-
-
تو گریه می کنی
از عمق آشنای جنگل چشمانت
از عمق جنگلی که در آن پاییز ، در غروب به بغض نشسته
باران بی دریغ اشک تو می بارد
تا عطر خیس جنگل پاییز
در من هوای گریه برانگیزد
آنگاه از چشم ذهن من
شعری بسان گریه فرو ریزد
من شعر می نویسم
تو با ترانه های عاشق من ، عاشق
تو با ترانه های تشنه ی من دریا
بر پنج خط ساز سفر ، زخمه می شوی
-
تو که گریه میکنی شبا آخه توکه اشک میریزی رو لبات تو دل سیاه اون چی میگذره
تاحالا فکر کردی بگی دوست دارم به خدات
-
تو که تازه رسيدي از گرد راه
تو که تازه به دل ما رسيدي
تو چه جوري ما رو ديوونه ديدي
تو چه جور نقشه برامون کشيدي
نکنه حوس گريبون دلت رو بگيره
نکنه تا جون گرفت دوباره اين دل بميره
نکنه اشک ما رو تو هم بخواي در بياري
نکنه حوصلمونو تو بخواي سر بياري
ما ديگه حوصله ي حرفاي پوچ رو نداريم
ما ديگه خسته شديم طاقت کوچ رو نداريم
دست به سرم بذار ولي سر به سر دلم نذار
يه باري از دوشم بگير مشکل رو مشکلم نذار
بيچاره خوش باور و ساده و پاک دل ما
واسه يه ذره و فا عمري هلاکه دل ما
دل ما رو تو ديگه در به در اين در و اون درش نکن
گل ما رو به خزونه تو با عشقت ديگه پرپرش نکن
عمريه که عاشق خداييه اين دل ما
آخر خطه و باز فدائيه اين دل ما
بيا با ما تو يکي از ته دل يار بشو
راستي راستي بيا با ما عمري گرفتار بشو
سلامابجی.چطوری؟خوبی؟میزون ؟
-
چی میگی این منم که هر روز میام p30world
نگام به اینه که یه کی برام نوشته باشه حتی یه word
اما کی دیگه میزنه به من حتی یه PM
اون وقت به من میگی گوش نده Eminem
بازم تقدیم به آقا محمد(چرا؟)
-
واسه دلهایی که نا مهربونن
همون بهتر که تو غربت بمونن
همون بهتر که چشماشون بباره
تا بیشتر قدر بارونو بدونن
دلاشون کاش، جایی گیر باشه
بخوان دل بکنن، اما نتونن
مرسی
ممنون
تو خوبی ؟
-
نشسته ام در انتظار اين غبار بي سوار
دريغ كز شبي چنين سپيده سر نمي زند
گذرگهيست پر ستم، كه اندرو به غير غم
يكي صلاي آشنا به رهگذر نمي زند
چون شما به من لطف داری
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
***
مرسی ممنون منم خوبم
-
گندش بزنن تا حالا دیدی خروس قدقد کنه؟!
حالا که می بینی شده نمیدونم کی ظهور میکنه؟
همه چی وارونه گند زدم به تاپیک به این خوبی چرا کسی به پاکر نمیگه که گورش رو گم کنه؟!
-
در خط دید من گذرگاهیست
روید سراب از زیر هر گامی
گامی دگر باقی ست
گامی دگر گامی
گامی چو تیری بر مسیری گنگ
در نعره اش شوق رسیدن ها
گامی هدف گم کرده در مرز سرانجامی
گامی که پاسخ بود خواهد هر سوالی را
گامی دگر مانده است
-
تفسير تو اين بود اگر از اصل نجابت
لعنت به تو و ذات خرابت !
اينک تو و اين مرداب، اينک تو و اين مهتاب
بيداري اگر اين است، رفتيم دگر در خواب
اي کرم بدن شب تاب
به به چه قشنگي تو در اين نقش بر آبت
لعنت به تو و ذات خرابت
رفتيم و از اين رفتن ، بسيار تو را بخشيد
آزادي و قلب تو، بر رفتن من خنديد
آن تازه رس نوبر، گر حال مرا پرسيد
گو شکر خدا گفتم و راضي به ثوابت
لعنت به تو و ذات خرابت !
پاکر استعدادت خوبه ها!!!