خب اینی که گفتید برای ادم هایی بود که باهاشون رو درواسی داریمنقل قول:
ولی اگر رفیق ادم بگه چه هیکل ردیفی داری که بهش نمیگیم شما لطف داری
پس چی باید بگیم؟
Printable View
خب اینی که گفتید برای ادم هایی بود که باهاشون رو درواسی داریمنقل قول:
ولی اگر رفیق ادم بگه چه هیکل ردیفی داری که بهش نمیگیم شما لطف داری
پس چی باید بگیم؟
خب رفیق ادم که باهاش تعارف ندارین که!بگین بله نتیجه همت کردن و باشگاه رفتنه توام همت کن بورو!نقل قول:
یا یه ژست بگیرین بگین بله دیگه ما اینیم!
حسودیت میشه؟ : دینقل قول:
بهتره بحث رو با شوخی پیش ببریم، مثلا بگیم : انگار واجب شد یه اسپند واسه خودم دود بدم : ) :pنقل قول:
درود به همه . دوستان اگه کسی به شما علاقه داشته باشه ولی شما نخواید با اون طرف دوست بشید یا مثلا اگه بخوایم درخواست دوستی اش را رد کنیم چی باید بگیم ؟!
مخصوصا طرف جنس مخالف ما باشه :n02:
سئوال جالبیه.همچین اتفاقی یه بار برای من تو دانشگاه افتاد.جریان از این قرار بود ک دوست من با یه دختره دوست بود...بعد از مدتی دوستم بهم گفت ک دوست.دوست دخترش از من خوشش اومده و میخواد ما دوتارو با هم دوست کنه.نقل قول:
از اونجایی ک من اصلا از اون سبک رابطه ها خوشم نمیاومد گفتم نه...دوستم گفت خودتو لوس نکن و از این حرفا...منم گفتم یه کلام بهش بگو نه...دوستم جریانو بهش گفته بود واونم گفته بود میخواد حضورا با من حرف بزنه
منم مثل شما مونده بودم چطوری تو روش بگم نه ک بهش بر نخوره....همدیگرو دیدیم و کمی صحبت کردیم بعد بهم گفت رو پیشنهادم فکر میکنی...؟
گفتم...دوستی ما یا باید دوستی معمولی باشه و یا هدفمون ازدواج...اگه دوستی معمولیه ک م اصلا خوشم نمیاد و اگرم بحثتون ازدواجه من حالا حالاها شرایط ازدواج رو ندارم و پس نتیجه میگیریم این رابطه از همین الان شکست خوردس:n05:
وقتی اینو گفتم بنده خدا جا خورد و گفت باشه و رفت و بعدا به گوشم رسید ک خیلی از این حرفم خوشش اومده و به بقیه گفته حمید با بقیه پسرای این دوره و زمونه فرق داره:n02:
ممنون :n16: دقیقا همین موضوع برای منم پیش اومده و به احتمال زیاد باز پیش خواهد آمد :n02: درست مثل قضیه شما ، دوست دوست دختر دوستم (:n02:) به دوستم گفته بود که من را با مرتضی ( یعنی من ) آشنا کن اونم قبول کرده بود و اومده بود به من گفته بود منم گفتم که اول بزار خودشو ببینم بعد نظرمو میگم :n02: خلاصه دختره اومد و من خوشم نیومد و نمیدونستم چطوری بهش بگم ، ولی هرطور شد گفتم و دختره ناراحت شد و رفت ..... بعد از اون هرموقع دیدمش یه طوری نگاه میکرد که انگار . . . :n02: الان هم تقریبا همین موضوع داره پیش میاد یعنی بازم یکی از دوستان من تو دانشگاه گیر داده که من باید تو رو با این دختره آشنا کنم .نقل قول:
حالا نمیدونم ایندفعه چطوری عکس العمل نشون بدم تا قضیه قبلی پیش نیاد ؟!
همجنس که علاقه مند نمیشه:دینقل قول:
روش آقا حمید خیلی خوبه ولی اگه فکر میکنین طرف سریش میشه راحت بگین با یه نفر دیگه رابطه دارین
بچه ها من یه مشکل دارم نخندین :دی
من تو یه سری از جمع ها خیلی زیاد حرف میزنم اصن نمیتونم این فک لامصبو ببندم : دی
مثلا تو کلاس تو دانشگاه به طور متوسط هفته ایی 2-3 بار از کلاسا میندازنم بیرون استادا :| :n02:
یه بار یه استادم گفت این همه حرفو از کجات درمیاری :|
البته تو یه سری از جمع ها هم خیلی ساکتم
حالا نظرتون چیه ؟ اصن مشکلیه این که بخوام نگرانش باشم؟
پاسخ ۴۹۰# : هر بار که میخوای پر حرفی کنی به این فکر کنن که بقیه تو دلشون چی بهت میگن! چون هیچس از پر حرفی خوشش نمیاد. یا فکر کن الان اگه این حرف رو نزنم چه مشکلی پیش میاد؟!
