سلام
به نظر شما بهترین معادل فارسی برای part load توی جمله زیر چی هست؟
At part-load conditions, a lean mixture in the cylinder, which would produce lower HC and CO emissions and moderate NOx emissions, could be used
Printable View
سلام
به نظر شما بهترین معادل فارسی برای part load توی جمله زیر چی هست؟
At part-load conditions, a lean mixture in the cylinder, which would produce lower HC and CO emissions and moderate NOx emissions, could be used
نقل قول:
در مواقعی که سیلندر نسبتا پر است
حالت برخه بارنقل قول:
بار جزئی / نیمهبار / برخهبار / بارهای میانی هم میگن...
با سلامتوي سوالات كنكور گروه زبان امسال ، چند تا سوال تو قسمت گرامر و ساختار جمله داشتم.ممنون ميشم دوستان جواب اين قسمتها را برام توضيح بدهيد.ممنون
کد:
Grammar
Supposing you ---------- born a century ago, what difference do you think it ---------- to your life1) were – would make 2) had been – would have made
3) had been – would make 4) are – would have made
106- She still has nightmares from ----------- up in a small dark cupboard for hours last year.
1) locking 2) having locked 3) being locked 4) having been locked
107- She owns several diamond rings ------------- is worth a small fortune.
1) , the least expensive one 2) the least expensive one
3) , the least expensive of which 4) the least expensive of them
108- I'm running out of space to put things, so I just pile them into my ----------- closet.
1) over-crowded little dark bedroom 2) little over-crowded dark bedroom
3) bedroom over-crowded little dark 4) bedroom over-crowded dark little
109- ------------, Mr. Black did not try to advance himself professionally.
1) To be extremely timid 2) Being extremely timid
3) Been extremely timid 4) Extremely timid person
سلام دوستان
برای یادگیری لغت چه نرم افزاری رو پیشنهاد میدید که به فارسی باشه؟
اصلا هست همچین نرم افزاری؟
می خوام به روش حافظه لایتنر که در نرم افزار نارسیس به کار رفته هر روز چند لغت جدید رو یاد بده یا اگر روش بهتری هم هست ارائه بدید.
ولی در نارسیس تعداد لغت ها محدوده فقط 2 هزار و خورده ای.می خوام کامل باشه و حتی المقدور سطح بندی شده باشه لغت ها.
سوال یک.نقل قول:
اشاره به یک غیر ممکن داره. در واقع از طریق معنای همون جمله ی اول میشه فهمید که با یک جمله ی شرطی غیر ممکن طرف هستیم: Supposing ........ born a century ago
بنابراین باید جمله ی شرطی نوع سوم را براش بکار ببریم که Past Perfect + Would Have + P.P هست ..
...
سوال دو.
باز هم با توجه به معنی باید دنبال یک جواب مجهول بگردیم.
چه واژه هایی کمکمون کرد که به این نتیجه رسیدیم: lock up، کابوسی در مورد اسیر شدن و گیر افتادن اون هم تو قفسه. شما که به خودی خود ، خودتون را تو یه قفسه اسیر نمیکنین، یکی دیگه اینکارو میکنه و یا شاید خود در خودبخود قفل شده بنابراین تا اینجا to be locked up را داریم. بنابراین گزینه ی یک و دو بیرون میرن
حالا بین گزینه ی سه و چهار
از طرفی در آخر به یک بازه ی زمانی در گذشته اشاره شده. for hours last yr
این بازه ی زمانی بهمون کمک میکنه تا گزینه ی چهار را انتخاب کنیم، چون being locked اشاره به حال خاضر داره
ولی having been locked مطمئنمون میکنه از کاری که در گذشته در یک بازه ی زمانی انجام شده.
...
سوال سه.
نمیدونم... یعنی اصلا" نمیتونم توضیحش بدم. ببخشید :46:
دوستان کمک :10:
...
سوال چهار.
باید ترتیب صفتها را تو ذهن بسپارید دیگه:
Opinion, Size, Age, Shape, Colour, Origin, Material, Purpose
over-crowded little dark bedroom
...
سوال پنج.
که کاملا" واضح هست. جمله ای که با فعل شروع بشه، اون فعل همیشه با ing میاد
بنابراین گزینه ی دو و چهار اشتباه هست.
و گزینه ی سه هم که اصلا" کامل نیست، بی معنی ست...
