موسیقی همواره زبان اعتراض مردم بوده است
کنسرت استاد شجریان و گروهش، در فیلارمونی شهر کلن، فرصتی نیک برای انجام گفتوگویی اختصاصی با ایشان بود. شجریان در گفتوگویی با «عصر شنبه» با اشاره به نقش و رسالت هنرمندان در قبال جامعهشان، موسیقی ایران را به خاطر فشارهای وارد شده به این هنر، زبان اعتراض مردم دانسته و گفته است که علیرغم شهرت زیادش، مشکلاتش در ایران بیشتر از دیگر هنرمندان موسیقی است. نقش جوانان در موسیقی سنتی ایرانی نیز یکی از دیگر موضوعاتیست که در این گفتوگو مطرح شده است.
ـ آقای شجریان، این موسیقیای که شما ارائه میدهید دارای چه صفاتیست، چه نوع موسیقیست؟
محمد رضا شجریان: نوعش را که نمیتوانیم خیلی راحت دربارهاش صحبت کنیم که چه نوع موسیقیست، ولی این موسیقی مثل زبان ما است و باید معنا و مفهوم داشته باشد، عین زبان ارتباط داشته باشد، جزبهجز باید حساب داشته باشد. همینجوری ما نمیتوانیم موسیقی ارائه بکنیم. با نتها نمیتوانیم بازی کنیم. مثل اینکه یک کسی بخواهد مقاله بنویسید و بیاید با کلمهها و واژهها بازی کند و هیچی دست شنونده ندهد.
و این عین یک نثر و یک شعر است. این مشخصهی موسیقی ما است. در حالیکه موسیقیای که امروزه در غرب است بنام موسیقی کلاسیک خیلی تابع ملودی و جملهبندی نیستند و با هارمونی و با نت بازی میکنند و البته نمیگوییم که ملودی ندارند، ملودی هم دارند، اما خیلی تابع ملودی نیستند. اما موسیقی ما تابع ملودی و جملهبندیست، مثل شعر است و باید مفهوم داشته باشد. این مشخصهی موسیقی ما است. گامهایی هم که داریم بهرحال میشود گفت سهتا گام اضافه بر موسیقی کلاسیک دنیا داریم: گام ماهور، گام بیات اصفهان و همایون که همان مینور ماژور باشد، ما گام شور داریم و سهگاه و چهارگاه هم داریم.
و چیزی از نظر استعداد موسیقی ما از جهان کمتر نداریم، بلکه فراتر هم داریم. اگر کمبودی واقعا حس میشود در مبارزهای بوده که با موسیقی ما در طول سالیان دراز شده است و هنرمند نتوانسته خودش را نشان بدهد. اجازه نمیدادند، وگرنه موسیقی ما همه جور جای گستردگی دارد. و موسیقی در هر سرزمینی پیام آن سرزمین است.
سروش سرزمین و سروش مردمش است. این سروشها هم بستگی به اتفاقاتی دارد که در آن سرزمین میافتد و موسیقی تابع شرایط زندگی و روحیهی مردمش است. چون هنرمند میان مردمش زندگی میکند و تابع آن شرایط است و آن موسیقی که از دل آن میآید بیرون پیامآور خواستهها و نیازهای مردم است و موقعیت مردم را دارد. موسیقیای که در ایران در طول سالیان بوده است همیشه تحت تاثیر فشارها و محدودیتها و ستمها و استبداد حکما بوده است. این موسیقی همیشه زبان اعتراض مردم بوده، زبان گله و شکایت این اتفاقات بوده است و ما نمیتوانیم بیرون از این منطقه باشیم. مثل این میماند که یک نقاش قلم مو را که برمیدارد با رنگ و قلم مو آنچه را در درونش هست بر تابلو میآورد. اگر تابلویی شاد میکشد یا غمناک و یا هر تابلویی که میکشد، قلم مو و رنگ آنجا کارهای نیستند، آنها فقط ابزار دست نقاشاند. نتها و گامها و جملهبندیها در دست ما تابع آن روحیات و حال و هوای درونی ما است. حال و هوای درونی ما حال و هوای درونی جامعه و محیط ما است.
موسیقیای که امروز در میان جوانان ما الان خیلی مشتاق پیدا کرده است، بهعلت فشاریست که روی جوانها هست، محدودیتهایی که روی جوانها میشود، توهینیست که به آنها میشود و مشکلات دیگری که الان جوانها دارند. این موسیقی بازگوکنندهی این اتفاقات است و شاید بشود گفت نوعی دلجوییست که آدم از مردمش میکند با بازگوکردن این اتفاقات. ولی ممکن است برای جوانهای خارج از کشور خیلی این موسیقی خوشایند نباشد، چون جوانی که در خارج از کشور زندگی میکند مثل جوانی که در ایران هست، توهینی به او نمیشود، فشار رویش نیست و حتا به لباسپوشیدنش دیگر کاری ندارند. آنجا به لباسپوشیدنش کار دارند، آنجا به هر چیزش کار دارند و هیچی ندارد. این است که آن موسیقیای که مال آن جوان است برای جوان خارج از کشور خوشایند نیست.
ـ به این ترتیب از صحبتهای شما اینطور نتیجه میگیرم که سعی میکنید با کارهایی که ارائه میکنید، آیینهی تمامنمای جامعهی خودتان باشید؟
حتما همینطور است.
مقصود از آن پرسش که در آغاز از شما کردم و گفتم شما نمایندگی چه نوع موسیقی را در واقع میکنید، به این خاطر است که در ایران کسانی هستند، هنرمندانی هستند که میگویند در پی موسیقی عرفانی هستیم، برخی هم میگویند در پی موسیقی حماسی هستیم، و برخی صفتهای دیگری به موسیقی میدهند. مقصودم این بود که شما بعنوان استاد این موسیقی به موسیقی خودتان چه صفتی میدهید؟ آیا میگویید که موسیقی ملی ایران است، موسیقی ایران است؟
اول یک پرانتزی باز بکنم راجع به این موسیقی عرفانی و حماسی که گفتید. اغلب این کسانی که مدعی موسیقی عرفانی و حماسی هستند بویی از این نبردهاند. موسیقی ذاتش عرفان است، ذات موسیقی عرفان است.
من نفهمیدم موسیقی عرفانی یعنی چه؟ همینقدر که دف آوردند و سرشان را تکان دادند، شد موسیقی عرفانی! عرفان یعنی شناخت، موسیقی شناخت میدهد و یک موزیسین باید بر این مبنا کارش را دنبال بکند، یعنی پیامی داشته باشد. صرفا یکمقدار سروصدا ایجادکردن که موسیقی نمیشود. باید پیام داشته باشد. حالا یا پیام شادی و یا پیام غم و یا پیام حماسی، میهنی، عشقیست و یا شکایت است. بالاخره هرکدام از اینها پیام است.
من تحتتاثیر این پیامها هستم، منتها با این زبان، با زبان فارسی. ببینید موسیقی و زبان در درازنای تاریخ در هر سرزمینی مثل پیچومهره میمانند که با همدیگر آمدهاند جلو. هر پیچی مهرهی خودش را میخواهد، جفتوجور باید باشند. هر زبانی موسیقی خودش را دارد و آن موسیقیست که معانی زبان را بیان میکند و آن موسیقی را اگر از زبان بیاوریم بیرون، زبان تفالهای میشود بیمعنا و نمیشود ارائهاش کرد. شعر وقتی توی کتاب هست، زبان نیست. وقتی بیان میگردد، میشود زبان. و ما هم در کار موسیقی نهایتا کوششمان این است که اگر زبان در موسیقیمان میآید، این زبان باید درست بیان بشود.
