اگه باشی با نگاهت میشه از حادثه رد شد
میشه تو آتیشه عشقت گر گرفتنو بلد شد...
سلام بچه ها...من امشب میخوام زود برم...شب خوش
Printable View
اگه باشی با نگاهت میشه از حادثه رد شد
میشه تو آتیشه عشقت گر گرفتنو بلد شد...
سلام بچه ها...من امشب میخوام زود برم...شب خوش
داني كه چيست دولت ديدار يار ديدن؟
در كوي او گدايي بر خسروي گزيدن
از جان طمع بريدن آسان بود وليكن
از دوستان جاني مشكل توان بريدن
حافظ
ممنون شما خوبي؟
شب خوش حميد آقا
نور تویی سور تویی دولت منصور تویی
مرغ کوه طور تویی خسته به منقار مرا
قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی
قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی
روضه اومید تویی راه ده ای یار مرا
اما ببین زمین من اینجا هنوز هم
در پیچ حل مسئله سیب مانده است
نسبیت ات چه بود ؟
فراموش کرده ام
انگار
در هر کجای کاغذ کاهی ذهن من
تنها همین عبارت مشکوک بر جای مانده است
آن ها که رفته اند
تقسیم کرده اند
اینک زمان
زمانه ی دیگر
در پیش روی ماست
ببخشید دیر ویرایش کردم - حواسم نبود
تا تو مصور شدی در دل یکتای من
جای تصور نماند دیگرم اندر ضمیر
عیب کنندم که چند در پی خوبان روی
چون نرود بنده وار هر که برندش اسیر
روزي اگر غمي رسدت تنگدل مباش
رو شكر كن مبادا كه از بد بدتر شود
حافظ
آقا جلال سلام مخصوص
حال شما؟
در جاده پیچک ها
چشمم به گلی افتاد
احساس شکفتن را
از غنچه گل چیدم
وای ببخشید دوباره
من رفتم
شب بخیر
تا روانم هست خواهم راند نامت بر زبان
تا وجودم هست خواهم کند نقشت در ضمیر
گر نبارد فضل باران عنایت بر سرم
لابه بر گردون رسانم چون جهودان در فطیر
ممنون پایان.خوبم
شب خوش آفتاب خانوم
روزگاری شد و کس، مرد ره عشق نديد
حاليا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما، کس نرسيد
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
تو را هرآینه باید به شهر دیگر رفت
که دل نماند در این شهر تا ربایی باز
عوام خلق ملامت کنند صوفی را
کز این هوا و طبیعت چرا نیایی باز