صفحه اي از ستارگان آبی و جوان اطراف یک سیاهچاله
ستاره شناسان با استفاده از تلسکوپ فضایی هابل هویت سرچشمه نور آبی رنگ که یک سیاهچاله پر جرم و بزرگ را در کهکشان همسایه ما یعنی کهکشان آندرومدا احاطه کرده بود مشخص کردند .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این عکس ده سال اخترشناسان را متحیر کرده بود . کشفیات جدید داستان را جالب تر میکند .
نور آبی اطراف سیاهچاله از یک صفحه داغ متشکل از ستارگان آبی و جوان می آید . این ستارگان مانند سیارات که به دور خورشید میچرخند به دور سیاهچاله در گردش هستند . ستاره شناسان از این که چگونه این ستارگان به دور یک سیاهچاله پرجرم شکل گرفته اند شگفت زده هستند . نیروهای سیاهچاله مواد را به ذرات سازنده آنها تجزیه میکند . اما سوال اینجاست با وجود اینکه این سیاهچاله پرجرم در آنجا قرار دارد چگونه گاز و غبار در آنجا باقی مانده اند و ستارگان را تشکیل داده اند؟
اخترشناسان شواهدی بر وجود یک پوسته به دور سیاهچاله یافته اند که به آنها کمک میکند دلیل آن را پیدا کنند . این شواهد تئوری های موجود در مورد ماده تاریک را در هسته کهکشان آندرومدا رد میکند . تاد لاور از رصدخانه ملی تاکسون در آریزونا در این باره میگوید : " نگاه کردن به این جرم مانند نگاه کردن به شعبده بازی است که از کلاه خود یک خرگوش بیرون میاورد . در این مورد ما میدانیم که چه اتفاقی می افتد اما دلیل آن را نمیدانیم ."
هابل و پراکندگی نور سحابی بومرنگ
تلسکوپ فضایی هابل به وسیله دوربین پیشرفته پیمایشگر خود تصویر جدیدی از سحابی بومرنگ گرفته است .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عامل این بازتاب می تواند گاز و غباری باشد که تقریبا" با هم متناسب هستند . این ها می توانند ماده تراوش شده از ستاره مرکزی آن باشد . مراحل بیرون ریزی ستاره ی مرکزی واقع در سحابی بومرنگ همچون یک طغیان دو قطبی بوده است نام این سحابی از سازه ای متناسب با مشاهدات مشتق شده است . ( نام اصلی این سحابی واژه ای انگلیسی است که به این صورت است Boomerang که به این معنی چوبی است که پس از پرتاب نزد پرتاب کننده باز می گردد . شاید این گونه چوب ها را در فیلم ها دیده باشید ) چشمان تیزبین هابل طرح و حالت موجی این سحابی محصور به مرکزیت ستاره ای را آشکار می زند هرچند که این ستاره در تصویر های گرفته شده مشخص نیست . ستاره شناسان هنوز به علت طغیان دو قطبی و بسیاری از چیزهای دیگر در سحابی های جوان همچون این سحابی مشکوک هستند . ممکن دیسکی از ماده که حرکت کندی دارد گرداگرد خط استوا ستاره واقع شده باشد . بدین وسیله انسداد حرکت سریع ماده ی فوران کننده ممکن است موجب بروز فوران قطبی شده باشد . ممکن است وجود میدان مغناطیسی عهده دار تحمیل ماده به صورت دوتکه بریده در سحابی باشد .
مشاهده طغیان دوقطبی رخ دادی است که معمولا" در ستاره های جوان اتفاق می افتد و یا در ستارگانی دیده شده است که به پایان عمرشان نزدیک است و بصورت یک غول سرخ باد کرده اند . یک گمان در رابطه با بومرنگ این است که ستاره ی غول سرخی لایه های بیرونی خود را پس می زند .