درس گرفتیم و درس میدهیم و عمل میکنیم که شنونده وقتی دارد از دهان ما شعر یا پیامی را میشنود، ما این پیام را درست به او بدهیم و موسیقیاش را درست ارائه کنیم. این یک بخش از کار ما است. یک بخش هم هست که خود ذات موسیقی، خود موسیقی به تنهایی باید بهدور از زبان پیامآور باشد. اگر موسیقی بدون زبان نتواند پیام بیاورد، این موسیقی خیلی کارش خراب است و آن هنرمندی که این کار را ارائه میکند، خیلی در کارش ضعیف است.
هنرمندان توانا خیلی راحت میتوانند بدون کلام، بدون نیاز به کلام با موسیقی حرف دلشان را به جامعه و به دنیا بزنند. همچنان که در یک فیلم یک آهنگساز وقتی موسیقیای را روی یک فیلم میگذارد، به این فیلم جان و ارزش میدهد و آن موسیقی را اگر از آن بگیریم، این فیلم تاثیرش خیلی پایین میآید. اما آن موسیقیست که در درون فیلم ارزش صحنه را چندین برابر بالا میبرد و موسیقیست که وقتی کلام با آن میآید، به کلام جان و روان میدهد و کلام را گویا میکند و تاثیر میگذارد روی شنوندهاش. این توانایی موسیقیست که چه با کلام باشد و چه بیکلام باشد، پیامآور باید باشد.
ـ شما بعنوان یک چهرهی شاخص موسیقی، مشکلاتتان برای اجرای کنسرت در ایران و بطور کلی در خارج چگونه است؟
شاید بشود گفت که تنگناها برای من شاید خیلی بیشتر از دیگران باشد. بعلت شاخصبودن و بعلت اینکه من تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهم که هیچ دولتی، هیچ سازمانی از من بخواهد سوءاستفاده بکند و یا من را زبان خودش را بداند.
من زبان مردمم هستم، من با مردمم زندگی میکنم. مردمی که در طول تاریخ درد کشیده و زندگی کردهاند. در آن مملکت بودند و هویت خودشان را حفظ کردهاند. من با آن مردم زندگی کردهام و با آن مردم هم زندگی خواهم کرد. و... مشکلات آن جامعه را هم بالاخره باید قبول کرد که جامعه دارای این مشکلات هست و با آن مبارزه میکنیم و جایی هم ندید میگیریم و... بهرحال بهر شکل شده ما باید از کنار این مشکلات بگذریم و کارمان را بکنیم. در خارج از ایران این مشکلات را ما نداریم.
در خارج از ایران مشکلات دیگری هست و آن ارتباط برقرارکردن با مردم، با ایرانیانیست که اینجا هستند، در خارج از ایران هستند و این را هم سازمانهای برگزارکننده بایستی بتوانند مردم را در جریان بگذارند که کنسرتهایی هست و وقتی ما میآییم آنها بدانند که کنسرتی برگزار میشود که نگویند آقا ما نمیدانستیم و چرا ما خبردار نشدیم و بیایند در کنسرتها شرکت بکنند. مشکلاتی ما در خارج از کشور نداریم، اما هرچه مشکل داریم در داخل ایران است.
با توجه به این صحبتهایی که کردید به این نتیجه میرسم که شاید گلهمندبودن شما رو به سوی برگزارکنندگان خارج از کشور داشته باشد که با توجه به شناخت کاملی که مردم نسبت به شما دارند، یک سالنهای کوچکی را میگیرند و خب مردم میآیند و بیرون میایستند و نمیتوانند برنامهی شما را ببینند. فکر میکنم بیشتر نگاه شما به این دسته از برگزارکنندگان بود در این صحبتهایی که باهم داشتیم.
من گلهای ندارم از برگزارکنندگان خارج از کشور. ولی خب مشکلاتشان این است که چطوری ایرانیها را باخبر بکنند از کنسرتهای ما. سالنهای ما هم همه بالای ۷۰۰ـ ۶۰۰ نفر بوده و همیشه ما تا ۳۰۰۰ـ ۲۰۰۰ نفر را ما داشتهایم. در بعضی شهرها که ایرانیها کم هستند، خب ما میگوییم که سالن بزرگ نگیرند، یک سالن کوچک ۶۰۰ـ ۵۰۰ نفره بگیرند. ولی خب اغلب اوقات مورد گله و شکایت قرار میگیریم که چرا سالن کوچک گرفتهاید.
بعدهم گاهی اوقات ما، چون از یکسال و نیم قبل برنامههایمان را پیگیری نمیکنیم و گاهی یکدفعه ششماه قبل پیگیری میکنیم، مشکل سالن پیدا میکنیم و آن سالنی را که میخواهیم گیرمان نمیآید و مجبور میشویم از سالن کوچکتر استفاده بکنیم. این مشکلاتی که در خارج از ایران هست صرفا برای کسانیست که بخواهند کنسرتی برگزار بکنند که اغلب ایرانی هستند و ما هم خیلی ازشان ممنونیم، طفلکیها با دل و جان کار میکنند. گاهی اوقات هم مورد رقابتهای بعضی ایرانیها که گاهی حسادت میکنند به بعضی چیزها و اینهاست که یک کمی آدم را دلگیر میکند که چرا ایرانیها با همدیگر، البته در بعضی موارد و نه در همهجا، حسادت میکنند وآزار میدهند بعضی دوستانشان را که میخواهند یک کار فرهنگی بکنند. چون فکر میکنند چرا او مطرح است و ما مطرح نیستیم. خب بهرحال آنها هم پا پیش بگذارند، دستی بالا بکنند و کاری بکنند بهتر است تا اینکه چوب لای چرخ دیگران بگذارند. این موضوع مال سالها پیش بود.
خوشبختانه در این هفتـ هشتسالهی اخیر چنین چیزهایی را ما دیگر نمیبینیم و موفقتر است گاهی اوقات کنسرتهایمان در خارج از ایران و مشکلاتی نداریم. ما دلمان میخواهد که برگزارکنندگانمان اگر غیرایرانی باشند، خیلی موفقتر خواهد بود، چون آنها میتوانند غیرایرانی را هم به سالن کنسرت بیاورند برای ارتباطاتی که دارند. و ما دوست داریم که بیشتر آنها باشند. ولی ایرانیها که برگزار میکنند بیشتر، هشتاد نود درصد ایرانی هستند که به سالن میآیند.
صدای مردم
نگاهی به آلبوم «زیر تیغ» ساخته حسین علیزاده
چندین و چندماه، مجموعه تلویزیونی «زیر تیغ» چهارشنبه هرهفته میهمان خانه های مردم ایران بود. سریالی با بازیگران برجسته سینمای ایران به كارگردانی «محمدرضا هنرمند» كه تمی تراژیك داشت. نام «حسین علیزاده» بر تیتراژ این مجموعه به عنوان سازنده موسیقی متن یكی دیگر از نكات برجسته آن بود كه نشان از اهمیت دادن كارگردان به تك تك عوامل مجموعه اش بود.
«حسین عیلزاده» نوازنده تار و سه تار و آهنگساز برجسته ایرانی كه سالهاست در زمینه موسیقی سنتی فعالیت چشمگیری دارد و خیلی از كارشناسان او را مسبب پدید آمدن موج نو در موسیقی سنتی ایران می دانند، با تم های موسیقی سنتی، ساخت این موسیقی فیلم را به عهده گرفت.
