و گـر مـیــل خـزان داری نگـاهـی جـانـب ما کـن اگر خواهی که گـُل بـیـنی رُخ خـود را تماشا کن
Printable View
و گـر مـیــل خـزان داری نگـاهـی جـانـب ما کـن اگر خواهی که گـُل بـیـنی رُخ خـود را تماشا کن
همچو گل ، ناف تو برخنده بريده ست خدا-------------- ليك امروز ، مها ، نوع درگر مي خندي
باغ با جمله درختان ز خزان خشك شوند ------------- زچه باغي تو كه همچون گل تر مي خندي ؟ " مولوي "
.به فراقی عاشقانه دلم از خودم گرفته
. وبه شوق عطر شانه، دلم از خودم گرفته
. دم در نگاه خود را به ره تو می کشانم
. تو بیا، بیا به خانه، دلم از خودم گرفت
حميد قاسمي
ی مروت شد تبر با ريشه ها
آنچنانکه خشم با انديشه ها
خصم جهل آلود بنیان برفکن
گردن ما میدهد بر تیشه ها
عبدالرضا-م عاکف
طبیب دردمی، درمان نخواهم
خراب عشقم و سامان نخواهم
هزاران دفعه با خود عهد کردم
به پای عشق حتی جان نخواهم
هميشه حرفهای ساده ای بود
هميشه حرف بود و وقت محدود
ولی وقتی که رفتی باورم شد
که ديگر آخرين فرصت همين بود
پريسا غضنفری
يک شب تو بيا سراغ بی خوابيهام
يک گريه بچين ز باغ بی خوابيهام
تنها تو شبی بياد من باش، همین!
تا شعله کشد چراغ بی خوابیهام
حس نفست، گرمی سرمای من است
لمس بدنت،وسعت گرمای من است
این روشنی چشم پر از رِوًيايت
فانوس غزل نمای شبهای من است
بی مروت شد تبر با ريشه ها
آنچنانکه خشم با انديشه ها
خصم جهل آلود بنیان برفکن
گردن ما میدهد بر تیشه ها
هر که او ارزان خردارزان دهد گوهری طفلی به قرصی نان دهد
چرا از مثنوی غافل شدی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!