یه وقتی که من نبودم بی خبر از اینجا نری
بدون یه خداحافظی پر نزنی تنها نری
به موقعی فکر نکنی دلم واست تنگ نمیشه
فکر نکنی اگه بری زندگی کمرنگ نمیشه
اگه بری شبا چشام یه لحظه هم خواب ندارن
آسمونا آرزو یه قطره مهتاب ندارن
Printable View
یه وقتی که من نبودم بی خبر از اینجا نری
بدون یه خداحافظی پر نزنی تنها نری
به موقعی فکر نکنی دلم واست تنگ نمیشه
فکر نکنی اگه بری زندگی کمرنگ نمیشه
اگه بری شبا چشام یه لحظه هم خواب ندارن
آسمونا آرزو یه قطره مهتاب ندارن
نفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنو
که به تشنگی بمردم بر آب زندگانی
غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم
تو به صورتم نگه کن که سرایرم بدانی
سعدی
(در آلبوم سرو چمان استاد شجریان شنیدنی تر است)
يا رب به محمد و علي و زهرا***يا رب به حسين و حسن آل عبا
كز لطف برآر حاجتم در دوسرا***بي منت خلق يا علي الاعلا
ابوسعيد ابوالخير
سلام عزيزان
اي كاش نميخنديدي
و آتش عشق
هرگز روشن نميشد
پيراهنمان سوخت
به شهر كه آمديم
به عرياني مان خنديدند
در نجیب پر شکوه آسمان پرواز می کردم
تکیه داده بر ستبر صخره ساحل ,
با بلورین دشت ِ صیقل خورده آرام ,
راز می کردم
سلام بچه ها
شبا که تنها توي راهي
محو نگاه اون ستاره هائي
يادت باشه که يارت
يه گوشه اي نشسته تو تنهائي
حرفات همش حرف از دوستت دارم بود
چشات ميگفت دلت گرفتارم بود
چشات ميگفت دلت گرفتارم بود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوش چه خورده ای بتا
راست بگو نهان مکن
چون خمشان بیگنه
روی به آسمان مکن
نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش رو در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو
وای این شب چه قدر تاریک است
خنده ای کو که به دل انگیزم ؟
قطره ای کو که به دریا ریزم ؟
صخره ای کو که بدان آویزم ؟
مثل این است که شب نمنک است
دیگران را هم غم هست به دل
غم من لیک غمی غمنک است
یار دگر داری اگر بیخبر وای من
تا به لبت بوسه زند بعد ازین جای من ...
چشم و دلم منتظره
آه من بی اثره
دو تا چشمام به دره
که تو پیدا بشی
دل میگه باز گریه کنم
ز غمت شکوه کنم
که تو رسوا بشی ...