نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نيم شب دوش به بالين من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزين
گفت ای عاشق ديرينه من خوابت هست
من هم خوبم شما چطوری؟چه خبر؟
Printable View
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نيم شب دوش به بالين من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزين
گفت ای عاشق ديرينه من خوابت هست
من هم خوبم شما چطوری؟چه خبر؟
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشين درياب
در ميخانه بستهاند دگر
افتتح يا مفتح الابواب
هیچی میگزرونیم.شما چه خبر؟
بيشتر از آنکه تصور کني خيانت ديده ام
وبيشتر از انکه باور کني قلبم را شکسته اند
اما تو نه خيانت کرده اي نه قلبم را شکستي
تو جگرم را آتش زدي
زبانم ميگويد به اميد روزي که روزگارت سياه تر از پر کلاغ
تيره تر از غروب
و غمگين تر از دم جدايي باشد.
اما دلم مي گويد ! اما دلم ميگويد ! به اميد روزي که
ديدگانت زيبا تر از بهشت
بر لبانت لبخنده
و صد هزار پري کنيزت باشد.
i.m fine TANX(دلم من گرفته اینجا.سفری در راه هست)
درويش نمیپرسی و ترسم که نباشد
انديشه آمرزش و پروای ثوابت
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پيداست از اين شيوه که مست است شرابت
به سلامتی کجا.
تو که تازه رسيدي از گرد راه
تو که تازه به دل ما رسيدي
تو چه جوري ما رو ديوونه ديدي
تو چه جور نقشه برامون کشيدي
نکنه حوس گريبون دلت رو بگيره
نکنه تا جون گرفت دوباره اين دل بميره
نکنه اشک ما رو تو هم بخواي در بياري
نکنه حوصلمونو تو بخواي سر بياري
ما ديگه حوصله ي حرفاي پوچ رو نداريم
ما ديگه خسته شديم طاقت کوچ رو نداريم
دست به سرم بذار ولي سر به سر دلم نذار
يه باري از دوشم بگير مشکل رو مشکلم نذار
بيچاره خوش باور و ساده و پاک دل ما
واسه يه ذره و فا عمري هلاکه دل ما
دل ما رو تو ديگه در به در اين در و اون درش نکن
گل ما رو به خزونه تو با عشقت ديگه پرپرش نکن
عمريه که عاشق خداييه اين دل ما
آخر خطه و باز فدائيه اين دل ما
بيا با ما تو يکي از ته دل يار بشو
راستي راستي بيا با ما عمري گرفتار بشو
سفرمون کجا بود مومن.خواستم بگم شعر معاصر هم بلدم
وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد
وقتي ابد چشم تورا پيش از ازل مي آفريد
وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي کشيد
وقتي عطش طعم تورا با اشکهايم مي چشيد
من عاشق چشمت شدم نه عقل بو د و نه دلي
چـيزي نمـي دانـم از اين ديوانـگي و عـاقـلي
يک آن شد اين عاشق شدن دنيا همان يک لحظه بود
آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتي که من عاشق شدم شيطان به نامم سجده کرد
آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کرد
مـن بودم و چشمان تـو نه آتشي و نـه گلـي
چيزي نـمي دانـم از اين ديوانگي و عاقلي...
چه جالب باز اون بحث امروزی شدن ما دنبال تنوعیم؟ چرا نمیتونیم 2 شب یه غذا بخوریم؟ مگه کشک بادمجون چش بود جاش رو داد مرغ کنتاکی وناگت مرغ
يار من باش که زيب فلک و زينت دهر
از مه روی تو و اشک چو پروين من است
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است
چون اونقت بهت میگن کهنه پرست.امل و ... خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو.وقتی بهت گقتن غذا چی خوردی نگی چه میدونم مسمی بادمجون.بگو فست فود خوردیم با بکس تو یه اسم خاجی هم از خودت درار چه میدونم بگو son mother هرکی بهت گفت کجاست(البته نمیپرسه چون رم سوال پرسیدن از کله ادما پریده بگو اه تا حالا نرفتی.تو چه قد بی کلاسی میشه حکایت پادشاه و لباسش گفت چی داتش بگو ساندویچ تنوری با قارچ و پنیر چون همه جا همین اشغال رو میده.بقیش رو کاریت نباشه!!!
تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
حافظ منشين بي مي و معشوق زماني
کايام گل و ياسمن و عيد صيام است
عجب دیگه چی کار کنم تا از این تراموای فرهنگ شرقی با روشنفکری غربی عقب نیفتم
تا چه بازی رخ نمايد بيدقی خواهيم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست
چيست اين سقف بلند ساده بسيارنقش
زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست
الان گوش کن یه صدایی از اون دور دورا داره یماد(صدای اذان از فاصله دور شنیده میشود)در این جور مواقع یه وقت ضبط رو کم نکنیا. اگه جایی بودی که چند نفر بود شروع کن به بحث الکی هر چی بلدی از رادیو و تلویزون و ماهواره شنیدی بگو اصلا مهم نیست خودت نمیفهمی فقط سر حرفت وایسا.میگن بابا طرفش کارش درسته تو جریانات روزه.تازه اگه داد هم بزنی رگ گردنت بزنه بیرون و چشمات 4 تا شه خیلی تاثیر داره.گور بابا اقتصاد مملکت.هرچی بخوای مارکدارش هست اونم با 4-5 هزار تومن یه وقت یه کفش ایرانی نگیریا.بده زشته میگن نگاش کن کفش ملی پاشه
تا به دامن ننشيند ز نسيمش گردی
سيل خيز از نظرم رهگذری نيست که نيست
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنيدم سحری نيست که نيست
خب شب خشو