نقل قول::n16:
«ترتیب قرار گرفتن معرفها و صفتها پیش و پس از اسم و فعل در زبان انگلیسی»DESCRIPTIVE ADJECTIVES IN SUBORDINATED ORDERING IN ENGLISH AND PERSIAN LANGUAGES
* معرفهای پیش از اسم:
تعداد + of + شناسه (حروف تعریف یا صفات ملکی) + کیفیت یا نظر + شخصیت / احساسات + صدا + مزه + لامسه (=حالت / احساس بساوشی - خصوصیات هر چیز از نظر لامسه مانند نرمی و زبری) + اندازه و وزن + بو + سرعت + دما + سن و قدمت + فاصله + شکل + صفتهای گوناگون + روشنی + رنگ + زمان + صفت فعلی + ملیت یا ریشه + وابستگی (دین / عضویت در حذب سیاسی) + جنسیت + هدف (منظور) + اسم (اسم مرکب) + گزاره (خبر یا مسند)
مثال برای هر صفت
* تعداد:
نقل قول:
few, no, one, two, three, four, several, many, all, some, every, each
* کیفیت یا نظر:
نقل قول:
good, better, best, bad, worse, worst, mediocre, awful, fantastic, pretty, ugly, clean, dirty, wasteful, difficult, comfortable, valuable, worthless, useful, useless, important, evil, angelic, rare, scarce, poor, rich, lovely, disgusting, amazing, surprising, loathsome, unusual, usual, pointless
* شخصیت و احساسات:
نقل قول:
happy, sad, excited, scared, frightened, outgoing, funny, sad, zany, grumpy, cheerful, jolly, carefree, quick-witted, blissful, lonely, elated
* صدا:
نقل قول:
loud, soft, silent, vociferous, screaming, shouting, thunderous, blaring, quiet, noisy, talkative, rowdy, deafening, faint, muffled, mute, speechless, whispered, hushed
* مزه:
نقل قول:
sweet, sour, acidic, bitter, salty, tasty, delicious, savory, delectable, yummy, bland, tasteless, palatable, yummy, luscious, appetizing, tasteless, spicy, watery
* لمس (=حالت / احساس بساوشی - خصوصیات هر چیز از نظر لامسه مانند نرمی و زبری):
نقل قول:
hard, soft, silky, velvety, bumpy, smooth, grainy, coarse, pitted, irregular, scaly, polished, glossy, lumpy, wiry, scratchy, rough, glassy
* اندازه:
نقل قول:
heavy, light, big, small, tiny, tall, short, fat, thin, slender, willowy, lean, svelte, scrawny, skeletal, underweight, lanky, wide, enormous, huge, vast, great, gigantic, monstrous, mountainous, jumbo, wee, dense, weighty, slim, trim, hulking, hefty, giant, plump, tubby, obese, portly
* بو:
نقل قول:
perfumed, acrid, putrid, burnt, smelly, reeking, noxious, pungent, aromatic, fragrant, scented, musty, sweet-smelling
* سرعت:
نقل قول:
quick, fast, slow, speeding, rushing, bustling, rapid, snappy, whirlwind, swift, hasty, prompt, brief
* دما:
نقل قول:
hot, cold, freezing, icy, frigid, sweltering, wintry, frosty, frozen, nippy, chilly, sizzling, scalding, burning, feverish, fiery, steaming
* سن و قدمت:
نقل قول:
young, old, baby, babyish, teenage, ancient, antique, old-fashioned, youthful, elderly, mature, adolescent, infantile, bygone, recent, modern
* فاصله:
نقل قول:
short, long, far, distant, nearby, close, faraway, outlying, remote, far-flung, neighboring, handy
* شکل:
نقل قول:
round, circular, square, triangular, oval, sleek, flat, rotund, globular, spherical, wavy, straight, cylindrical, oblong, elliptical, zigzag, squiggly, crooked, winding, serpentine, warped, distorted
* صفتهای دیگر:
نقل قول:
full, empty, wet, dry, open, closed , ornate
* روشنی:
نقل قول:
light, dark, bright, shadowy, drab, radiant, shining, pale, dull, glowing, shimmering, luminous, gleaming
* رنگ:
نقل قول:
pink, red, orange, yellowish, dark-green, blue, purple, black, white, gray, brown, tanned, pastel
* زمان:
نقل قول:
early, late, morning, night, evening, everlasting, initial, first, last, overdue, belated, long-term, delayed, punctual
* ملیت / ریشه:
نقل قول:
lunar, northern, oceanic, polar, equatorial, Floridian, American, Spanish, Canadian, Mexican, French, Irish, English, Australian
* وابستگی (دین / عضویت در حذب سیاسی):
نقل قول:
Muslim, Christian, Jewish, Buddhist, Taoist, pagan, atheist
* جنس:
نقل قول:
glass, wooden, cloth, concrete, fabric, cotton, plastic, leather, ceramic, china, metal, steel
* هدف / منظور:
نقل قول:
folding, swinging, work, racing, cooking, sleeping, dance, rolling, walking
:Example
Several of the first two good big old square red neglected Jamaican stone houses or plantation houses fell down
* معرفهای پس از اسم:
از اونجايي كه در زبان فارسی ترتیب صفتها قطعی نیست صفتهای متعددی که ویژگیهای یک اسم رو بیان کنن ممکنه به هر ترتیبی بیان...