علیزاده كه پیش از این نیز روی موسیقی فیلم كار كرده بود و فیلم دلشدگان و... را در كارنامه خود داشت، این بار دست به ساخت موسیقی سریالی تلویزیونی زد.
همچون تم اصلی و داستان «زیر تیغ» كه در حال و هوای خانواده های سنتی ایران می گذشت، موسیقی آن نیز بی شك باید دارای چنین حال و هوایی می بود، چرا كه حتی نمی توان تصورش را هم داشت كه مثلاً برای القای احساسات مختلف شخصیت های داستان در جاهای مختلف از سازهای غربی استفاده كرد. مثلاً زمانی كه «محمود»، دست به قتل «جعفر» می زند، صدای گیتارباس را بشنویم. پس نخستین و مهم ترین دلیل انتخاب آهنگسازی چون «حسین عیلزاده» برای ساخت موسیقی این مجموعه تلویزیونی را باید در محتوای داستانی آن جست.
«گروه هم آوایان» نوازندگی قطعات «زیر تیغ» را به عهده داشته اند، «حسین علیزاده» با تار و سه تار، فرزندانش نیما و صبا به ترتیب با سازهای تار، رباب، كمانچه و قیچك، علی بوستان با عود و سه تار، پیام جهانمانی با تار، راحله برزگری و پوریا اخواص هم با اجرای آواز افراد ثابت این گروه بودند. اگرچه نوازندگان نی، ویولن و ویلن سل، ویولن آلتو، سازهای كوبه ای و تمبك نیز از نوازندگان میهمانی بودند كه علیزاده از آنها برای اجرای اثرش كمك گرفت. قطعاتی كه همه آنها بر روی اشعار هوشنگ ابتهاج ساخته شده بودند.
موسیقی زیر تیغ خودش را از همان ابتدا یعنی با آغاز تیتراژ نشان می دهد و جایگاه خودش را به عنوان یكی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر مخاطب در ذهن او تثبیت می كند. چه تیتراژ ابتدایی این مجموعه كه پیش درآمدی است بر كلیت داستان فیلم و جلوتر از همه ترسی را در دل شنونده ایجاد می كند و چه تیتراژ پایانی مجموعه كه با صدای خواننده جوان «حسین بهاربین» با نام « شوق یوسف» اجرا شده است.
«محمدرضا هنرمند» كارگردان این مجموعه در مورد موسیقی این مجموعه می گوید: «علیزاده را سال های سال بود كه دورادور می شناختم. كارهایش به دل و جانم چنگ می زد. در نیمه شب ششم آذرماه ،۱۳۸۴ در حالی كه صحنه كنسرت او به همراه كیهان كلهر، محمدرضا شجریان و همایون را در تالار بزرگ كشور آماده می كردیم تا تمرین نهایی انجام شود، نمی دانست كه بیشتر از همه زیر نظرش دارم و به كوچك ترین واكنش هایی حساس هستم. وقتی كه از او خواستم تا بر جای خودش روی صحنه بنشیند، برق تندخویی اش مرا هم گرفت. مدارای آن شب من، او را به دامم كشید. دامی كه از قبل برایش چیده بودم و او خود نمی دانست. رامش كردم و آرام آرام به زیر تیغش بردم.»
آلبوم «زیر تیغ» كه هفته گذشته توسط مؤسسه فرهنگی هنری ماهور منتشر شده است، ۲۱ بخش دارد. قطعاتی همچون «سوگ»، «قاصدك»، «انتظار»، «شوق یوسف»، «حباب»، «عزا»، «امامزاده»، «روح الارواح»، «جامه دران»، «بیداد» و . . . كه اصلی ترین و طولانی ترین قطعه آن، قطعه «سوگ» است. قطعه ای ۹ دقیقه ای كه با تم بسیار غمگینش به راستی تماشاگر و شنونده را زیر تیغ می برد. «سوگ» كه در همایون و شوشتری ساخته شده است به اعتقاد بسیاری از كارشناسان، شاخص ترین قطعه موسیقی این مجموعه تلویزیونی است.
شنیدن موسیقی زیر تیغ بار دیگر خاطرات پخش سریالی خوب همچون زیر تیغ را در زمستان سال گذشته با ایفای نقش بازیگرانی چون «پرویز پرستویی»، «فاطمه معتمدآریا»، «آتیلا پسیانی»، «سیاوش تهمورث» و.... یادآوری می كند. این موسیقی به القای فضای رئالیستی مجموعه كمك بسیاری كرده است.
سمیه قاضی زاده
روزنامه ایران
به بهانه نامه برونو نتل به محمدرضا درويشي درباره كتاب دايرهالمعارف سازها؛ سازها و رازها
وصال عربزاده
اشاره اول
براي موسيقيداني كه پرداختن به موسيقي نه به معناي پرداختن به يك حرفه يا يك هنر، ابزاري براي بيان انديشه يا بيان احساس به تنهايي يا مجموعه آنها نيست، دريافت هر عنوان يا نشاني آنچنان شوقبرانگيز هم نيست كه حيرت، شيفتگي و غرور او را برانگيزد، حتي اگر اين دريافت، در نامهاي تحسينبرانگيز از يكي از بزرگترين موسيقيشناسان جهان باشد.
او مينويسد: <هنر و موسيقي براي من مهمترين انگيزه تداوم زندگي است با همه ابعاد آن.> براي آنان كه محمدرضا درويشي را از نزديك ميشناسند، چنين نگرش و تعبيري دور از ذهن نيست. و البته آنان كه درويشي را هم از نزديك نميشناسند، با رويت نوشتارها و شنيدن آثارش، اين رويكرد را صادقانه ميبينند. به ياد دارم سالها پيش نوشتهاي از ايشان را با عنوان <خوشههاي اساطيري خرما> كه در مورد يكي از هنرمندان بلوچ بود براي دوستي اهل انديشه و فلسفه از راه دور و تلفني ميخواندم تا به اين جملات رسيدم: <او چنان در خويش سفر ميكند كه ميتواند از وجودش فاصله بگيرد و از بيرون به نظاره خويش نشيند و نسبت به خود و موسيقي واكنش نشان دهد. دوباره به درون خود سفر كند و دوباره بازگردد. اين رفتن و بازگشتنها، اين سفرهاي صعودي و نزولي به مكاشفه و شيفتگي ميانجامد و شيفتگي به فراغت و آرامش.> دوست شنونده كه درويشي را از دور و از طريق آثار و نوشتهها ميشناخت، بلافاصله گفت اين تعابير بيشتر در مورد خود درويشي مصداق دارد تا هر كس ديگري. او ميگفت اين هنرمند بلوچي را نديده و نميشناسد اما مطمئن است درويشي ناخواسته حديث نفس نگارش كرده!
اشاره دوم
حدود پنج سال پيش وقتي يكي از اساتيد موسيقيشناسي دانشگاه نيويورك خبر دريافت عنوان كتاب سال از سوي جامعه بينالمللي موسيقيشناسي )SEM( را به خاطر جلد اول دايرهالمعارفسازها، با شوق و هيجان زايدالوصفي، تلفني به درويشي ميداد، حيران از آرامش و سكوت درويشي با تعجب ميپرسيد: <مگر خوشحال نيستي؟> و هنگامي كه پاسخ ميشنيد <آري، اما نه به اندازه تو.> شايد با حيرتافزونتري، چنين ادامه ميداد كه: همه موسيقيشناسان، پژوهشگران و مولفين موسيقي در سراسر دنيا آرزوي دريافت چنين نشان و عنواني را دارند. شايد اين موسيقيشناس كه سالها دور از وطن و در نيويورك به سر برده، آن روز كه اين خبر را ميداد يادداشت <آواز داد اختر پس روشن است امشب> را هرگز نخوانده بود! با اين حال اين مدرس دانشگاه به تعبير خودش، بسيار خوشحال بود تا نه تنها چنين خبر ارزشمندي را به مولف دايرهالمعارفسازها اعلام كند، كه به عنوان نماينده ايشان، لوح و نشان SEM را از دست يكي از بزرگترين موسيقيشناسان حال حاضر جهان يعني برونونتل دريافت كند.