این گونه تصور می شود که هر قطعه از بومرنگ تقریبا" یک سال نوری طول داشته باشد و مجوع طول اجزای ساخته شده در این سحابی معادل نصف طول فاصله خورشید با نزدیکترین همسایه اش باشد . ( نزدیکترین همسایه خورشید سیستم ستاره ای آلفا – قنطورس است که حدودا" در فاصله ٤ سال نوری از آن قرار دارد ) این تصویر جدید از سحابی بومرنگ در اوایل سال ٢٠٠۵ توسط دوربین پیشرفته پیمایش هابل گرفته شده است و در آن از صافی نور مرئی برای ترکیب در صافی قطبی استفاده شده است .
کاربرد مشترک عینک آفتابی و قطبی در این است که نور پراکنده را در یک روز آفتابی که به درون چشم می رود می کاهند . فیلتر قطبی این اجازه را صادر می کند که نورهای ویژه در زاویه ی مخالف و قطبی از دوربین یابنده گذر کنند . به هم پیوستن تصویر های مختلف در زاویه های قطبی به اختر شناسان این امکان را می دهد که پراکندگی نور را در این سحابی مشاهده کنند و در زمینه آن به مطالعه بپردازند ؛ پی آمد تمام این اعمال در وسایل تلسکوپ تصویری مرکب و رنگین از این سحابی است .
سحابی بومرنگ در فاصله ۵٠٠٠ سال نوری از زمین واقع شده است و در جهت جنوب صورت فلکی قنطورس قرار دارد . اندازه گیری هایی که در سال ١٩٩۵ انجام شد نشان داد که درون این سحابی دارای دمایی است که فقط یک درجه کلوین از صفر مطلق بالا تر است . صفر مطلق تقریبا" برابر ٤٦٠ـ درجه فارنهایت است و این نکته بدان موضوع اشاره دارد که این سحابی یکی از سردترین نقاط کیهان است .
اسپیتزر در جستجوی سیاهچاله های گرسنه و مخفی
بیشتر سیاهچاله های بزرگ دنیا وعده های غذایی خود را در پشت درهای بسته صرف می کردند.
کوازارها سیاهچاله هایی عظیم الجثه و فوق سنگین هستند و در اطراف آنها حلقه عظیم الجثه ای از گاز و گرد و غبار وجود دارد . آنها در قلب دوردست کهکشان ها به حیات ادامه می دهند . این اجرام قادر هستند در طول یک سال جرمی معادل یک هزار ستاره تولید کنند . سیاهچاله ها ماده و گرد و غبار حلقه را جذب می کنند و منظره درخشانی در جهان پدید می آورند . این منظره تابناک فرمهای گوناگونی دارد و این درخشش می تواند در طیف هایی چون پرتو ایکس و فروسرخ و طیف مرئی باشد .