این ترتیب بیشتر به آهنگ صفتها برمیگرده... یعنی هر جوری که دلنشینتر باشه...
* ترجمه ۱: دو تا ساختمان کشتزاری خوب بزرگ قدیمی چھار گوش قرمز چشم پوشیده شده جامائیکایی
* ترجمه ۲: دو تا ساختمان کشتزاری قدیمی چھار گوش خوب بزرگ قرمز چشم پوشیده شده جامائیکایی
* ترجمه ۳: دو تا ساختمان کشتزاری قرمز جامائیکایی خوب بزرگ قدیمی چھار گوش چشم پوشیده شده
* ترجمه ۴: دو تا ساختمان چھار گوش جامائیکایی قرمز چشم پوشیده شده کشتزاری خوب بزرگ قدیمی
برای آگاهی بیشتر به مقالهی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مراجعه کنید...
حرف تعریف + اسم + قید
:ExampleThe winter in America
معرفهای پس از فعل:
ساختار اول:
فاعل + افعال کمکی غیر وجهی + Not + قید تکرار (تککلمهای) + فعل اصلی + مصدر یا اسم فعل + مفعول بیواسطه یا صریح + قید مکان + قید وصفی + قید زمان + قید تکرار (چندکلمهای مانند Everyday)
:Example
He does not often want to do his task at home quickly at night
ساختار دوم:
فاعل + فعل کمکی وجهی + Not + قید تکرار (تککلمهای) + فعل اصلی (به صورت مصدر بدون to) + مصدر یا اسم فعل + مفعول بیواسطه یا صریح + قید مکان + قید وصفی + قید زمان + قید تکرار (چندکلمهای مانند Everyday)
:Example
He could scarcely quit eating chocolates there happily yesterday
* نکتهی ۱: تمامی این صفتها لزوما نباید در یک جمله به کار بروند.
* نکتهی ۲: قیدها ممکن است به صورت یککلمهای یا عبارتهای حرف اضافهای باشند.
* نکتهی ۳: جای قیدهای مکان و زمان ممکن است در جمله با هم عوض شود.
* نکتهی ۴: منظور از وجه وصفی یا صفت فاعلی هم اسم مفعول و هم مضارع با مسندها و معرفهایشان است. معمولا آنها را حالات مختصر عبارتهای موصولی در نظر میگیرند.
«فهرست منابع»
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] .Wishon George E., Burks Julia M. Let’s Write English. Book (1). American book Company. pp. 54-55. New York. 1968
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ]
sepid12ir،pro_translator واقعا از توضيحاتتون ممنونم... يه دكمه تشكر پايين پست براي تشكر از شما خيلي كمه:20:
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يه قسمت ديگه ي ابهامات من مربوط به قسمت ساختار جمله است.ميخواستم بدونم بر چه مبنايي بايد گزينه ها را انتخاب كرد؟ من جواب بعضي سوالات را تنها حدس زدم يعني به نظرم ميامد كه جواب صحيح تري ست يعني هيچ دليلي كه بتونم بگم ساختار اين جمله غلطه پيدا نكردم! آيا كتابي هست تو اين زمينه كمك كنه ؟ يا تنها تجربه كار با زبان ميتونه تو جوابگويي اين جور سوالات موثر باشه ؟
کد:Sentence Structure
1-
1) Although Jack has taken many different types of medicine, but one medicine has had almost the same effect as another.
2) Although Jack has taken many different types of medicine, one medicine has had almost the same effect as the other.
3) Jack has taken many types of different medicines, although one medicine has had effect almost the same as the other.
4) Jack has taken many types of different medicines, although one medicine has had effect almost the same as another.
2-
1) The impact that would the new tuition fees have on student enrollment had not been studied before the report to the press was released.
2) The impact that the new tuition fees would have on student enrollment had not been studied before the report to the press released.
3) The impact that the new tuition fees would have on student enrollment had not been studied before the report was released to the press.