دوستان من یه مشکلی دارم.........
وقتی دارم با دوستان هستم حالت عادی صحبت میکنم....... ولی وقتی بخوام یکم رسمی حرف بزنم لوسی میشه !! :n13:
صدام نازک میشه !! لحنم عوض میشه !!! اگر بخوام رسمی و بدون لوسی حرف بزنم میشه مدل عصبانی ها !!! چی کار کنم ؟!؟!؟!
سلامنقل قول:
میتونی بری جلوی اینه وایسی و تمرین بکنی فرض کن یک شخص محترم جلوت هست .
وقتی میخوای حرف بزنی اضطراب به خودت راه نده
و سعی کن عادی باشی:n16:
من فکر میکنم این تصور اشتباهیه که خودتون داریننقل قول:
برای کسی نمیشناسیدش اصلا لوس نیست!
کسی بهتون گفته؟ یا خودتون حس میکنید؟
جديدن اگر دقت كرده باشيد تو هر جلسه رسمي و يا نيمه رسمي يا براي كلاس يا هر چيز ديگه نصف كلامي كه از دهان خارج ميشه به زبان انگليسي گفته ميشه و يا جوري صحبت ميشه كه به لحجه انگليسي باشه ، اخه خواهر و برادر من اين چه مدي هست از خودتون دراورديد يه جاهايي ادم كم مياره و اره از معادل انگليسيش كمك ميگيره نه اينكه واژه انگليسيا بيشتر از فارسيتون باشه همه كه استاد زبان نيستن جديدا فرانسوي هم به كار ميبرن ...
حالا اگر يكي اصطلاح و واژه غير فارسي به كار برد كه طرف نميدونه منظور يا معنيش چي هست بايد چه عكس العملي داشته باشه يه جوري ضايع هست و بايد فقط به طرف نگاه كني يا لبخندي بزني كه ...
سلام دوستان یه سوالی داشتم
این مشکلی که میگم در ارتباط با همسایه های آپارتمان هستش راستش خوب من حس میکنم بعضی هاشون دارن از خوبی آدم سوء استفاده می کنند یعنی مثلا یکی از همسایه ها برداشته یکی از اتاقاش رو جوری که به نظر میاد کارگاه کارش کرده و روزها توی ساعت های مختلفی صدای اره و کوبیدن و ... میاد بعضی وقتا بیشتر بعضی وقتا کمتر از اونجا که من آدم حساس تری هستم برای همون چند بار اول که دیدم این طوریه به خانواده گفتم بزارید بهشون بگم که کمتر سر و صدا کنند ولی گفتند ول کن شاید دیگه تکرار نکنن و یا میگن حالا بزار بعدم خومدمون باهاش حرف میزنیم و ...
یا در مورد یکی دیگه قبلا که هوا گرم تر بود در واحدش رو باز میزاشت و صدای تلویزیونش آدم رو کر میکرد اما بازم به من میگفتن کوتاه بیا عب نداره نمیدونم بچه کوچیک دارن و ...
یا یکی دیگه از همسایه ها روغن موتورش داره میریزه روی زمین و من میخواستم همون بار اول بهش تذکر بدم اما باز گفتم قبلش به خونه بگم که باز اونا گفتن بزار خودمون میگیم
کلا این موضوع ها برای من داستان شده و سوالم اینکه واقعا باید سریع همون بار اول بهشون تذکر داد و یا باید هی بیخیال شد یا اصلا باید هی کوتاه بیای و ...
راستش با خودم فکر میکنم اول اینکه اگر خودشون باشن سریع میان میگن و دوم هم حق دارم ولی باز اگرهر بار میگم بزار به جای خودم خانواده بگن برای اینکه یکی میگم شاید به عنوان بزرگتر بهتر باشه اونا بگن تا من یکی اینکه میترسم یه دفعه درگیری پیش بیاد و ...
میشه راهنمایی کنید .
ممنون
ببین هر مسئله ای رو نباید گفت.اگر هر روز بخوای به همه تذکر بدی دیگران تحریک میشن که راه میری هم ازت اتو بگیرند
مثلا اون روغن ماشین رو به نظر من باید بی خیال شد.
