درمدرسه از حیاطمان کم کردند
ازفرصت ارتباطمان کم کردند
رفتیم به هم عشق تعارف بکنیم
ازنمره انضباطمان کم کردند
Printable View
درمدرسه از حیاطمان کم کردند
ازفرصت ارتباطمان کم کردند
رفتیم به هم عشق تعارف بکنیم
ازنمره انضباطمان کم کردند
یک نفر مست پیش می آید
کوزه در دست پیش می آید
چه کسی گفته عاشقی جرم است
اتفاق است پیش می آید
دیشب غزلی سرود عاشق شده بود
بادست و دلی کبود عاشق شده بود
افتاد. شکست .زیر باران پوسید
آدم که نکشته بود عاشق شده بود
شب تاریک و سنگستان و مو مست
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگه دارنده اش نیکو نگه داشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
-بابا طاهر
اندر دل بیوفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
-مولانا
ساعتی میزان اینی ساعتی میزان آن
یک نفس میزان خود شو تا شوی موزون خویش
در مرام ما رفیقان نیست رسم ترک دوست
عهد با هر که ببستیم جانمان تقدیم اوست
من ازمودم مدتی بی تو ندارم لذتی
کی عمر را لذت بود بی ملح بی پایان تو
روزي اگر غمي رسدت تنگدل مباش
رو شكر كن مبادا كه از بد بدتر شود
حافظ
دل چو خالی شود از عشق به دورش اندازش
شیشه بی باده چو گردید شکستن دارد
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چوجان خویشتن دارم