4) The new tuition fees had not studied the impact on student enrollment before the report released to the press.
3-
1) Regarded as more than human by some of his followers, many legends have grown up about Buddha.
2) Many legends have grown up about Buddha, who is regarded by some of his followers as more than human.
3) Some of his followers have grown up many legends about Buddha, that he is regarded as more than human.
4) Many legends have grown up by some of his followers about Buddha who regarded him as more than human.
4-
1) When my mother and I came to the United States, I experienced a move from which I felt that I would never recover.
2) I and my mother came to the United States when I experienced a move which from that I felt would never recover.
3) I experienced a move, when I and my mother came to the United States, which I never felt would recover.
4) When my mother and I came to the United States, I felt I experienced a move which never would I recover form.
5-
1) Most North American children begin to work at home, where they have daily or weekly responsibilities, such as washing the dishes and feeding the dog.
2) Where they have daily or weekly responsibilities such as washing the dishes and feed the dog, most North American children begin to work at home.
3) Where they have daily or weekly responsibilities, most North American children begin to work at home such as washing the dishes and feeding the dog.
4) Most North American children begin to work at home such as washing the dishes and feeding the dog, where they have daily or weekly responsibilities
سلام دوست عزيز ...نقل قول:
من اين سوالات رو فقط يكيش رو غلط زدم ... اونم اون سوال اتاق تاريك : دي بودش.
حتي يه رمزي هم واسه خودم گذاشته بودم كه شامل حروف اول نوع صفت بود. اما سر جلسه 2-3 بار تو دهنم مرور كردم ولي اصلا قاطي كردم و رفتم سوال بعد ( استرس داشتم شديد : دي )
ولي سوالاي امسال خيلي سخت بودش برام ( تا ريدينگ) ... من 4 سال گذشته رو كار كرده بودم ... اما امسال فقط 60 درصد زدم :41: . نميدونم اما شايد دليلش اين بود كه خيلي عربي خونده بودم و انگليسي كمي يادم رفته بود : دي. تا 2 روز قبل از كنكور داشتم عربي ميخوندم و 5 بار دوره كردم ( فكرش رو بكن ديگه آدم عرب ميشه : دي ). اما زبان هم اصلا نخوندم ... حتي يك كلمه از بريجيت گپ و اون كتاب 16 سال كانون نخوندم ( وقت كم آوردم و ميترسيدم عمومي ها فراموشم شه)
ولي سر جلسه تا رسيدم به قسمت ريدينگ خيلي خوب شدش ... تمام سوالات ريدينگ رو درست زدم به جز يدونه كه شك داشتم و نزدم.
اون متني هم كه در مورد كاستاريكا و اكو توريسم نوشته بود خيلي جالب بودش :20:.
زیاد معنا نمیده. شاید همون چیزی که آقای pro translator گفتن درست باشه. باید بیشتر تحقیق کنم درموردش.نقل قول:
یک سوال دیگه. توی جمله بعدی، in case of spill به چه معناست؟
it is no longer used because of its danger to water sources in case of spill.
ممنون
چه جالب!!! من هم ۶۰ درصد زدم!:20: سر آزمون اصلا حوصلهام نگرفت بخونم...:41:نقل قول:
هنگام نشت / در موارد نشتی چطوره؟نقل قول:
من سوال ۱۰۷ رو از روی معنیش زدم: او چند حلقهی الماس دارد که (معادل which که توی گزینههای دیگه وجود نداره...) ارزانترینشان هم...نقل قول:
اگه بعد از rings یه which هم میآورد گزینهی ۱ درست میشد... ولی چون which نداره (خوب باید یه که بیاره دیگه!) گزینهی ۳ درست میشه... چون گزینههای دیگه which یا that ندارن...
نمیدونم که تونستم درست منظورم رو برسونم یا نه؟:13:
[QUOTE]سوال یک.نقل قول:
1-Although Jack has taken many different types of medicine, but one medicine has had almost the same effect as another.
2) Although Jack has taken many different types of medicine, one medicine has had almost the same effect as the other.
3) Jack has taken many types of different medicines, although one medicine has had effect almost the same as the other.
4) Jack has taken many types of different medicines, although one medicine has had effect almost the same as another.
به نظر من مشکل اساسی دو جمله ی آخر اینه که effect قبل از the same اومده... در صورتی که وقتی قراره same as در جمله ای بکار بره، اسم باید بعد از same قرار بگیره: I was born in the same hospital as her / I get the same pay as her
....
سوال دو.
