من که تو لاکه خودم بودم
يه عمريه که من مُردم
نمي ديدي مگه هرروز سر خاک خودم بودم
*****
مهم اینه که دختر نداره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چرا جلال چی شده؟
Printable View
من که تو لاکه خودم بودم
يه عمريه که من مُردم
نمي ديدي مگه هرروز سر خاک خودم بودم
*****
مهم اینه که دختر نداره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چرا جلال چی شده؟
مینشینی چند تمرین ریاضی حل کنی
خط کش و نقاله و پرگار شاعر میشود
تا چه حد این حرف ها را میتوانی حس کنی
حس کنی دارد دلم بسیار شاعر میشود
باز میپرسی چطور اینگونه شاعر شد دلت
تو دلت را جای من بگذار شاعر میشود
اره گفتم مواظب همین باشی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من 3 تا پسر گذاشتم تا جبران بشه!!
مرا زیبا پرستی داده عشق و ذات مستی
رنج هستی برده از یادم
ندارم ترسی از غم..تا که هردم می رسد عشقش به فریادم
-----------
وا خودت می گی نظر بودین
اگر نظر شخص بخصوصی ار می خواهی خوب اسمشو بگو
- من و داداشم و بابام و عموم،
هفته اي دوبار ميريم حموم.
اما تو چي؟
قلقلي گفت:
- نگاش کنين.
موي بلند، روي سياه، ناخن دراز، واه واه واه!
*-*-*-*-*-*
دادا مژگان بیخیال.چرا ناراحت میشی.شوخی کردم دادا
خب تو تو زمستون پرندش رو ببین اون منم
خدایی با این املا همین شد 8000 شدیم دیگه
هرکه خواهد که کند از تو مرادی حاصل
حاصل آنست که اندیشهی باطل دارد
میکشد ساعد سیمین تو ما را و عبید
میل بوسیدن سرپنجهی قاتل دارد
محمد، از این به بعد سوتی املایی ازت میگیرما!
من رفتم. شب خوش
در واشد و يه جوجه
دويد و اومد تو کوچه.
جيک جيک زنان، گردش کنان
اومد و اومد، پيش حسني:
-جوجه کوچولو، کوچول موچولو،
مياي با من بازي کني؟
مادرش اومد،
- قدقدقدا
برو خونه تون، تورو بخدا
جوجه ي ريزه ميزه
ببين چقدر تميزه؟
اما تو چي؟
موي بلند، روي سياه، ناخن دراز، واه واه واه!
*-*-*-*
عسل بانو جان ناراحت که نشدی
بگو،
بگو که گفتنش خوشرنگ
همانند گل ِنقش بسته بر قالی ست
بُروز عشق سخت است
لیک پایانش به خوشحالی ست
دوستت دارم!
-----------
نه نشدم..
شب بخیر
هر کجا اشک یتیمی رنجور
میچکد برسر مژگان سیاه
هرکجا چشم زنی غمزده با یاد پسر مانده به راه
دل من می شکند
چه کنم دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه دل است این دل من؟
در مزاری که زنی ناله کند
درعزای پسرش
یا یتیمی که کند گریه به سوگ پدرش
جانم آید به خروش
ور ببینم پر خونین کبوترها را
یا یکی بچه ی گنجشک که بشکسته پرش
دل من می شکند
حالت دخترکی کوچک و تنها و فقیر
که به حسرت کند از شیشه ی اشک
به عروسک نگه گاه به گاه
وزدل تنگ کند ناله و آه!
دل من میشکند
چه کنم؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
مرا به خود عادت مدهنقل قول:
مرا به خود عادت مده بانوی من
که پزشک توصیه کرده است
بیش از پنج دقیقه
لبانم را در لبان تو رها نکنم
و بیش از یک دقیقه
در معرض آفتاب سینه ات ننشینم
مبادا که بسوزم
من یک تن از این تند روان دریا هستم
در آرزوی شما شده بیرون
از هوش ربا گروه خوبان پری پیکر
با موی طلایی و به تن های سفید
با چشم درشت و دلبر
...