WARNING: خطر لو رفتن داستان بازی، کسایی که بازی نکردن نخونن ! ! ! ! !
سلام دوستان امروز خدا ترین چپتر رو آماده کردن چپتری که ویتو عضو خانواده میشه !!!!
چپتر 9 (6 می)
محتوای مخفی: چپتر 9
آپارتمان ویتو
ویتو با صدای زنگ تلفن بیدار میشه و جو پشت خط هستش و میگه که یه مشکلی پیش اومده یه تفنگ بردار و بیا بار .
تو بار
ادی میگه من میخوام تورو به کارلو فالکون( یکی از روئسای مافیا ) معرفی کنم . فالکون از ویتو میپرسه که نظرت در مورد لوکو چیه ؟؟ ویتو جواب میده : لوکو یه عوضیه که سعی کرد ازم پول بدزده و منو انداخت زندان .
فالکون میگه که لوکو می خواد یه کاری بر علیه ما انجام بده و ما هم باید قبل از اینکه کاری بکنن ما یه کاری بکنیم. ادی بقیشو بهت توضیح میده .
بعد از رفتن فالکون ادی میگه چند نفر از اعضای ما دیشب دزدیده شدن و ما هم فکر می کنیم که لوکو پشت این جریانه !! و اگه افراد ما حرف بزنن کار ما ساختست !!!
ویتو میگه از من چی میخوایید ؟؟ ادی جواب میده تو باید لوکو رو دنبال کنی و ببینی که واقعا لوکو پشت این جریانه یا نه ؟؟ و اگه پشت این جریان بود لوکو رو بکش و افراد مارو ازاد کن .
جلوی مخفیگاه لوکو
ویتو میگه انگار ادی راست میگفت و لوکو پشت این ماجراست! حالا باید یه راحی پیدا کنم که برم تو .
ویتو از یه مرده که داشته ماشینشو تعمیر میکرده میپرسه که چجوری میشه وارد ساختمون بشم و مرده هم دلیلش رو میپرسه و ویتو هم میگه سگم فرار کرده و رفته اون تو !! مرده میگه بزار دو چیز رو بهت بگم اول اینکه تو اصلا تو دوروغ گفتن مهارت نداری و دوم اینکه اگه سگت کلید نداشته باشه تنها راهی که میتونه وارد ساختمون بشه از طریق فاضلاب هستش !!!
تو قصاب خونه یا هرچی که اسمشو میخوایید بزارید !!
لوکو داره داد می زنه که پولهای فالکون کجاست ؟؟ یارو هم میگه من فقط حسابدار فالکون هستم !! لوکو میگه این بوی گند ( بوی لباس ویتو که تو فاضلاب گلاب کاری شد ) از چیه و چشمش به ویتو میخوره !! ویتو میگه که فالکون منو فرستاده و خودمم واسه این اومدم که انتقامم رو به خاطر اینکه منو انداختی زندان ازت بگیرم . لکو: پس داری برای فالکون کار میکنی هان ؟؟ اگه میدونستی تو چه درد سرس افتادی ترجیح میدادی تو همون زندون می موندی !!!
توی بار
ادی میگه چرا یه حموم نرفتی ؟؟ ویتو هم در مورد اتفاقی که افتاده توضیح میده بعد ادی میگه که برو لباست رو عوض کن و برگرد.
بعد از عوض کردن لباس- توی بار
جو و ادی توی بار هستند و به ویتو میگن فالکون خانواده رو امشب جمع میکنه تا تو و جو رو به خانواده معرفی کنه و شما هم عضو خانواده بشید .اما قبلش یکی میخواد باهات حرف بزنه . لیو گلانته اونطرف تو بار نشسته و ویتو هم از لیو به خاطر اینکه از زندان آزادش کرده تشکر میکنه و لیو میگه که من فقط به دومین قولم عمل کردم و ویتو ازش میپرسه اولیش چی بود لیو میگه معرفی تو به خانواده !!
طبقه بالا
ادی میگه این اتفاق فقط یه بار تو زندگی میفته پس مواظب رفتارتون باشید و به جو میگه تو اول بیا تو !!
بعد از چند - ساعت توی اتاق
فالکون ویتو رو معرفی میکنه و به ویتو میگه : این خانواده یه رازه و تو به این خانواده اومدی چون ما تورو انتخاب کردیم.این خانواده برای دنیای بیرون وجود نداره !! این خانواده از خانواده خودت هم مهمتره ، از خدا و از کشورت هم باید مهمتر باشه !! اگه من بگو که برادرت رو بکش باید بکشیش و حالا انگشتی که باهاش شلیک میکنی رو نشون بده.
انگشت ویتو رو میبرن و به ویتو هم میگن که قسم بخوره که اگه به خانواده خیانت بکنه روحش تو جهنم بسوزه !!! ( این همه آدم کشته و خانواده رو به خدا ترجیح داده روحش نمی سوزه !!؟؟؟ اگه خانواده رو لو بده میسوزه ؟؟!!! )
بعد خود ویتو توضیح میده که بعد از انجام این همه کار خطر ناک بالاخره حس میکرده که داره آدم مهمی مشه .
خلاصه چپتر های دیگه در امضام هستش
پایان چپتر 9