1) The impact that would the new tuition fees have on student enrollment had not been studied before the report to the press was released.فرم جمله ی مجهول را باید در ذهنتون در نظر بگیرید و ببینید در کدوم به شکل استاندارد استفاده شده.
2) The impact that the new tuition fees would have on student enrollment had not been studied before the report to the press released.
3) The impact that the new tuition fees would have on student enrollment had not been studied before the report was released to the press.
4) The new tuition fees had not studied the impact on student enrollment before the report released to the press
Obj+ was/were/+ p.p+ the rest of the sentence
The house was given to his brother
بنابراین جمله ی صحیح میشه: the report was released to the press
...
سوال سه.
1) Regarded as more than human by some of his followers, many legends have grown up about Buddha.
2) Many legends have grown up about Buddha, who is regarded by some of his followers as more than human.
3) Some of his followers have grown up many legends about Buddha, that he is regarded as more than human.
4) Many legends have grown up by some of his followers about Buddha who regarded him as more than human.
سوال سوم را به طور ناخودآگاه میتونم بگم. نمیدونم در قالب چه گرامی بگم...
چون مشکل اساسی این جمله ها بار معنایی اشتباهی هست که بخاطر قرار نگرفتن لغات و جمله ها در جای مناسبشون پیش اومده و از این جهت توضیحش کمی سخته.
در واقع در مورد این سوال از طریق معنا میتونین به نتیجه برسین...
...
سوال چهار.
1) When my mother and I came to the United States, I experienced a move from which I felt that I would never recover.گزینه ی دو و سه مشخصه که اشتباه ِ! همیشه شخص دیگه و بعد خودت: My mother and I/ Sarah and I
2) I and my mother came to the United States when I experienced a move which from that I felt would never recover.
3) I experienced a move, when I and my mother came to the United States, which I never felt would recover.
4) When my mother and I came to the United States, I felt I experienced a move which never would I recover form.
و اما گزینه ی چهار ، from حرف اضافه recover هست و معمولا" در چنین جمله هایی حرف اضافه قبل از which میاد.
مثال میزنم حرف اضافه ی فعل live ، in هست، بنابراین بخوایم مثالی بزنیم:
there are many buildings in this stress, the building in which we live is much more expensive than the other buildings
البته امیدوارم در مورد این سوال اشتباه نکرده باشم :46:
...
سوال پنج.
1) Most North American children begin to work at home, where they have daily or weekly responsibilities, such as washing the dishes and feeding the dog.
2) Where they have daily or weekly responsibilities such as washing the dishes and feed the dog, most North American children begin to work at home.
3) Where they have daily or weekly responsibilities, most North American children begin to work at home such as washing the dishes and feeding the dog.
4) Most North American children begin to work at home such as washing the dishes and feeding the dog, where they have daily or weekly responsibilities
این سوال هم تنها و تنها از طریق معناست که میتونین به جمله ی صحیح پی ببرین
اگه دقت کنین میبینین از لحاظ دستوری با جمله ها بازی نشده تنها با جابجایی جمله ها، و پس و پیش کردن آنها معنا را از جمله گرفته ، بنابراین انقدر باید رو متن تسلط پیدا کنید تا از پس این تیپ سوالها بر بیاین.
....