اشاره سوم
برونونتل يكي از چهرههاي مهم موسيقيشناسي قومي امروز جهان است.
دو استاد دانشگاه ايلينوي و از پايهگذاران جامعه اتنوموزيكولوژي آمريكا است. نتل كه متخصص موسيقي سرخپوستها و موسيقي ايران است به عنوان يك نظريهپرداز و تئوريسين در حوزه اتنوموزيكولوژي با تاليفات متعدد و پرشمار خود، شخصيتي مهم و برجسته محسوب ميشود. كتاب مباني اتنوموزيكولوژي او به عنوان يكي از مهمترين منابع درسي در رشتهها و شاخههاي متعددي همچون اتنوموزيكولوژي، مردمشناسي و انسانشناسي تدريس ميشود. اهميت و اعتبار او تا به حدي است كه در ميان برخي موسيقيشناسان به پدربزرگ يا پدرخوانده اتنوموزيكولوژي امروز جهان معروف است! حدود چهار دهه قبل كه برونونتل به ايران آمده بود تا در مورد موسيقي ايراني بداند، كمبود منابع و عدم دسترسي به منابع مكتوب، بيش از آني بود كه در تصور بگنجد. او تنها به دليل تسلط بر زبان آلماني مرحوم برومند كه خود نيز به آن زبان تسلط داشت، از اين استاد فقيد ايراني به عنوان منبع و مرجع شفاهي بهره جست و كتاب و مقالههاي متعددي در مورد موسيقي ايراني نگاشت. اما شايد همين مورد سبب شد تا موسيقيشناس برجستهاي چون او از حوزه مهم و پراهميتي چون موسيقي نواحي ايران غفلت ورزد، يا به دور باشد. با اين حال شايد هيچگاه گمان نميبرد در كمتر از سه چهار دهه آينده كتابي از يك پژوهشگر و موسيقيدان ايراني دريافت كند كه تحسين و شيفتگياش را برانگيزد و او را به نگارش نامهاي پرمهر و محبت وادارد. بي ترديد براي نتل كه در دهه چهل در پايتخت ايران واژه اتنوموزيكولوژي و موسيقيشناسي را غريب و نامانوس يافته بود. چنين رشد و گسترش حوزه نوشتار و انديشه در موسيقي ايران نهتنها مسرتبخش كه حتي تا حدودي حيرتبرانگيز است. او كه نشان و لوح جامعه بينالمللي موسيقيشناسي را در سال 2002 به عنوان نماينده اين جامعه به محمدرضا درويشي اهدا كرده بود، اينك پس از دريافت جلد دوم كتاب دايرهالمعارف سازها در نامهاي خطاب به مولف كتاب چنين نوشته است:
آقاي درويشي عزيز
لطفا مرا به خاطر اينكه به انگليسي برايتان مينويسم ببخشيد.
بسيار از شما ممنونم كه جلد دوم دايرهالمعارف سازهاي ايران را برايم فرستادهايد. از دريافت اين نسخه بسيار خرسندم. (جلد اول را قبلا داشتم) و مايلم تبريكات خود را براي اين كار به شما ابراز نمايم. به اعتقاد من دايرهالمعارف شما در بين كارهاي مشابه خود الگو و مدل محسوب ميشود كه بسيار بنيادي، با سازماندهي بسيار خوب و نيز با تصاوير عالي ارائه شده است. دايرهالمعارف شما بر غناي ادبيات فرهنگي موسيقي ايران و حوزه ارگانولوژي ميافزايد.
با بهترين آرزوها ، ارادتمند شما - برونونتل
اشاره چهارم
شايد نگارش نامهاي كوتاه و ارسال آن چندان كار شاق يا پيچيدهاي نباشد و شايد در نظر برخي دريافت و خوانش آن هم چندان مهم و پراهميت نيست. اما خارج از آنكه اهميت نتل يا نگارش چنين نامهاي مهم تلقي شود، بحث خود كتاب و جايگاه و اهميت آن در حوزه نوشتاري موسيقي معاصر ايران مطرح است. پس از انقلاب مشروطيت و يك ركود و خاموشي چند ساله در حوزه فرهنگ و انديشه ايراني، موسيقي ايران نيز همانند ساير حوزههاي علم و فرهنگ، مسير تازهو راهي نو را آغاز كرد. از اين رو قدمت بيان تفكر و انديشه و حوزه ادبيات نوشتاري در موسيقي معاصر ايران به كمتر از هشتاد سال و در حوزه موسيقيشناسي و علم اتنوموزيكولوژي به حدود سه دهه ميرسد. از سوي ديگر مجموع آثار قابل تامل و ارزشمند در حوزه پژوهش و نگارش موسيقي بسيار محدود و اندكشمار است. ضمن آنكه اساسا عرصه مهم و بنياديني چون موسيقي اقوام ايراني به عنوان يك منبع و مرجع مهم فرهنگ شنيداري نهتنها از حيث حضور و ظهور در عرصه كلان موسيقي محروم است كه در عرصه نوشتار نيز اعلام حضورش محدود به آثاري معدود و كمتعداد است كه بسياري از آنها را نيز موسيقيشناسان غربي نگاشتهاند. از اين رو بحث آثار نوشتاري و يا حتي آثار صوتي منتشر شده توسط محمدرضا درويشي و نگارش كتابي مرجع و بسيار قابل اعتنا به نام دايرهالمعارف سازهاي ايران، بسيار بيش از آني است كه تنها به عنوان يك كتاب صرف در حوزه موسيقي مطرح باشد. براي جامعه موسيقيشناسي دنيا كه تا همين چند دهه پيش به موسيقي ايران به چشم يك موسيقي پريميتيو و بدوي مينگريست، اكنون نگارش چنين كتابي نهتنها تعجب و تحسين برانگيز است كه حضور و وجهه موسيقيشناسي و موسيقيدان ايراني را در عرصه جهاني بسيار تثبيت كرده است. اعطاي نشان () SEM براي يك موسيقيدان ايراني، بيش از آنكه دستاوردي شخصي تلقي شود، يك نشان و افتخار جمعي است. دلايل اعطاي اين نشان نيز بسيار جالب توجه است: كتاب، علاوه بر جنبههاي تخصصي و گردآوري بسيار علمي و كامل سازهاي يك منطقه وسيع جغرافيايي كه كمنظير جلوه ميكند، نگاه و شيوه خاص مولف را نيز برجسته و مهم در نظر ميآورد. هيات انتخاب كه متشكل از شماري از بزرگترين و مشهورترين موسيقيشناسان بينالمللي بوده است معتقد است كه درويشي به سازها به عنوان موجودي زنده نگريسته و جنبه انساني سازها و اجراكنندگان آنها را مدنظر داشته و از اين حيث يك گام مهم در سازشناسي برداشته است. اگر كتاب دايرهالمعارف سازها با بودجه و هزينه شخصي گردآوري و تدوين شده، اگر در حوزه نگارش كتاب مورد بيمهري و بيتوجهي قرار گرفته و اگر اصحاب مطبوعات چندان توجهي به اين رويداد مهم نشان نميدهند، گناهي بر كسي مترتب نيست. اگر نخواهيم ادعا كنيم براي ما ايرانيان همواره <مرغ همسايه غاز است>! حداقل ادعا ميكنيم جامعه موسيقي كتابخوان و حتي مطبوعات ايران تا رسيدن به عرصهاي كه امروزه جهان در اين حوزهها موقعيت خود را در آن تعريف كرده است، فاصله بسيار دارد. بنابراين شايد چندان مهم نباشد اگر كتابي همچون دايرهالمعارفسازها تحسين بزرگترين موسيقيشناسان جهان را برانگيزد، اما در ايران خودمان هنوز با پرسشهاي اما و اگر روبهرو شود.