دانشمندان هنوز نمی دانند تعداد این اجرام غول پیکر کیهانی چند تاست . یک راه استاندارد برای براورد عدد آنها اندازه گیری پس زمینه اشعه ی ایکس کیهانی است زیرا کوازار در زمینه اشعه ی ایکس همه چیز را در آسمان تحت الشعاع قرار می دهد . با شمردن پس زمینه اشعه ی ایکس ممکن است به مجموع تعداد کوازارها نزدیک شویم . اما این تخمین با مشاهدات واقعی کوازارها در طیف ایکس و طیف مرئی تطابق نمی کند . ستاره شناسان بر این عقیده اند که بیشتر کوازارها دید ما را به وسیله گاز و گرد و غبار مسدود می کند . آنها می گویند این گونه کوازارها در حلقه گرد و غباری پنهان می شوند و گروهی دیگر از آنها در زیر گرد و غبار کهکشان ها مدفون شده اند . اسپیتزر هر دو نوع کوازار را با اشعه ی فروسرخ خود نمایان می سازد زیرا بر خلاف پرتو ایکس ، پرتو فروسرخ این امکان را دارد تا بتواند در میان گاز و غبار حرکت کند .پژوهشگران 21 نوع کوازار را در زمان معین و کوتاهی در آسمان می توانند رد یابی کنند . همه ی این موارد در رابطه با کوازارها در مؤسسه ی ملی تلسکوپ بزرگ آرایه واقع در نیو مکزیکو و توسط محققان فیزیک در انجمن ویلیام هرشل در اسپانیا تأیید شده است .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دکتر مارک لیسی از مرکز علمی اسپیتزر در مؤسسه تکنولوژی کالیفرنیا گفت: بیشتر سیاهچاله های فوق سنگین با گرد و غبار , در اختفا در حال رشد هستند . این کشف این اجازه را به ستاره شناسان می دهد که به هم بپیوندند و در عکسها به چگونگی کامل شدن کوازارها در جهان ما بپردازند . این اجرام در گرد و غبار ضخیم کهکشانی پوشیده اند .یک تیم تحقیقاتی واقع در دانشگاه آریزونا شبه کوازار ها را با استفاده از اسپیتزر جستجو می کنند . شرح این پژوهش در اين سايت قرار گرفته است.
در گذشته کوازارها با اشعه ی ایکس مورد مطالعه قرار می گرفتند و ما انتظار داشتیم که کوازار های زیادی که در اختفا به سر می برند آشکار شوند . اما ما نمی توانیم آنها را پیدا کنیم . ما باید صبر کنیم تا اسپیتزر تمام سکنه محو جهان را آشکار سازد .
آلجو مارتینز استاد دانشگاه آکسفورد
چه خبر از دنباله دار تيمپل1؟
اگرچه كاوشگر برخورد عميق(Deep Impact) ماه ها پيش به دنباله دار تيمپل1 برخورد كرده بود، اما تاكنون دانشمندان در حال بررسي و تجزيه داده هاي بدست آمده از اين دنباله دار قبل و بعد از برخورد هستند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پرفسور ميكائيل إهرن (Michael A'Hearn) از دانشگاه مريلند مي گويد:"قبل از آزمايش و كاوشگري برخورد عميق "Deep Impact" دانشمندان پرسش ها و نظريات تازه و تاييد نشده زيادي در مورد ساختار و تركيبات هسته يا بدنه جامد اين دنباله دار داشته بودند؛ كه ما تقريبا در اين زمينه دانش چنداني نداشتيم." دنباله دار تيمپل1 داراي ساختار نرمي است كه از گرد برف نيز ضعيفتر مي باشد. و ذرات خاك آن توسط نيروي گرانش خود نگه داشته شده اند. با وجود اينكه گرانش نيروي ضعيفي هست، شما مي توانيد بر سطح اين دنباله دار بايستيد و از آنجا با يك پرش خودتان را به فضا پرتاب كنيد.آنچه كه پروفسور إهرن و همقطارانش را شگفت زده كرده است، وجود مداركي مبني بر پديدار شدن دهانه كوهها بر روي سطح اين دنباله دار مي باشد. قبلا دو دنباله دار را به طور نزديك مشاهده كرده بودند كه هيچيك مداركي مبني بر وجود دهانه آتشفشاني برخوردي را نشان نمي داد.
هسته دنباله دار تيمپل1 داراي لايه هاي طبقه بندي شده مي باشد كه در مسافت يابي نقشه برداري از مناطق صاف تا مناطقي با خصوصيات برجسته خود كه شامل دهانه آتشفشاني مي باشند، نشان داده شده است.