در مورد سوالی که پرسیدی به نظر من بیشتر تجربه است. و تکرار و تمرین
موفق باشید:11:
نقل قول:
I assume it means "partial load" rather than "full load". r
واسه تلفظ درست اول اسم من دیدم Dj مینویسن... مثل Djawadi...نقل قول:
دوستان کسی می دونه این اموزش زبانی که بی بی سی فارسی نشون میده
اسمش چیه و در چه سطحی هست
می خواستم اگر خوبه دانلود کنم و استفاده کنم
Dear friends,
I was wondering if you could help me to find some articles on the symbols of blessing in different countries and religions
I'd really appreciate that
:11:
نقل قول:
Not much success in finding what you want! any way, here's one
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
I think we hardly can find articles around this topic in English, maybe searching in the target language would help
نقل قول:Merc Kurosh
I myself found this site, hope it helps me :31:l
کد:http://symboldictionary.net/?s=bless
نقل قول:
Here are some more:
کد:http://www.thespiritofwater.com/SacredSymbolUses.htm
کد:http://www.catanna.com/symbols.htm
کد:http://www.shannonthunderbird.com/symbols_and_meanings.htm
کد:http://www.paranormality.com/amulets_talismen_charms.shtml
کد:http://www.world-mysteries.com/awr_7.htm
کد:http://www.soulfulliving.com/april02features.htm
کد:http://odinsvolk.ca/O.V.A.%20-%20SACRED%20SYMBOLS2.htm
کد:http://www.wizards.com/default.asp?x=dnd/4ex/20080902b
کد:http://www.tip.it/runescape/?rs2item_id=3243
کد:http://www.shreedarshan.com/holy-symbols.htm
Also try "Symbols", "Coat of arms" and "Swastika" and follow the linksکد:http://www.tip.it/runescape/?rs2item_id=3243
با سلام به همه دوستان
من امسال کارشناسی ارشد قبول شدم
می خوام تا دو سال آینده تافل یا IELTS بگیرم برای دکترا
تا حالا هیچ کلاس زبانی نرفتم
مکالمه افتضاح ولی رایتینگ و لیسنینگ بدک نیستم
اگه دوستان موسسه خوبی سراغ دارن راهنمایی کنن
باتشکر
سلام
خیلی وقته که به زبان علاقه پیدا کردم و چند باری هم به صورت تست سر کلاس های کانون های مختلف رفتم اما هیچ کدوم برام جذاب نبودند
شاید به این دلیل که پروسه ای کسل کننده یا روش تدریس نادرست و فراینده یادگیری خیلی طولانی داشته باشند
در نظر داشتم خودم به صورت خوداموز شروع به یاد گیری زبان کنم اما خوب هر چیزی یه پروسه و مراحلی داره و فکر نمی کنم که به این سادگی ها که امروزه رواج پیدا کرده باشه
بیشتر علاقه من در بخش مطالعه کتاب هست و در حال حاضر نیازی به نوشتن یا صحبت کردن ندارم و نمی خواهم وقتم رو در این دو ضمینه قرار بدهم
امیدوارم دوستان بنده رو از تجربه ها و راهنمائی های خودشون بهرمند کنند
ممنون
نقل قول:
به نظر من بهترین راه واسه شما یه روشی هست که خود من ازش جواب گرفتم ( اگه با نکات ابتدایی زبان آشنایی داری از این روش استفاده کن )
یه بازی که بهش علاقه داری رو انتخاب کن با یه برنامه ای مثل Fraps از قسمت های مختلفش فیلم بگیر و بد سعی کن جمله هایی که میبینی رو ترجمه کنی و به هر لغت و کلمه ناشناسی برخورد کردی یه جا یاداشت کنی و سعی کنی حفظش کنی ...
من هنوز هم خودم از این روش استفاده میکنم . هم لذت بخشه هم خیلی کمک میکنه به یادگیری .
برای پیشوندها و پسوند های اسم ساز و صفت ساز و قید ساز مثل ful,less,ment,ship,ly,en,y,ness و ... قاعده ای وجود داره یا باید هر کلمه یا فعلی رو پسوندی رو که بهش اضافه میشه رو هم حفظ کنیم؟
منظورم اینه که مثلا برای هر کلمه از کجا بفهمیم برای تبدیل شدن به مثلا صفت کدومیک از پسوندها رو می گیره یا اصلا می گیره یا نه؟
همه کلمات و صفات و افعال پسوند می پذیرن یا فقط بعضی هاشون می گیرن؟
نقل قول:در کنار جواب دوستمون شاید این چند تاپیک هم بتونه کمکتون کنه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بله باید حفظ کنید، قاعده و قانونی براش نیست ...نقل قول:
تکرار و تمرین...
فکر نمیکنم همه ی افعال پسوند پذیر باشن.
سلام
ترجمه دو تا عبارت هست که کلافم کرده. معادل فارسی براش پیدا نکردم که بتونه مفهموم را برسونه
من دو تا عبارت را میگم، تعیفشون را هم میگم، شما پیشنهاد بدید بهترین معادل فارسی براشون چی هست
Power train
به ترکیب یک منبع و یک مبدل قدرت توی یک ماشین میگن power train مثلا ترکیب تانک بنزین و موتور ماشین میشه یه power train (یا موتور الکتریکی و باتری توی ماشینای برقی)
Drive train
به مجموع همه ی Power trainهایی که توی یه دونه ماشین به کار برده میشن، میگن Drive train
چه معنی ای برای این دوتا پیشنهاد میکنید؟:19:
(مکانیک) رانشگر (دستگاهی که نیروی چرخشی موتور را به چرخها انتقال میدهد)نقل قول:
قوای محرکه هم شنیدهام...