در مورد اون کارگاه هم اول مطمئن بشو کارگاه هست یا نه.شاید مثلا برای مدرسه یا دانشگاهشون دارن چیزی درست میکنند.شاید میخوان کابینت نصب کنند.اگر دیدی واقعا کارگاهه باید بری و تذکر بدی.
در مورد صدای تلویزیون هم باید تذکر بدی.حالا اگر بچه ی کوچکی دارن مثلا میتونی به بهانه دیدن بچه بری و بگی دیروز اخبار میگفت مثلا صدای بلند باعث سرطان گوش میشه ها حیفه این طفلکی اذیت میشه
ببین دوست من متاسفانه بعضی از ساکنین اپارتمان یکم فرهنگشون پایینه شما نه میتونی اونارو تغییرشون بدی ونه میتونی خودتو باهاشون وفق بدی!!نقل قول:
اینکه میگی بلندی صدا اذیتت میکنه درسته باید بهشون تذکر بدین اما نه شما به پدر یا مادرتون بگین! چون اونا به عنوانه بزرگتر هم احترامشون حفظ میشه هم نمیتونن دلیل بی منطق براشون بیارن!اما اگه شما بگین ممکنه اینجوری نباشه!اما در کل برمیگرده به شخصیت طرفه مقابلت ونوع بیان کردن منظورتون!
زیادم به بعضی چیزا گیر ندین چون بیشتر ناراحت میشین سعی کنین بی تفاوت باشین!البته فرهنگ اپارتمانی توایران بد جا افتاده:n16:
سلام مستر 100 دلاری من تا اینجا که برخی چیزا رو بی خیال شی موافقم نمی دونم چند سالته ولی بزرگترها با هم حرف بزنند بهتره مگه اینکه شما سنتون زیاد باشه مثلا هم سن زن و شوهری باشید که مشکل ایجاد می کنند. اما این سرطان گوشو موافق نیستم این جور چیزا معلوم می شه طرف که احمق نیست تازه فکر می کنه شما داری متلک برش می کنی. به نظرم روغن ماشینو می تونی راحت بگی که ا فلانی ماشینت روغن می ده ها ببر تعمیرگاه خظرناک نباشه یا مثلا می دونی ماشینتون روغن می ده بیشتر از اونکه تذکر برای آپارتمان باشه برای ماشین خودشه و واقعی هم هست. اینو می تونی خودت بگی. و اما کارگاه . ما تو مجتمعمون یه قانون درسم که کارهای سزو صدا دار مثلا تعمیر خونه ساعت داره از صبح فکر کنم 9 اینا تا ظهر یعنی12 از اون ورم فکر کنم 2 تا 6 یا یه همچین چیزایی از نظر حقوق آپارتمان نشینی که این خیلی منطقیه. می تونی بگی بهشون که اگر می شه ظهر سرو صدا نکنند چون مثلا باباتون از سرکار می آند خستند یا هر دلیل منطقیه دیگه اگر موقتی باشه ولی اگر تحقیق کردی دائمه تذکر جدی تر لازمه حتی ممکنه از نظر قانون شهرداری هم دارند تخلف می کنند بالاخره مسکونیه نه تجاری.
ممنون از دوستان عزیز
بله نزدیک بیشتر از یک ماهی هستش که آقای خونه سر کار نمیره ( که به من ربطی نداره) و کارش رو آورده توی خونه به قول دستمون مسکونی رو کرده تجاری که باز به من ربطی نداره ولی سر و صداش چی اون که اذیت میکنهنقل قول:
در مورد اون کارگاه هم اول مطمئن بشو کارگاه هست یا نه.شاید مثلا برای مدرسه یا دانشگاهشون دارن چیزی درست میکنند.شاید میخوان کابینت نصب کنند.اگر دیدی واقعا کارگاهه باید بری و تذکر بدی.
خارج از بحث فرهنگ بحث سوء استفداه از خوب بودن هستش اینکه اگر چیزی نگی فکر میکنن آدم ... تشریف دارهنقل قول:
ببین دوست من متاسفانه بعضی از ساکنین اپارتمان یکم فرهنگشون پایینه شما نه میتونی اونارو تغییرشون بدی ونه میتونی خودتو باهاشون وفق بدی!!
