«الف» در زمان سالخوردگی تبدیل به «دال» می‌شود.
...
" پرویز شاپور "
Printable View
«الف» در زمان سالخوردگی تبدیل به «دال» می‌شود.
...
" پرویز شاپور "
آغوش تو چتر نجات من است،چرا باز نمی شود؟
علیرضا امک چی
هم موی تو هم بغض من شانه می خواهد
اقتباس از سجاد رشیدی پور
دستم بگير، دارم به یادت ،می افتم!
سينا به منش
آدمای دنیای من فعل هایی را صرف میکنند که برایشان صرف داشته باشد!
.
.
.
ناشناس
خودکار تا مغزش تمام نشده، سواد دارد.
" ناشناس "
در جدال اعداد ، اين صفر ها هستند كه بي طرفند !
"سهراب گل هاشم"
زندگی بدون عشق ، مثل پیژامه بدون کش است
"سهراب گل هاشم"
همه چیز دست به دست هم داد تا من و او نتوانیم دست در دست هم بگذاریم !
.
.
" ناشناس "
دریا جای قشنگی است برای تبعید رودخانه ها
"ص.ب"
- در ديروز دنبال امروز می گردم
- زندگی عاشق بودن و مرگ عاشق نبودن است
- گم كردن آسانتر از پيدا كردن است
پرويز شاپور
- وقتی نيستی، هستی‌ام رنگ می‌بازد.
- برای آدم تنبل، نرفتن آسانتر از رفتن است.
- رود زندگی به دريای مرگ می ريزد.
پرويز شاپور
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﺯﻧﺒﻮﺭﺍﻥ ﻣﺠﺮﻡ ، ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻗﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ !
.
.
" ناشناس "
- هستی‌ام در نيستی برباد رفت.
- رفع تشنگی، رفع گرسنگی نمی كند.
- اگر مرگ نبود، زندگی در خروجی نداشت.
پرويز شاپور
یک روز را نباید ۳۶۵روز تکرار کرد.
"سهراب گل هاشم"
- طول عمرش كوتاه تر از زندگی بود.
- عزرائيل شبانه روز كار می كند.
- زندگی نكردن آسانتر از زندگی كردن است.
پرويز شاپور
- زندگی تمامی دارد، مرگ تمامی ندارد.
- خواب ديدم كه بيدارم.
- بهار در پائيز پير می‌شود.
پرويز شاپور
- زندگی، راه بدون بازگشت است
- هستی و نيستی مثل عمر گذشته و عمر نگذشته در كنار هم هستند.
- لحظه به لحظه سپری می‌شويم.
پرويز شاپور
عوض شدن بهتر از عوضی شدن است
عباس صادقی زرینی
- تنها سفيدی كه از سرما سياه نمی‌شود، برف است.
- زندگی می‌كارد، مرگ درو می‌كند.
- چوب لای «چرخ گردون» گذاشتم.
پرويز شاپور
- سراب كاريكاتور آب است.
- خاكستر، سكوت آتش است.
- وقتی نيستی، دنبال خودم می‌گردم.
پرويز شاپور
در عکس دونفره ما جای تو همیشه خالی است.
"سهراب گل هاشم"
- ايستادن، قله نشستن است.
- پرنده ساعت به آب و دانه احتياج ندارد.
- نشانی شمع را از پروانه می‌گيرم
پرويز شاپور
تـــــو بــــا مــــن بـــــــاش
من دست همه ی اتفاق هایی که بیفتند را می گیرم!
ناشناس
میگویند روح به جسم باز میگــردد
میدانم...
یــا میمیــرم یــا زنـــده میشــوی
«فاطمه کریمی»
رفتی که پیشم نباشی اما از همیشه بیشتر هستی...:n28:
کنـارت آب خوردن مستم مـي کنـد،
بـی تـو امـا
تمـام ِ"بـــار" هـای جهـان،فقــط بــر دوشم اسـت!
یك عمر دلم را پشت قفس ِ سینه ام زندانی كردم تا مبادا دلم اسیر ِ كسی شود
!
سکوت کرده بودیم ، برف میان ما ریش سفیدی می کرد
هوشنگ بهداروند
دنیای عجیبیست، حتی لبخند را می زنند!
ناشناس
با چشمانت مرا ميكُشي...
هرگز چنين خودكشي دلچسبى ديده بودى؟
به قدرى لبخندت شيرين بود...
كه...
ديابت گرفته ام !!!
بازهم كافى نبود...
صبرم ، تمام شد...
كسي ميداند نوع "اَيُوبش" را از كجا ميتوان گيرآورد؟؟؟
چشم گذاشتم تا بیایی ، رفتی کله پزی دیگر ! (copy)
بازهم ، ديدنت...
زبانم را از كار مياندازد...
اى زبانِ دراز...
به جمع بيكاران مملكت خوش آمدى...
با من به گذشته بیا
دارم از حال می روم !
(آرش ناجی)
خاطره ات را...
شوت ميكنم ...
آنقدر دور...
كه ديگر...
دستِ دلم به آن نرسد...
زمستون بدون بخاری!
چه زمستون بی بخاری!
:n19:
به جرم اینکه
همه را خر می دید
انداختن اش پشت میله ها ،
حالا همه را گورخر می بیند!
آرش ناجی
قلبم لبريز از ا يـــر ا ن است و وجودم سرشار از جــهــا ن
پرويز شاپور
نان روزانه ی منی
گاه سیرم می کنی با زندگی
گاه سیرم می کنی از زندگی
لیلی گله داران