اگه ممکنه معنی دقیق این فعلی که صرف شده رو بگید . در مورد زمان افعال مجهول بودن استمراری بود و.. اطلاع دارم متاسفانه تو معنی کردن به فارسی بد جوری بعضی هاشون رو مثل هم معنی میکنم و گیر می کنم فقط معنی دقیق کفایت می کنه.همه رو به اول شخص معنی کنید .تشکر
will have offered
will have been offering
will be offered
will be offering
will have been offered
have been offering
had been offering
have been offered
had been offered
was offered
was being offered
am offered
am being offered
خب این وسط ما باید فرق مجهول و معلوم رو به خوبی بشناسیم و بتونیم این دو رو از هم تمیز بدیم تا قادر باشیم درست ترجمه کنیم ...نقل قول:
چون گفتید اول شخص، همه رو با I میارم براتون ...
واسه زمان آینده هم، مثلاً next friday رو در نظر میگیریم ...
I will have offered یعنی مثلاً (تا) جمعهی آینده همین موقع، من این پیشنهادی که ازش حرف میزنیم رو دادهام (کار تموم شده)
will have been offering یعنی اون زمان، من مدتی است که دارم پیشنهاد خودم رو ارائه میکنم ... یعنی این ارائه کردن پیشنهاد از مدتی قبل در آینده شروع شده (مثلاً از پنجشنبهی آینده) و تا زمانی که مد نظرمون هست، ادامه یافته ... این زمان کمی در فارسی مهجوره ...
will be offered مجهول محسوب میشه، چون از قاعدهی be + past participle پیروی میکنه ... معنیش هم میشه مثلاً جمعهی آینده فلان پیشنهاد به من خواهد شد. یعنی یکی میاد به من این پیشنهاد رو میده ...
will be offering اما برعکس جملهی قبلی، معلومه ... یعنی جمعهی آینده من در حال دادن پیشنهاد خواهم بود.
will have been offered هم مشابه مورد اول، اما به صورت مجهول هست ... یعنی تا همین لحظه در جمعهی آینده، به من فلان پیشنهاد شده است. مثلاً میگیم تا فلان روز دیگه فلانی پیشنهادش رو به من داده !! (این داده در واقع همین زمان مورد بحث هست)
have been offering دیگه از آینده جدا میشه ... میگه مثلاً من طی سه سال اخیر داشتم این پیشنهاد رو به فلانی میدادهام. یعنی ممکنه الان هم ادامه داشته باشه این پیشنهاد دادنه ... جمله معلوم هست.
had been offering مشابه مورد بالا هست، فقط زمانی استفاده میشه که دو کار در گذشته رو پشت سر هم بخوایم بیاریم، در این صورت، کار اول به صورت بعید و با had آورده میشه ...
مثال: Before my project's being accepted, I had been offering it for more than 3 years
یعنی قبل از اینکه پروژهی من مورد قبول واقع بشه، من سه سال بود که داشتم طرحم رو ارائه میدادم.
ما در این حالت دو تا کار داریم، یکی مورد قبول واقع شدن، یکی ارائه دادن، مشخصه که ارائه دادن قبل از کار اولی بوده، در نتیجه به صورت بعید و با had استفادهاش میکنیم ...
have been offered سادهتر از موارد بالاست: به من پیشنهاد شده است (در زمان گذشته، اثرش تا حال باقی مونده).
had been offered هم مثل قبلی، فقط در زمان بعید: به من پیشنهاد شده بود ... (این هم معمولاً با یه کاری که نسبت به این تأخر داره، میاد)
was offered که خیلی ساده است: به من پیشنهاد شد که ...
was being offered داشت بهم پیشنهاد میشد که ... (یعنی تو اون بازهی زمانی، پیشنهادی بود که داشت به من ارائه میشد ...)
am offered : به من پیشنهاد شده (در حال حاضر، صحبت در مورد حاله). میشه این جوری هم گفت که: پیشنهادی دارم مبنی بر اینکه ...
am being offered هم میگه در حال حاضر داره پیشنهادی به من ارائه میشه که ...
باز هم سوالی بود مطرح کنید.
واقعا از وقتی که گذاشتی بینهایت ممنونم کامل در جریان مجهول بودن و استمراری بودم افعال هستم فقط نمی دونم چرا انقدر تو ترجمه فارسیش موندم ..شاید دلیلش اینه که جمله تو انگلیسی از فاعل شروع می شه بعد فعل اخر قید زمان ولی اینا از اخر معنی می شه تا برسه به فعل ..راحی هست که بشه مثلا وقتی فعل will have beeen offering or have been offering رو اول جمله می شنویم بتونیم هم زمان معنی فعل رو داشته باشیم تا به قید و .. برسیم؟
واضح تر بگم شما خیلی به فارسی روون و عامیانه ترجمه کردین به فارسی غیر روون ترجمه اگه می کردین برای من راحت تر بود..بزارید منظورم رو با مثال بگم مثلا
was offering رو من معنی می کنم = بودم در حال پیشنهاد کردن ...... روون فارسیش می شه داشتم پیشنهاد می کردم..
