، تمام زيبايي عيد به برنامههاي تلويزيوني است اما كيفيت برنامههاي امسال مطلوب نبود، البته مستندهاي خوبي پخش شد.
اين منتقد با اشاره به ضرورت استفاده از افراد گوناگون براي ساخت برنامههاي نوروزي اظهار كرد:حسن فتحي،مهران مديري، مرضيه برومند، سيروس مقدم سريال سازان خوبي هستند اگر قرار است كه از آنها و افرادي كه براي نوروز سريالسازي كردهاند، استفاده شود،بايد فرصت لازم دراختيار آنان قرار گيرد. اين در حاليست كه همه كارها در تلويزيون شب آخريست.
يثربي با اشاره به مديران صداوسيما اظهار كرد: ضرغامي فرد خوشفكري است. او فكر نوشتن دربارهي زنان سرپرست خانوار را در ذهن انداخت، اما مديران ردههاي پايينتر و پخش بايد كنترل شوند و به آنان گفت در فاصلهي كوتاهي تا مناسبتها نبايد به فكر برنامهسازي بيفتند. رييس سازمان صداوسيما وظيفه ندارد تا دنبال كارگردان خوب بگردد.
اين منتقد در پايان هم چنين در نقد تلهفيلمهاي سيما گفت: محتوا و ساختار اغلب اين فيلمها ضعيف بودند و به دست افراد غيرحرفهيي ساخته شده بود كه مخاطب را جذب نميكرد.
نگاهی به مجموعه های نوروزی سیما
پدیده تلویزیون در نوروز امسال برنامه "کلاه قرمزی 88" بود که در غیبت مجموعهای که بتواند مخاطب را پای تلویزیون بنشاند، نسلهای مختلف را با ستارههای دهه 70 سینما و تلویزیون پیوند داد.
در حالی که پیشبینی میشد جدال حسن فتحی و مهران مدیری برای جذب مخاطب مهمترین اتفاق تلویزیون در نوروز باشد، حذف زودهنگام فتحی و مجموعه "اشکها و لبخندها" از این رقابت بازی را به نفع مدیری تغییر داد. اما "مرد دو هزار چهره" در شرایطی که هیچیک از مجموعههای نوروزی امسال نمونه قابل دفاعی نبودند، برگ برندهای در کارنامه این کارگردان محسوب نمیشود.
"مرد دو هزار چهره" مانند اغلب دنبالهها نمونه موفقی نبود و جسارت و نوآوری موجود در "مرد هزار چهره" در مجموعه تازه مدیری دیده نمیشد. برخورد محافظهکارانه با موضوعها و موقعیتها در "مرد دو هزار چهره" جذابیت شوخی با مشاغل، مسایل و مشکلات اجتماعی را از بین برد. بخش شوخی با فوتبال به دلیل جسارت نویسنده نسبت به بخشهای دیگر جذابتر بود که این جسارت البته ارتباط مستقیم با فضای ورزش دارد.
فضای ورزش همیشه برای انتقاد و شوخی مهیاتر از حوزههای دیگر است و شرایط این فرصت را به وجود آورده که مدیری با مسایل پشت پرده فوتبال مانند بازیکنسالاری، فساد مطبوعات ورزشی و... شوخی کند، اما طبیعی است که این جسارت برای برملاکردن واقعیتی که در بخشهای مختلف جامعه جریان دارد، وجود ندارد. "مرد دو هزار چهره" در شوخی با سایر بخشها ناتوان ماند و به هدفی که از یک مجموعه طنز انتظار میرود، نرسید.
"ماه عسل" مجموعه شاد و مفرح خانوادگی به سبک و سیاق دیگر مجموعههای فلورا سام و مجید اوجی بود. نوع گرهافکنیها و تعلیق در" ماه عسل" غیر قابل پیشبینی و پیچیده نبود و بیننده از همان ابتدا میدانست قرار نیست قطب شر بر قطب خیر پیروز شود. نوع روایت، شخصیتپردازی و جنس شوخیها در "ماه عسل" ساده و قابل درک و این ویژگی ممکن است برای گروهی که داستانها و روابط پیچیده را میپسندند، جذاب نباشد.
"ماه عسل" به قابلیت بازیگران متکی است و از نیرویی که آنها برای نقش میگذارند به درستی استفاده میکند و به همین دلیل حضور سعید پورصمیمی، یوسف تیموری و امیرحسین صدیق به مجموعه حس و حالی خاص داده است. "ماه عسل" مجموعهای بیادعا است که با نگاهی حرفهای ساخته شده و به دلیل فضای صمیمانه و تصویری شیرین که از زندگی ایرانی ارائه میدهد، جذاب است. اما "ماهعسل" مجموعهای دریادماندنی نیست.
"عید امسال" چیزی فراتر از مجموعههای طنزی که در این سالها به تقلید از مجموعههای موفق قبلی ساخته شده نداشت. داستان تکراری، موقعیتها و شوخیهای آشنا و اتکا به خلاقیت فردی بازیگرانی که همه توانشان را در این سالها در دیگر مجموعهها خرج کردهاند، طراوتی برای این مجموعه باقی نگذاشت.
مهمترین امتیاز مجموعه تیتراژ ابتدایی و ترانه آن است که ایده و اجرایی خوب دارد و به دلیل تازگی و تنوعش جذاب است. معدود لحظههایی که مجید صالحی و علی صادقی تلاش میکنند به آنها رنگی از طنز بدهند هم عاملی است که بیننده را پای این مجموعه مینشاند. اما "عید امسال" برگ برندهای برای بینندهاش ندارد تا او را غافلگیر کند.
اما برگ برنده نوروزی تلویزیون مجموعه "کلاه قرمزی 88" بود که علاوه بر جذب مخاطب کودک، بزرگترها را هم با خاطرههای شیرینشان از این برنامه و شخصیت های دوستداشتنیاش آشتی داد. "کلاه قرمزی" توانست پای ستارههای سینما و چهرههای محبوبی مانند امین حیایی، ابراهیم حاتمیکیا، آتیلا پسیانی و باران کوثری را به تلویزیون باز و از جذابیت حضور این چهرهها استفاده کند.
فضا و حال و هوای مجموعه تازه زوج طهماسب و جبلی با مجموعه قبلی تفاوت زیادی نداشت، آنها این بارهم در قالب فضایی صمیمی و ساده به کمک شخصیتهایی که برای بچهها محبوبند، نکات مختلف درباره روابط اجتماعی، خانوادگی و مسایلی که بچهها باید بدانند را مطرح میکردند. طنز خاص این زوج که با لودگی همراه نمیشد از امتیازهای این برنامه بود.
طهماسب و جبلی با تغییرهای ساده اما مناسب در مجموعه فضایی تازه به وجود آوردند. در مقایسه با "مرد دو هزار چهره" که دنبالهای ناموفق بر یک مجموعه پربیننده بود، "کلاه قرمزی" مجموعهای جذاب و شیرین بود که امتیازهایش را از مجموعه قبلی نگرفته بود و به عنوان مجموعهای مستقل، هویت و اعتباری جداگانه داشت. تهیهکننده سینمایی این برنامه و زوج طهماسب و جبلی با استفاده درست از ارتباطهای حرفهای خود در سینما فضایی تازه در مجموعه به وجود آوردند.
بیشک خوشبینترین بینندگان مجموعههای نوروزی گمان نمیکردند مجموعههای نوروزی امسال اینقدر ضعیف باشند و کلاه قرمزی و پسرخاله پس از یک دهه دوباره به پدیده تلویزیون تبدیل شوند. پدیدهای که ستاره محبوب نسلی تازه از کودکان ایرانی شد.