تقويم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهاي سبِِِِزِِِ سرآغاز سال کو؟
رفتيم و پرسش دل ما بي جواب ماند
حال سؤال و حوصله قيل و قال کو؟
علیک!
(شما که از لحن من بدتون نمیاد؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
Printable View
تقويم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهاي سبِِِِزِِِ سرآغاز سال کو؟
رفتيم و پرسش دل ما بي جواب ماند
حال سؤال و حوصله قيل و قال کو؟
علیک!
(شما که از لحن من بدتون نمیاد؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
و امروز نيز ساقي مه روي و جام مي
باد صبا ز عهد صبي ياد ميدهد
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
...
فریاد زد برگرد،امشب وقت رفتن نیست
این منطق جمع است تنها حرفی از من نیست
تاریک روشن،بهتر از تاریک تاریک است
قدری فروتن باش ،این جاده فروتن نیست!
او گفت:حق دارید می دانم،ولی تا کی؟
مدت زمان این شب تاریک،روشن نیست
آن سوی این شب جور دیگر میشود بی شک،
جاده سفر را دوست دارد،جاده دشمن نیست!
ناچارم اینجا با تمام آنچه می گویی ،
جای تو شاید باشد اما جای چون من نیست!!
تو که تا ساعت اين صحبتِ ناتمام
تمامم نميکني، ها!؟
باشد، گريه نميکنم
گاهي اوقات هر کسي حتي
از احتمالِ شوقي شبيهِ همين حالاي من هم به گريه ميافتد.
دلم میخواد یه وقت بیای
بازم توی شبای من
تا دیگه خاموش نشه این
چراغ قصه های من
...
نی باد صبا بودی نی مرغ هوا بودی
از نور خدا بودی در نور خدا رفتی
ای خواجه این خانه چون شمع در این خانه
وز ننگ چنین خانه بر سقف سما رفتی
يا چشم نمي بيند يا راه نمي داند
هر کو به وجود خود دارد ز تو پروايي
-+-+-+-+--+--+--+--+
سلام
يکشب آمدی از راه، شب که نه، غروبی بود
ديدمت دلم لرزيد، اين شروع خوبی بود
چشمهايت انگاری چشمهی نجابت بود
- آمد او - به خود گفتم: آنکه توی خوابت بود
چشمهات میگفتند: عاشقی نخواهی کرد
دور میشدم گفتی: صبر کن! ببين! برگرد!
سلام محمد خان
آواتار نو مبارک
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته هنوز قطعی نیست هنوز دنبال اواتورم