بی تفاوت به چه قیمتی اذیت شدن خودم صبر آدمم حدی دارهنقل قول:
زیادم به بعضی چیزا گیر ندین چون بیشتر ناراحت میشین سعی کنین بی تفاوت باشین!البته فرهنگ اپارتمانی توایران بد جا افتاده
دوست عزیز کسی که بخواد سوء استفاده کنه و بقیه براش مهم نباشن دیگه چه فرقی داره فقط کافیه بگی تو فلان ساعت اشکالی نداره سر صدا باشه بد یهو می بینی سقف داره رو سرت میاد پایین والا بعید نیستشنقل قول:
ما تو مجتمعمون یه قانون درسم که کارهای سزو صدا دار مثلا تعمیر خونه ساعت داره از صبح فکر کنم 9 اینا تا ظهر یعنی12 از اون ورم فکر کنم 2 تا 6 یا یه همچین چیزایی از نظر حقوق آپارتمان نشینی که این خیلی منطقیه. می تونی بگی بهشون که اگر می شه ظهر سرو صدا نکنن
دوستان سوال مهمترم اینکه واقعا چقدر تو مواردی که 100% حق باهتون باشه گذشت میکنید و وقتی گذشت میکنید از کارتون پشیمون نیستید که چرا چیزی به طرف نگفتید و حالا باعث شده اون سوء استفاده کنه وشما یه سری چیزها رو تحمل کنید چه در این موارد چه در موارد مشابهی (مثل سرکار / دانشگاه / محیط دوستان و ...) ؟
100 دلاری عزیز اگرچه حق با شماست ولی توجه داشته باشید واسه کسی که ملاحظه ی همسایه هاش رو نمیکنه تذکر بی حساب ممکنه اوضاع رو بدتر کنه.
خود ما یه همسایه داشتیم در مورد پارکینگ هرچی ملاحظه ش رو میکردیم باز چند وقت بعد میدیدیم که یه بازی جدید درمیاره.
اول که ما ماشین نداشتیم (و اونها داشتن) ملاحظه ش رو میکردیم که ماشین رو بیاره تو پارکینگ ما بزاره. چون واسه خودش کامل مسقف نبود و ماشین آفتاب و بارون میخورد!
چند وقت بعد دیدیم آقا میخواد پارکینگ اختصاصی ما رو که بابتش خدا تومن پول دادیم رو به زور صاحاب بشه. میگفت موقع خرید به ما گفتن پارکینگشون فرضا 1 متر جلوتره ، یعنی 1 متر از پارکینگی که ما پولش رو دادیم مال اونه!!:n24:
حالا میگیم برو سندت رو بیار مگه حالیش میشه؟!! خلاصه همون موقع کلی اذیتمون کرد.
بعد از یه مدت ست دوم بازی شروع شد!
آقا ماشین رو میذاشت خونه واسه خودش میرفت بیرون. سوییچ رو هم خونه نمیذاشت که مثلا خانومش ماشین رو جابه جا کنه. ( این رو هم بگم پارکینگ ما یه طوریه که ماشین ها پشت سر هم پارک میشن. یعنی اگه ماشین عقبی بخواد بره بیرون، اون یکی باید باشه و واسه خودش رو از پارکینگ ببره بیرون خونه و ... )
عوضش بابام هر وقت میرفت بیرون سوییچ رو میذاشت خونه ما هم که رانندگی بلد نبودیم اون موقع ، کلید رو دو دستی تقدیم میکردیم بهش خودش جابه جا کنه.
دیگه خودتون حساب کنید اگه یه کار ضروری داشتیم باید زنگ میزدیم بهش تا خودش بیاد و ماشینش رو جابه جا کنه.
در عمل هم داشتن ماشین و هم پارکینگ زهرمون شده بود:n03: نه از ماشینمون میتونستیم درست استفاده کنیم و نه از پارکینگ.
بحث پارکینگ که کلی سرش عذابمون داد به کنار ، مثلا یه بار طلای خانومش گم شده بود رفت از همسایه ها شکایت کرد که شما از توی خونه دزدیدید!!!:n04:
فقط این رو میخوام بگم که اگه طرف آدم بی ملاحظه ای باشه بد جور ممکنه واستون گرون تموم بشه.