یا am offering هستم در حال پیشنهاد کردن
had offered پیشنهاد کرده بودم
به نظرتون امکانش هست بقیه زمان هایی که بالا نوشته شده رو هم به همین منوال ترجمه کرد؟؟ یعنی فقط خود فعل ترجمه بشه و به صورت تکه تکه بدون قید زمان؟؟
اگه زحمتی نمی شه این کارو برای من بکنید یک دنیا ممنون می شم.
خواهش میکنم دوست عزیز ...نقل قول:
خب ترجمهی تحتاللفظیش رو به خودتون واگذار کردم، چون اونایی که امکان ترجمه تحتاللفظی رو دارن، ساده هستند و بعضیا هم که کلاً در فارسی ترجمه نمیشن ...
با این حال، چشم :
will have offered
پیشنهاد داده خواهم بود (عجیب غریبه تو فارسی! اما تحتاللفظیه دیگه !)
will have been offering
معادل خاصی به ذهنم نمیرسه (میشه در آینده پیشنهاد میدادهام!)
will be offered
پیشنهاد خواهد شد
will be offering
در حال پیشنهاد دادن خواهم بود
will have been offered
پیشنهاد داده خواهد شد
have been offering
پیشنهاد میدادهام
had been offering
پیشنهاد داده بودهام
have been offered
پیشنهاد شده است
had been offered
پیشنهاد شده بود
was offered
پیشنهاد شد
was being offered
داشت پیشنهادی میشد
am offered
پیشنهادی شده
am being offered
دارد پیشنهادی میشود
خیلی خیلی ممنون اقا کوروش..شرمنده اگه سرتو درد اوردم
این سوال رو هم قبلا یادداشت کرده بودم که بپرسم
great deal این اصطلاح چه معنی می ده..البته به جز معامله یا دادوستد عالی ..
مثلا در این جمله he has been seeing great dead of her lately
سلامنقل قول:
بنده قراره این دوتا اصطلاح را جداگانه به کار ببرم
این که گفتید مال کدوم بود؟
جوری باشه که از هم قابل تشخیص باشن! قرار نیست برای هردوش یک معنی را به کار ببرم
نمیخوام از دیکشنری ها چیزی پیدا کنید. خودتون چی چیشنهاد میکنید؟
من هر چی می گردم فرقی بین این دو تا اصطلاح پیدا نمیکنم... هر دو تا شون یکیان...نقل قول:
شما اگه رانشگر رو توی گوگل بنویسین Powertrain رو از توی ویکیپدیای انگلیسی پیشنهاد میکنه!
کد:http://en.wikipedia.org/wiki/Powertrain
کد:http://en.wikipedia.org/wiki/Drivetrain
سلامنقل قول:
همونطور که گفتم کاری به گذشته ندارم که این ها چی ترجمه میشدن! بله! تو بحث ها کلی این ها یکی ترجمه میشدن! ولی توی چیزی که من دارم ترجمه میکنم نمیشه یکی ترجمشون کرد! بعید میدونم معادل فارسی اصلا برای اینا وجود داشته باشه، به خاطر همین گفتم خودتون پیشنهاد بدید! بابا، منابع را بی خیال بشید!خودتون دوتا معنی جدید پیشنهاد بدید، از ذهن خلاق خودتون استفاده کنید:دی! من قبولتون دارم :دی!
مثلا تو این چند جمله که اصلا نمیشه این دو را با یک معنی به کار برد:
The drive train of a vehicle is defined as the aggregation of all the power trains. A hybrid vehicle drive train usually consists of no more than two power trains.More than two power trains will makethe drive train very complicated.
این جا رو چک کن:نقل قول:
کد:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D8%AF%DB%8C%D8%A7:%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C_%DB%B2#DRIVETRAIN_.DB.8C.D8.A7_POWERTRAIN
تفاوت idiom و expression و Phrase چی هست ؟؟
بخواهم بگم اسم پدر بزرگ مادریت چیه چی باید بگم ؟
نقل قول:
What is your maternal grandfather name
پدری رو هم میگن
paternal grandfather/ mother
.