اشاره آخر
كتاب دايرهالمعارف سازها شامل ده جلد مربوط به كليه سازهاي موجود در ايران است و هر جلد آن به بخش و گروه سازهاي يك خانواده اختصاص دارد. تاكنون جلد اول و دوم آن از سوي موسسه فرهنگي هنري ماهور منتشر شده است. جلد اول شامل سازهاي زهي (آرشهاي و زخمهاي) نواحي ايران و جلد دوم به سازهاي كوبهاي پرداخته است، هر جلد با توضيحات و بررسي كامل ساز در هر منطقه، اطلاعاتي پيرامون موسيقي منطقه، كاربرد ساز، ساختمان و محدوده صوتي، جنس و طريقه ساخت و ... دارد. تصاوير و عكسهاي متعدد از زواياي مختلف، كتاب دايرهالمعارف سازهاي ايران را كاملتر و كاربرديتر نموده است. حضور شماري از شاخصترين راويان و مجريان موسيقي و سازهاي هر منطقه بر غنا و جذابيتهاي علمي و موسيقايي كتاب افزوده است. تصاوير كتاب همزمان با پژوهشهاي ميداني توسط رضا معطريان، عكاس باسابقه مطبوعات انجام گرفته و در اغلب سفرها با مولف كتاب همراه بوده است. در واقع عكسها و تصاوير، ضمن آنكه در تكميل چنين پروژهاي موثر بوده است، در حوزه موسيقيشناسي ايران يك تجربه جالب توجه به شمارميرود. در هر صورت، چاپ و ارائه چنين كتابي و نوشتن نامهاي از سوي يكي از بزرگترين موسيقيشناسان جهان علاوه بر به نمايش گذاردن توان علمي و رشد فرهنگ پژوهش در موسيقي معاصر ايران، مجريان چنين آثاري را هرچه بيشتر در ادامه مسير دلگرم خواهد كرد.
منبع : اعتماد ملي
نشست خبري كنسرت شجريان: رزرو نداريم، عكاسي ممنوع، هر نفر سه بليت، تكرار سرو چمان و
نشست خبري كنسرت شجريان: رزرو نداريم، عكاسي ممنوع، هر نفر سه بليت، تكرار سرو چمان و ... ( مچموع گزارشهاي متني و تصويري) (1386/04/28)
ايسنا: نشست خبري كنسرت محمدرضا شجريان با عنوان "استاد سخن سعدي" در حالي برگزار شد كه پسر بهجاي پدر سخن ميگفت.
محمدرضا شجريان و گروه آوا، به نوازندگي مجيد درخشاني، محمد فيروزي، سيد فرجپوري، همايون شجريان و حسين رضايينيا، 8 و 9 و 11 و 12 و 14 و 15 مردادماه جاري، در تالار بزرگ كشور كنسرت موسيقي ايراني برگزار ميكنند.
نشستي صبح امروز در محل مركز موسيقي دل آواز تدارك ديده شده بود، كه بدون حضور محمدرضا شجريان، عليرضا نوربخش توضيح داد برگزاري اين كنسرت از پيش برنامهريزي شده بود و به ناچار با تاخير چند روزهاي بهخاطر درگذشت مادر استاد شجريان برنامه را برگزار ميكنند.
پيشگيري از جنجال؛ پيشفروش اينترنتي
نوربخش افزود: محمدرضا شجريان به احترام مردم و مجموعهي عوامل هماهنگي اجراي برنامه را پذيرفته است. هميشه ارايهي بليت براي استاد شجريان، جنجال آفرين بوده، بسياري پشت درها ميماندند و رزرو بليت نيز در گذشته مشكلات خاص خود را داشته است. بنابراين از هشتم مردادماه جاري اين سري كنسرتها آغاز ميشود و هر دو شب كنسرت يك شب وقفه دارد.
مدير عامل خانهي موسيقي با بيان اين مطلب كه خود شجريان راضي نيست كه زمينههاي تبليغي بر عهدهي وي باشد و بيشتر قايل است تبليغات حول گروه اجرايي باشد از همايون شجريان - خواننده و نوازندهي تنبك، مجيد درخشاني - تار، سعيد فرجپوري - كمانچه، محمد فيروزي - بربط و حسين رضايينيا - نوازندهي دف، بهعنوان اعضاي گروه آوا نام برد.
وي تاكيد كرد: بليت صرفا از روي سايت و از طريق الكترونيك عرضه ميشود هيچ گيشهاي بليت نميفروشد و رزرو نيز نداريم.
رفيعي، نمايندهي يك بانك خصوصي نيز عنوان كرد: ثبت مشخصات از فردا آغاز ميشود. اول مردادماه جاري نيز روز فروش بليت است كه از 10 صبح رسما آغاز ميشود.
وي افزود: تا سقف سه بليت براي هر نفر در نظر گرفته شده و افراد تهراني چهار محل، اقديسه، صادقيه، شهرك غرب و چهارراه كالج براي دريافت بليت دارند.
رفيعي انواع كارتهاي بانكي سامان، اقتصاد نوين، ملت و كشاورزي را قابل استفاده براي خريد اينترنتي اعلام كرد و افزود: بليت براي شهرستانيها از طريق sms و پست الكترونيك ارايه ميشود.
كنسرت به باغ هنر ربطي ندارد
نوربخش همچنين با اشاره به باغ هنر گفت: باغ هنر در مراحل ابتدايي است و حدود يك سوم هزينه آن پرداخت شده كه دو سوم آن باقي مانده است.
وي افزود: كنسرت اخير به باغ بزرگ هنر هيچ ارتباطي ندارد و همچنين هزينه آن بالاي سه ميليارد است كه با چندين كنسرت هم نميتوان چنين مبلغي را به دست آورد.
تقسيم بليت براي طبقات مختلف و جدايي پسر از پدر
وي قيمت بليتها را 10 و 15 و 20 و 25 و 30 هزار تومان اعلام كرد و گفت: برگزاري كنسرتهاي مجزا مبني بر جدايي من از پدر نيست و همكاري ما كماكان ادامه دارد.
همايون شجريان درباره كنسرت مردادماه توضيح داد: بخش اول در دستگاه ماهور اجرا ميشود با نام "سخن عشق" كه شامل تصنيفهايي از ساختههاي شجريان، درخشاني و فرجپوري است. قسمت دوم نيز در مايهي "افشاري" است كه در برگيرندهي قطعات بيكلام و چهار مضراب است.
وي با بيان اينكه تمام كارها عموما كارهاي تازهاي هستند، گفت: بخش افشاري قبلا ضبط و تهيه شده كه در روز برگزاري كنسرت به بازار عرضه ميشود.