یه پیشنهادی هم دارم:
اگه تو ساختمونتون مدیر و این داستان ها دارید بگید یه صندوق بزنن که همسایه ها مشکلاتشون رو بنویسند و بندازن توش. بعد مدیر محترم اون ها رو برداره و بزنه روی یه تابلو. اینجوری دیگه لازم نیست شما هر بار خودتون رو به دردسر بندازید. اگه این کار رو کردید و باز جواب نداد اون وقت یه فکر دیگه بکنید
ممنون حامد جاننقل قول:
راستش طرف مستجره و صاحب خونشم اینجا نیستش و از طرفی من فکر میکنم داره بلا نسبت خیلی مستجر های دیگه که خیلی هم خوبن داره تلافی در میاره و پیش خودش میگه باید نهایت استفاده و سوء استفاده رو از اینجا بکنم وگرنه خودش باید شعورش برسه توی جای مسکونی اره و ... نکنه و از طرفی آپارتمان تعداد واحداش زیاد نیستش و اون جوری که بگی مدیر هم نداره اما خوب تا جایی که بشه بقیه رعایت میکنند و همه هم که تا یه صدا بیاد یا هر چی بشه دنبال درگیری نیستند اما این یکی مثل اینکه کلش خیلی باد داره و جوونم هستش و رفتارش با بقیه خیلی فرق داره
و این حرفت رو هم قبول دارم که اگر بی ملاحظه باشه ممکنه اوضاع بدتر بشه که منم اگر تا الان صبر کردم به خاطر همون چیزا بود که درگیری و ... پیش نیاد تا خانوادم اعصابشون خرد نشه وگرنه طور دیگه ای رفتار میکردم خوب هر کسی میتونه مثل اون بی ملاحظه باشه و به مراتب رفتار بدتری از اون داشته باشه و ... اما تو خیلی از موارد به خاطر خانواده خودم کوتاه میام ولی تا کی کوتاه بیام رو نمیدونم ...
ولی احتمالا به صاحب خونش که اونم خونه رو فروخته به یکی دیگه (اصلا معلوم نیست کی صاحب خونست ) بگم بیا یه فکری کن تا اگر یه وقت درگیری پیش اومد نگی چرا قبلش به من نگفتی
اینجور مسائل بستگی به طرز بیان و فهم و شعور طرف مقابل دارهنقل قول:
مثلا ما خونه قبلی طبقه اول بودیم.همسایه طبقه دوم 5 تا پسر بزرگ داشت.این پسرها شده بودند بلای جون ما.اولا با اینکه خانه اسانسور داشت یکسره مثل اسب از این پله ها میدویدند. بعد هم که در رو باز میکردند با صدای بلند در رو میکوبیدند به هم.تقریبا همیشه هم صدای اهنگشون بلند بود.به طوری که یک روز من دیدم شیشه ها داره میلرزه.اولش ما هی تذکر دادیم.دیدیم فایده نداره. کتبا چند بار نوشتیم که لطفا در را اهسته ببندید.لطفا در راه پله ندوید باز هم فایده نداشت.حتی یه بار که صدای ضبطشون ساعت 11 شب خیلی خیلی بلند بود زنگ زدیم پلیس بیاد که پلیس هم نیامد.رفتیم دم خونشون دعوا کردیم باز هم درست نشدند
اخر سر مقابله به مثل کردیم.نصف شب بلند بلند توی راه پله حرف میزدیم.صبح زود در رو محکم میبستیم.هر وقت صدای ضبطشون بلند بود دم نور گیر با صدای بلندتر اهنگ یا روزه میذاشتیم.اخرش یه ذره بهتر شدند ولی باز هم درست نشدند.فقط خوبیش این بود که دلمون خنک میشد.همین
ظاهرا اول باید صاحب خونه رو پیدا کنید! در این شرایط فقط اون میتونه به مستأجرش تذکر بده. از بنگاه های اطراف بپرسید شاید بدونن صاحب خونه کیه. // من باشم یه جوری بهش میگم که شناخته نشم چون ممکنه قضیه جنایی بشه! // البته به نظرم بهتره اول راه های دیگه رو امتحان کنید، چون اینطوری طرف ممکنه شاکی بشه که پیش صاحب خونه ش خراب شده. این راه بهتره آخرین گزینه ی روی میز باشه.
سلام دوستان من باید تا یه هفته دیگه برم دانشگاه واسه اولین بار تو یه شهر دیگه علاوه بر استرس زیاد داشتن مثلن نمیتونم خوب ارتباط برقرار کنمو خجالتیمو اعتماد به نفسم پایینه خیلی دوس دارم پرحرف باشم ولی نمیشه خاهش میکنم بگید چیکار کنم که پرحرف بشمو اعتماد ب نفسم بالاتر بره و کلن چجوری رفتار کنم؟؟؟هم چنین نمیخام کسی بفهمه که خجالتیو کم حرفم!!!!!