از ديگر يافته ها در اين زمينه اين است كه درون اين دنباله دار از گرماي خورشيد به خوبي محافظت مي شود. داده هايي كه از آخرين ماموريت دنباله دار تيمپل1 بدست آمده حاكي از آنست كه سطح هسته دنباله دار متخلل و پر منفذ است. و اين پر منفذي سبب مي شود كه سطح هسته دنباله دار گرم شود و سپس به سرعت در برابر واكنش به نور خورشيد به سرعت سرد مي شود. اين نظر و پيشنهاد مورد قبول بسياري از دانشمندان بوده است كه گرما به آساني در درون هسته دنباله دار هدايت نمي شود و يخ و ديگر مواد موجود در عمق درون آن از اوايل روز هاي تشكيل منظومه شمسي دست نخورده و تغيير نكرده باقي مانده اند.پژوهشگران به كمك طيف سنج پرتو فروسرخ توانسته نقشه دمايي(حرارتي) دنباله دار را تهيه كنند و اين نقشه به آنان اين امكان را مي دهد تا آنان بتوانند حرارت سطح دنباله دار و توانايي هدايت گرما به داخل دنباله دار را اندازه گيري كنند.
چاندرا، پارادوکس سیاهچالهها را حل کرد
خیلیها فکر میکنند اگر روزی خورشید ما به یک سیاهچاله تبدیل شود، زمین را خواهد بلعید. اما این اتفاق نخواهد افتاد! در واقع زمین پدیده خاصی را متوجه نخواهد شد و خوشحال به گردش سالیانه خود ادامه خواهد داد.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ تا وقتی زمین بخشی از تکانه زاویهای خود را از دست ندهد، همانند گذشته به حرکت خود ادامه خواهد داد و عملا هیچ تغییری را احساس نمیکند. همین اتفاق هم برای موادی میافتد که در یک قرص برافزایشی بر گرد یک سیاهچاله میگردند. پس سیاهچاله چطور این مواد را میبلعد؟ از آن جالبتر، اینکه یکچهارم تا نیمی از تابشهای عالم از زمان مهبانگ تاکنون در رویدادهایی تولید شده است که سیاهچالهها در آن نقش محوری برعهده دارند، مانند اختروشها که درخشانترین اجرام کیهان محسوب میشوند و از فواصل چند میلیارد سالنوری همانند ستارهای در کهکشان خودمان میدرخشند. اخترشناسان سالها در حل این معما ماندهاند که تاریکترین اجرام عالم چطور میتوانند چنین انرژی عظیمی را بتابانند؟
گروهی از اخترشناسان دانشگاه میشیگان و مرکز اخترفیزیک اسمیثسونیان اعلام کردهاند پاسخ این پرسش را بدست آوردهاند و عامل انتقال دهنده تکانه زاویهای قرص برافزایشی را شناسایی کردهاند. آنها توانستهاند با استفاده از دادههای ارسالی رصدخانه تابش ایکس چاندرا، میدان مغناطیسی قدرتمندی را در یک منظومه دوتایی سیاهچالهای واقع در حیات پشتی منظومه شمسی (!) بیابند. این سیاهچاله که GRO J1655-40 نام دارد، در کهکشان خودمان واقع شده است و آزمایشگاه مناسبی برای بررسی عملکرد ابرسیاهچالههایی است که انرژی اختروشهای دوردست را تولید میکنند
شرح عکس: منظومه دوتایی سیاهچاله GRO J1655-40 و ستاره همدمش
میدان گرانشی به تنهایی نمیتواند عامل سقوط آنها به درون سیاهچاله باشد. این گازها باید بخشی از تکانه زاویهای خود را بر اثر اصطکاک یا بادهای ستارهای از دست بدهند تا بتوانند در مسیری مارپیچ به درون سیاهچاله سقوط کنند. بدون این عوامل اختلالی، مواد اطراف سیاهچاله میتوانند در مداری پایدار بگردند و این هیولای خطرناک را تا مدتها گرسنه نگاه دارند.
سالها است اخترفیزیکدانان حدس زدهاند اختلالات مغناطیسی در قرص برافزایشی اصطکاک ایجاد میکند و این اصطکاک، بادهایی تولید میکند که بخشی از تکانه زاویهای مواد گازی را به بیرون از مجموعه منتقل میکند و موجب میشود گازهای موجود به داخل سیاهچاله سقوط کنند. در این فرآیند سقوط، دمای مواد به شدت افزایش مییابد و آنها از خود نور تابش میکنند.