همايون افزود: نام اين كنسرت "با استاد سخن سعدي" است كه اشعار همه از سعدي است به جز تصنيف "سرو چمان" كه از حافظ است يك تصنيف نيز ممكن است از مولانا برگزار شود يا خير.
همايون شجريان در پاسخ به اينكه فكر نميكنيد با ارايهي آلبوم از مخاطبان كاسته شود، گفت: در سراسر دنيا اول آلبوم منتشر ميشود، بعد كنسرت برگزار ميشود.
بعد از اروپا احتمالا اجرا در آمريكا
وي تصريح كرد: همين كنسرت چند ماه قبل در اروپا برگزار شد بعد از اين كنسرت هم احتمالا توري براي آمريكا تدارك ديده ميشود.
وي درباره DVD تصويري كنسرت اضافه كرد: از طريق يكي از كارمندان با مجموعهي فيلمبرداري كه همكاري ميكرديم سوء استفاده قرار گرفت و در يكي از مسيرهاي رفت و آمد فيلم كپي از آن تهيه و منتشر شده است. ما در زمينهي كپيهاي غيرقانوني دستمان به هيچ جايي نميرسد.
همكاري همايون با گروه عبدالقادر مراغهيي و درويشي
همايون شجريان در پاسخ به اين پرسش كه آيا به صورت مجزا نيز كنسرتي خواهد داشت، گفت: امسال يا سال ديگر اين كنسرتها را برگزار ميكنم، ولي مشخص نيست با چه گروههايي همكاري داشته باشم.
همايون شجريان دربارهي گروه عبدالقادر مراغهيي و همكاري با محمدرضا درويشي گفت: صحبتي براي كنسرت نشده و قرار بود فقط ضبط شود، يعني سعي در عرضه اوليهي CD بود تا در مراحل بعدي دربارهي مسائل ديگر صحبت كنيم.
وي كه اين كار را كاري متفاوت از فرم و لحن امروز ميخواند، آنرا متعلق به 600 سال گذشته دانست و گفت: 50 درصد آن تمام شده است كه براي امسال نه، اما براي سال آينده شايد به بازار بيايد.
جاي خالي پيرنياكان
وي دربارهي حضور نداشتن داريوش پيرنياكان در گروه آوا گفت: گروهها هيچ گاه براي هميشه ثابت نميمانند بهعنوان مثال شايد براي كنسرت آمريكا من نتوانم گروه را همراهي كنم.
همايون شجريان افزود: گروه آوا سالها فعاليت نميكرد و امسال فعاليت خود را دوباره از سر گرفته است.
كنسرتهاي مستقل همايون از پدر
او در سايهي نام "محمدرضا شجريان" بودن را افتخاري براي خود دانست و گفت: امسال يا سال آينده كنسرتهايي مستقل خواهم داشت ولي با پدر روي صحنه بودن را ترجيح ميدهم.
همايون مشكل كپي رايت را مربوط به موسيقي، سينما و ... دانست و تصريح كرد: آبي كه ريخته شد جمع نميشود و اغلب مردم CDهاي تقبلي را خريداري ميكنند.
وي كه اميدوار بود اين گروه مدت زمان زيادي را با گروه آوا همكاري كنند اضافه كرد: هنرمندان هر كدام فعاليت گستردهاي دارند و همكاري نكردن با حسين عليزاده و كيهان كلهر به دليل مشغلههاي شخصي بوده است. در حال حاضر نيز مثلا سعيد فرجپوري با گروه دستان فعاليت دارد و زمان كمتري دارد.
بازارسياه شجريان
نوربخش دربارهي بازار سياه گفت: در نهايت راهكاري وجود ندارد، ما تنها ميتوانيم ضريب آسيب پذيري را به حداقل برسانيم. يكي از مشكلات عمده اين است كه افراد "منو"ها را كامل و درست نميخواهند.
همايون شجريان نيز گفت: شش شب كنسرتي كه ما اجرا ميكنيم هم براي ما بسيار طاقتفرسا خواهد بود و هم دوست داريم پاسخگوي مردم بيشتري باشيم.
نوربخش درباره دخالت ادارهي اماكن گفت: كلا مسوولين وزارت ارشاد و نيروي انتظامي مذاكراتي ميكنند كه مشكلي به وجود نيايد و انشاءالله چنين مشكلي را نداشته باشيم.
كوتاه از برنامههاي ديگر؛ كامكارها، عليزاده و ...
وي برنامهي گروه "كامكارها" و "عليزاده و گروه هم آوايان" را برنامههاي بعدي خانهي موسيقي اعلام كرد.
عكاسي ممنوع است!
همايون شجريان هم به در نظر گرفتن جايگاه ويژه براي خبرنگاران اشاره ميكرد، گفت: هيچ عكاسي حق ندارد، دوربين به مراسم بياورد، مجموعهي عكاسي و فيلمبرداري داريم و در اختيار مطبوعات ميگذاريم.
نوربخش دربارهي ممنوع بودن حضور عكاسان در برنامه گفت: برنامهي موسيقي تمركز، سكوت و سكون ميطلبد، حركت عكاسها موجب اخلال ميشود و متاسفانه در تالار كشور جايگاه ويژهاي براي عكاسها وجود ندارد.
مدير عامل خانهي موسيقي، همچنين به تخصيص بليت به هنرمندان و اعضاي خانهي موسيقي اشاره كرد و گفت: تعدادي بليت براي اعضا در نظر گرفته شده كه با ارايه كارت عضويت و احراز هويت به آنها تعلق ميگيرد.
محمدرضا شجريان، خود در اين نشست حضور نداشت كه پسرش دليل آن را شركت درمراسم شب هفت مادر، در مشهد عنوان كرد
لينك گزارش تصويري:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کنسرت شجریان در محاصره اینترنت
مهر: دستیابی به بلیت کنسرت گروه "آوا" به خوانندگی محمدرضا شجریان فقط با خرید الکترونیکی ( اینترنت) امکانپذیر است.
مدیراجرایی کنسرت گروه آوا به خوانندگی محمدرضا شجریان که در روزهای 8,9,11,12,14,15 مردادماه برگزار می شود ، ضمن بیان این مطلب در نشست مطبوعاتی که صبح امروز برگزار شد گفت : به دلیل مسائلی که در نحوه فروش بلیت درسال های گذشته به وجود آمده و برای جلوگیری از بازار سیاه در نظر داریم این بلیت ها را تنها از طریق سایت اینترنتی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در سطح وسیع ارائه دهیم .
حمیدرضا نوربخش درباره شیوه خرید بلیت از طریق اینترنت گفت : فروش بلیت اینترنتی در دو مرحله انجام می شود مرحله اول ثبت مشخصات فرد با استناد به کارت ملی و یا شناسنامه فرد هنگام دریافت بلیت است که این مرحله از صبح روز دوشنبه اول مردادماه ساعت 10 صبح آغاز می شود و مرحله دوم پرداخت وجه بلیت ها است که از طریق کارت های اعتباری بانکهای سامان ، اقتصاد نوین ، کشاورزی و ملت در چهار نقطه تهران : اقدسیه، صادقیه، شهرک غرب و چهار راه کالج وبا مراجعه به شعب الکترونیکی بانک های مذکور میسر می شود و سرانه دریافت بلیت برای هر فرد هم تنها سه عدد است.
وی همچنین در این نشست که همایون شجریان خواننده و نوازنده تنبک و مومنی ، کاظمی و رفیعی از همکاران ومدیران فروش اینترنتی بلیت کنسرت نیز حضورداشتند افزود : قیمت بلیت های کنسرت استاد شجریان با توجه به ظرفیت و جایگاه های متفاوت سالن وزارت کشور10، 15، 20، 25 و 30 هزار تومان خواهد بود.