اینو دیدم جالب به نظرم اومد گفتم واسه شماهم بنویسمش ;)
3 قسمته که هردفعه قسمتی ازش رو مینویسم. امیدوارم مفید باشه
1-رد قاطعانه:
در این روش شخص ضمن اینکه احترام و حرمت نفس طرف مقابل را حفظ میکند. در عین حال پاسخ منفی خود را بصورت موثر اعلام میدارد. رد قاطعانه دارای سه جزء است: بازخورد مثبت (ایکاش میتوانستم کاری برای شما انجام بدم)، دلیل رد کردن درخواست (اما چون تصمیم گرفته ام که ماشینم را به کسی ندم، نمیخوام در تصمیم خودم تجدید نظر کنم)، اعلام تصمیم (بنابراین در این مورد متاسفم). در این الگوی ارتباطی علاقه مندی خود را به طرف مقابل جهت حل مشکل بیان میکنیم، سپس با ذکر دلایل خود جواب منفی میدهیم. هنگام رد قاطعانه لحن و طرز صحبت باید دوستانه باشد; آنچه که بسیار مهم است این است که دلایل ذکر شده باید واضح، روشن و تا حد امکان کوتاه باشد. اگر طرف مقابل دوباره درخواست خود را تکرار کرد، پاسخ قبلی را عینا بدون حذف و اضافه تکرار کنید. اگر طرف مقابل سماجت به خرج داد از روش صفحه گرامافون خراب(روش بعدی) استفاده میکنیم.
ادامه....
2-صفحه گرامافون خراب: از این روش زمانی استفاده کنید که طرف مقابل شما بیش از حد سماجت میکند. در این روش قسمت اول روش رد قاطعانه را حذف کنید (یعنی بازخورد مثبت ندهید) و دو قسمت دیگر را عینا تکرار کنیدو در صورت ادامه سماجت فقط قسمت آخر را تکرار کنید مثلا «گفتم که متاسفم»، «نمیتوانم» و همینجوری در قبال هر خواست او عین جمله فوق را تکرار کنید. افراد غیرجرات مند کلمه «نه» را خیلی آسان به عنوان پاسخ نمیپذیرند و اساسا در نه گفتن مشکل دارند. یکی از مهارتهای اساسی جراتمندی این است که بر آنچه که میخواهید پافشاری کنید و آن را چندین بار با آرامش، جسارت و بیخیالی و بی تفاوتی تکرار کنید. از تکرار عدم موافقت خود خجالت نکشید چطور طرف مقابل باید سمج باشد و از اصرار کردن خجالت نمیکشد، اما شما سمج نباشید؟ این روش بویژه برای کسانی که بتازگی سوء مصرف مواد را کنار گذاشته اند، اما دایما در معرض اصرار شرکای سابق برای مصرف مواد قرار میگیرند، مفید است. (علت نامگذاری این فن آن است که وقتی صفحه گرامافون خراب باشد، همواره جمله یا عبارتی خاص را به تکرار پخش میکند.
3-روش خلع صلاح: گاهی طرف مقابل وقتی با جواب رد شما مواجه میشود، ممکن است با توسل به شیوه هایی شما را در موضع انفعال و ضعف قرار داده و وادار به اعمالی نماید که دلخواه شما نیست. برای مثال اگر درخواستی را رد کنید، جواب میدهد: «ای بابا، تو دیگه گندشو بالا آوردی، خیلی خودخواهی»، یا «خیلی بچه ای»، «خیلی غیر منطقی هستی» و غیره. در این شرایط افراد کم رو و ناایمن و منفعل به طور ویژه آسیب پذیر هستند و برای اینکه ثابت کنند خودخواه، بچه یا غیر منطقی نیستند، ممکن استبرخلاف میل خود تسلیم درخواست طرف مقابل شوند در چنین شرایطی میتوانید اینگونه جواب دهید: آره من خودخواهم، یا آره اتفاقا خودم هم میدونم که گاهی وقتها خودخواه میشم.