جان میلر، استادیار دانشگاه میشیگان و همکارانش با بررسی جتی از مواد داغ که از سیاهچاله GRO J1655-40 خارج میشود، توانستهاند بفهمند این مواد با سرعت یکصد کیلومتر بر ثانیه و دمای یک میلیون درجه سانتیگراد از سیاهچاله خارج میشوند. با این کشف، آنها توانستهاند این مدل را رد کنند که گرمایش حرارتی عامل چنین جریان موادی است، چراکه در آنصورت مواد درون قرص میبایست دمایی حدود پنجاه میلیارد درجه کلوین داشته باشند! این گروه همچنین توانست نشان دهد این جریان ماده بسیار یونیزه است. در چنین حالتی قرص برافزایشی نمیتواند تابشهای فرابنفش کافی از محیط اطراف خود جذب کند و بادهای میانستارهای تولید کند. بدین ترتیب میدان مغناطیسی به تنها منبع قابل قبول بادهای ستارهای تبدیل میشود.
از سوی دیگر، دادههای طیف تابش ایکس این منظومه نشان میدهد سرعت و چگالی باد خارجشده از قرص برافزایشی GRO J1655-40 با شبیهسازیهای رایانهای بادهای تولیدشده بر اثر میدان گرانشی همخوانی دارد. بهنظر میرسد پس از سی سال، اخترشناسان توانستهاند شواهد تجربی دخالت میدان مغناطیسی در سقوط اجرام به سیاهچالهها را بدست آورند.
دامنه این کشف فقط به سیاهچالهها محدود نمیشود. اخترشناسان در تلاشند با بررسی دقیقتر فرآیند سقوط مواد در سیاهچالهها با چگونگی رشد و تحول این هیولاهای بزرگ آشنا شوند و از چگونگی سقوط مواد در دیگر اجرام مهم عالم آگاهی بیشتری بدست آورند. آنها همچنین حدس میزنند میدان مغناطیسی در قرصهای گرد و غبار اطراف ستارگان جوان خورشید مانند و اجرام فراچگال دیگر مانند ستارگان نوترونی نیز نقش مهمی ایفا میکند.
هابل کارگردان فیلمی از نپتون
تازه ترین تصاویر از تلسکوپ فضایی هابل اتمسفر متحرک و پویای سیارۀ دور یعنی نپتون را نشان می دهد.
تصاویر از 14 فیلتر رنگی متفاوت تهیه شده که قسمتهای مختلفی از جو عمیق نپتون را نمایان می کند که در نتیجه دانشمندان می توانند جزئیات این جو غلیظ و ابری را مطالعه کنند. در واقع این تصاویر چند عکس لحظه ای از فیلم نپتون هستند. نمای رنگ طبیعی نپتون در سمت چپ که معمولاً با چشم برهنه از درون تلسکوپ های آماتوری دیده می شود سیاره ای آبی رنگ را آشکار می سازد. در اصل گاز متان موجود در اتمسفر نپتون اکثر رنگ قرمز نور خورشید را که با سیاره برخورد میکند جذب می نماید که سبب می شود سیاره به رنگ آبی مایل به سبز دیده شود. این تصویر هم با در هم آمیختن تصاویری در نورهای قرمز ، سبز و آبی خلق شده است.عوارض ناپایدار و مخفی نپتون در نمای رنگی تر (بالا – سمت راست)بیشتر قابل مشاهده است. این عکسها با گذشتن از میان فیلترهای متان مخصوصی گرفته شده اند و قادرند جزئیاتی را آشکار کنند که قابل رویت برای چشم انسان نیست. عوارضی که در این تصویر رنگی تر (استانداردتر) دیده می شوند باید بالاتر از متان جاذب نور خورشید باشند تا از میان این فیلترها قابل کشف شوند. در تصویر مرکب سمت چپ ، اقمار ساعتگرد عبارتند از :پروتئوس (درخشانترین) لاریسا ، دسپینا و گالاتیا . طبق آخرین یافته ها نپتون دارای 13 قمر است.