همایون شجریان درادامه به شکل برگزاری کنسرت اشاره کرد و گفت : پدر به دلیل اینکه امروز مراسم هفت مادرشان در مشهد بود نتوانست در این جمع حاضر شودو من به نمایندگی از ایشان توضیحاتی را درباره شکل و محتوای کنسرت می دهم.
وی افزود:این کنسرت که قبلا در توراروپا اجراشده است با عنوان "استاد سخن سعدی " و در دو بخش اجرا می شود؛ بخش نخست در دستگاه ماهوربا اجرای قطعاتی مانند"انتظار"، "سخن عشق"،"سرو چمان"وبخش دوم هم در دستگاه شورو آواز افشاری با قطعاتی ازساخته های پدرو آقایان فرجپوری و درخشانی اجرا می شود.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا گمان نمی کند که ادامه همکاری های او با پدر باعث شود که همیشه در سایه استاد (محمدرضا شجریان) باقی بماند گفت : اولا من افتخار می کنم که در سایه ایشان کارمی کنم و به دلیل همین ابراز علاقه است که در کنار او مانده ام ضمن اینکه این همکاری به معنای این نیست که به طور مستقل کار نکنم چراکه در نظردارم کنسرت هایی را به صورت مستقل هم انجام دهم اما به هر صورت از درکنار پدر بودن و همکاری با او احساس لذت می کنم .
وی درباره تداوم فعالیت های گروه موسیقی "آوا" گفت : برای ماندن آمدیم و قرار است در کنار هم به فعالیت های خود ادامه دهیم ولی به هر صورت هر کسی مشکلات و برنامه های شخصی خودش را دارد در گذشته هم آقای علیزاده و کلهر به دلیل گرفتاری ها از گروه جدا شدند از طرف دیگر پدر هم فعالیت های شخصی خود را دنبال می کرد.
نوربخش در پاسخ به سئوالی مبنی براینکه آیا اماکن برای برگزاری این کنسرت پولی دریافت کرده یا خیر گفت : تا حالا که دراین باره صحبت نشده و پولی مطالبه نکردند اما مسئولان وزارت ارشاد با اداره اماکن مدت ها است که در حال مذاکره هستند تااین مسئله را به نفع هنرمندان تمام کنند.
در این جلسه انتقاداتی در مورد مشکلات توزیع اینترنتی بلیت و اینکه همه علاقه مندان امکان دسترسی به اینترنت را ندارند مطرح شد که در نهایت پاسخ مشخص و معینی در پی نداشت.
مجید درخشانی نوازنده تار، سعید فرجپوری نوارنده کمانچه، محمد فیروزی نوازنده بربط ، حسین رضایی نوازنده دف و همایون شجریان خواننده و نوازنده تنبک، محمدرضا شجریان را در برگزرای این کنسرت همراهی می کنند
.
لينك گزارش تصويري:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جزئيات كنسرت جديد شجريان
فارس،در نشست مطبوعاتي كه صبح امروز با حضور«همايون شجريان»،«حميدرضا نوربخش»خواننده و مديرعامل خانه موسيقي و تني چند از مسئولين برگزاري اين كنسرت در موسسه موسيقي دل آواز برگزار شد،«همايون شجريان»خواننده و نوازنده تنبك در غياب پدر به تشريح برنامههاي اين كنسرت پرداخت.
* كنسرتي براي استاد سخن سعدي
«همايون شجريان»گفت:در اين كنسرت كه با عنوان استاد سخن سعدي برگزار ميكنيم به همراه گروه آوا متشكل از من و پدر،«مجيد درخشاني»:تار،«سعيد فرجپوري»:كمانچه،«محمد فيروزي»:بربط،«حسين رضايينيا»:دف در دو بخش به اجراي برنامه ميپردازيم.بخش اول در دستگاه ماهور با عنوان سخن عشق از ساختههاي پدر،«مجيد درخشاني»و «فرج پوري» و بخش دوم را نيز در مقام افشاري بر اساس جديدترين ساختههاي«سعيد فرجپوري» و قطعات بيكلام چهار مضراب اجرا خواهيم كرد.
وي افزود:اين كنسرت با عنوان با استاد سخن سعدي برگزار خواهد شد چرا كه تمامي اشعار از سعدي انتخاب شده اما يك تصنيف از حافظ و شايد يك تصنيف نيز از مولانا را اجرا كنيم.
* انتشار همزمان آلبوم قطعات بخش دوم كنسرت
اين نوازنده تنبك به انتشار همزمان بخش دوم اين كنسرت در قالب آلبوماشاره كرد و گفت:قطعات بخش دوم را كه در مقام افشاري است قبلا ضبط كردهايم و قرار است طي هماهنگيهاي لازم همزمان با كنسرت منتشر و در اختيار علاقمندان قرار گيرد.البته بخش اول اين كنسرت نيز تقريبا آماده است اما به جهت اينكه مراحلي چون مجوز، طراحي روي جلد و ... را نگذرانده براي انتشار در اين برنامه آماده نميشود.
وي با بيان اينكه انتشار همزمان اين آلبوم با برگزاري كنسرت لطمهاي به كارمان نميزند،اظهار داشت:در همه جاي دنيا ابتدا آلبوم موسيقي منتشر و سپس كنسرت برگزار ميشود كه در اين صورت مخاطبان ابتدا آلبوم را گوش و سپس اجراي زنده را ميبينند در صورتي كه در ايران چنين نيست و ما فقط كارهاي جديد را به روي صحنه ميبريم.به عقيده من انتشار همزمان اثر با كنسرت هيچگونه صدمهاي به ميزان مخاطبان كنسرت نميزند ضمن اينكه بعد از هر برنامه كه اجرا ميشود بسياري از مردم دنبال cd آن هستند.
* گروه آوا به شهرستانها و آمريكا ميرود
اين خواننده با اشاره به اينكه اين كنسرت در تور اروپا اجرا شده است،گفت:بعد از اجرا در تهران احتمالا در شهرستانها و ممكن است يك تور موسيقي نيز در آمريكا داشته باشيم.البته تاكنون زمانهاي مختلفي براي اجرا در آمريكا پيشنهاد شده اما به دنبال اين هستيم زماني را انتخاب كنيم كه من نيز بتوانم گروه را همراهي كنم چرا كه در زمانهاي پيشنهادي من كارهاي شخصي زيادي دارم.
وي افزود:كنسرت در شهرستانها نيز هنوز مشخص نشده چرا كه 6 شب كنسرت در تهران خيلي طاقتفرساست.
* عدم حضور «پيرنياكان»در تركيب گروه آوا
پس از قطع همكاري شجريان و مشكاتيان از گروه عارف، گروه ديگري توسط اين استاد آواز ايران با حضور چند نوازنده از گروه عارف از جمله داريوش پيرنياكان و جمشيد عندليبي با عنوان آوا شكل گرفت كه از سال 73 تعداد نوازندههاي گروه آوا بيشتر شد به طوري كه ابتدا آقاي شناسه و درويش منظمي و سپس فرج پوري و فيروزي به گروه ملحق شدند.در حال حاضر بعد از زنده شدن اين گروه ديگر«پيرنياكان» در تركيب گروه نيست.