چند بار توضیح داده شده که اینجور چیزها چیزی نیست که با یکی دو روز حل بشه. به نظر من شما می تونی ابتدا خودتو اونجور که هستی قبول کنی برخی آدمها درون گرا و برخی برونگرا هستندو هیچ کدوم برتری نسبت به بقیه ندارند. شما تو خوابگاه به چند نکته اساسی نیاز داری . 1- نباید بزاری حقتو بخورند. البته منظورم این نیست که شما حق طرفو بخوری ها:n09: ولی مثلا اگر باید یه اتاقی رو با یکی شریکی استفاده کنید باید در نظز بگیری که مثلا فلانی هم حق داره از میز استفاده کنه ولی در عین حال اگر دیدی همش اون داره استفاده می کنه و تو نمی تونی خیلی محترمانه از حقت دفاع کنی و مثلا یه برنامه بزارید که چهکسی کی ازش استفاده کنه. نکته 2 اینه که باید قبول کنیم که برخی آدمها با هم نمی سازند و طبیعی هم هست لازم نیست به زور باهاش بسازی یا خوابگته جدید می گیری با به ترم مدارا و ترم بعد هم اتاقیتو عوض می کنی.سه در حد خودت حرف بزن مثلا با آشنات (فامیل و دوست صمیمی نه) چه جوری با اونام اونجوری باش اصلا هم زشت نیست. به نظر من خیلی قاطی یه عده ای شی بعد ببینی نمی خوای باهاشون باشی بدتره تا اینکه ا اول ذره ذره پیش بری. نگران نباش از پسش بر می آی فقط هیچ جیز نباید زود بهت بربخوره همیننقل قول:
سلام آقا نمیدونم این سوال پرسیده شده یا نه
ولی وقتی میبینی چند نفر دارن پشت سرت حرف میزنن و دارن تهمت میزنن،حالا هی تو بگو من اونطوری نیستم یا فلان کار نمیکنم ولی بازم رو حرفشون اصرار دارن
مثلا منی که تا حالا دزدی نکردم میان با صراحت پیش خودشون میگن این دزدیده یا اصلا دزدی تو خونِشه و... و هر چی بگم من اهل دزدی نیستم باور نمیکنن که...
حالا من چیکار کنم؟
باور نمیکنن چون اونا مشکل دارننقل قول:
در ضمن زیاد دنبال این نباش که چیزی رو به دیگران بقبولونی...دیگران هر جور که دوست داشته باشند درمورد تو قضاوت میکنند...مخصوصا تو جامعه مــــــــــــــــــــا
شما سعی کن در عمل کار درست رو انجام بدی...وگرنه ثابت کردن این موضوع ک مثلا من دزد نیستم نصف انرژی تو میگیره
سلامنقل قول:
باید جوری رفتار کنین که کسی جرات تهمت زدن به شما رو نداشته باشه
بنظرم باید یه برخورد شدید باهاشون بکنی تا حد حدود خودشونو بدونن
اگر در حد گفتن اینکه تو دزدی جلو خودت هستند اصلا چرا باهاشون معاشرت می کنی؟:n04:نقل قول:
سلام
دوستان من پسرم و یه گردنبند که شبیه تسبیح هست میندازم گردنم . مثل بقیه جون ها . حال بعضی ها مسخره میکنن میگن چرا تسبیح انداختی گردنت من هم نمیتونم چه جوابی بدم . به نظر تون چی بگم بهشون ( باعث خنده هم بشه خیلی بهتره )
نقل قول:دوستان شماها بهونه دست اینو اون میدیدنقل قول:
یعنی یه مسئله رو براتون نقطه ضعف قرار میدن و چون شما بهش واکنش نشون میدید اونام چون خوششون میاد ، ادامه میدن و...
مثلا در جوابشون بگی آره من دزدم دستم با نیروی انتظامی و کلانتری و دادگاه تو یه کاسس جرات داری برو شکایت کن
یا شمایی که به گردنبندتون گیر میدن باید بهشون بفهمونید که باید به سلایق همدیگه احترام بذارید.مثلا من گردنبند اینشکلی رو دوست دارم و شمام باید به سلیقه ی من احترام بذارید تا منم به سلیقه های شما احترام بذارم
اگه اهل اینجور حرفا نبودن ، قاطعانه بگید که همینه که هست .من گردنبندم خیلی مسخرس و به کسیم ربطی نداره .چشتونم درآید
وقتی که احساس کردن تو نسبت به حرفاشون نقطه ضعف نشون نمیدی دیگه به مرور زمان بیخیال میشن
كسي ميدونه نسبت به جايگاه افراد چگونه بايد برخورد كنيم ؟
مثلا با يك ابدارچي يا سرايدار يا برادر و خواهر يا فرد پولدار يا تحصيل كرده يا ... با همه ي اين قشر بايد يك برخورد داشت و يكسان بود يا نسبت به جايگاه اونا بايد برخوردكرد باشون ؟
مثلا ابدارچي يا سرايداري بوده كه مثل ادماي ديگه باش رفتار شده و خيلي كمك شده بش از هر لحاظ ولي ديده شده كه بعد يه مدت صاحب كار خود رو رها كرده يا پر توقع شده يا كم كم به قول خودمون چايي نخورده فاميل و خيلي خودموني شده در صورتي كه كساني رو ميشناسم كه با افراد اين چنيني به گونه اي برخورد ميكنند كه مثلا ابدارچيه حق حركت اضافي نداره و سالها هست كه همون ابدارچي مطيع اون صاحب كارش بوده و هميشه كارهاشو به طور خوب انجام ميده !