نپتون دورترین سیاره بزرگ در منظومه شمسی ماست که هر 165 سال یکبار خورشید را دور می زند . اگر 60 کره زمین را در کنارهم بچینید به اندازه سیاره نپتون دست خواهید یافت. یک روز در نپتون بین 14 تا 19 ساعت به طول می انجامد . دو سوم درونی نپتون مخلوطی از سنگها و صخره های گداخته ، آب ، آمونیاک مایع و متان را شامل می شود. یک سوم خارجی سیاره نیز مخلوطی از گازهای گرم و برافروخته شامل هیدروژن ، هلیم ، آب و متان است. در روزهای 29 و 30 آوریل 2005 هابل تصاویر خود را هر 4 الی 5 ساعت یکبار تهیه می نمود که مطابق با یک چهارم پریود گردشی نپتون است. سرانجام این تصویرها با یکدیگر ترکیب شدند تا فیلمی کوتاه از حرکت سیاره ایجاد نمایند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آخرین گزارشات از شكاف لایه اوزون
شكاف لایه اوزون در این فصل بر فراز قطب جنوب بیشتر شده است که مقیاس این وسعت، رکورد خود را در طی سال های اخیر شکسته است.
مساحت شكاف لایه اوزون در حال افزایش می باشد که در این فصل به 10 میلیون کیلومتر مربع هم رسیده که این مساحت به اندازه قاره اورپاست. و گمان می رود که وسعت بیشینه این شكاف در طی ماه سپتامبر/شهریور بیشتر شود. و ماهواره های متعلق به سازمان فضایی ایسا(ESA) در حال بررسی رشد شكاف لایه اوزون می باشند. شكاف لایه اوزون در سال جاری به حداکثر خود نسبت به دهه اخیر رسیده است که همچنین حداکثر این رشد را در سال های 2000 و 1996 نیز شاهد بودیم. داده های ماهواره هایی که تحت نظر سازمان فضایی ایسا می باشند شامل داده های هواشناسی و الگو های میدان بادی هستند؛ برای اینکه بتوانند وسعت لایه اوزون و میزان ورود پرتو فرابنفش را پیش بینی کنند.
در زمستان نیمکره جنوبی، با کاهش چشمگیر دما و دسترسی کم خورشید به این ناحیه، سبب ایجاد گرداب هایی می شوند که به گرداب های قطبی(polar vortex) معروف می باشند. و این گرداب ها باعث ایجاد ابرهایی در لایه استراتوسفر می شوند که شامل ترکیبات کلری می باشند. البته شایان ذکر است که این ابر ها مانند ابر های معمولی نیستند. بلکه این ابرها از نیتریک اسید تشکیل شده اند. که به این ابرها PSC(ابر استراتسفر قطبی) می گویند. کلر های موجود در این ابرها باعث نابودی مولکول های اوزون می شوند. لایه اوزون لایه ای است که از ورود پرتو های فرابنفش به سطح زمین جلوگیری می کند تا حیات را در زمین مستدام گرداند. و با نابودی آن حیات کره زمین به خطر می افتد. اما این شكاف که بر فراز قطب جنوب ایجاد می شود طبیعی است و به طور طبیعی ترمیم می شود اما دخالت های انسان در طبیعت (به خصوص استفاده از گاز های CFC و ترکیبات کلردار) باعث می شود که روند شكاف لایه اوزون و ترمیم طبیعی آن با مشکل مواجه شود و حیات موجودات زنده در کره زمین به خطربیفتد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]