«همايون شجريان» در اينباره بيان داشت: معمولا گروههايي كه تشكيل ميشوند از اول تا آخر ثابت نميمانند. عدم حضور ايشان هم دليل خاصي ندارد و اين اتفاق هميشه ميافتد حتي ممكن است من نيز به دليل گرفتاريهاي شخصيام نتوانم گروه آوا را براي اجرا در آمريكا همراهي كنم و يك عزيز ديگري جايگزين من شود.
وي در خصوص ميزان پتانسيل و دوام گروه آوا گفت:اميدوارم كه دوامش زياد باشد ما دور هم جمع شدهايم كه مدت زمان زيادي كار كنيم و با توجه به مشغله هنرمندان گروه سعيمان بر اين است كه تا جايي كه امكان دارد در كنار هم باشيم و كنسرتهايي را برگزار كنيم. اما به طور كلي همه هنرمندان خودشان به صورت مستقل كار ميكنند و گروههايي را نيز دارند كه البته جدا شدن «كلهر» و «عليزاده»از گروه نيز به همين دليل بود كه به دنبال آن آوا دوباره زنده و فعال شد.
* انتشار غير قانوني CD تصويري كنسرت 84 شجريان
اين خواننده و نوازنده تنبك با بيان اينكه CD تصويري كنسرت سال 84 در تالار بزرگ كشور به صورت غير قانوني منتشر شده،افزود: متاسفانه كسي كه با گروه فيلمبرداري همكاري داشت و به نوعي كارمند آن مجموعه بود در مسير بردن و آوردن فيلم از روي كار كپي كرده و به صورت غيرقانوني در بازار منتشر كرده است و از آنجايي كه هيچ وقت در كشورمان براي كپي غيرقانوني دستمان به جايي بند نبوده،نتوانستيم كاري بكنيم در واقع نشستهايم و نگاه ميكنيم.با اين حال براي انتشار روي آن كار ميكنيم اما چه افسوس كه فرع جلوتر از اصل به بازار آمده است.
* اينترنتي بليت كنسرت را بخريد
در ادامه اين نشست رفيعي يكي از مسئولان فروش بليتهاي كنسرت شجريان در خصوص نحوه چگونگي خريد اين بليتها اظهار داشت: به دليل مسايل پيشآمده در كنسرتهاي قبلي،امسال بهترين روش را كه توزيع اينترنتي است در نظر گرفتهايم به اين صورت كه مردم با خريد كارتهاي اعتباري الكترونيك بانك سامان و با وارد كردن كدهاي حك شده بر روي آنها در سايت دل آواز ميتوانند تا سقف 3 عدد بليت خريداري نمايند.
به دنبال اين خريد مبلغ بليت كه از 10 تا 30 هزار تومان است از كارت كسر و مابقي پول زمان تحويل بليت به آنها پرداخت ميشود.
وي افزود: بعد از خريد اينترنتي از طريق sms به مخاطبان اطلاع داده ميشود و بليت با پيك در اختيارشان قرار داده ميشود.همچنين خريداران شهرستاني نيز ميتوانند بعد از خريد اينترنتي در روز برگزاري كنسرت، بليتهايشان را دريافت كنند.
«حميدرضا نوربخش» مديرعامل خانه موسيقي نيز در خصوص روش جديد فروش بليت از طريق اينترنت گفت: تصميم بر اين شد كه شيوه نويني در ارايه بليت داشته باشيم كه اميدواريم در آينده چنين روشي براي همه كنسرتها اعمال شود.
* فروش بليتها از يكم مرداد آغاز ميشود
مسئول فروش بليتهاي اين كنسرت با اشاره به اينكه فروش بليتها از دوشنبه يك مرداد آغاز ميشود،اظهار داشت:متقاضيان در تهران و شهرستانها ميتوانند از دوشنبه آينده از طريق اينترنت بيلتهاي اين كنسرت را خريداري كنند.
رفيعي ادامه داد: از طريق فروش اينترنتي از به وجود آمدن بازار سياه و استفاده برخي سودجويان جلوگيري خواهيم كرد.
«همايون شجريان» نيز گفت: ما قبول داريم كه هيچ كدام از اين راهها چه فروش در گيشه و چه از طريق اينترنت بينقص نيست اما راهي را برگزيديم كه كمترين نقص را دارد.
*كنسرت بر محوريت اسم استاد شجريان برگزار نميشود
«نوربخش» با بيان اينكه اين كنسرت در ادامه سلسله كنسرتهاي خانه موسيقي برگزار ميشود، گفت: خود استاد گفتهاند كه راضي نيستند بحث اطلاع رساني و تبليغات بر محور ايشان باشد و بقيه اعضا ناديده گرفته شود چرا كه اين كنسرت گروهي است و بايد تمام اعضا لحاظ شوند.
* اجراي عليزاده و كامكارها بعد از شجريان
مدير عامل خانه موسيقي با بيان اينكه اين كنسرت در ادامه 30 كنسرت خانه موسيقي برگزار ميشود،بيان داشت: بعد از اين اجرا ،كنسرت گروه كامكارها و عليزاده را خواهيم داشت و مابقي بعد از ماه رمضان برگزار خواهد شد.
* پرداخت هزينههاي زياد به نيروي انتظامي حل شدني است
سال 84 نيروي انتظامي براي برقراي امنيت در روزهاي برگزاري كنسرت «محمدرضا شجريان» در محدوده تالار بزرگ كشور هزينه هنگفتي را دريافت كرد.
«نوربخش» درباره رفع اين مشكل براي اين اجرا گفت:امسال طي تعاملات نيروي انتظامي و وزارت ارشاد اين مشكل در حال رفع شدن است.
* عكاسان در كنسرت «شجريان» جايي ندارند
مدير عامل خانه موسيقي با اشاره به عدم حضور عكاسان خبري در شبهاي برگزاري كنسرت اظهار داشت: ما براي خبرنگاران جايگاه ويژهاي در نظر گرفتهايم كه با در دست داشتن بليت وارد سالن ميشوند اما عكاسان نميتوانند حضور داشته باشند و گروه فيلمبرداري و عكس، عكس مورد نظر را در اختيار مطبوعات قرار ميدهند.
هنرمندان و اعضاي خانه موسيقي نيز با در دست داشتن كارت عضويت ميتوانند بليتهاي خود را از خانه موسيقي دريافت كنند.
* فروش كنسرت به باغ هنر بم نميرود
«حميدرضا نوربخش» در خصوص تعلق گرفتن فروش بليتهاي اين كنسرت به باغ هنر بم گفتت: فروش اين كنسرت در اختيار باغ هنر بم قرار نميگيرد. چرا كه اين پروژه هزينه زيادي را احتياج دارد و با برگزاري كنسرتهايي اين چنيني اين مشكل حل نميشود. البته استاد شجريان در اين زمينه دينشان را ادا كردهاند و حال بايد بقيه هنرمندان و دلسوزان فرهنگ و هنر پا پيش بگذارند.
شهرام ناظرى براى مولانا در پاريس مى خواند
كنسرت موسيقى سنتى «شهرام ناظرى» به مناسبت بزرگداشت مولانا، مهرماه امسال در مجموعه تئاتر شهر پاريس در فرانسه برگزار مى شود.
«داريوش طلايى» ديگر هنرمند موسيقى ايران نيز در اين برنامه همراه ناظرى خواهد بود.ناظرى همچنين به مناسبت سال «مولانا» در «والت ديسنى» آمريكا به اجراى برنامه مى پردازد. شهرام ناظرى در اين برنامه اشعار مولانا را مى خواند.گفتنى است شهرام و حافظ ناظرى سال گذشته نيز به مناسبت بزرگداشت مولانا در آمريكا، كنسرتى برگزار كردند.
منبع : ايران