الان بنده نميدونم بايد با همه يكسان برخورد كرد و يا نسبت به جايگاه اونا ؟ بعد از چند تجربه شخصي و بي جنبه بودن افراد به اين نتيجه رسيدم نبايد زياد با هر كسي خودموني بشي ؟ درسته ؟
من به شخصه اصلا جایر نمی دونم چون طزف باباش پولداره و اون یکی آبدارچی فرقی میونشون در رفتار بزارم به هر دو به مقدار لازم احترام می زارم.کلا هم خوب نیست اصلا اینجوری فکر بشه. حالا مشکل شما:نقل قول:
1- بستگی داره که مثلا طرف توی شرکت شما کار می کنه یا مثلا طرف تو یه اداره ای است که کار داری باهاش. خوب اگر تو کارفرماش نیستی و مسئول رفتارش اصلا لزومی نداره به این چیزا فکر کنی و مانند همون بالا باید عمل کرد.
2- شما کارفرمای طرفی پس یه سری آدم زیر دستت کار می کنند حالا یارو می خواد آبدارچی یا حسایدار باید با همه طوری رفتار کنی که بدونند باید کارشونو درست انجام بدند. بالاخره کار کاره کاکا برادر:n02: و فکر نکنم فرقی داشته باشه طرف مال چه گروه دسته ای است. لازم نبست بهش توهین شه
اگر درست متوجه شده باشم نسبت به هركس بايد همون اندازه رفتار و احترام و محبت شود هر كس در جايگاه خودش درسته ؟ حرف توهين كه اصلا درست نيست ولي موضوع سر احترام بيشتر و كمتر و يكسان هستنقل قول:
مثلا شما همون حال و احوال و خوش و بشي كه با برادرت ميكني با يه فردي هم كه اومده خونه شما نظافت كنه به همون گرمي با اونطرف سلام و عليك ميكني ؟
اين اصل رو كه ادم ها براي خودشون شخصيت دارن و در هر مقام و جايگاهي كه باشند محترم و قابل احترام هستند من ازش پيروي ميكنم اين درست نيست كه مثلا فلاني ابدارچي هست و من با بي احترامي باش صحبت كنم چرا كه ابدارچي هست يا مثلا درس نخونده يا پولدار نيست يا ... نه اين رو منم دوست ندارم و هيچوقت اين كارو نميكنم حرفم سر اين موضوع هست ايا احترامي و محبتي كه نسبت به اشخاص قاءل ميشيم بايد يكسان باشه يا اين احترام بايد نسبت به طرفمون كم و زياد باشه
دوستان توی عروسی ها که دوربین میاد از همه فیلم میگیره و تا فیها خالدون آدم زوم میکنه:n13: چیکار کنیم؟
هیچی با بغل دستیت صحبت کن و سعی کن زیاد توی دوربین رو نگاه نکنینقل قول:
اگر هم در حال غذا خوردن هم بودی سعی کن تا وقتی که دوربین از روی شما رد میشه یه کم بیشتر حواستون به غدا خوردنتون باشه :n02::n06:
من خودمو بگم: من کلا راحت برخورد می کنم البته دوستام میگند کامینوکیشین من خوبه و آدم اجتماعب هستم بنابر این راحت و گرم برخورد می کنم البته که به اندازه شخصی که در حد به آشنا می شناسمش نه دوست صمیمی تا حالام سعی کردم هرجور بشه کمک کنم مثلا بچه اش برای درسش چیزی خواست بدم و اینا.نقل قول:
به نظرم احترام یکسان باید گذاشت اونچه شما دنبالشی صمیمیت است. یعنی اجازه بدی به طرف خودمونی شه. فکر کنم که اولش با هر آدمی از هر درجه ای با احتیاط صمیمی شد اگر دیدی جواب می ده و سو استفاده نمی کنه بیشتر پیش رفت اگر دیدی داره سو استفاده می کنه جلوگیری کرد حتی برخورد رو جدی کرد.
من که به این نتایج رسیدم دیگه بیشتر نمی دونم
در برخورد با افراد ملاک باید انسانیتشون باشه، پس به طور پیش فرض باید یه حداقلهایی رو رعایت کرد. ولی بعضیها یا رفتارشون انسانیت رو زیر سوال میبرن. خوب اینجا نباید گذاشت کار به سوءاستفاده بکشه